#حضرت_علی_علیه_السلام
سرودن تو همان آرزوي كال من است
اگرچه دغدغه روز و ماه و سال من است
تمام آنچه كه مي دانم از تو يك نام است:
«علي»! و مشكل فهميدنت، محال من است
تو شط درد و من آن چاه سرد و خاموشم
كه درك عمق غمت، بغض ديرسال من است
اگرچه هيچ ندارم كه در خورت باشد
ولي چه غم كه تمام غم تو، مال من است
براي مسئله من چه پاسخي داريد؟
آهاي عشق پژوهان! علي، سؤال من است؟!
فاطمه راكعي
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
#تلنگر
✍زندگی دیکته ای نیست که آن را به ما خواهند گفت!
زندگی انشایی است که تنها باید خودمـان بنگاریم؛
زندگی می چرخد
چه بـرای آنکه میخندد
چه برای آنکه میگرید
زندگی دوختن شادی هاست
زندگانی هنر هم نفسی با غـم هاست
زندگانی هنر هم سفری با رنـج است
زندگانی یـافتن روزنه در تاریکی است
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
#امام_زمان_عج
قرار توام و در دل تنگم گله هاست
آه بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست
مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست
آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد
بال وقتی قفس پر زدن چلچله هاست
بی تو هر لحظه مرا بیم فروریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست
باز میپرسمت از مسئله دوری و عشق
وسکوت تو جواب همه مسئله هاست
#فاضل_نظری
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
من اينجا بس دلم تنگست
و هر سازی که میبينم بدآهنگست.
بيا رهتوشه برداريم،
قدم در راه بیبرگشت بگذاريم،
ببينيم آسمانِ "هر کجا" آيا همين رنگست؟
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
مهدی اخوان ثالث
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
شهید عشق
به خاک من گذری کن چو گل گریبان چاک
که من چو لاله به داغ تو خفته ام در خاک
چو لاله در چمن آمد به پرچمی خونین
شهید عشق چرا خود کفن نسازد چاک
سری به خاک فرو برده ام به داغ جگر
بدان امید که آلاله بردمم از خاک
چو خط به خون شبابت نوشت چین جبین
چو پیریت به سرآرند حاکمی سفاک
بگیر چنگی و راهم بزن به ماهوری
که ساز من همه راه عراق میزد و راک
به ساقیان طرب گو که خواجه فرماید
اگر شراب خوری جرعه ای فشان بر خاک
ببوس دفتر شعری که دلنشین یابی
که آن دل از پی بوسیدن تو بود هلاک
تو شهریار به راحت برو به خواب ابد
که پاکباخته از رهزنان ندارد باک
#استاد_شهریار
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
من واژگون، من واژگون، من واژگون رقصیده ام
من بی سر و بی دست و پا، در خواب خون رقصیده ام
میلاد بی آغاز من هرگز نمی داند کسی
من پیر تاریخم که بر بام قرون رقصیده ام
فردای ناپیدای من، پیداست در سیمای من
این سال که با فرداییان در خون کنون رقصیده ام
منظومه ای از آتشم، آتشفشانی سرکشم
در کهکشانی بی نشان، خورشید گون رقصیده ام
ای عاقلان در عاشقی دیوانه می باید شدن
من با بلوغ عقل در اوج جنون رقصیده ام
میلاد دانایی منم، پرواز بینایی منم
من در عروجی جاودان از حد فزون رقصیده ام
با رقص من در آسمان، رقص تمام اختران
من بر بلندای زمان بنگر که چون رقصیده ام
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
#اشعار_نصرالله_مردانی
#دفاع_مقدس
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
ای خوشا مستانه سر در پای دلبر داشتن
دل تهی از خوب و زشت چرخ اخضر داشتن
نزد شاهین محبت بی پر و بال آمدن
پیش باز عشق آئین کبوتر داشتن
سوختن بگداختن چون شمع و بزم افروختن
تن بیاد روی جانان اندر آذر داشتن
اشک را چون لعل پروردن بخوناب جگر
دیده را سوداگر یاقوت احمر داشتن
هر کجا نور است چون پروانه خود را باختن
هر کجا نار است خود را چون سمندر داشتن
آب حیوان یافتن بیرنج در ظلمات دل
زان همی نوشیدن و یاد سکندر داشتن
از برای سود، در دریای بی پایان علم
عقل را مانند غواصان، شناور داشتن
گوشوار حکمت اندر گوش جان آویختن
چشم دل را با چراغ جان منور داشتن
در گلستان هنر چون نخل بودن بارور
عار از ناچیزی سرو و صنوبر داشتن
از مس دل ساختن با دست دانش زر ناب
علم و جان را کیمیا و کیمیاگر داشتن
همچو مور اندر ره همت همی پا کوفتن
چون مگس همواره دست شوق بر سر داشتن
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
پروین اعتصامی
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
#امام_زمان_عج
تو از عشيره اشكي، من از قبيله آهم
تو از طوايف باران، من از تبار گياهم
تو آبشار بلوري، تو آفتاب حضوري
طلوع روشن نوري در آسمان پگاهم
به جستجوي نگاهت هزار دشت عطش را
گذشته اند پريشان، قبيله هاي نگاهم
قلندران تبسم نشسته اند چه غمگين
كنار خيمه سبز نگاه هاي تو با هم
كدام وادي شب را در آرزوت گذشتم
كه دست هات گلي را نكاشت بر سر راهم
#محمد_رضا_تركي
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین
روی دل با کاروان کربلا دارد حسین
از حریم کعبۀ جدّش به اشکی شست دست
مروه پشت سر نهاد امّا صفا دارد حسین
می برد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم
بیش از اینها حرمت کوی منا دارد حسین
پیش رو راه دیار نیستی کافیش نیست
اشک و آه عالمی هم در قفا دارد حسین
بس که محمل ها رود منزل به منزل با شتاب
کس نمی داند عروسی یا عزا دارد حسین
رخت و دیباج حرم چون گل به تاراجش برند
تا به جائی که کفن از بوریا دارد حسین
بردن اهل حرم دستور بود و سرّ غیب
ورنه این بی حرمتی ها کی روا دارد حسین
سروران ، پروانگان شمع رخسارش ولی
چون سحر روشن که سر از تن جدا دارد حسین
سر به قاچ زین نهاده راه پیمای عراق
می نماید خود که عهدی با خدا دارد حسین
او وفای عهد را با سر کند سودا ولی
خون به دل از کوفیان بی وفا دارد حسین
دشمنانش بی امان و دوستانش بی وفا
با کدامین سرکند ، مشکل دو تا دارد حسین
سیرت آل علی با سرنوشت کربلاست
هر زمان از ما یکی صورت نما دارد حسین
آب خود با دشمنان تشنه قسمت می کند
عزّت و آزادگی بین تا کجا دارد حسین
دشمنش هم آب می بندد به روی اهل بیت
داوری بین با چه قومی بی حیا دارد حسین
بعد از اینش صحنه ها و پرده ها اشک است و خون
دل تماشا کن چه رنگین سینما دارد حسین
ساز عشق است و به دل هر زخم پیکان زخمه ای
گوش کن عالم پر از شور و نوا دارد حسین
دست آخر کز همه بیگانه شد دیدم هنوز
با دم خنجر نگاهی آشنا دارد حسین
شمر گوید گوش کردم تا چه خواهد از خدا
جای نفرین هم به لب دیدم دعا دارد حسین
اشک خونین گو بیا بنشین به چشم "شهریار"
کاندرین گوشه عزائی بی ریا دارد حسین
#استاد شهریار
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین
روی دل با کاروان کربلا دارد حسین
از حریم کعبۀ جدّش به اشکی شست دست
مروه پشت سر نهاد امّا صفا دارد حسین
می برد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم
بیش از اینها حرمت کوی منا دارد حسین
پیش رو راه دیار نیستی کافیش نیست
اشک و آه عالمی هم در قفا دارد حسین
#استاد_شهریار
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
اشعار و مطالب زیبا و دو بیتی های ناب را در کانال ما دنبال کنید
کانال ما را به دوستان خود معرفی کنید
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
#امام_زمان_عج
چشم ها پرسش بي پاسخ حيراني ها
دست ها تشنه تقسيم فراواني ها
با گل زخم، سر راه تو آذين بستيم
داغ هاي دل ما، جاي چراغاني ها
حاليا! دست كريم تو براي دل ما
سرپناهي است در اين بي سرو ساماني ها
وقت آن شد كه به گل، حكم شكفتن بدهي!
اي سرانگشت تو آغاز گل افشاني ها!
فصل تقسيم گل و گندم و لبخند رسيد
فصل تقسيم غزل ها و غزل خواني ها...
سايه امن كساي تو مرا بر سر، بس!
تا پناهم دهد از وحشت عرياني ها
چشم تو لايحه روشن آغاز بهار
طرح لبخند تو پايان پريشاني ها
#قيصر_امين _پور
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
#هفته_دفاع_مقدس
#شهدا_شرمنده_ایم
⚘﷽⚘
ندیدم آینهای چون لباسخاکیها
همان قبیله که بودند غرقِ پاکیها
به عشق زنده شدن، «عند ربِّهم» بودن
شده ست حاصل آنها ز سینه چاکیها
دلیل غربتشان، اهلِ خاک بودنِ ماست
نه بی مزار شدنها، نه بی پلاکیها
به آسمان که رسیدند رو به ما گفتند:
"زمین چقدر حقیر است، آی خاکیها!"
🇮🇷هفته دفاع مقدس گرامی باد.🇮🇷
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
#امام_زمان_عج
سلام آقای مهربانم
ما همانیم که از عشق تو غفلت کردیم
با همه آدمیان غیر تو خلوت کردیم
جای خالی تو را هیچکس احساس نکرد
به گمانم که به دوری تو عادت کردیم
سالها میگذرد منتظری برگردیم
پس مشخص شده ماییم که غیبت کردیم
نمک سفرهیتان را همه خوردیم ولی
با گناهان به همین سفره خیانت کردیم
اَللّهُـــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
#دفاع_مقدس
#شهدا
#دفاع_هنوز_ادامه_دارد
بابای من قشنگ ترین بابای دنیاست
دو بخش دارد: با ... با ... که می شود بابا
همین که هست در آن قاب عکس ، آن بالا
همین که نیست که هم بازی ام شود گاهی
اتاق با نفسش گر بگیرد از گرما
همین که نیست که کشتی بگیرد او با من
و گاه لج کنم و بد شوم و او دعوا...
همین که نیست که با هم به مدرسه برویم
و یا به مسجد و هیئت ، خرید یا هرجا
همین که نیست که ما را مسافرت ببرد
شلمچه ،تهران، قم، مشهد امام رضا(ع)
همین که نیست بگوید : صد آفرین پسرم!
همین که نیست ، کند کارنامه ای امضاء
چرا ز قاب تکانی نمی خوری ای مرد
چرا سراغ نمی گیری از من تنها
نگاه کن همهٔ نمره های من عالی
نگاه کن تو به این برگه، حضرت والا!
کشید چفیه به چشمان ابری و باران...
گرفت خودکار از دست کوچکش بابا
شعر:پروانه نجاتی
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
دیگران در کار دنیایند و من در کار دل
نیست دوشم زیر باری جز به زیر بار دل
در دل دنیا پرستان کیمیای مهر نیست
آزمودم یار آب و گل نگردد یار دل
تا مگر عاشق شود در دیده جایش داده ام
ورنه دل بیزار من گشته ست و من بیزار دل
تا نبندی چشم ظاهر روی دل را ننگری
دیده ی بسته ست اینجا در خور دیدار دل
هیچکس جز عشق پاس دل نمیدارد نگاه
وای بر ما گر نبودی عشق هم غمخوار دل
گفته ی دل را "امیر" از خون دل باید نشان
تا سخن رنگین نباشد مشمرش گفتار دل
اشعار:سید کریم امیری فیروز کوهی
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
آه از این هستی که تا جان داشتیم
یا غم جان یا غم نان داشتیم
نه گلی همدم ، نه مرغی نغمه ساز
طالع خار بیابان داشتیم
نه غم ایمان و نه پروای کفر
ما نزاع کفر و ایمان داشتیم
درد پنهان بود و رنج آشکار
آنچه از پیدا و پنهان داشتیم
زان شدم مجنون و بی حاصل چو بید
کز حیا سر در گریبان داشتیم
غم پریشانم نمی کرد این چنین
گر غم زلفی پریشان داشتیم
عافیت از خلق جستیم ای دریغ
ما ز درد امید درمان داشتیم
هر که گویی زد در این میدان و ما
گوی سر در خط فرمان داشتیم
غفلت عهد جوانی یاد باد
کز فریبش عیش مستان داشتیم
بهره ی موری نداریم از غنا
زانکه استغنا فراوان داشتیم
یادگار از دامن شبها چو شمع
صبحدم اشکی به دامان داشتیم
این خطا از چشم ما بود ای ردیغ
چشم یاری گر ز یاران داشتیم
زآنچه از دنیا توانی داشتن
سهم ما این بس که حرمان داشتیم
اشعار :سید کریم امیری فیروزکوهی
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
اشعار و مطالب زیبا و دو بیتی های ناب را در کانال ما دنبال کنید
کانال ما را به دوستان خود معرفی کنید
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
#کربلا
#شهدا
#چای_روضه
خانه پیرزن ته کوچه
پشت یک تیر برق چوبی بود
پشت فریاد های گل کوچک
واقعا روزهای خوبی بود
پیرزن هر دوشنبه بعد از ظهر
منتظر بود در زدن ها را
دم در می نشست و با لبخند
جفت می کرد آمدن ها را
روضه خوان محله می آمد
میرزا با دوچرخه آهسته
مثل هر هفته باز خیلی دیر
مثل هر هفته سینه اش خسته
"ای شه تشنه لب سلام علیک"
ای شه تشنه لب...چه آوازی
زیر و بم های گوشه ی دشتی
شعرهای وصال شیرازی
می نشستیم گوشه ی مجلس
با همان شور و اشتیاقی که...
چقدر خوب یاد من مانده
در و دیوار آن اتاقی که -
یک طرف جمله ی"خوش آمده اید
به عزای حسین"بر دیوار
آن طرف عکس کعبه می گردد
دور تا دور این اتاق انگار
گوشه گوشه چه محشری برپاست
توی این خانه ی چهل متری
گوش کن! دم گرفته با گریه
به سر و سینه می زند کتری
عطر پر رنگ چایی روضه
زیر و رو کرده خانه ی اورا
چقدر ناگهان هوس کردم
طعم آن چای قند پهلو را
تا که یک روز در حوالی مهر
روی آن برگ های رنگارنگ
با تمام وجود راهی کرد
پسری را که برنگشت از جنگ
هی دوشنبه دوشنبه رد شد و باز
پستچی نامه از عزیز نداشت
کاشکی آن دوشنبه ی آخر
روضه ی میرزا گریز نداشت
پیرزن قطره قطره باران شد
کمی از خاک کربلا در مشت
السلام و علیک گفت و سپس
روضه ی قتلگاه او را کشت
تاهمیشه نمی برم از یاد
روضهء آن سپید گیسو را
سالیانی است آرزو دارم
کربلای نرفته ی او را
سید حمیدرضا برقعی
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
#دفاع_مقدس
#شهدا
#دفاع_هنوز_ادامه_دارد
عشق بود و جبهه بود و جنگ بود
عرصه بر گُردان عاشق تنگ بود
هر که تنها بر سلاحش تکیه کرد
مادری فرزند خود را هدیه کرد
در شبی که اشکمان چون رود شد
یک نفر از بین ما مفقود شد
آنکه که سر دارد به سامان می رسد
آنکه که جان دارد به جانان می رسد
دیده ام ، دستی به سوی ماه رفت
بی سر و جان تا لقاءالله رفت
زندگیمان در مسیر تیر بود
خاک جبهه ، خاک دامنگیر بود
آنکه خود را مرد میدان فرض کرد
آمد از این نقطه طی الارض کرد
هر که گِرد شعله چون پروانه است
پیکر صدپاره اش بر شانه است
تن به خاک و بوی یاسش می رسد
بوی باروت از لباسش می رسد
دشمن افکنهای بی نام و نشان
پوکه ی خونین شده تسبیحشان
کار هرکس نیست این دیوانگی
پیله وا می ماند از پروانگی
افشین مقدم
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
#شهدا
#جانبازان
#دفاع_هنوز_ادامه_دارد
وقتی زمین خوردی خودم دیدم ، لبخند شرمت آسمانی بود
بر سینه و بازوی بی جانت ، تاول نشان پهلوانی بود
کرکس مرامان سفره را چیدند ، کفتارها دور تو چرخیدند
آن شیر مرد خطّه ی دیروز ، حالا پلنگی استخوانی بود
ای کاش زخمت زخم بستر بود ، زخم زبان از مرگ بدتر بود
زخم زبان هایی که می خوردی ، پاداش عمری جان فشانی بود
از ما فقط دیدند با اکراه ، سهمیه ی کنکور و دانشگاه
ای کاش سهمم از همه دنیا ، این که کمی پیشم بمانی بود
از وعده های پوچ بیزارم ، (( سر روی زانوی که بگذارم؟))
بنیاد جانبازان برای ما ، در حدّ یک اسم و نشانی بود
گفتی پزشکت گفته نزدیک است ، بهبودی کامل به تو امّا
افسوس بابا دیر فهمیدم ، حتی دروغت مهربانی بود!
جان دادی و یک عدّه خندیدند ، مادر که شیون کرد نشنیدند
حتی عروجت را نفهمیدند ، گفتند بیمار روانی بود!!!
شاعر : محسن کاویان
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba
کانال اشعار زیبا
اشعار زیبا در موضوعات متنوع اعم از مذهبی،سیاسی ،حماسی ، اخلاقی و طنز و .... را در کانال ما دنبال کنید
کانال ما را به دوستان خود معرفی کنید
⛱کانال اشعار زیبا
https://eitaa.com/asharziba