eitaa logo
اشعار "احمدرفیعی وردنجانی"
1.3هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
672 ویدیو
32 فایل
🔷 با ذکر منبع و نام شاعر کپی شود . 🔹ارتباط با شاعر 🔹بیان نظرات🌹انتقادات وپیشنهادات 🔹سفارش شعر، نوحه، سرود، و... : 🔹برگزاری محافل ومجالس شعر(شب شعر، عصرشعرو... @ahmad_rafiei_vardanjani
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️ 📌فصل کمبزه 🔸سلاااام بر تماامی قشر زحمت کش و رنج کش دانشجو 😜😄🥳 👤 احمد رفیعی وردنجانی 💭نوش‌جان، اولین انجمن شعر اینجوری در جهان 🇮🇷 @nooshejan_tanz 🔨
طنز روز دانشجو (دانشجویان عزیز روزتون مبارک) دانِژ ژو رفتی به دانشگاه تا دانش بجویی مثل گلی در گلشن دانش برویی رفتی که در راه بزرگان پا گذاری رفتی که راه ابنِ سینا را بپویی گفتی که دکتر می شوم مادر به زودی ما دکترت خواندیم در هر گفت و گویی در حرف هامان دم به دم گفتیم :دکتر کردیم با نام تو هرجا های وهویی دادم پزت را پیش اقوام و رفیقان حالا نمایم روگشایت با چه رویی؟ ای دکتر بالقوه ی دیروزیِ من حالا مریضی چمچه مال و نق نقویی خاکم به سر دیدند وضعِ درهمت را در بالکن همسایه های روبرویی برگشته ای حالا بسی ژولیده و زار پژمرده و افسرده و آشفته خویی ژولیده ای مادر چرا مانند کرکس؟ رفتی به دانشگاه روزی مثلِ قویی از چه چنین تو رفته و زبر و سیاهند؟ لُپهایِ سرخ گل باقالیِ لبویی یک روز بویِ ادکلن می دادی از دور رخت و لباست می دهد حالا چه بویی! باور ندارم این تویی اینگونه داغان چیزی بگو،حرفی بزن،آیا تو اویی؟ دانش نجوییده چرا برگشته ای پس؟ دکتر نگردیده چرا این سمت و سویی! مادر چرا از وسعتِ دریایِ دانش حاصل نگردیده تو را در حدِ جویی؟ فرزند دانشجو به مادر اینچنین گفت: مغژ مرا دادند بعژی ژژت و ژوژی وقتی که جایی مغژ آدم ژُژت و ژو ژُد دیگر مگر که می ژَود دانژ بژویی مردِ فژایی گژده ام من ژای دکتر باید به اقوام اژ من اینگونه بگویی @asharahmadrafiei