eitaa logo
🇮🇷 کانال شعر وادب #ایران_من 🇮🇷
1.1هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
3.9هزار ویدیو
35 فایل
🔹به نـام خـداوند #شعــــرو_ادب که با واژه بخشیده جانها به لب #دانشکده مجازی ✅ درح #اشعار از شعرای #ایران_زمین درمناسبت های مختلف ، همراه با #تقویم_روز و حافظ خوانی #شعرکودک و #آموزش #شعر آیدی مدیر👈 @shiriwatch و ادمین 👈 @Sabershiri آیدی کانال ⤵⤵
مشاهده در ایتا
دانلود
کسی که اهل صرفه جویی و قناعت باشد، هرگز پول کم نمی‌آورد. زیرا به جای خرید‌های اضافی، همیشه مقداری از درآمدش را برای آینده پس انداز می‌کند. او هیچ وقت در هزینه‌های زندگی در نمی‌ماند. تازه هرچه هم می‌گذرد، اوضاعش بهتر و بهتر می‌شود. بی‌خود نبود که قدیمی‌ها می‌گویند: «یک سال بخور نان و تره، صدسال بخور نان و کره» عصرتان حکیمانه👌👌👌🍃🍂🌼🍂🍃 🇮🇷 کانال من 🇮🇷 ╔══🌼══🍃══╗ @ashareiranman 👈 @ashareiranman 👈 ╚═══🌼══🍃═╝
ماست ها را کیسه کردند 7 🌸بسم الله الرحمن الرحیم هست کلید درِ گنجِ حکیم🌸 😧 👑به مختارالسلطنه گفتند که ماست در تهران خیلی گران شده است. فرمان داد تا ارزان کنند. پس از چندی، ناشناس به یکی از دکان‌های شهر سر زد و ماست خواست. 👤ماست فروش که او را نشناخته بود پرسید : چه جور ماستی می‌خواهی ؟ ماست خوب یا ماست مختارالسلطنه ! 😳وی شگفت‌زده از این دو گونه ماست پرسید. 🥛ماست فروش گفت: ماست خوب همان است که از شیر می‌گیرند و بدون آب است و با بهای دلخواه می‌فروشیم. ماست مختارالسلطنه همین تغار دوغ است که در جلوی دکان می‌بینی که یک سوم آن ماست و دو سوم دیگر آن آب است و به بهایی که مختارالسلطنه گفته می‌فروشیم. تو از کدام می‌خواهی؟! 👑مختارالسلطنه دستور داد ماست فروش را جلوی دکانش وارونه از درختی آویزان کرده و بند تنبانش را دور کمر سفت ببندند. سپس تغار دوغ را از بالا در لنگه‌های تنبانش بریزند و آنقدر آویزان نگهش دارند تا همه آب‌هایی که به ماست افزوده از تنبان بیرون بچکد! 😧چون دیگر فروشنده‌ها از این داستان آگاه شدند، همگی ماست‌ها را کیسه کردند!!! تا آب اضافی آن خارج شود. 😃وقتى میگویند فلانى ماستشو كيسه كرده يعنى : ترسیده است. 😧 ماست ها را کیسه کردن، کنایه است از : ترسیدن، کنار رفتن، با احتیاط عمل کردن، مترادف : حساب کار خود را کردن! 🇮🇷 ڪانال من 🇮🇷 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ 👉 @ashareiranman 👈 👉 @ashareiranman 👈 ┗━━━💐💌🌷━━━┛ عضویت در کانال 👆👆👆👆
زاغ سیاه کسی را چوب زدن - ۸ 🌸بسم الله الرحمن الرحیم هست کلید درِ گنجِ حکیم🌸 🌈در قدیم برای درست کردن رنگ از نوعی نمک به نام زاج استفاده می‌کردند که انواع سیاه، سبز، سفید و غیره داشت. 🌑 زاغ به جای کلمه زاج به کار برده می‌شد. زاغ سیاه بیشتر در رنگ نخ قالی، پارچه و چرم استفاده می‌شد. پیش می‌آمد که نخ، پارچه یا چرم ساخته کسی بهتر از همکارش می‌شد. 🚶بنابراین همکار پنهانی سراغ ظرف زاغ او می‌رفت و چوبی در آن می‌گرداند و با دیدن و بوییدن آن، تلاش می‌کرد دریابد در آن زاغ چه چیزی افزوده‌اند یا نوع، اندازه و نسبت تركیبش با آب یا چیز دیگر چگونه بوده است. معنای کنایی: 😒این مثل وقتی به کار می‌رود که کسی، دیگری را می‌پاید و می‌خواهد ببیند او چه می‌کند و از چیزهایی پنهان و رازهایی آگاه شود که برایش سودمند است. 👇 🇮🇷 ڪانال من 🇮🇷 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ 👉 @ashareiranman 👈 👉 @ashareiranman 👈 ┗━━━💐💌🌷━━━┛ عضویت در کانال👆👆👆👆👆
شتر دیدی ندیدی - ۱۱ 🦋بسم الله الرحمن الرحیم هست کلید درِ گنجِ حکیم🦋 🐫 🐫 🐪ﻣﺮﺩﯼ ﺩﺭ ﺻﺤﺮﺍ به دﻧﺒﺎﻝ ﺷﺘﺮﺵ ﻣﯽ ﮔﺸﺖ ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﻪ ﭘﺴﺮ ﺑﺎﻫﻮﺷﯽ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ( به گفته ای این پسر را بوعلی سینا دانسته اند). ﺳﺮﺍﻍ ﺷﺘﺮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻭ ﮔﺮﻓﺖ . 👳‍♀ﭘﺴﺮ پرسید : ﺷﺘﺮ تو ﯾﮏ ﭼﺸﻤﺶ ﮐﻮﺭ ﺑﻮﺩ؟ ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ : ﺑﻠﻪ . ﭘﺴﺮ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﺁﯾﺎ ﯾﮏ ﻃﺮﻑ ﺑﺎﺭ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﻭ ﻃﺮﻑ ﺩﯾﮕﺮﺵ ﺗﺮﺵ ﺑﻮﺩ ؟ ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ : ﺑﻠﻪ . ﺣﺎﻻ ﺑﮕﻮ ﺷﺘﺮ ﮐﺠﺎﺳﺖ ؟ ‌ﭘﺴﺮ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺷﺘﺮﯼ ﻧﺪﯾﺪﻡ . 👳ﻣﺮﺩ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪ ﻭ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺷﺎﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﭘﺴﺮ ﺑﻼﺋﯽ ﺳﺮ ﺷﺘﺮ ﺍﻭ ﺁﻭﺭﺩﻩ، پس،ﭘﺴﺮﮎ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﻗﺎﺿﯽ ﺑﺮﺩ ﻭ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻗﺎﺿﯽﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩ . ﻗﺎﺿﯽ ﺍﺯ ﭘﺴﺮ ﭘﺮﺳﯿﺪ : 🐪 ﺍﮔﺮ ﺗﻮ ﺷﺘﺮ ﺭﺍ ﻧﺪﯾﺪﯼ ﭼﻄﻮﺭ ﻣﺸﺨﺼﺎﺕ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﯼ ؟ ﭘﺴﺮﮎ ﮔﻔﺖ : ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ، ﺭﻭﯼ ﺧﺎﮎ ﺍﺛﺮ ﭘﺎﯼ ﺷﺘﺮﯼ را ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﺳﺒﺰﻩﻫﺎﯼ ﯾﮏ ﻃﺮﻑ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩ . ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﺷﺘﺮ ﯾﮏﭼﺸﻤﺶ ﮐﻮﺭ است . ﺑﻌﺪ ﺩﯾﺪﻡ ﺩﺭ ﯾﮏ ﻃﺮﻑ ﺭﺍﻩ،ﻣﮕﺲ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻭ در ﻃﺮﻑ ﺩﯾﮕﺮ ﭘﺸﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﭼﻮﻥ ﻣﮕﺲ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﭘﺸﻪ ﺗﺮﺷﯽ ﺭﺍ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﮐﻪ ﺷﺎﯾﺪ ﯾﮏ طرف ﺑﺎﺭ ﺷﺘﺮ،ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ ﻭ ﯾﮏ طرف ﺩﯾﮕﺮﺗﺮﺷﯽ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ .ﻗﺎﺿﯽ ﺍﺯ ﻫﻮﺵ ﭘﺴﺮﮎ ﺧﻮﺷﺶ ﺁﻣﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺩﺭﺳﺖ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺑﯽ ﮔﻨﺎﻫﯽ ﻭﻟﯽ ﺯﺑﺎﻧﺖ ﺑﺎﻋﺚ ﺩﺭﺩﺳﺮﺕ ﺷﺪ . 🐫ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﺷﺘﺮ ﺩﯾﺪﯼ ، ﻧﺪﯾﺪﯼ !! ﺍﯾﻦ ﻣﺜﻞ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﺎﺭﺑﺮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﭘﺮﺣﺮﻓﯽ ﺑﺎﻋﺚ ﺩﺭﺩﺳﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ . ﺁﺳﻮﺩﮔﯽ ﺩﺭ ﮐﻢ ﮔﻔﺘﻦ ﺍﺳﺖ. 👇 🇮🇷 ڪانال من 🇮🇷 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ 👉 @ashareiranman 👈 👉 @ashareiranman 👈 ┗━━━💐💌🌷━━━┛ عضویت در کانال👆👆👆👆👆
🇮🇷 کانال شعر وادب #ایران_من 🇮🇷
سایه ات را از سرم کم کن ۱۲ بسم الله الرحمن الرحیم ضمن قبولی 🤲  هست کلیدِ درِ گنجِ حکیم👌  ☂ در عبارت بالا معنی مجازی و استعاره ای سایه، همان محبت و مرحمت و تَلَطُّف و توجه مخصوصی است، كه مقام بالاتر و مؤثر تر نسبت به كهتران و زیر دستان مبذول می دارد. … این عبارت بر اثر لطفِ سخن، نه تنها به صورت “ضرب المثل” در آمده، بلكه دامنه آن به تعارفات روزمره نیز گسترش پیدا كرده … در عصر حاضر هنگام احوالپرسی یا جدایی و خداحافظی از یكدیگر آن را مورد استفاده و اصطلاح قرار می دهند …  ⏳زمانی كه اسكندر مقدونی در كورنت بود، شهرت وارستگی دیوژِن را شنید و با شكوه و دبدبه سلطنتی به ملاقاتش رفت. دیوژِن كه در آن موقع دراز كشیده بود و در مقابل تابش اشعه خورشید خود را گرم می كرد، اعتنایی به اسكندر ننمود و از جایش تكان نخورد‼️  اسكندر بر آشفت و گفت: « مگر مرا نشناختی كه احترام لازم به جای نیاوردی؟» دیوژن با خونسردی جواب داد: شناختم ولی از آنجا كه بنده ای از بندگان من هستی ادای احترام را ضرور ندانستم‼️ اسكندر توضیح بیشتر خواست⁉️ دیوژِن گفت: تو بنده حرص و آز و خشم و شهوت هستی❗️ در حالی كه من این خواهشهای نفس را بنده و مطیع خود ساختم … 📖به قول مولای روم:  من دو بنده دارم و ایشان حقیر  وان دو بر تو حاكمانند و امیر  گفت شه، آن دو چه اند، این زلتست  گفت آن یك خشم و دیگر شهوتست  ✍به قولی دیگر در جواب اسكندر گفت : تو هر كه باشی مقام و منزلت مرا نداری⁉️ مگر جز این است كه تو پادشاه و حاكم مطلق العنان یونان و مقدونیه هستی!!؟  اسكندر تصدیق كرد …! دیوژِن گفت: بالاتر از مقام تو چیست؟!! اسكندر جواب داد: « هیچ» دیوژِن بلافاصله گفت:« من همان هیچ هستم و بنابراین از تو بالاتر و والاترم!» اسكندر سر به زیر افكند و پس از لختی تفكر گفت: دیوژِن، از من چیزی بخواه و بدان كه هر چه بخواهی می دهم!!! آن فیلسوفِ، وارسته از جهان و جهانیان؛ به اسكندر كه در آن موقع بین او و آفتاب حایل شده بود. گوشه چشمی انداخت و گفت: « سایه ات را از سرم كم كن به روایت دیگر گفت: « می خواهم سایه خود را از سرم كم كنی.»‼️ 👆این جمله به قدری در مغز و استخوان اسكندر اثر كرد كه بی اختیار فریاد زد !!! «اگر اسكندر نبودم می خواستم دیوژِن باشم » معنای کنایی: باری، از آن زمان به بعد، این عبارت به صورت ضرب المثل درآمد. با این تفاوت که دیوژن می خواست سایه مردم حتی اسکندر مقدونی از سرش کم شود، ولی چون بیشتر مردم به این گونه سایه ها محتاجند و کمال مطلوبشان این است که در زیر سایه ارباب قدرت و ثروت به سر برند، زبان حالشان این است که سایه تان از سر ما کم نشود. ✍این کنایه ای است از آزادگی و بی نیازی از خلق. اگرچه هیچگاه سایه خیر وخوبی(خدا – ولی خدا – پدر و مادر) از سر کسی کم نشود که سیاه بختی می آورد. 👇 🇮🇷 ڪانال من 🇮🇷 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ 👉 @ashareiranman 👈 👉 @ashareiranman 👈 ┗━━━💐💌🌷━━━┛ عضویت در کانال👆👆👆👆👆
18 بسم الله الرحمن الرحیم هست کلیدِ درِ گنجِ حکیم حرف مفت داستان: … زمانی كه ناصر الدين شاه دستگاه تلگراف را به ايران آورد و در تهران نخستين تلگرافخانه افتتاح شد؛ مردم به اين دستگاه تازه بی اعتماد بودند، برای همين، سلطان اجازه داد كه مردم چند روزی پيام های خود را رايگان به شهرهای ديگر بفرستند … 🤔 وزير تلگراف استدلال كرده بود كه ايرانی ها ضرب المثلی دارند كه می گويد «مفت باشد؛ كوفت باشد» يعنى هر چه كه مفت باشد مردم از آن استقبال می كنند‼️ همين طور هم شد، مردم كم كم و با ترس برای فرستادن پيام هايشان راهی تلگرافخانه شدند. دولتِ وقت، چند روزی را به اين منوال گذراند و وقتی كه تلگرافخانه جا افتاد و ديگر كسى آنجا را به شعبده و جادو مرتبط نكرد، مُخبر الدوله دستور داد بر سردر تلگرافخانه نوشتند: از امروزحرفِ مفت، قبول نمی شود🚫 ✍می گويند “حرف مفت” از آن زمان به زبان فارسی راه پيدا كرده است. معنای کنایی: سخن گزاف و بیهوده گفتن (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سخن و حرف پوچ. سخن بی پایه. گفته ٔ بیهوده. حرف بی هوده. حرف بی ارزش. 👇 🇮🇷 ڪانال من 🇮🇷 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ 👉 @ashareiranman 👈 👉 @ashareiranman 👈 ┗━━━💐💌🌷━━━┛ عضویت در کانال👆👆👆👆👆
خرِ ما،از کُرّگی دُم نداشت! 20 بسم الله الرحمن الرحیم هست کلیدِ درِ گنجِ حکیم 🐴خر ما، از کُرّ گی دُم نداشت⁉ 📜 مردی، خری ديد به گِل در نشسته و صاحب خر از بيرون كشيدن آن دَرمانده برای یاری رساندن، دست در دُم خر زده قُوَّت کرد (زور زد) دُم خر از جای كنده آمد. فغان از صاحب خر برخاست كه تاوان بده!!! مرد به قصد فرار به كوچه‌يی دويد، بن بست يافت😬 … خود را به خانه‌يی درافگند. زنی آنجا كنار حوضِ خانه چيزی می‌شست و بار، حمل داشت (حامله بود). از آن هياهو و آواز بترسيد، بار بگذاشت (سِقط كرد) خانهِ خدا (صاحب خانه) نيز با صاحب خر هم آواز شد!!! 🏃مرد گريزان بر بام خانه دويد، راهی نيافت!!! از بام به كوچه‌يی فروجست كه در آن، طبيبی خانه داشت، پسر جوانی پدر بيمارش را به انتظار نوبت در سايه ديوار خوابانده بود؛ مرد بر آن پير بيمار فرود آمد!!! چنان كه بيمار در جای بمُرد. پدر مُرده نيز به همسر آن زن باردار و صاحب خر پيوست!!! 🏃مَرد، همچنان گريزان در سر پيچِ كوچه، با يهودیِ رهگذر، سينه به سينه شد و بر زمينش افکند پاره چوبی در چشم يهودی رفت و كورش كرد او نيز نالان و خونريزان به جمع شکایت کنندگان پيوست!!! 🏃مرد گريزان، به ستوه از اين همه دردسر، خود را به خانه قاضی افگند كه، دخيلم قاضی در آن ساعت خلوت كرده بود… 😰چون قاضی راز خود را فاش ديد، چاره رسوايی را در جانبداری از متهم يافت و چون از حال و حكايت او آگاه شد، مدعيان را به درون خواند … 🤔نخست ازحال يهودی پرسيد⁉️ یهودی گفت: اين مسلمان يک چشم مرا نابينا كرده است، قصاص طلب می‌كنم!!! قاضی گفت: دَيتِ (دیه) مسلمان بر يهودی نيمه بيش نيست؛ بايد آن چشم ديگرت را نيز نابينا كند‼️ تا بتوان از او يک چشم درآورد!!! چون يهودی سود خود را در انصراف از شكايت ديد، به پنجاه دينار جريمه محكومش كرد 👨‍⚖قاضی، جوانِ پدر مرده را پيش خواند؛ گفت: اين مرد از بام بلند، بر پدر بيمار من افتاد، هلاكش كرده است، به طلب قصاص او آمده‌ام😡 … قاضی گفت: پدرت بيمار بوده است، و ارزش حيات بيمار نيمی از ارزش شخص سالم است. حكم عادلانه اين است كه پدر او را زير همان ديوار بنشانيم و تو بر او فرودآيی، چنان كه يک نيمه جانش را بستانی. قاضی، جوانک را نيز كه صلاح در گذشت، ديده بود، به تأديه سی دينار جريمه شكايت بی‌مورد محكوم كرد✨ … چون نوبت به شوی آن زن رسيد كه از وحشت بار افكنده بود، گفت: قصاص شرعا هنگامی جايز است كه راه جبران مافات بسته باشد!!! حالی می‌توان آن زن را به حلال در فراش (عقد ازدواج) اين مرد كرد تا كودک از دست رفته را جبران كند‼️ ✨طلاق را آماده باش، مردک فغان برآورد و با قاضی جدال می‌كرد كه ناگاه صاحب خر برخاست و به جانب در دويد. قاضی آواز داد: هی! بايست كه اكنون نوبت توست❗️ صاحب خر، همچنان كه می‌دوید فرياد كرد: مرا شكايتی نيست و می‌روم مردانی بیاورم تا شهادت دهند: خر مرا از كُرّگی دُم نبوده است‌ معنای کنایی این مَثل هنگامی بیان می شود که انسان از کیفیت قضاوت و داوری دادگاه نومید شود. و از شکایت منصرف گردد. این ضرب المثل رفته رفته عمومیت پیدا کرد و اکنون هر گاه کسی از قصد و نیت کاری انصراف دهد از این مَثَل بهره می گیرد. 🇮🇷 ڪانال من 🇮🇷 ┏━━━🌷💌💐━━━┓ 👉 @ashareiranman 👈 👉 @ashareiranman 👈 ┗━━━💐💌🌷━━━┛ عضویت در کانال👆👆👆👆👆
11.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 ضرب المثل چاه مکن بهر کسی اول خودت دوم کسی👌 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌╭ 🇮🇷 کانال شعروادب ایران من 🇮🇷 ( ╰┈➤ @ashareiranman ✍ لطفا بہ اشتراک بگذارید⬆️ ⬆️