هدایت شده از اشعار عاصی
ندیده چشم دلم ، شادی و سرورم را
چشیده بالش من، اشک های شورم را
غمی نشسته به قلبم، تحملش سخت است
از آن زمان که شکسته کسی، غرورم را
به خاک تا که سپردم خیال ِ وصل تو را
شنیده گوش فلک ، ناله های گورم را
چه خلوتی است میان ِ من و سکوت و سحر
ببین سیاهی ِشبهای سوت و کورم را
عبور میکنم آخر ، شبی از این برزخ
مرور خاطره ها ، می برد حضورم را
#مریم_شعله_پاش