eitaa logo
دست خط (اشعار علی گلی حسین آبادی)
235 دنبال‌کننده
204 عکس
54 ویدیو
3 فایل
ارتباط با مدیر کانال علی گلی حسین آبادی @aligoli1365
مشاهده در ایتا
دانلود
بی تو از خانه‌ی بی روح جهان بیزارم ماه در دست به دنبال تو شب بیدارم تا نگاه تو در آیینه‌ی قلبم جاری‌ست زیر باران بلا چتر محبت دارم روی پیشانی من خط خجالت پیداست وای بر من که برای تو فقط سربارم دوست دارم که شبیه دل غمگین فرات روی پاهای عمو جان تو سر بگذارم علم افتاده و بی سایه‌ی سر مانده جهان سوز اشکم که بر این دشت بلا می‌بارم آمد و رو به حرم گفت حسین آن لحظه بدنش را نشد از روی زمین بردارم گفت «ای اهل حرم میر و علمدار» که رفت خیمه‌ها را به که باید پس از این بسپارم؟ ۱۴۰۳ کانال اشعار در ایتا 👇 https://eitaa.com/ashare_ali_goli/484
7.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
غزل لکی حضرت علی اکبر علیه السلام شب هشتم محرم ۱۴۰۳ هیأت سائلین حضرت زینب سلام الله علیها
21.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آخ آخ روضه‌ی علمدار گوش کنید بسیار سوزناکه استاد میرزامحمدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
غزل لکی امام حسین علیه‌السلام اجرا در شب عاشورا هیأت سائلین حضرت زینب سلام الله علیها
Untitled102 (1).mp3
4.42M
بخشی از شعرخوانی فارسی شب عاشورا هیأت سائلین حضرت زینب سلام الله علیها دلفان https://eitaa.com/ashare_ali_goli/504
13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب هشتم محرم ۲۳ تیر ماه ۱۴۰۳ برنامه‌ی حسینیه علمدار شبکه لرستان کانال اشعار در ایتا 👇 https://eitaa.com/ashare_ali_goli/484
علیه‌السلام 🔹شعلۀ باران🔹 می‌نویسند جهان چهرۀ شادابی داشت هر زمان محضر او قصد شرفیابی داشت سجده می‌کرد به پیشانی او مهر نماز نزد او سجده برای خودش آدابی داشت موج‌ها پشت سر او همه صف می‌بستند سر سجاده که دریا دل بی‌تابی داشت اشک بر گونۀ او بود و دعا روی لبش آری او نیز برای خودش اصحابی داشت بعد از آن واقعه با شعلۀ باران می‌سوخت او که یک عمر فقط گریه و بی‌خوابی داشت اشک در محضر او ذکر مصیبت می‌کرد تا که می‌دید کسی ظرف پر از آبی داشت 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5696@ShereHeyat کانال اشعار در ایتا https://eitaa.com/ashare_ali_goli/275
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیینه بود و خواست که آیینه‌تر شود میخواست انعکاس نگاه سحر شود آن لحظه آسمان لب بامش نشسته بود تا با نگاه روشن او همسفر شود شب کاسه کاسه پشت سر او ستاره ریخت شاید مسیر رفتن او بی خطر شود او رفته زنده‌تر بشود وای بر شما از لحظه ای که داغ دلش شعله ور شود پیراهن سفید به تن کرد و ابر شد تا غزه از طراوت او پر ثمر شود تا عشق هست نام هنیه همیشه هست ای قاصدک بگو که جهان با خبر شود کانال اشعار در ایتا 👇 https://eitaa.com/ashare_ali_goli/510