ای بی خبر از من ز که گیرم خبرت را
دریاب دل تنگ من در به درت را
ای ناب ترین ناب ترین ناب ترین شعر!
من بیت به بیت آه کشیدم سفرت را
از تو که بجز درد نصیبم نشد اما
با جان و دلم خواسته ام دردسرت را
از عقل نکن پیش دلم فلسفه بافی
تحمیل نکن عشق !به قلبم نظرت را
ای کاش که مثل من دلتنگ نبینی
روزی که عزیزت بکند خون , جگرت را
سخت است که که تا نیمه ی راه آمده باشی
ناگاه نبینی بغلت همسفرت را
چون دخترک گم شده ای در وسط شهر
با بهت تماشا بکنی دور و برت را
باذوق برای تو نوشتم غزل اما
گفتی که برو خرج خودت کن هنرت را....
✍ #تبریزی
🍃🌹🍃🌹