‌ اصلاً دلِ تنگم به دَرَک، میگذرانم اما تو و آغوش کسی؟ لالْ زبانم #متین_شریفی

سخن مانَد از عاقلان یادگار ز سعدی همین یک سخن یاد دار: گنهکارِ‌ اندیشناک از خدای، بِه از پارسای عبادت نمای... ❤️

آیا شده در خلوت خود شعر بخوانی؟ قلبی بتپد بهر تو آن را تو ندانی؟ هرگز شده آیا به کسی عشق بورزی؟ ازشدت عشقش بشوی مست وروانی؟ آیا شده اسمی بشود مرهم دردت؟ نامش ببری درد و غم از دل بِرَهانی؟ پیش آمده حرفی به دلت داشته باشی؟ خواهی به زبان آوری اما نتوانی؟ اینها همه پیش آمده بر قلب من اما برخیزو بجنب ای هوس وشورجوانی عشقی که بجنبد به میانسالی هرکس بی شک بشود باعث یک جنگ جهانی چندیست شدم شیفته چشم سیاهت باید چه کنم از تب این عشق نهانی؟ بر پرده ی قلبم وجبی خاک نشسته پیش آی و بکن از دل من خانه تکانی ای کاش بفهمی که دگر تاب ندارم تا جان به تنم مانده خودت را برسانی شاعر... 🍃🌺🍃

گفتم شب مهتاب بیا نازکنان گفت آنجا که منم حاجت مهتاب نباشد... #مهدی_سهیلی #شب‌بخیر

توبه کن عاقل که مرگ اندر کمین زندگی است ذکر حق گو عاصیا این راه و رسم بندگی است "عاصی" 🍃🌺🍃

قصد جان می‌کند این عید و بهارم بی‌تو این چه عیدی و بهاری‌ست که دارم بی‌تو گیرم این باغ، گُلاگُل بشکوفد رنگین به چه کار آیدم ای گل! به چه کارم بی‌تو؟ با تو ترسم به جنونم بکشد کار، ای یار من که در عشق چنین شیفته‌وارم بی‌تو به گل روی تواش در بگشایم، ورنه نکند رخنه بهاری به حصارم بی‌تو گیرم از هیمه زمرد به نفس رویانده‌ست بازهم باز بهارش نشمارم بی‌تو با غمت صبر سپردم به قراری که اگر هم به دادم نرسی، جان بسپارم بی‌تو✋🏻 #حسین_منزوی

🌹یا امام رضا علیه السلام🌹 من شنیدم گفته ای هنگام مرگ زائرت... میرسی هنگام جان دادن سر بالین او آرزو کردم بمیرم زودتر آقای من... تا ببینم من گل رخسار تو در پیش رو "عاصی"

خنده ی روی لبت، خاطره ساز است، بخند چهره ات با نمکِ خنده چه ناز است، بخند چشمِ من خیره به لبهای تو در اوجِ سجود بـه خدا خنده ی تـو روحِ نماز است، بخند اَخـم کـردی و دلـم از غـمِ گُنـگی پُـر شـد تا بخندی دلِ مـن، هلهله ساز است، بخند خنده هایت همگی عیـنِ حقیقت هستند خنده های همگان عیـنِ مجاز است، بخند منو تو غرقِ سکوتیم وسخن خاموش است خنـده آغــازگـرِ راز و نیـاز اسـت ، بخنـد شاعـری بـا همه ی شاعـری اش می گوید: «قصه ی خنده ی تو دور و دراز است، بخند #محمدعلی_آراسته 🍃🌺🍃

لبخند تو زیباست ولی موجب مرگ است... آن روز که لبخند زنی بر همه جز من...! "عاصی" 🍂🍁🍂

. تیر سه شعبه از لبت بر دل من نشسته است... خنجر لبخند تو را دید هر آنکه چون شده است! "عاصی" 🍃💔🍃

میرسی روزی به او دریا شوی آنگاه تو میدرخشی در دو چشمش همچو قرص ماه تو می‌نشینی پای سفره ، عقد می خواند کسی... می کشی با یاد سختی های این ره ، آه تو! "عاصی" 🌹🍃🌺🍃🌹

دلش با من یکی و مهربان‌ بود... ولی با دیگران دم ساز می گشت "به هر موجی که می‌گفتم غم خویش... سری می‌زد به سنگ و باز می‌گشت!" "عاصی" - مشیری 🌹💔

خواستم بوسم لبش را گفت آن مَه این کلام ؛ قبل ازعقد وخواستگاری باشد این کارت حرام! خواهشش کردم ، تمنا ، التماسی بیش از حد... گفت ؛ گفتم من جوابت را حرام است والسلام "عاصی" 🌹❤️

‍ عشق یعنی یک کسی دارد مهارت میکند دام را افکنده و دارد شکارت میکند عاشقی يعنی دلت را نذر معشوقت کنی گرچه معشوقت تورا بی اعتبارت میکند درجهان عشق جایی بهر آرامش نبود این جهان آخر توراهم غصه دارت میکند یک نظر کافیست تا از خویشتن بیخود شوی چشمکی از دور هم بی اختیارت میکند آسمان عشق امشب تیره و تار است و نیست درکنارت ؛ آنکه دارد بیقرارت میکند این من عاشق من دیوانه ی مجنون مست خویشتن را صرف بودن در کنارت میکند دردل من تاهمیشه جای داری دلبرا این دل غمدیده روزی همجوارت میکند غم مخور الام دیرینت به پایان میرسد یار با دست خودش خود را نثارت میکند عشق یعنی گرم بودن تحت عنوان هوس این هوس بازنده در کار قمارت میکند عشق،می اندازد آتش در حصار زندگی هیچ میدانی چه ها با روزگارت میکند؟ #میراب ‌

مرگ در فصل بهار ای نازنینم نعمتی است... لااقل دیگر نمی بینم فراقت را در آن ...! "عاصی" 🍃🌸🍃

جمله بی‌قراریت از طلب قرار تست طالب بی‌قرار شو تا که قرار آیدت #مولوی

در ابتدای قرنی که مرگ ما در آن است... جشن است و عید اکنون در آخرش فغان است لبخند بر لب ما‌ ، گل بوسه بر لب یار... آخر ولی ز حسرت اشک همه روان است "عاصی" 😔😔😔

می‌خواستم سراغ بگیرم ز حال خویش اما نشان خانه‌ء خود را نداشتم #راجی

چهارمین روز ز عید است ، شده صبح گُلم... خنده کن تا که جهان روشن شود صبحت بخیر "عاصی" 🍃🌺🍃❤️🍃🌺🍃 سلام صبح نوروزی شما بخیر و شادی

شهید امر به معروف گشتی و اکنون... میهمان حسین(ع) گشته ای دلاور مرد بزدند نانجیبان به خنجرت در شب... و در آن دمی که وجودت تمام شد درد... صدا زده ای یا حسین(ع) بدادم رس که تو را خواهم از جهان خاکی و بس "عاصی" 🌹🌹😭😭🇮🇷🇮🇷 🌹 سوم فروردین ۱۴۰۱، هشتمین سالگرد شهادت طلبه جوان وآمر به معروف، شهید علی خلیلی که در ۲۲ سالگی به فیض شهادت نائل آمد ♦️شادی روحش صلوات

می روم تهران ببوسم دست بابا را ولی... قبل از آن من بوسه بر پاهای مادر می زنم مدتی شد من ندیدم چهره پر مهرشان... از برای چیدن گل بوسه پر پر می زنم گر که باشد بین ما میدان جنگی پر ز مین می روم من سویشان با عشق معبر می زنم گر هوا ابری شود تاریک و سرد و بی فروغ تا بیابم راه را چندین منوّر می زنم گر که باشد فاصله از خانه ما تا به چین... می روم بر آن عزیزان عاقبت سر می زنم قدر این نعمت بدان ای "عاصی" شیرین سخن من مِی عشق خدا از حوض کوثر می زنم "عاصی" 🌱🌼🍃🌺🍃🌼🌱

وقتی که در هوای کسی غوطه می‌خوری هر لحظه‌اش برابر قرنی‌ست انتظار #ناشناس @mashaar🌱

حس میکنم که طعمِ لبَت تُرش مزه است ثابت بکن که نیست ، بیا امتحان بده! #ناشناس @mashaar🌱

در بهشت حتی اگر باشم ولی دور از نگار... آن بهشت از صد جهنم‌ سخت تر خواهد گذشت گر به آغوشم کشی با بوسه ای جان می دهم در ره معشوقه از دار و ندار باید گذشت! "عاصی" 🍃🌺🍃

گفتم که‌ با فراق مدارا کنم، نشد یک روز را بدونِ تو فردا کنم، نشد در شعرِ شاعران‌ همه گشتم که مصرعی در شأنِ چشمهای‌ تو پیدا کنم، نشد گفتند عاشقِ که‌ شدی؟ گریه‌ام گرفت میخواستم بخندم‌ و حاشا کنم، نشد بیزارم از رقیب که‌ تا آمدم‌ تو را از دور چند لحظه‌ تماشا کنم، نشد شاعر شدم که با‌ قلمِ ساحرانه‌ام در قابِ شعر، عشقِ تو را جا کنم، نشد.. #سجاد_سامانی