eitaa logo
-اِحساساتِ پـوچ
17 دنبال‌کننده
1 عکس
0 ویدیو
0 فایل
خوش امدین به این ضیافت، اینجا مکانیه برای به اشتراک گذاشتن اشعار موردعلاقه. “ رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت “
مشاهده در ایتا
دانلود
“ در وصل تو پیوسته به گلشن بودم در هجر تو با ناله و شیون بودم گفتم به دعا که چشم بد دور ز تو ای دوست مگر چشم بدت من بودم “ -ابو سعید ابوالخیر
-فاضل نظری
“ مجنونِ تو کوه را ز صحرا نشناخت دیوانهٔ عشقِ تو سر از پا نشناخت هر کس به تو ره یافت ز خود گم گردید آن کس که تو را شناخت خود را نشناخت “ -ابو سعید ابوالخیر
سفر مگو که دل از خود سفر نخواهد کرد اگر منم که دلم بی تو سر نخواهد کرد.. - “آن‌ها” ، فاضل نظری
خُرَّم آن روز کز این منزلِ ویران بروم راحتِ جان طلبم و از پِیِ جانان بروم
-حضرت حافظ
مرا در بیستون بر خاک بسپارید تا شب‌ها غم بی‌هم‌زبانی را برای کوه‌کن گویم
رفتی و همچنان به خیال من اندری گویی که دربرابر چشمم مصوری. . . -🌃-
می‌خورد خونِ دلم مردمک دیده، سزاست که چرا دل به جگرگوشهٔ مردم دادم
نازنین آمد و دستی به دل ما زد و رفت پرده ی خلوت این غمکده بالا زد و رفت
“بگفتا دل ز مهرش کی کنی پاک‌؟ بگفت آن گه که باشم خفته در خاک” -نظامی
“دانهٔ سرخ اناریم و نگه داشته‌اند دل چون سنگ تو را در دل چون شیشهٔ ما اگر از کشتهٔ خود نام و نشان می‌پرسی عاشقی شیوهٔ ما بود و جنون پیشهٔ ما” -کتاب، فاضل نظری