#غزل
#حضرت_عباس_علیهالسلام
پلک وا کردی و دیدند سحر میآید
آفتاب از دل چشمان تو در میآید
کهکشان خم شد و بر قلب شب آرام نوشت
چه کسی از پس اوصاف تو بر میآید؟
بخت مهتاب سپید است که با شور و شعف
در شب چشم تو دائم به سفر میآید
صبحها خنده به لب میرود از محضر تو
هر نسیمی که شبانگاه پکر می آید
کوچه از نو متولد شد و با شوق سرود
کودکی ماه تر از قرص قمر میآید
پنجره با هیجان رو به جهان وا شد و گفت
عطر لبخند، از آغوش پدر میآید
دارد انگار علی عین خودش را به بغل
آری، عباس به حیدر چقدر میآید
#علی_گلی_حسین_آبادی