eitaa logo
🔸🔹اشعارآیینی🔹🔸
1.6هزار دنبال‌کننده
12 عکس
0 ویدیو
0 فایل
🔹کانون فرهنگی تبلیغی انوارالثقلین 🔹
مشاهده در ایتا
دانلود
نيش و كنايه هاست كه از يار مي خورم از دست يار زهر شرر بار مي خورم اصلا به جنگ و نيزه و لشكر نياز نيست وقتي ميان خانه ز دلدار مي خورم دارم ز همسري كه ز من جز صفا نديد چوب كدام تندي رفتار مي خورم شعله شود بلند از اين زخم بر جگر تا آب از دو چشم گهر بار مي خورم از اين صداي هلهله آزار مي كشم با جان خسته غصه ي بسيار مي خورم وقتي كه مي برند مرا روي پشت بام با صورتم به گوشه ي ديوار مي خورم پهلو شكسته مادر كم سن و سال من ديگر بيا كه حسرت ديدار مي خورم ✍: 🔸🔹 اشعار آیینی 🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
سر را زِ خاکِ حُجره اگر بَر نداشتی تو رو به قبله بودی و خواهر نداشتی خواهر نداشتی كه اگر بود می‌شكست وقتی كه بال می‌زدی و پَر نداشتی از طوس آمدند بِگِریند در غمت یاری به غیرِ چند كبوتر نداشتی وقتی كه زهَر بر جگرَت چَنگ می‌كشید جُز یاحسین ناله‌یِ دیگر نداشتی ختمی گرفته‌اند برایَت كنیزکان لبخند می‌زدند و تو باور نداشتی تو تشنه كام و آب زمین ریخت قاتلت چشمت به آب بود و از آن بَر نداشتی كف می‌زدند دور و بَرَت تا كه جان دهی كف میزدند و تاب به پیكر نداشتی كف می‌زدند ولیكن به روی دست دستِ زِ تن جُدایِ برادر نداشتی شُكرِ خدا كه پیرهنی بود بر تنت یا زیرِ نیزه‌ها تنِ بی سر نداشتی شُكرِ خدا كه لحظه‌ی از هوش رفتنت خواهر نداشتی ، غمِ معجر نداشتی ✍: 🔸🔹 اشعار آیینی 🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
از دل حجرۀ تاریک که بسته است درش می‌رسد ناله‌ای و دل شده خون از اثرش چیست؟این نالۀ سوزنده و از سینۀ کیست؟ صاحب ناله مگر سوخته پا تا به سرش این فروغ دل زهراست که خون‌ست دلش این جگر گوشۀ موساست که سوزد جگرش این جواد است که از تشنگی و سوزش زهر جان سوزان بود و نالۀ جانسوز ترش خانه‌اش قتلگه و همسر او قاتل اوست بارالها تو گواهی که چه آمد به سرش همسر مرد برایش پر و بال است ولی همسر سنگدل او بشکسته است پرش آتش زهر چنان کرده به جانش تأثیر که کند هر نفس سوخته‌اش تشنه ترش شهر بغداد بود شاهد مظلوم دگر پسری را که دهد جان ز ستم چون پدرش کاش می‌بود غریب الغربا در آنجا تا زمانی نگرد غربت تنها پسرش ✍: مرحوم 🔸🔹 اشعار آیینی 🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
همین بس است که دردانه ی پدر بودی دوام نسل پدر بودی و پسر بودی درخت نخل ولایت فقط تو را کم داشت برای نخل ولا بهترین ثمر بود اگر چه در پر قوی رضا بزرگ شدی زبانزد همگان در دل و جگر بودی خدا به نام شما زد جواد بودن را ز هر که هست به مادر شبیه تر بودی خدا نخواست فدایی مادرت بشوی که حکمت است پس هر نبود و هر بودی برای دین به جوانیت اکتفا کردی تمام عمر کمت در دل خطر بودی خدا مگر که بداند چه محشری می شد به عمر نوح اگر منشاء اثر بودی مسیر باد به امر تو شد جنوب-شمال مدینه تا به خراسان که در سفر بودی اگر چه تلخ تر از زهر بود دور و برت به نام خویش به کام همه شکر بودی به کوری همه ی چشمهای شور عرب همین بس است که دردانه ی پدر بودی ✍: 🔸🔹 اشعار آیینی 🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
سوختی آتش گرفت از سوز آهت عالمی آه بین خانۀ خود هم نداری محرمی سایه‌سار خلقی اما پیکرت در آفتاب... سرپناه عالمی و بی‌پناه عالمی در مقاماتت از اسماعیل هم بالاتری تشنه‌ای اما نداری غیر اشکت زمزمی خط به خط روضه‌ها در بیت بیت نوحه‌ها گشتم و بالاتر از داغت ندیدم ماتمی گرچه دلخونی ولیکن شوق دیدار پدر بر تمام زخم‌هایت می‌گذارد مرهمی ✍: 🔸🔹 اشعار آیینی 🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592