هدایت شده از [ماهِمیانِبرکه🇵🇸']
میخورد خونِ دلم مردمک دیده، سزاست
که چرا دل به جگرگوشهٔ مردم دادم
هدایت شده از [ماهِمیانِبرکه🇵🇸']
نازنین آمد و دستی به دل ما زد و رفت
پرده ی خلوت این غمکده بالا زد و رفت
“دانهٔ سرخ اناریم و نگه داشتهاند
دل چون سنگ تو را در دل چون شیشهٔ ما
اگر از کشتهٔ خود نام و نشان میپرسی
عاشقی شیوهٔ ما بود و جنون پیشهٔ ما”
-کتاب، فاضل نظری