#غزل
#معزُ_المؤمنین
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
آسمان را پهن میکردی به هنگام نماز
تا که باشد کهکشان با خاک پایت همتراز
دستهایت سفرهای بود از سخاوت باز تر
مثل دریا میشد آغوشت به روی رود باز
کوهی و توهین جمعی سنگ ریزه هیچ نیست
ای مُعزُ المؤمنین ای تا قیامت سرفراز
قطره قطره میچکید از چشمت اقیانوسها
وقت شیرین عبادت لحظۀ راز و نیاز
گوشهای از سفرهات همواره میآمد بهشت
ای که هستی مثل آغوش خدا مهمان نواز
#علی_گلی_حسین_آبادی
@ashare_ali_goli
#غزل
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#العزةُ_للّه
العزة لله ذکر خاتمش بود
دریا نمی از اشکهای نمنمش بود
لبخند باش و اخمها را یار خود کن
این آیهای از آیههای محکمش بود
سِبطُ النّبی، طَیّب، زَکیّ، سَیّد، تَقیّ، بَرّ
اما حسن زیباست، اسم اعظمش بود
تنها رفیق لحظههایش بود، غربت
مردی که حتی محرمش نامحرمش بود
تنهائی او را نمیفهمید، غیر از
سجادۀ اشکی که تنها همدمش بود
#علی_گلی_حسین_آبادی
#غزل
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#تنهایی
زهری که او را کشت، تنها ماندنش بود
حتی هوای خانهاش هم دشمنش بود
مردی که دنیا با تمام وسعت خود
در سایۀ مهر عبای ایمنش بود
رزق جهان در دستهایش بود اما
پیراهنی از وصله دائم بر تنش بود
طشت پر از خون هم چنین فهمید دیگر
حتی نفس هایش وبال گردنش بود
خورشید آتش میگرفت و باد میخواند
دریا به لحن موجها سینه زنش بود
حتی کمان هفتاد بار از خویش پرسید
آیا گناهش راه و رسم روشنش بود؟
هرچند دنیا در حقیقت مرقد اوست
ای کاش سنگ سادهای بر مدفنش، بود
#علی_گلی_حسین_آبادی
#غزل
#معزُ_المؤمنین
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
آسمان را پهن میکردی به هنگام نماز
تا که باشد کهکشان با خاک پایت همتراز
دستهایت سفرهای بود از سخاوت بیشتر
میپذیرفتی جهان را روز و شب با روی باز
کوهی و توهین جمعی سنگریزه هیچ نیست
ای مُعزُ المؤمنین ای تا قیامت سرفراز
قطره قطره میچکید از چشمت اقیانوسها
آنقدر که داشتی در سجدهات سوز و گداز
با وضو پشت سرت میایستادند ابرها
هر زمان دنیا تو را میدید در راز و نیاز
گوشهای از سفرهات همواره میآمد بهشت
ای که بودی مثل آغوش خدا مهمان نواز
وای بر آن حس تاریکی که یک شب بیهوا
گنبد خورشید را برداشت از خاک حجاز
#علی_گلی_حسین_آبادی
#غزل
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#العزةُ_للّه
«اَلعِزّةُ لِلّه» ذکر خاتمش بود
دریا نمی از اشکهای نمنمش بود
لبخند باش و اخمها را یار خود کن
این آیهای از آیههای محکمش بود
لبخند، زیبایی، کرامت... نامهایش
اما حسن زیباست، اسم اعظمش بود
غمهای عالم دور تا دورش نشستند
مردی که حتی محرمش نامحرمش بود
تنهائی او را نمیفهمید، غیر از
سجادۀ اشکی که تنها همدمش بود
#علی_گلی_حسین_آبادی
#غزل
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#تنهایی
زهری که او را کشت، تنها ماندنش بود
حتی هوای خانهاش هم دشمنش بود
مردی که دنیا با تمام وسعت خود
در سایۀ مهر عبای ایمنش بود
رزق جهان در دستهایش بود اما
پیراهنی از وصله دائم بر تنش بود
آن لحظه کم کم صورت او گل میانداخت
شوق شهادت در نگاه روشنش بود
هرچند دنیا در حقیقت مرقد اوست
ای کاش سنگ سادهای بر مدفنش، بود
#علی_گلی_حسین_آبادی
#غزل
#معزُ_المؤمنین
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
آسمان را پهن میکردی به هنگام نماز
تا که باشد کهکشان با خاک پایت همتراز
دستهایت سفرهای بود از سخاوت بیشتر
میپذیرفتی جهان را روز و شب با روی باز
کوهی و توهین جمعی سنگ ریزه هیچ نیست
ای مُعزُ المؤمنین ای تا قیامت سرفراز
قطره قطره میچکید از چشمت اقیانوسها
آه از بس داشتی در سجدهات سوز و گداز
با وضو پشت سرت میایستادند ابرها
هر زمان دنیا تو را میدید در راز و نیاز
گوشهای از سفرهات همواره میآمد بهشت
ای که بودی مثل آغوش خدا مهمان نواز
وای بر آن حس تاریکی که یک شب بیهوا
گنبد خورشید را برداشت از خاک حجاز
#علی_گلی_حسین_آبادی
✍️کانال اشعار در ایتا (چشم به راه)
@ashare_ali_goli