eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5.1هزار دنبال‌کننده
281 عکس
178 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️السَلامُ عَلیکَ یا مُسلِم بن عَقیل یا سَفِیر الحُسین ... ✳️ به شهر كوفه بجز غصه چيز ديگرنيست نصيب خواهر تو جز دو ديده ی ترنيست از آن زمان كه شدم ميهمان اين مردم هزار فاجعه ديدم كه جای باور نيست چه گويمت كه خودم گفته ام بيا اما چه كوفه ای كه ز شهرمدينه كمترنيست ميا به كوفه كه اينجا به دست هرفردش به غيرنيزه وشمشير و تير و خنجرنيست ميا كه در دل اين مردمان نامردش به جز حسادت و كينه ز آل حيدرنيست برای كشتن تو نقشه ها به سردارند ميا كه منتظر چشم های سر دارند محمدحسن بیات لو
5ac0399c6ae135636665714f_-6806238488505475943.mp3
4.24M
یا حبیب من لا حبیب له طبیب من لا طبیب له مجیب من لا مجیب له یا حسین محرم اومده داره صدات میاد صدای گریه عزادارات میاد صدای طبل و سنج دسته هات میاد چقدر لباس سیاه به نوکرات میاد صدای پای ماه صدای سوز و آه صدای مادرت میون قتلگاه صدای آب آب صدای پیچ و تاب صدای گریه های بچه رباب یا رفیق من لا رفیق له شفیق من لا شفیق له شفیع من لا شفیع له یا حسین دوباره عطر و بوی نذریات میاد دوباره بوی سیب کربلات میاد میگن زمانی اشک نوکرات میاد که مادرت میون روضه هات میاد صدای مادرت دعای مادرت می میرم آخرش برای مادرت قسم به خواهرت بگو به دخترت دعا کنه یه بار برای نوکرت یا انیس من لا انیس له مغیث من لا مغیث له مجیر من لا مجیر له یا حسین تموم عمر من و تو انتظار نذار برای من یه کربلا کنار بذار می خوام ببینمت یه بار اگه میشه کنار شیش گوشه با من قرار بذار قرار آخرم یه گوشه حرم نمیشه باورم بیای بالا سرم شب وفات من  اینه دعای من یه فاتحه بخونی تو برای من
4_5974233039822128563.mp3
2.7M
"السلام علیکم یا اهل بیت النبوه" السلام علیک یااباعبدالله .... فریادِ یا بُنَیَّ زِ عرش خدا رسید نوحوا علی الحسین که ماه عزا رسید *آره خودتون ناله بزنید من اشاره نمیکنم هرجاهستی خیال کن تنهایی....* جمعِ مدافعان حرم یادشان بخیر ماهِ عزایِ تشنه لب کربلا رسید گفتیم یا حسین دَرِ توبه باز شد اسبابِ استجابت ، برایِ دعا رسید با این همه گناه مرا می خری حسین *اگه همه مون خودمونو گنه کار بدونیم،خوبِ....* بااین همه گناه میخری مراحسین این گونه لطف شاه به داد گدا رسید بنیان گذارِ روضۀ تو شخص فاطمه ست سینه به سینه آمد وُ خیرش به ما رسید *ای حسین ای حسین.... آقاجان !* گریه برای غربت تو فیضِ اعظم است بر نسل ما به لطف شما این عطا رسید مادر به گریه بر تو مرا شیر داده است این فیضِ عشق بازیِ ما از کجا رسید ؟ کام مرا به تربت تو باز کرده اند از خاکِ زیر پایِ تو طعم شفا رسید ادامه.... 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
"السلام علیکم یا اهل بیت النبوه" السلام علیک یااباعبدالله .... فریادِ یا بُنَیَّ زِ عرش خدا رسید نوحوا علی الحسین که ماه عزا رسید *آره خودتون ناله بزنید من اشاره نمیکنم هرجاهستی خیال کن تنهایی....* جمعِ مدافعان حرم یادشان بخیر ماهِ عزایِ تشنه لب کربلا رسید گفتیم یا حسین دَرِ توبه باز شد اسبابِ استجابت ، برایِ دعا رسید با این همه گناه مرا می خری حسین *اگه همه مون خودمونو گنه کار بدونیم،خوبِ....* بااین همه گناه میخری مراحسین این گونه لطف شاه به داد گدا رسید بنیان گذارِ روضۀ تو شخص فاطمه ست سینه به سینه آمد وُ خیرش به ما رسید *ای حسین ای حسین.... آقاجان !* گریه برای غربت تو فیضِ اعظم است بر نسل ما به لطف شما این عطا رسید مادر به گریه بر تو مرا شیر داده است این فیضِ عشق بازیِ ما از کجا رسید ؟ کام مرا به تربت تو باز کرده اند از خاکِ زیر پایِ تو طعم شفا رسید زهرا به نام ، یک یک ما را صدا زده *تو فكر مي كني،خودت اومدی؟ دونه دونه صدا میزنه...* بر گوش دل ز کرببلا این صدا رسید بی اختیار یاد تنت گریه می کنیم عطر لباس کهنه ای از نینوا رسید پیراهنی که خونی و پیچیده در هم است در طاق عرش بیرق ماه محرم است *آره والا بیرق عرش چیه ؟ ... پیراهن توست ، مادرت بلند میکنه ، واقعا به هممون میگه اِلَیّ....،*ای آقام ای آقام،جایِ همه اونایی که پارسال بودن الان زیر خاکن ، از دنیا رفتن خالیِ ..... باور نمیکنم ما ، یه سر لشکر ،مقام قرب،مقام بندگی،نَفَس داره،همۀ شهر هیجده هزار نفر برای اون زمان نوشتن ، همه اومدن صبح بیعت کردن ، شب تو کوچه آواره بود ، بیعت کننده ها و باریکلا گوها همه درها روبستن .... دست دوتا بچه هاشو گرفته،داره تو این کوچه ها حیرون راه میره ، گاهی هم سمت راهِ مکه داره نگاه میکنه ، هی میگه حسین جان!من اشتباه کردم نامه نوشتم برات ، حسین جان! خودت دیدی ۱۲هزار نامه ضمیمۀ نامه ام کردم ، همشون قول دادن ، اما حسین جان تنها بازاری که شبانه روز داره کار میکنه ، بازار شمشیر فروشها و نیزه فروشهاس ... همه دارن آماده میشن باتو بجنگن .....* ای کاش کسی روی لبش آه نباشد با نامۀ او قافله در راه نباشد ای کاش که مردی غم بسیار نبیند از بی کسی اش کوچه به کوچه نَنِشیند دیدی چه آمد به سرم این دو سه روزه خالی شده بود دور و برم این دو سه روزه هر در که زدم در به رویم وانشد اصلاً یک مرد پیِ یاریِ من پانشد اصلاً این تن برود زیر لگد پیکر تو نه صد بار سرم بشکند اما سرتو نه هرچند كه پاره شده لبهام غمی نیست در پیش شُریح ان پسرهام غمی نیست این زخم لب من به فدای لبت آقا هر دو پسرم نذر سِرِ زینبت آقا خاکی شده ام خاک نبینم بدن تو من سوخته ام تا نرسد سوختن تو *یا صاحب الزمان آجرک الله،از همین جاسلام بدیم به آقا ، سلام میرسه ، سلام به اون آقایی که الان تو راهه ، این زن و بچه دارن باهاش میآن ، طفل شیرخواره ش داره میآد،دختر سه ساله ش داره میاد......*
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَباعَبدِالله اَلسَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ رَسوُلِ الله اَلسَّلامُ عَلَیکَ یَابنَ اَمیرِالمُؤمِنینَ وَابنَ فاطِمَةَ الزَّهراء سَیِّدَةَ نِساءِ العالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا ثارَ اللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ ...... یا اَباعَبدِالله" (مسلمت دارد به روی دار خیلی حرفها) 2 کار من را کرده اینجا زار خیلی حرفها دست من بسته لبانم خشک چشمم تار شد کشته من را موقع افطار، خیلی حرفها (باز هم کوچه،علی،آتش،به جان تو قسم) 2 جا ندارد که شود تکرار خیلی حرفها میخورد زینب زمین در کوچه و پی کوچه ها میزند با من در و دیوار خیلی حرفها دخترت اینجا غریبی میکند دق میکند دخترت را میکند بیمار خیلی حرفها جان اصغر از سه شعبه از سر نیزه بترس میکند کار تورا دشوار خیلی حرفها کوفیان بهر سر تو نرخ تعیین کرده اند میشود از درهم و دینار خیلی حرفها نیزه های کوفیان بر سینه تو میدود مانده روی سینه ام ای یار ،خیلی حرفها خواب دیدم نعل ها بر پیکر تو تاختند دشنه ها کار تو و کار حرم را ساختند حسین ..... یامظلوم ، قتیل العبراتی .... اسیرالکرباتی ، سفینه النجاتی ...
اَلسَّلامُ عَلَیْكَم یا آلَ رَسُولِ اللَّهِ «اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ» «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی عِنْدَكَ وَجِیهاً بِالْحُسَینِ عَلَیهِ‌السَّلام فِی الدُّنْیا وَ الآخِرَة» یا اَبا عَبدِالله .... باز دعوت نامه را دادند و ماهم آمدیم باز هم گریه کنان با اهل عالم آمدیم چادرش را داده تا ما پرچم روضه کنیم زیر دینِ مادری با قامت خم آمدیم اشک ما را پاک خواهد کرد با دست خودش حکمتی دارد اگر با اشکِ نم نم آمدیم پایمان لرزش ندارد چون که بند روضه هاست دست را بستیم بر این حبل محکم آمدیم *بی بی جانم ... خیلی به ما منت گذاشتی ... خیلی از ماها بنا بود از دنیا بریم محرم رو نبینیم .... انقده فاطمه دعا کرده برا ما ...* با لباسِ مشکیِ ماهِ محرم میرویم با لباس مشکیِ ماهِ محرم آمدیم خوب و بد این جا ندارد ما گدایِ زینبیم خواهرِ آقا عنایت کرد درهَم آمدیم یا حسین آمد زِ هر جمعی خدا لبیک گفت اعتقادِ ماست که با اسمِ اعظم آمدیم الهی بالحسینِ الهی العفو .......... هَمُ و غمِ زندگی از سینۀ ما رفته است هر زمان که دسته جمعی زیر پرچم آمدیم خنده مال مردم دنیا به ما گریه دهید 2 به امید یک جهان اندوه و ماتم آمدیم انبیاء از خادمانِ روضه های حضرت اند پا به پایِ خِضرُ نوحُ و هودُ و آدم آمدیم گریه بر آقا نشانیِ مسلمانیِ ماست ما به فرمانِ رسول الله اکرم آمدیم باز هم پیراهنی در عرش آویزان شده در عزایِ اشرفِ اولاد آدم آمدیم میرسد روزی که زینب ناله خواهد زد حسین کربلا تا کوفه را بی یار و مَحرم آمدیم
"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً،حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا" این اشک نیست گوهر بزم عزایِ توست گر چه کم است نذر تو و روضه هایِ توست این دستمال شسته شده با گلابِ اشک تارش ز خیمه و نخش از عبای توست *حسین ...* هر جا برایِ سینه زدن جمع می شویم خیمه که نیست شعبه ای از کربلایِ توست فالی زدم به مُصحف ماتم که ناگهان آیاتِ اشک آمد و گفتا برای توست گیرم که سر ز کُنگرۀ عرش بر کُنم وقتی که من به اوج رسم ابتدایِ توست با آنکه از شهادت تو قرن ها گذشت هر روز ماجرایِ جهان ماجرای توست *حسین ...*
دوباره بوی محرّم، دوباره بوی خدا دوباره روضه ی ارباب، روضه ی سقّا دوباره هیئت و زنجیر و سینه و لطمه دوباره بیرق سرخ حسین و بزم عزا کتیبه ها و سیاهیّ و محتشم خوانی دوباره ناله و آه و بساط اشک و بکا دوباره روضه ی تیر و کمان و طفل رباب که تشنه پر زده جوجه ز ساحل دریا دوباره صیحه ی ارباب و ناله ی ولدی کنار پیکر صد چاک اکبر لیلا دوباره گریه ی طفل سه ساله ی مضطر که بوسه زد به گلوی بریده ی بابا دوباره شام غریبان و آتش و دود و صدای سیلی و اشک یتیم در صحرا تمام دشت ز طیر و وحوش سیرابند عزیز فاطمه تشنه است اف به تو دنیا دوباره بانوی پهلو شکسته ای خواند کنار گودی مقتل" غریب مادر "را دوباره شیهه ی اسبی که واژگون زین است که دید زینب و آهی کشید وا أُمّا کسی که زینت دوش حبیب داور بود تنش سه نقطه و رأس بریده اش امّا یاسر حوتی
از سر دارالاماره روی بام می دهم بر محضرت مولا سلام چشم بد از دور چشمان تو دور سایه ات بر اهل عالم مستدام کار تو با اهل کوفه شد شروع کار من در شهر کوفه شد تمام شرح حال یار تو در این دیار شد زبانزد بر زبان خاص و عام هر چه گشتم ذّره ای پیدا نشد در وجود کوفیان یک جو مرام در نگاه بی بصیرتهای شهر نیست فرقی بین عامی و امام شب همه در حال بیعت با من اند صبح در بازار شمشیر و نیام از زبان تُندشان فهمیده ام نیست اولاد علی را احترام یا علی گفتم لبم شمشیر خورد ناسزا گفتند بر مولا مدام بر سرم در کوچه آتش ریختند سنگ می انداختند از روی بام سر به داری قسمت من می شود قسمت تو بی سری در این قیام من همین مقدار می گویم، تو را.... می کِشند اینجا به قصد انتقام با لب خونین تمنا میکنم تا کسی بر تو رساند این پیام: بین این نامردها جای تو نیست پای خود مگذار اینجا والسلام
من که گُم کردم خودم را کاش پیدایم کنید هِی بگریانید من را تا که دَریایم کنید چشمِ ما یکسال دنبال سیاهی‌ها دوید خیمه‌ای اُفتاده هستم باز برپایم کنید هرچه از خود خرج کردم خرج دنیا کرده‌ام بعد از این لطفی کنید و خرجِ آقایم کنید تکیه‌ها را سر زدم دل روی دل اُفتاده بود در شلوغی‌های روضه گوشه‌ای جایم کنید ریشه‌ی شالی دهید و روی چشمانم کشید تربتی مرحم کنید از اشک بینایم کنید لطف زهرا باز من را از قلم ننداختید من دوباره آمدم تا نذرِ زهرایم کنید آمدم اما به زحمت من مریض روضه‌ام هِی بگریانید من را هِی مُداوایَم کنید
شکر خدا که دیدهٔ ما تر نوشته شد در سینه ها ولایت حیدر نوشته شد دلها محب آل پیمبر نوشته شد عالم گدای نوشته شد ما حاصل ارادهٔ موسی بن جعفریم مجنون خانوادهٔ موسی بن جعفریم ما را بزیر دست خودش پرورانده او رزق حلال را به محبان خورانده او گاهی کنار سفره، کنارش نشانده او گاهی بنام کوچکمان باز خوانده او شکر خدا که بردهٔ مازاد نیستیم از قید و بند بندگی آزاد نیستیم بسکه امام کاظم ما با محبت است رفتار او همیشه نشان کرامت است  با نوکران خویش، مرامش سخاوت است قبل از سؤال، سیرهٔ آقا اجابت است اصلاً اجابتش به دعا فعل رایج است آری عزیز فاطمه باب الحوائج است  لطفش عطا کند همهٔ عالمین را مهرش جواز، غلغلهٔ نشأتین را از او بگیر تذکرهٔ کاظمین را خواهیم از او زیارت کوی حسین را ای خوش بحال آنکه چشیده محبتش  ای بد بحال آنکه ندارد ولایتش موسی عصا فکند که او اژدها کند عیسی اگر دعا بکند، او روا کند یوسف به او ز چاه، خودش را رها کند طوفان نوح از نفحاتش چها کند داده نجات، سلسلهٔ انبیاء را برده بدوش بار همه اوصیاء را ممدوح کعبه، ٱشهد بالله کاظم است جبریل وحی بندهٔ درگاه کاظم است  عبد حسین، شیعهٔ دلخواه کاظم است هر کس علی شناس شد از راه کاظم است راه غدیر میگذرد از مسیر او حفظ حریم خیر کثیر او