#شهادت_امام_حسن_مجتبی_ع
#ترکیب_بند
شکر خدا که باغمتان آشنا شدیم
ازشیعیان عاشق آل عبا شدیم
مدیون این محبت بی منتهاشدیم
بالطف پادشاه بر این در گداشدیم
دنیا بدون نور علی..در سیاهی است
کار گدای کوی علی پادشاهی است
آنها سفینه های نجات شریعتند
طفلان قومشان همه پیر طریقنتد
صاحب لوای عرصه حق وحقیقتند
لحظه به لحظه سوی خدا درعزیمتند
ما از قدیم شامل احسانشان شدیم
عاشق شدیم و دست به دامانشان شدیم
جبریل کیست؟خادم ودربان اهل بیت
ما کیستیم؟تشنه باران اهل بیت
ازنسل باشرافت سلمان اهل بیت
هرکس دخیل بست به دامان اهل بیت
حاجت رواترین غزل این کتاب شد
یعنی که ذره بود ولی آفتاب شد
این شعر پاک ذره ای ازلطف مجتبی است
عالم فدای مرحمت پور مرتضی است
تصویری ازجمال دل انگیز مصطفی است
دست کریم اوست که مشکل گشای ماست
توجان پاک فاطمه ای ماه پنج تن
هستم گدای سفره لطف تو یا حسن
قدقامت قیام تو بی شک قیامت است
صلح وتو اوج غیرت و عین شجاعت است
اسرار تو به سینه شاه ولایت است
صبر تو آیتی است که سرامامت است
خون گریه کرده ایم برای تو یا حسن
پس سینه میزنیم به پای تو یا حسن
سرتا به پای تو اخلاص در عمل
طعم اطاعتت شده اهلا من العسل
ای شیر ذولفقار بدست شب جمل
این ضرب شصت توست ندارد دگر مثل
ازهول حمله ات همه گشتند بی قرار
ازتیغ آبدار تو لا یمکن الفرار..
فتح جمل که بی دم مولا نمیشود
بی دست مجتبی گره ای وا نمیشود
قطره حریف وسعت دریا نمیشود
یعنی که هیچ کس یل زهرا نمیشود
درچهرات تلا لویی ازنور فاطمه است
سردار سروران عرب پور فاطمه است
تا دست رد به سینه نامردها زدی
ازخود پلی به مقصد کرببلا زدی
دروقت جنگ شیرخدا راصدا زدی
با تیع پای آن شتر سرخ را زدی
مانند ضربه ای که علی..زد به عبدود
گفت است آفرین به تو جبریل بی عدد
دیدم روایتی سندش هست دربحار
وقتی علی به روز جمل زد به کارزار
گویا که شیر نری رفت برشکار
گفتند الفرار همه از برق ذولفقار..
دیدند آل طلحه ودیدند بن زبیر
بی حب مرتضی نشوی عاقبت به خیر
#سید_مجتبی_اقوامی