قاصدک هاى پریشان را که با خود ، باد برد
با خودم گفتم مرا هم میتوان از یاد برد
ای که میپرسی چرا نامی ز ما باقی نماند
سیل وقتی خانهای را برد ، از بنیاد برد
عشق میبازم که غیر از باختن در عشق نیست
در نبردی اینچنین هرکس به خاک افتاد ، برد
شور شیرین تو را نازم که بعد از قرنها
هر که لاف عشق زد ، نامی هم از فرهاد برد
#فاضل_نظری
.
"چشم شاعر کش تو دیدم و با خود گفتم ..."
دو سه دیوان غزل ناب به چشمش دارد!
"عاصی"
❤️
لبخـند که زد به یادِ ماه افتادم
چشمک زد و به روزِ سیاه افتادم
"لا حول ولا..." براش می خواندم که
با هول و وَلا درونِ چاه افتادم...
#علیعطری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قالی کرمان که باشی ......
حامد عسکری 👌
🌹🍃🌹🍃
هدایت شده از اشعار "عاصی"
یک غزل گفتم من از دوری دلبر از فراق...
تا نوشتم در غزل "برگرد" از غم سوختم!
"عاصی"
🍃💔🍃
نمکدان دو عالم را به دست خود نمک کردم
به چشم خویشتن دیدم که دستِ بی نمک دارم
#صائب_تبریزے
💔😔
#سهشنبههایجمکرانی
🌱آنان که به جمکران صفا میبینند
در خلوت دل، نور خدا میبینند...
🌱عشاق دل افروخته در پرده اشک
بی پرده، تو را، تو را، تو را میبینند...
#اللهمعجللولیکالفرج
بر شانه بیفشان و مزن شانه به زلفت
بگذار حسادت بکند شانه به شانه
#سجاد_سامانی
❤️❤️❤️
اشعار "عاصی"
بر شانه بیفشان و مزن شانه به زلفت بگذار حسادت بکند شانه به شانه #سجاد_سامانی ❤️❤️❤️
.
می شود این پنجه هایم شانه ء مویت شود؟!
شانه هایت هم شود آرامش من تا ابد؟!
"عاصی"
❤️❤️❤️
اشک بابا گر شود سرریز در شب های قدر...
دخترش بیتاب می گردد کشد هر آن عذاب
مانده ام من گر سر بابا ببیند دختری....
در خرابه تا چه حد میگردد او حالش خراب!
"عاصی"
#یارقیه(س) 🍃🌹🍃😭🍃