eitaa logo
اشعار "احمدرفیعی وردنجانی"
1.4هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
850 ویدیو
41 فایل
🔷 با ذکر منبع و نام شاعر کپی شود . 🔹ارتباط با شاعر 🔹بیان نظرات🌹انتقادات وپیشنهادات 🔹سفارش شعر، نوحه، سرود،شعر هدیه،شعر تبلیغاتی و... : 🔹برگزاری محافل ومجالس شعر(شب شعر، عصرشعرو... 🔹اجرای شعر آیینی و طنز @ahmad_rafiei_vardanjani
مشاهده در ایتا
دانلود
مُذّذّاکره😋😋😋 خوب و شیرین، باقلوا: مُذّذّاکره بهترین مشکل گشا: مُذّذّاکره هست طعمش بهتر از چایی نبات بهر هر دردی دوا: مُذّذّاکره آنچه ما را از پسِ اهمال‌ها می‌کند حاجت روا: مُذّذّاکره واقعا به‌به چه حالی می‌دهی چون کُنی با کدخدا، مُذّذّاکره شادی ما قابل توصیف نیست: دیش دیریم دیش دامبالا مُذّذّاکره هیچ رنگ آن نرفته سال‌هاست اصلِ اصل است این حَنا: مُذّذّاکره وای دارم خواب می‌بینم؟ ببین جونمی جون، ای خدا مُذّذّاکره هر که را نوعی تخصص داده‌اند شد تخصص‌هایِ ما: مُذّذّاکره از برایِ زندگی کردن بدان: هست مانند هوا مُذّذّاکره بوسه بر هر جا بگوید می‌زنیم تو فقط پاشو بیا مُذّذّاکره حاصل آن نیست یک‌ ارزن مهم حسِ آن دارد صفا مُذّذّاکره کَس چه داند لذت این کار را؟ کیف دارد این هوا🤷‍♂:مُذّذّاکره گرچه بی‌حاصل دوباره می‌کنیم بارها و بارها: مُذّذّاکره مثلِ تفریح است ما در آن خوشیم پس ندارد انتها مُذّذّاکره ای خدا هرچیز خواهی را بگیر مرحمت فرما به ما: مُذّذّاکره @asharahmadrafiei
1.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آن شنیدستی؟... آن شنیدستی که در ایامِ دور گفت استانداری از جمع ذکور رو به شخصی که رییس جمع بود پول می‌خواهم که گردد کار جور گفت اما آن رییس خنده‌رو بنده را انگار فرمودید تور از‌ چه من باید دهم پولی به تو چون‌که هست این پول مثل پولِ زور رد شده وقتی که می‌دادند پول فکر خویش از این تصورها بشور گر که دارای شعوری جور کن با شعور خویش پولت را بجور ور نداری تو شعورِ جُستنش پول می‌خواهی چکار ای بیشعور؟! دور کن از خویش فکر پول را تا نگردد فکر تو هی مور مور چون‌که چشم تنگ دنیا دوست را یا قناعت پُر کند یا خاکِ گور @asharahmadrafiei
اُهووومِ خبرها دکتر پزشکیان: مگه قبلا کولر و پنکه داشتن؟! شما هم استفاده نکنید تا مشکل برق حل بشه 🔹 یعنی چه سر برق شکایت دارید؟ هی سر به سرِ دولتِ من نگذارید خاموش کنید پنکه و کولر را باید بپذیرید کنون در غارید 🔹 با پولی و در حالِ تمکُن هستی با مصرفِ برق در تغابن هستی روشن ننما کولرِ خود ،فرض بکن این‌گونه که ماقبل ادیسون هستی 🔹 بر شانه ما هیچ نیانداز خودت را با دست خودت هی بنما ناز خودت را مانند گذشته که نبوده به زمین برق با بادبزن باد بزن باز خودت را @asharahmadrafiei
طرح جدید ساعت کار ادارت برای صرفه‌جویی هرچه بیشتری و رهایی از نعمت ناترازی اعلام می‌دارم به شکل خیلی یک‌هو از سوی دولت آمده این شیوه‌ی نو قصدش نبوده تا شود اعلام اما من می‌دهم این طرح فوقُول‌عاده! را لُو تا کنترل گردد از این پس ناترازی اصراف ناجور است، حتی قدر یک جو باید شود کم مدت کار ادارات تا کم شود پُرمصرفی برق یا اُو آری برای صرفه‌جویی در ادارات باید شود کم تایمِ بینِ come back و go با هم بشُو ریدند جمعِ کاردانان طرحی پدید آمد که این‌گونه است بشنو: آغاز وقت کار از این پس ساعت یک پایان وقت کار از این پس ساعت دو @asharahmadrafiei
گیف 🥰برای شیطان وا کرد دهان را و ز دلسوزی و تکلیف بنمود ز شیطان جهان یکسره تعریف در کرد ز خود بهر خوشایندچنین🥰گیف وانگه دهنش گرم شد و گفت اراجیف با گفتنِ یاوه کمی ابرازِ هنر کرد از خون تمام شهدا صرف نظر کرد اا🔹️اا فرمود ترامپ است که آرد به جهان صلح هر سوی جهان او بنموده ست روان صلح از موشک و بمبش بنموده فوران صلح او جنگ به پا کرده ولیکن تو بخوان صلح فرمود که او لطف به ابناء بشر کرد از خون تمام شهدا صرف نظر کرد اا🔹️اا فرمود که از "مرگ بر آمریکا"ی جانی مسئول و مقامات که در صحبتِ ما نی! کی مرگ بگوییم دقیقا به فلانی؟ این است فقط ورزشی از نوع لسانی گویا که در او مکتبِ الهام! اثر کرد از خون تمام شهدا صرف نظر کرد اا🔹️اا در مکتب وادادگی و ذلتِ جامع فرمود دوباره سخنانی متقاطع ان قلت درآورد ز فتوایِ مراجع چسباند فتاویِ مراجع به مطامع از مُردنِ اربابِ خود احساسِ خطر کرد از خون تمام شهدا صرف نظر کرد اا🔹️اا واداده و وارفته و وحشت زده مسعود گفتا که الا کار شما گود تر از گود همواره رسیده ز شما بر همگان سود وانگاه به آن لحن دل انگیز بفرمود: هرکس که نشد غربگدا سخت ضرر کرد از خون تمام شهدا صرف نظر کرد اا🔹️اا گفتا: پیِ مُذّاکره هستیم چه جووووری فرقی نکند میلی و تحمیلی و زوری فرقی نکند راستکی یا که نه،صوری از وصل شما در دل ما هست چه شوری با شوق،ذلیلانه چنین صرفِ شکر کرد از خون تمام شهدا صرف نظر کرد اا🔹️اا دردا ز کسی که بلدِ کار نباشد از گفتنِ یاوه به سرش عار نباشد بهر وطنش مجد نگهدار نباشد هنگامه ی جنگ آگه و بیدار نباشد ما را به اراجیف خودش خون به جگر کرد از خون تمام شهدا صرف نظر کرد اا🔹️اا @asharahmadrafiei
الو فرانچسکو پسر حقه بازِ حاشیه ساز،با تو هستم helloفرانچسکو تو کجایی که این زمان شده است،در سخن یادِ تو فرانچسکو با تو قهرم الی الابد هرچند،می زنم باز هم به تو لبخند گر بگویی به من:?Do you love meمن بگویم که:No فرانچسکو تو که بودی به قدر کافی good,پسر خوب این چه کاری بود؟ ای نثار تو دوووود دورود دود دود، شد صدایم اکو فرانچسکو تو که بودی برادری رو راست،گفته بودیم خنده ات زیباست ریختی قیمه را چرا در ماست؟ قیمه هست از پُلو فرانچسکو مرد تعلیق کن درونِ مُتون،از مرام ومحبتت ممنون یادته من به تو می گفتم: جوووون می شدی تو ولو فرانچسکو لطف تو شد به حال من شامل،متن شد با نبوغِ تو کامل کاش بودی برای من قائل،ارزشی قدرِ جو فرانچسکو رفت از چه محبتت تقلیل؟زود رفتی،چرا به این تعجیل؟ کاش متنی که کرده ای تحمیل،داشت حقِ وتو فرانچسکو گفته بودی که نیستی یانکی،فرض کردی چرا مرا Donkey؟ مرد باش و بیا و جبران کن،وقت برجامِ نو فرانچسکو جایِ زخم گذشته شد ترمیم،دل ما هست در پیِ تسلیم، بازهم تشنه ی مذاکره ایم تو کجایی الو فرانچسکو @asharahmadrafiei
اشعار "احمدرفیعی وردنجانی"
ای خدا فرانچسکو مُبدعِ حیله‌ها فرانچسکو کلک و ناقلا فرانچسکو هرکجا مشکلی‌است: پس کرده غلطی نابه‌جا فرانچسکو کرده او توی متن‌ها تعلیق تا که گردد فشارِ متن رقیق بعد از این فحش خویش را با جیغ بده بر این بابا، فرانچسکو اصلا او گفته صنعتِ ماشه توی برجامِ لعنتی باشه باشه‌ی شعر من محاوره است؟ کرده این کار را فرانچسکو برق اگر می‌رود نشو دلخور بیخود از دستِ دولتِ دکتر دست‌کاری نموده در کنتور مردکِ بی‌حیا فرانچسکو هست مشکل در آب اگر به یقین برو تحقیق کن درست ببین هست دارایِ دوستی دیرین داخل آبفا فرانچسکو هر کجا مشکلی‌است در میهن چاره‌اش را سوال کن از من صورت مشکلات ما کلاً می‌شود پاک با فرانچسکو با همه همتش تلاشیده خاک را کَم‌کمک خراشیده تخمِ مشکل به خاک پاشیده ای بگیری وبا فرانچسکو مشکلی در هوا اگر بوده گر شده پر ز دود و آلوده فوت کرده‌است و ریخته دوده صبح‌ها در هوا فرانچسکو گر سخنگو دوباره داده نظر در خصوصِ شکوهِ! پیرپسر گفت : به‌به از این کمالِ هنر تو بگو: مرحبا فرانچسکو زاغ می‌خواست قارقار کند تا که آوازش آشکار کند تا دهان را گشود یک‌هو زد طعمه را در هوا فرانچسکو با تمام‌ مشقت پترُس هیچ سوراخِ سد نگشت درُس ت، چرا که لگد زد و وا کرد باز سوراخ را فرانچسکو کاج همسایه گفت با تندی بده من را دُلار یا پوندی بیتش آمد ولیک نقش نداشت توی این ماجرا فرانچسکو توی تمبان هرکس افتد کک گفت باید در این زمان بی‌شک کک نموده‌است تربیت کُلی بهر این کارها فرانچسکو اطلاعات‌مان اگر درزید به یقین! این‌چنین شود فرضید اطلاعات را بِدرزانده این‌چنین هر کجا فرانچسکو بعد از این هرچه کاستی دیدی قیمه در ظرف ماستی دیدی آنچه را که نخواستی دیدی هی بگو:ای خدا فرانچسکو غم مخور گر زمانه،جانکاه است سهم تو اشک و حسرت و آه است برو آماده باش در راه است روزگارِ فَرا فرانچسکو @asharahmadrafiei
به عقب بر نمی‌گردیم واژه‌واژه سخنت هست چنان دُر دکتر از کلام تو شده کُل جهان پُر دکتر اینقدَر کار نکن ،ساعتی آرام بمان سوخته از اثرِ کارِ تو کنتور دُکتر شرمگین زینهمه کارت شده یخچال،ز شرم آب از داخل یخدان بزند شُر دکتر بس که یخچال شده گیج و ملنگ از نوسان بُکند کار ولی مثلِ تراکتور دکتر مملکت موقع هر فاتحه بسیار کنند بهر اموات تو ابراز تاثُر دکتر ای بنازم سخنت را که چنین فرمودی: این زمانه چه نیازی‌ست آسانسور دکتر نازمت نیست مرامت به عقب برگشتن! ای خداوند مرام از تو تشکر دکتر آنچنان در پیِ تولید شتابانی که؛ سفره‌یِ ما شده تولیدیِ آجُر دکتر نیست تبعیض به کار تو،درآوردی خوب پدر از تُرک و بلوچ و عرب و لُر دکتر قول دادی که گرانی برود، با تو دگر نشده هیچ گران یک سرِ انبر دکتر دلخوری زآنکه مَثَل"یک سرِ سوزن" بوده؟ چه کنم قافیه‌ی من شده دلخور دکتر با تو تا قله‌ی توفیق رسیدیم سریع بس زدی در طی این راه میانبُر دکتر کی تشکر کنی از خویش سرِ کارِ خودت مُرده در دولت تو کبر و تبختر دکتر به کسانی که هی از خویش تشکر بکنند بده در مورد این کار تذکر دکتر کارِ تو یکسره خوبی‌است،خودش مسخره است آنکه کردارِ تو را کرده تمسخُر دکتر کاش باری قدمی....تا که نگویند همه بوده کُلا الکی آنهمه غُرغُر دکتر گفته که: آخرتی هست فراموش نکن مرگ اگر زد به شما نیز تلنگر دکتر بشنو این"زنگِ" خطر جانِ خودت"زور" بزن نشود قصه‌ی بحرین ،کُریدور دکتر هر کسی داده به تو رای پشیمان نشده باز با شوق زند داد که: دُکتر دُکتر @asharahmadrafiei
بابا جعفر ول کن بسه کمتر سخن از خدمت ناقابل کن بابا جعفر ول کن بحث کمتر ز من و دوره‌ی پُر مشکل کن بابا جعفر ول کن هی نگو از منِ مخلص که صداقت دارم جان تو بیزارم بنشین و سخن نغزِ مرا کامل کن بابا جعفر ول کن هی نگو از من و از این‌همه دستاوردم! بنده خدمت کردم گوش کن حرف مرا جعفر و کم دل‌دل کن بابا جعفر ول کن من که گفتم پی این کار نبودم اصلاُ گیر افتادم من کم بگو حال در این واقعه،ال کن بل کن بابا جعفر ول کن گوش کن حرف مرا خوب که خُلقم تنگه چایِ من کم‌رنگه!!! چایِ پر رنگ‌ نشد بحثِ منو کنسل کن بابا جعفر ول کن هی نگو توی وطن مشکل پیری داریم یا چه گیری داریم اندکی فکر بر احوالِ منِ سینگل کن بابا جعفر ول کن کی می‌گی دشمنی داره با ماها، بابا کو؟ بد نشین با باکو مهربون باش چو من دشمنی رو باطل کن بابا جعفر ول کن بگو به هر کی طرفدار من و یار منه خوب پارو بزنه ول کن این معرکه را جستجویِ ساحل کن بابا جعفر ول کن من‌اصن حوصله‌ی حرف ندارم جعفر کار بشه جم جعفر دس بگیر بحثو دیگه کارو خودت هَندل کن بابا جعفر ول کن @asharahmadrafiei
به من‌چه! می‌گیم یه کم آب میگه: به من‌چه می‌گیم یه کم نور میگه: به من‌چه رییسِ جمهور میگه : به من‌چه می‌گیم بابا قبولِ مسئولیت نمیشه اینجور میگه:به من‌چه رییسِ جمهور میگه : به من‌چه یه آشپزی تویِ یه آشپزخونه‌اس غذامیشه شور میگه :به من‌چه رییسِ جمهور میگه: به من‌چه یه چشم‌پزشک داریم عمل می‌کنه کسی می‌شه کور میگه: به من‌چه رییس جمهور میگه: به من‌چه به سلمونی میگی سیاه شه موهات موهات میشه بور، میگه: به من‌چه رییسِ جمهور میگه : به من‌چه میوه‌فروش هویج می‌ده جا انگور می گی که: انگور، میگه به من‌چه رییسِ جمهور میگه : به من‌چه به قصابه میگی که: گوشتت بَده میاد با ساطور میگه: به من‌چه رییسِ جمهور میگه : به من‌چه به تریاکی می‌گی که تریاک بَده میاد با وافور میگه به من‌چه رییسِ جمهور میگه : به من‌چه موزیسین را میگی: ریتمت بده با لحنِ شیپور میگه: به من‌چه رییسِ جمهور میگه : به من‌چه اینا را گفتم تا براتون بگم: که شخص مذکور میگه: به من‌چه رییسِ جمهور میگه: به من‌چه اونم نه با حالت شرمندگی با حالتِ زور میگه : به من‌چه رییسِ جمهور میگه: به من‌چه @asharahmadrafiei
ممکنات‌...! حاشا تُفِ سگ نظیف باشد یا پنجه‌یِ آن لطیف باشد یا حرف کسی ز باد معده یک واژه به غیرِ پیف باشد یا اینکه فضایِ لذت خوک غیر از لجنِ کثیف باشد یا اینکه عذابِ شخص زانی در روز جزا خفیف باشد یا اینکه نتانیِ کثافت با معرفت و شریف باشد یا اینکه درون وان ببینی یک خرس درونِ لیف باشد یا اینکه سزای قتل عمدی با فحش و نثارِ گیف باشد حاشا که اُبهتِ دماوند جاساز درونِ کیف باشد یا اینکه برای کُشتن فیل یک دانه شپش حریف باشد یا اینکه ز قیف هر چه آید تولیدیِ دستِ قیف باشد این‌ها همه ممکن است، اگر که سربازِ وطن ظریف باشد @asharahmadrafiei
یک‌ مسئله‌ی جزیی‌است... اوضاع شده درهم؟ یک مسئله‌ی جزئی‌است هرچیز شده مبهم یک مسئله‌ی جزئی‌است هرجا که گرانی هست جزئی‌است یقین دارم شد برق به شدت کم؟ یک مسئله‌ی جزئی‌است بوده هدف بنده شادیِ همه مردم دارند اگر اکنون غم، یک مسئله‌ی جزئی‌است وقتی که ظریفانند سربازِ وطن، حتماً هر حادثه‌ی مُعظم یک مسئله‌ی جزئی‌است :جعفر باباجون ول کن هی غصه نخور بی‌خود یک جا بده راحت لم، یک مسئله‌ی جزئی‌است یک بیت اگر جایی معیار نگردیده در این غزل مُحکم، یک مسئله‌ی جزئی‌است! بحرین به یغما رفت آن مسئله جزئی بود کشور برود تا بَم، یک مسئله‌ی جزئی‌است هر مسئله‌ای اینجاست جزئی‌است عزیزانم اوضاع کریدور هم،یک مسئله‌ی جزئی‌است هر کس که سوالی از هر مسئله‌ای پرسد در مورد آن گویم: یک مسئله‌ی جزئی‌است @asharahmadrafiei