eitaa logo
اشعار "عاصی"
405 دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
1.3هزار ویدیو
56 فایل
👌اشعار مذهبی سیاسی اجتماعی عاشقانه طنز و انتقادی... ❤همراهمان باشید
مشاهده در ایتا
دانلود
دلش با من یکی و مهربان‌ بود... ولی با دیگران دم ساز می گشت "به هر موجی که می‌گفتم غم خویش... سری می‌زد به سنگ و باز می‌گشت!" "عاصی" - مشیری 🌹🌹🌹
رفته ای در خاک مادر ، دخترت بی تاب شد از فراقت قلب او آتش گرفت و آب شد خانه ای که نیست مادر خانه غم ها شود گریه باید کرد شاید اندکی دل وا شود "عاصی" 🌹⚫️ بانویی مومنه از اقوام دور بر اثر برق گرفتگی در ۳۹ سالگی مرحوم شده اند ، ممنون می‌شوم هدیه به روحش فاتحه ای همراه با صلوات مرحمت فرمایید جزاکم الله خیرا
در انتظار تو چشمم سپید گشت و غمی نیست اگر قبول تو افتد، فدای چشم سیاهت در انتظار تو می‌میرم و در این دم آخر دلم خوشست که دیدم به خواب گاه به گاهت اگر به باغ تو گل بر دمید من به دل خاک اجازتی که سری بر کنم به جای گیاهت... 🍃❤️🍃🌹
تا تشنه شدم وعده ی آبم دادند دیدند که شاعرم شرابم دادند فریاد زدم که زنده هستم با عشق با غسل وکفن ولی جوابم دادند 🌹😔
من گدای عشق او بودم ولی آن سنگدل لقمه‌ای عشق و محبت هیچ اطعامم نکرد شیر و گرگ اهلی شوند از یک نگاه گرم او دل شده وحشی ز عشق او ولی رامم نکرد 🍃🌹🍃🌹
دو پا دادی که بر پا گردد اسلام گرفتی از حسین بن علی (ع) جام جهاد اصغرت بودش ظفرمند... چرا که نفس خود را کرده ای رام "عاصی" 🌹😭 🌹 نثار امام و شهدا صلوات
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍂🌺🍂 🌺 بشنو از نی چون حکایت می‌کند از جداییها شکایت می‌کند کز نیستان تا مرا ببریده‌اند از نفیرم مرد و زن نالیده‌اند سینه خواهم شرحه شرحه از فراق تا بگویم شرح درد اشتیاق هر کسی کو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش من به هر جمعیتی نالان شدم جفت بدحالان و خوش‌حالان شدم هرکسی از ظن خود شد یار من از درون من نجست اسرار من سر من از نالهٔ من دور نیست لیک چشم و گوش را آن نور نیست آتشست این بانگ نای و نیست باد هر که این آتش ندارد نیست باد آتش عشقست کاندر نی فتاد جوشش عشقست کاندر می فتاد نی حریف هرکه از یاری برید پرده‌هایش پرده‌های ما درید نی حدیث راه پر خون می‌کند قصه‌های عشق مجنون می‌کند با لب دمساز خود گر جفتمی همچو نی من گفتنیها گفتمی چون که گل رفت و گلستان درگذشت نشنوی زان پس ز بلبل سر گذشت 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
برج میلادم در عشق ات می روم تا عرش من سر فرود آرم به پیش غیر تو؟! هرگز گُلم "عاصی" 🍃❤️🍃❤️
هرکه را دور کنی دُور و برت می‌آید از محبت چه بلا ها به سرت می‌‌آید تا که در دسترسی از تو همه بی خبرند تا کمی دور شوی هی خبرت می‌آید منِ آشفته به پای تو می‌افتم اما مویِ آشفته فقط تا کمرت می‌آید روز محشر هم اگر سوی جهنم بروی یک نفر ضجه‌زنان پشت سرت می‌آید... 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
ابر اندوهیم و چشمی غرقِ نَم داریم ما سالیان سال از داغ تو می باریم ما گریه..،تنها بر مصیبات عظیم‌ات جایز است غیر از این گریه ز هرچه گریه بیزاریم ما حاصل یک سال زحمت،در محرم می رسد میوه‌ی چشمان ما "اشک" است،پرباریم ما خرجیِ چشمان ما را فاطمه پرداخت کرد تا دم محشر به این مادر بدهکاریم ما هفت‌پُشتم کفشدار روضه‌هایَت بوده‌اند... آبرویِ خویش را مدیون این کاریم ما جاروی‌ِ دست مرا شاه خراسان داده است نسل اندر نسل از خُدّام درباریم ما دخترت هر شب مرا کُنج همین هیئت نشاند در شلوغی‌ها به‌لطفش باز جا داریم ما سقف هیئَت‌ها پناه بی پناهی های ماست سایه‌ات‌ را برندار آقا..،گرفتاریم ما روضه‌ات دارُالشَّفای دردِ بی درمانی است هر زمان هیئت نمی آییم بیماریم ما جان جُون‌ات با نگاهی روسیاهت را بخر!... برده‌های پاپتیِ بین بازاریم ما تک تک ما پرچم سبزِ اباالفضلِ توایم در حقیقت بیرقی در دست دلداریم ما ▪️ ▪️ آبروی ساقی اهل حرم با آب ریخت... در عزایِ شرمساری اش عزاداریم ما کاش یک جُرعه رباب از آب می نوشید..،آه... تا ابد در حسرت مشک علمداریم ما شاعر: 🌹🌹🌹
شبهای جمعه می شود ، دل ، بیقرار کربلا می سـوزد از عـشق حسین و  انتظار کربلا قصـد زیارت می کنم ،سر می زنم با پای دل از دور  زائـر مـی شـوم ، رو  به دیار کربلا عکـس حرم را می کشم در قاب چشمان ترم در یک نظـرحس می کنم ،خود را کنار کربلا از خـاک دشـت کربلا ، قدری تبـرّک می کنم تا سُـرمهٔ چشـمم کنــم گَـرد و غبـــار کربلا بغضی به خاک آلوده در چشمم شکوفا میشود باران ، فــرو می ریــزد از  ابـــر بهـار کربلا می آید از سمت حـرم ، صوت حزین مادری انگار می خـــوانــد بُنَـــیَّ ، داغـــدار کربلا میلـی ندارد این دلم ، تا باز گردد از حــرم مادر ! قبولش کن ، شود خدمتگـذار کربلا ================= رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۱/۱/۲۶ 🍃🌹🍃😭
هدایت شده از اشعار "عاصی"
پنجشنبه ای هم‌ می‌رسد ما در میان مردگان... محتاج یک توحید و حمد از دوستان و بستگان چشم انتظار تا که کسی خرما و حلوایی دهد خیرات آید سوی ما از مرد و زن ، پیر و جوان مرگ است نزدیک و همه غافل به دنیا دل خوشیم باید که فکر قبر بود با توبه و اشک روان! دست توسل بر حسین(ع) باشد در این ره ره گشا با یک نگاه حضرتش آتش شود امن و امان! "عاصی" 🌹 نثار جمیع اموات شیعیان و محبان اهل بیت علیهم السلام امام و شهدا ۳ صلوات
غزال چشم تو ره بر پلنگ می‌گیرد حباب بحر تو باج از نهنگ می‌گیرد بود مصاف تو ای چرخ با شکسته‌دلان همیشه شیر تو آهوی لنگ می‌گیرد
حسین جان در شب جمعه فقط ذکر تو را باید گفت گفتنِ شعر،بجز مدح شما مکروه است
هدایت شده از ناصح
دوســــت دارم که فــــقط غرق غمت باشم و بس یک شب جــــمعه‌ی دیــــگر حــــرمت باشم و بس
. السلام عليك يا صاحب الزمان ای معنی و ترجمان به " قرآن "ِ خدا! ای روحِ " مفاتیح "! جهانشاه! بيا دیباچه‌ی کاملِ " کتابُ التّوحيد "! سرتيم ِ حفاظتِ تو خضر و عيسىٰ ای خاتَم ِ اوصیاء! ای کوکبِ آل! ای " مُنتَخَبُ الاَثَر " به آثار هُدىٰ! ای وارث مصطفىٰ و "موعود غدیر "! مضطرّ ِ ظهور تو بُوَد كرب و بلا ای " مهدی موعود "! ز " مِکیال "ِ دعا... آبی برسان بر لبِ عطشانِ وِلا ای " آب حیات "! تشنه کامان توییم در معرض ِ مرگیم ز هجرانت، ما ای جانِ " اُصولِ دين "! به فرياد بِرَس در چاه ضلالت اند اهلِ دنيا " آن سوی شب " ِ سِیَه، پگاهیست سفید ای صبح قریب! کی نمایی سیما؟ محتاج " ظهور نور " ِ تو عالمیان مسکین طلوع فجر تو پنجره ها در دست تو " پرچم ِ هدايت " باشد داری به بهشت بر سرِ دست، لوا تو مظهرِ امروزِ " کمالُ الدّينـ... " ی مصداق تمام نعمتی ای آقا! ای " زنده‌ی روزگار... "! ما را دریاب درهای فرج را به روی ما، بِگُشا... تا مفتخر از خدمتِ جانانه شویم در " جامعه‌ی مهدوی " ات، یا مولا! راهِ تو به سوی صبح، " تنها راه " است شب، حاصلِ پیروی بُوَد از اعدا از پرده، درآی‌‌‌ْ " آفتاب مهر "! و... ما را به خودت وصل نما مولانا! ما را که به بازار جهان، گمشده ایم... سرخوش ز " شمیم آشنایی " بنما ما " چشم به راه... "ِ تو و رجعت هستیم ای " مهدیِ مُنتظَر "! کجایی تو کجا؟ با " جرعه ای از جام ولا " كُن سيراب... جانهای به لب رسیده را در صحرا تو یَمّی و ما کم ز نَمی، در نزدت... ما " قطره " ی ناچیز و تو هستی دریا در هجر تو گریان و حزین می‌خوانیم... ما خط به خط ِ " غيبتِ نُعمانى " را هر خسته دلی که " شوق مهدی " دارد... دارد به لبش: مُنجىِ عالَم! ز در آ " آثار دعای بر فرج " بی حدّ است در قلّه ی طاعات بُوَد امر دعا با تو ز " حکایتِ عطش " بايد گفت گردیده زمین، در طلبت، تشنه سَرا " بی تابیِ يخ فروش " گشته حالش... هر کس که شده در طلبت نغمه سُرا از فیض ِ" نگاه تو " گدای تو شدیم ور نه، نَبُوَد قبله‌ی زشتی، زیبا ای " یوسفِ زهرا "! به تو داريم نياز فرياد زده تو را در آتش، زهرا تو ذکر حسین و " فتحِ خون " اَش بودى آن لحظه که سر از بدنش گشت جدا بهر قَدَمت حضرتِ " نَجمُ الثّاقب "! گسترده شده فرش ز خون شهدا مُحتاجِ " ...حکومت جهانیّ " ِ توييم بِشْتاب نجات‌بخش! بِشْتاب شها!
هدایت شده از اشعار "عاصی"
ما را به جمع شهیدان ببر حسین(ع)... من با کوهی از گناه که رویم نمی شود! "عاصی" 😭😭😭😭 🌹نثار امام و شهدا صلوات 🇮🇷🇮🇷🇮🇷
در روز ۲۶ خرداد ۱۳۴۴ حكم اعدام محمدصادق امانی، محمد بخارایی، مرتضی نیك‌نژاد و رضا صفارهرندی چهار تن از اعضای هیات‌های موتلفه اسلامی به اجرا گذاشته شد. 🌹 نثار شهدای بزرگوار صلوات
وقتی کشیده میشود آهِ تو بر زمین خورشیدِ آسمان نگران میشود حزین از من دلت گرفته! به این علت است که با غربت است عصرِ همه جمعه ها عجیین شد حُسن نیّتم به تو هر روز بیشتر دلتنگ میشوم به هوای تو با یقین معنای ناب عدل و امامت ظهور کن برگرد ای نهایت عشق و اصول دین انگشترم گرفت جلا، تا که «ألعجل»- با گریه نقش بست به سرتاسرِ نگین گفتم بیا که خیر ندیدم از این و آن گفتم شکست خورده ام آقا مرا ببین ذکر لبم کنارِ سحرگاه جمکران «إیاکَ نعبُدُ» شد و «إیاکَ نستعین» مانده ست بر دلم غم ِ یک آرزو فقط تا زنده ام ببینمت آقا؛ فقط همین! شاعر: 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚