eitaa logo
اشعار "عاصی"
405 دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
1.3هزار ویدیو
56 فایل
👌اشعار مذهبی سیاسی اجتماعی عاشقانه طنز و انتقادی... ❤همراهمان باشید
مشاهده در ایتا
دانلود
غم‌مخور جانا در این‌عالم که عالم هیچ نیست نیست‌هستی‌جز دمی ‌ناچیز و آن ‌دم‌ هیچ ‌نیست گر به‌واقع بنگری بینی که ملــک لایزال ابتدا و انتهای هر دو عالــم هیچ نیست ┄┅─═ ⃟🌻═─┅┄
🍃 برآیید برآیید به وحدت بگرایید که از شاخ وفایید که از اصل ولایید شما امت خاصید شما اسوه ناسید شما اُس اساسید شما باب رجایید اگر رمز هبوط است شما سر فرودید اگر راز عروج است شما مرغ هوایید اگر کشتی نوح است شما عرشه نشینید اگر ورطه نیل است شما دست و عصایید اگر آتش شرک است شما برد و سلامید اگر مروه عشق است شما عین صفایید اگر مصر جمال است در آن خطه عزیزید اگر ملک جلال است امیرالامرایید نه پرویز تبارید که پرویز شکارید نه شبدیز سوارید که بر بال همایید گر از ترک و طرازید ور از قدس و حجازید شما محرم رازید که در بزم خدایید کجا خانه علم است به حکمت در علمید کجا پهنه رزم است شما مرد غزایید اگر دُرد به جام است صبوحی زده گامید وگر زهر به کام است شما کامروایید چه از تیر و چه از تیغ شما روی نتابید که در جوشن عشقید که از کرب و بلایید شما صبح نویدید شما پیک امیدید شما شعر «حمید» ید شما روح فزایید ز کثرت نهراسید به وحدت بگرایید که آئینه توحید شمایید شمایید 🍃🌹🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«سلام فرمانده» این بار به زبان هندی؛ سربازان هندی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در هند نیز آماده قیام شدند.... 🍃🌹🍃🌹
كاسه شعرِ من از دست تو افتاد و شكست عاشقان! فرصت خوبيست، غزل جمع كنيد
ای صبا با تو چه گفتند که خاموش شدی چه شرابی به تو دادند که مدهوش شدی تو که آتشکده‌ی عشق و محبت بودی چه بلا رفت که خاکستر و خاموش شدی به چه دستی زدی آن ساز شبانگاهی را که خود از رقّت آن بیخود و بیهوش شدی تو به صد نغمه ، زبان بودی و دلها همه گوش چه شنفتی که زبان بستی و خود گوش شدی خلق را گرچه وفا نیست ولیکن گل من نه گمان دار که رفتی و فراموش شدی استاد_شهریار 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚
با رقیبان سخن از کشتن ما می‌گوید کشتن آن است که با غیر سخن می‌گوید! ┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرحوم در حضور رهبرانقلاب 🏴 سالگرد درگذشت مرحوم حمید سبزواری ┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈ 🌹 هدیه به روحش صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آه ، تاکی ز سفر باز نیایی ، بازآ اشتیاق تو مرا سوخت کجایی، بازآ شده نزدیک که هجران تو، مارا بکشد گرهمان بر سرخونریزی مایی ، بازآ کرده‌ای عهد که بازآیی و ما را بکشی وقت آنست که لطفی بنمایی، بازآ رفتی و باز نمی‌آیی و من بی تو به جان جان من اینهمه بی رحم چرایی، بازآ وحشی از جرم همین کز سر آن کو رفتی گرچه مستوجب صد گونه جفایی، بازآ 🍃🌹🍃🌹
برسان سلام ما را، به رفوگران هجران که هنوز پاره‌ی دل دو سه بخیه کار دارد 🍃🌹🍃❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
باز خورشید از افق می آید از مشرق برون تا سلامی بر رخ ماهت دهد ، صبحت بخیر "عاصی" 🍃❤️🍃❤️
بی‌تاب شدن، دم نزدن، عادتم این است با خون جگر ساخته‌ام، قسمتم این است تا نام تو را می‌شنوم، می‌روم از حال عمری است که رسم دل کم‌طاقتم این است بعد از تو به تصویر تو خو کرده نگاهم بیچاره‌ام آنقدر که هم‌صحبتم این است می‌میرم از این غم که در آغوش تو ای دوست یک‌بار نشد گریه کنم، حسرتم این است با این همه بگذار به کوتاهی یک عمر پیشت بنشینم... همه‌ی حاجتم این است 🍃🌹🍃🌹
تو گر گناه من شوی توبه نمیکنم ز تو.❤ ••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••
هدایت شده از اشعار "عاصی"
قلب انسان که فقط جای خداوند است از... هر گناه و معصیت چون سنگ می گردد بدان این امانت را مکن سنگی برادر هوشیار... تا که در محشر نگردد حاصلت آه و فغان! "عاصی" 🍃🌹🍃🌹
عاشقان بی‌دل چه شبی دراز باشد تو بیا کز اول شب در صبح باز باشد
چنان رسم زمان از یادها برده است نامم را که دیگر کوه هم پاسخ نمی گوید سلامم را به خون غلتیده ام در زخم خنجرها و با یاران وصیت کرده ام از هم نگیرند انتقامم را قنوتم را کف دست شراب انگاشتند اما من آن رندم که پنهان می کنم در خرقه جامم را سر سجاده ام بودم که گیسوی تو در هم ریخت نظرهای حلال و آرزوهای حرامم را فراموشی حریری از غبار افکنده بر سنگی از این پس می نوازد عطر تنهایی مشامم را
ﺗﻔﺎﻭﺕ شاعر تنبل و زرنگ ﺭﺍ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﻨﯿﺪ ...😳🤔 ﺷﺎﻋﺮ زرنگ : ﺑﺪﻧﺒﺎﻟﺖ ﻣﯿﺎﻡ ﻫﺮ ﺟﺎ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﺷﺎﻋﺮ تنبل : ﺳﺮ ﺭﺍﻫﺖ ﻧﺸﯿﻨﻢ ﺗﺎ ﺑﯿﺎﯾﯽ😳😳
چه خیال است که دیوانه و شیدا نشویم؟ بوی مشکیم، محال است که رسوا نشویم عشق ما را پی کاری به جهان آورده است ادب این است که مشغول تماشا نشویم پرده راز بود حرف دلیرانه زدن با تو گستاخ ازانیم که رسوا نشویم خون بر هم زدن اوقات بزرگان هدرست بی حجابانه چو سیلاب به دریا نشویم عیش ما چون سر ناخن به گشاد گره است تا نیفتد به گره کار کسی، وا نشویم! پای پر آبله باشد صدف بحر سراب بهتر آن است پی عشوه دنیا نشویم این غزل آن غزل خواجه نظیری است که گفت تا سر شیشه می وا نشود وانشویم صائب تبریزی 🍃🍃❤️🍃🍃❤️
به کم‌قدری، ز اقبال بلند سُرمه حیرانم! که این خاکِ سیه،چون جا به چشم دلبران دارد؟! 🍃🌹🍃❤️
عاشقی را شرط تنها ناله و فریاد نیست تا کسی از جان شیرین نگذرد فرهاد نیست 🍃❤️🍃🌹
چه غريب ماندی ای دل! نه غمی، نه غمگساری نه به انتظار ياری، نه ز يار انتظاری غم اگر به كوه گويم بگريزد و بريزد كه دگر بدين گرانی نتوان كشيد باری چه چراغ چشم دارد دلم از شبان و روزان كه به هفت آسمانش نه ستاره‌ای است باری دل من! چه حيف بودی كه چنين ز كار ماندی چه هنر به كار بندم كه نماند وقت كاری نرسيد آن كه ماهی به تو پرتوی رساند دل آبگينه بشكن كه نماند جز غباری همه عمر چشم بودم كه مگر گلی بخندد دگر ای اميد خون شو كه فرو خليد خاری سحرم كشيده خنجر كه: چرا شبت نكشته‌ست تو بكش كه تا نيفتد دگرم به شب گذاری به سرشك همچو باران ز برت چه برخورم من؟ كه چو سنگ تيره ماندی همه عمر بر مزاری چو به زندگان نبخشی تو گناه زندگانی بگذار تا بميرد به بر تو زنده واری نه چنان شكست پشتم كه دوباره سر برآرم منم آن درخت پيری كه نداشت برگ و باری سر بى پناه پيری به كنار گير و بگذر كه به غير مرگ ديگر نگشايدت كناری به غروب اين بيابان بنشين غريب و تنها بنگر وفای ياران كه رها كنند ياری... 🍂🍁🍂🍁🍂