❣﷽❣
🔘 #دفتری_عباس_ع (4)
🔘 #روضه_حضرت_عباس_ع
🔘 #کرامت_حضرت_عباس_ع
💠اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🔺بر بازوی افتاده به خاک ابالفضل صلوات
🔺برچهره ی ماه تابناک ابالفضل صلوات
🔺افتاده به روی خاک عباس علی
🔺برقد رشید چاک چاکش صلوات
💠(دعای فرج)
◽️اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا اَبَاعَبْدِالله …
السلام علیک یا قمر العشیره یا ابالفضل العباس ع
یا کاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ، اِکْشِفْ کَرْبِی بِحَقِّ اَخیکَ الْحُسَیْن
▪️سلام خالق منّان سلام خیر النّاس
▪️سلام خیل شهیدان به حضرت عبّاس
▪️سلام باد به چشم و به دست و بازویش
▪️درود باد به ماه جمال دلجویش
▪️ملقّب است به باب الحوایجی آری
▪️بیا و دست گدایی دراز کن سویش
▪️تمامی شهدا غبطه می برند به او
▪️که هست صحنۀ محشر پر از هیاهویش
▪️سلام خالق منّان سلام خیر النّاس
▪️سلام حضرت زهرا به حضرت عبّاس
🔶ثروتمند بود اونقدر عاشق عباس بود هر ماه در آمدش رو نصف میکرد میگفت اینم سهم عباس…
(همه مردم میدونستند این مجنون عباسه…این آقا ابالفضل العباس رو خیلی دوست داره)
یه دختری خدا بهش داد، دخترش سرطان خون گرفت, همه جا بردنش برا مداوا، دکترا گفتن این دختر رفتنیه، موندنی نیست، دیگه قادر نیست حرکت کنه، دختر ۵ ساله نمیتونه راه بره.
(بعضیا بهش طعنه میزدن، میگفتن این ابالفضلیه …این چرا درمونده شده، تو ثروتی که داشت سهمشو با عباس جدا میکرد ، چرا ابالفضل محلش نمیده، چرا نگاش نمیکنه )
یه شب دلش خیلی شکست گفت آقا من بی ادب نیستم… اما دیگه مردم زخم زبونم میزنن،
منو خجالت زده نکن ، آقا جان یا باب الحوائج منو جلو بچه ام شرمنده نکن.
با گریه خوابش برد…
نصف شب دید دخترش صداش میزنه…
بابا بلند شو بابا…
(اوج) دید بچه سالمه ، رو پا ایستاده…
(دخترم عزیزم چی شده بابا)
صدا زد بابا ,خوابیده بودم ، دیدم یه آقایی بلند قامت ، دستی در بدن نداشت، گفت دخترم برو باباتو صدا کن... بهش بگو حالت خوب شده ، بگو عباس سلام رسوند ، به بابات بگو ...یه عمر سهم ابالفضل دادی اینم سهم ابالفضل… ابالفضل برات جبران کرد…
🔰یا ابالفضل …۳
حاجت دارا کجا نشستند،گرفتارا کجا نشستند،
(اوج) آخ مریض دارا کجا نشستند ، جوون دارا کجا نشستند …
(باب الحوائج کربلاست…)
⬅️امان امان…
⬅️یه لحظه رو یاد کنم و التماس دعا
(شفا همه مریضا بلاخص مرضای منظور )
🔰تا صدای ناله ابالفضل از سمت علقمه بلند شد…
اخا … ادرک اخا … برادر حسین برادرتو دریاب…
(میتونی تصور کنی چی به دل حسین گذشت اون لحظه، یه چشمش سمت خیمه ها یه چشم سمت علقمه)
سراسیمه خودشو رسوند کنار بدن ابالفضل… اما چه ابالفضلی …
📿برام عزیزی …(ابالفضلم داداش …)
📿برام عزیزی …
📿اینجوری دست و پا نزن بهم میریزی
📿از اون قد رشید تو نمونده چیزی
📿 هنوز علمدار منی، پاشو پاشو
📿همه کس و کار منی، پاشو پاشو
📿هیچکی ازت آب نمیخاد, پاشو پاشو
📿فقط میگن عمو بیاد پاشو پاشو
ابالفضلم پاشو بریم خیمه, آخ سکینه چشم انتظاره… رقیه ام چشم انتظاره
آخ رباب چشم انتظاره
نگاه کرد دید عباسش داره گریه میکنه…
عباسم داداش…
چرا گریه میکنی …
گفت حسین جان…
الان که من افتادم ، داداش اومدی سرمو به دامن گرفتی …
آخ حسینم …گریه ام برا اون لحظه ایه که سرت زمین بیفته…اما کسی نیست سر تو به دامن بگیره
(دشتی)
💢کرم یک قطره و دریا اباالفضل
💢گرفتاری بگو یک یا اباالفضل
💢بود مشکل گشای خلق عالم
💢در این دنیا و آن دنیا اباالفضل
‼️هر چقدر ناله داری به امید ناامید شده ابالفضل دستتو بیار بالا … حاجتتو مدنظر بگیر سه مرتبه ناله بزن بگو یا ابالفضل…
⭕️و سیعلم الذین ظلمو ای منقلب ینقلبون
صلوات حذف نشه لطفا👇
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
🕊 #کرامت_حضرت_عباس_ع
#روضه
همه ی روضه ی شبِ تاسوعا یه طرف،این روضه اش یه طرف،چون خودِ عباس گفته، مرحوم واعظِ خراسانی داشت تو حرمِ اباالفضل روضه می خوند،علامه ی قزوینی وسط روضه بلند شد،حالش بد شد،گفت:واعظ کی میگه اینا راستِ؟دیگه اینجوری نخون...
مجلس به هم خورد علامه رفت خونه،واعظِ خراسانی میگه: حالم منقلب بود،چه کردم،این مرجع رو ناراحت کردم،دیدم نیمه شب درِ خونه ام رو میزنن،بیا علامه کارِت داره،گفتم:عجب کاری کردم برم عُذر خواهی کنم،میگه:رفتم،دو زانو نشستم،دیدم گریه امانِ علامه رو بریده،میگه:واعظ بقیه اش رو بخون...گفتم:آقا من لال شدم،غلط کردم،دیگه نمیخونم...گفت:نه خوابِ عباس رو دیدم،گفت:چرا روضه ام رو قطع کردی؟ تو که نبودی،یه نفر بخواد ازرو بلندی رو زمین بخوره،دست میخواد،دستش رو سپر میکنه،من دست نداشتم،با صورت افتادم......
نمی دونم چه جوری حسین رسید،فقط می دونم تا رسید عباس رو دید،صدا زد:آخ کمرم، "بانَ الانکسارُ فِی وجهِ الحُسین علیه السلام" انکسار یعنی چی:مرحوم شوشتری یه نقلی داره،میگه از عاشورا،از صبح از ظهر،هر شهیدی رو که ابی عبدالله رفت بالا سرش چهره برافروخته شد،رنگِ چهره سرخ شد،تنها جایی که رنگ پرید کنارِ علقمه بود،چهره زرد شد...
نفست بالا نمیآد
چی به روزِ تو آوردن
زدنت همونایی که
نمکِ حیدر و خوردن
فدایِ سرت اباالفضل
اگه مشکِ آبت افتاد
به تو قول میدم برادر
دیگه هیچکی آب نمیخواد
*دست بریده،چشم تیر خورده،فرق شکافته...رسید بالا سرش دو دستی سر عباس رو گذاشت رو دامنش،یه جایی توجه اش رو جلب کرد،نه فرقِ شکافته،نه دستایِ قلم شده،نه چشمِ تیرخورده،تیر رو درآورد دید لباش خشکِ،گفت:عباس! میرم به سکینه میگم: عموت یه قولش عمل کرد،میرم بهش میگم:عموت تشنه جون داد،خوشبحالت چه عمویی داشتی،کنارِ آب،آب نخورد...*
واویلا برایِ چند قطره ی آب
از دست رفت امیدِ خیمه و رباب
اگه پانشی اباالفضل
میره خیمه ها به غارت
تو دلت میاد برادر
زینبت بره اسارت
پاشو یه کاری کن عباس
حرمله داره میخنده
میدونم بعدِ تو دشمن
دستِ زینب و می بنده
بعد از تو قافله آوراه میشه
بعد از تو صحبتِ گوشواره میشه
*ابی عبدالله فرمود:بروید گوشواره هارو در بیارید،بروید زینت هاتون رو در بیارید،معجرهاتون رو محکم ببندید،...
خدایا! به غیرتِ عباس،به غیرت مدافعانِ حرم،غیرتِ ما نسبت به دینمون،نسبت به آئین و مکتبمون لحظه به لحظه بیافزا،غیرت و تعصب ما به این سیاهی های محرم به این روضه ها و جلسات بیافزا
┈
⭕️#کرامت_حضرت_عباس_ع
محرم بود و به تاسوعا و عاشورا چند روز بیشتر نمانده بود .
راننده کامیون مسیحی از تعطیلات پیشرو استفاده کرد و به همراه همسر و دختر 6 سالهاش به قصد تفریح و کار به سمت بندر عباس حرکت کرد.
بعد از بارگیری در اسکله بندر عباس در روز تاسوعا با 25 تن بار به سمت تهران حرکت کرد. در کمربندی بندر عباس به دستههای سینهزنی برخورد کردند که با پرچمهای " یا ابوالفضل " سینه میَزنند و عزاداری میکنند.
دختر مرد مسیحی که برای بار نخست با چنین صحنههایی مواجه شده بود سوالهای بیشماری در ذهنش نقش بست. پدر اینا چرا با زنجیر به خودشون میزنند. پدر پاسخ داد: دخترم این مردم مسلمان و شیعه هستند. این مردم میدانند مردی به نام حسین(ع) و او نیز برادری دارد به نام عباس(ع) ، این عباس مثل فردا در رکاب برادرش امام حسین به شهادت میرسد.
دختر که در دنیای کودکانهاش غرق بود گفت: اگر فردا کشته میشود چرا الان برایش سینه میزنند؟
پدر گفت: دخترم این آقا " عباس" در نزد خدای یکتا آبروی بسیاری دارد . خیلی از کسانی که دچار گرفتاری میشوند به سراغ او میروند. حتی مسیحیان هم درخواستهای خود را پیش او میبرند. شیعهها میگویند که عباس پناه بیپناهاست، گرههای بزرگ را باز کرده.
کمی بعد دختر بچه مسیحی در کامیون خوابید. مدت کمی گذشت ناگهان مرد مسیحی در گردنه های سخت با 25 تن بار متوجه شد که ترمز ماشین کار نمی کند!!! رنگ از صورت او و همسرش پرید. نمی دانست باید چه کند. همسرش، دخترش...
زن مسیحی گریه میکرد، گاهی به مردش و گاهی به دخترش که معصومانه در رویای شیرین غرق بود نگاه میکرد. ترمز ماشین خراب شده بود و کار نمیکرد این واقعیتی بود که نمیتوانستند بپذیرند.
دخترک شش ساله از خواب پرید، وقتی دید اشک از چشمان پدر و مادرش جاریست بغض خود را قورت داد. از پدرش پرسید: ماشین ترمز نداره؟؟!!
پدر با هزار آرزویی که برای دخترش داشت گفت: نه...
دخترک گفت: بابا او آقای بزرگی که گفتی اسمش عباس هست به فریاد ما هم میرسد یا نه؟
پدرگفت: اون عباسی که گفتم برای شیعههاست.
دخترک که قانع نمیشد، گفت: مگه خودت نگفتی هر کسی بره در خونش دست خالی بر نمی گرده...
ناگهان پدر و مادر به فکر فرو رفته اند و در دلشان روزنه امید پیدا شد.
زن مسیحی گفت: بیا حالا یه مرتبه صداش بزنیم.
مرد گفت: اگر عباس من را از این گرفتاری نجات بده شیعه میشوم...
پس از این ناگهان کامیون به شکل معجزهآسایی ترمز به کار افتاد. مرد مسیحی ماشین را به کنار جاده هدایت کرد وقتی از ماشین پیاده شدند پشت سرشان همه ماشین ها ایستاده بودند وقتی از آن ها میپرسیدند که چه اتفاقی افتاده، دخترک شش ساله گفت: به خدا ما آزاد شده عباسیم، مردم به خدا عباس ما را نجات داد.
به اولین شهری که رسیدند به منزل یکی از علما رفتند تا شیعه شوند.
مرد عالم از آن ها پرسید: در این ایام اتفاقی افتاده که می خواهید شیعه شوید؟ دختر 6ساله گفت: شما نبودید که ببینید ، ابوالفضل (ع) ما را نجات داد.
┈
﷽
#شب_یازدهم_محرم
🌾#روضه_شام_غریبان
🌾#شام_غریبان
🍁برشافع ما حسین زهرا صلوات
🍁بر کودک شیرخواره حسین علی اصغر صلوات
🍁بر قامت و دست و روی سقای کربلا ابالفضل صلوات
🍁بر یاور حق علی اکبر صلوات
🍁بر جمله حسینیان والا صلوات
🍁بر قلب صبور غم به زینب صلوات
🍁بر صاحب این عزا به مهدی صلوات
#السلام_علیک_یا_اباعبدلله
#یاحسین_یاحسین_یاحسین
▪️امشب که شب شام غریبان حسین است
▪️با فاطمه هم ناله یتیمان حسین است
▪️یا رب به سر سید سجاد چه آمد
▪️در خیمه سرا آن گُل بستان حسین است
▪️گلها شده پر پر زِ دُم نیزه و خنجر
▪️ بر روی زمین پیکر عریان حسین است
▪️در آن دل صحرا چه کند زینب کبری
▪️بی یار و معین خواهر گریان حسین است
▪️ای کرببلا اهل حرم را تو خبرکن
▪️ زهرا جنان آمده مهمان حسین است
⬅️شب شام غریبان...
آی دلای کربلایی..
امشب با زینب و امام سجاد ، برا غریبی امام حسین گریه کن ... ناله بزن به مظلومیت ابی عبدالله...
⬅️ قربون دل شکسته ات برم خانم جان....
⬅️زینب پرستار بچه های حسینه...
بچه ها رو آروم میکنه...
یکی سراغ بابا ازعمه میگیره..
عمه جان عمه ... بابام کجاست عمه
( عمه چرا بابام از میدان نیومد )
یکی سراغ عمورو از عمه میگیره...
عمه عمه... عمو جونم عباس چه شد عمه...
یکی سراغ علی اکبرو می گیره ...
یکی سراغ قاسم رو میگیره...
آخ یه وقت نگاه کرد دید رباب داره گریه میکنه ...
داره ناله می زنه ...
علی اصغرم... کجایی مادر...؟
قربون اون لبای تشنه ات برم علی جان...
علی جان قربان قنداقه پرخونت برم مادر ...
✨شکسته سنگ غم بال و پرم را
✨بسوزد داغ، از پا تا سرم را
✨الهی حرمله آتش بگیری
✨ که تو کشتی علی اصغرم را
(روضه علی اصغر ع)
⬅️نمیدونم امشب کربلا چه خبر بوده....
اما بین ماها رسمه اگه کسی داغ ببینه،،
داغدیده ها را تسلا میدن ...
آرومشون میکنند
اما می خوام بگم کربلا عوض تسلیت، زینبُ تازیانه زدن...
سکینه رو تازیانه زدن ...
بچه ها به بیابونا فرار می کردند...
⬅️ ذکر امشب همینذ باشه ...
با دل زینب هم ناله شو
@roze_daftari
🔳الهی خواهرت زینب بمیرد
🔳نماند بعد تو ماتم بگیرد
(دشتی)
آخ داداش
💔 اگر کشتن چرا آبت ندادند
💔چرا زان دُر نایابت ندادند
💔 اگر کشتند چرا خاکت نکردند
کفن بر جسم صد چاکت نکردند
شام غریبان ابی عبدالله ست ...
دوست دارم با هم ،هم ناله شیم...
🖤شام غریبان حسین
( امشب است )3
💔اول درد و مَحَنِ
(زینب است)3
🖤طفل یتیمی زِحسین
(گم شده)2
💔زینب از این غُصه دلش
(خون شده)2
🖤حاجتم این است که تو ای
(ساربان)3
💔این شتران را تو به تندی مران (ساربان)3
(دشتی یا سینه زنی)
🔘از حرم تا قتلگه
🔘زینب صدا میزد حسین
🔘دست و پا میزد حسین
🔘زینب صدا میزد حسین
▪️یا اَخا روحی فداک
▪️یا اَخا من لی سواک
▪️از عطش در زیر خنجر
▪️دست و پا میزد حسین
▪️زینب صدا میزد حسین...
هر چقدر ناله داری.. به ناله های دل یتیمان ابی عبدالله صدای نالتو بلند کن بگو یا حسیــــن....
🖤هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🖤
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#نوحه_زمزمه
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
در کربلا خــزان شــد یه باغ یاس و لاله
زیــنب زند به سیـنـه گــوید به آه و ناله
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
حسین غریب مادر(۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
در قتـلگه فتـــاده خـورشــــید آل طاها
ســر در بدن ندارد حـــسین عزیــز زهرا
ازبسکه تیره و نیزه بر جسم او نشـسته
جـســم عـزیز زهــرا از یکدگر گســسته
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
حسین غریب مادر(۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
افتاده در یـم خــون مـیر ســـپاه و سـقا
جان داده درره عشق لب تشنه پیش دریا
باشد خجل ز روی عمـــوی بی قــرینــه
رود ســـراغ عباس با ظــرف آب سکـینه
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
حسین غریب مادر(۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
یه مـادری نشــسته به پیـــش گاهــواره
می نالـد از فــراق آن طفل شـــیرخواره
گویدکه اصـغــر من بر دل زدی شــــراره
کی می رود ز یادم گـــلوی پاره پاره
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
حسین غریب مادر(۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
آواره بیـــابان طـفـلان سـوگــــوارند
آتش گرفــته خیـمه امشـب جایی ندارند
امشب به روی زینب شد بسته راه چاره
میان کنارِ خیــمه، طفـلان با گوشِ پاره
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
حسین غریب مادر(۲)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
شعر:طاهر کاشانی
۱۴۰۱/۵/۱۷
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.»
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
🏴 نوحه روز عاشورا🏴
صحرای کربلاده زینب دیور حسین وای
قانیاش گوزینده زهرا سویلور حسینه لای لای
گل داده یا محمد(ص)
فریاده یا محمد(ص)
عطشان قوناقه بیر باخ صد پاره جسمی قاندی
هر قطره قانی مین ایل اسلامه پاسباندی
صوم و صلاته حامی بو پیکر و بو جاندی
افسوس اولا جَریحِ تیر و سنانه یوخ سای
گل داده یا محمد ص
فریاده یا محمد ص
گل یا رسول خاتم تئز فدیه گاه عشقه
حیراندی نسل آدم اول وعده گاه عشقه
دلدن حسینه سس وئر باخ سجده گاه عشقه
عالم تزلزل ایلور زهرا دینده ای وای
گل داده یا محمد ص
فریاده یا محمد ص
سجاده قان وضو قان گل تک جمالی قاندی
آخر نفس نمازه اول یاره لی دایاندی
ایما ائدوب که قربان امر خدایه جاندی
گویدن دیوب ملکلر احسن بو عشقه یوخ تای
گل داده یا محمد ص
فریاده یا محمد ص
یتمش ایکی مجاهد غسلین قانیلا آلدی
هر تک تکی وجودین درد و بلایه سالدی
پاینده دین و قرآن بو نهضت ایله قالدی
باری نبیِّ اکرم آخر شهیده وئر های
گل داده یا محمد ص
فریاده یا محمد ص
✍شعر از استاد
«زعفر ازدمهر
#شب_یازدهم_محرم
#روضه_اسارت_اهلبیت_علیهم_السلام
#شام_غریبان
متن روضه 1
🔸عالم همه محزون و پریشان حسین است
🔸شام است ولی شام غریبان حسین است
شام غریبان حسینه...
شب یتیمی بچه های حسینه...
شب بی برادری زینبه...
امشب مصیبت خیلی سنگینه...
امشب زمین و آسمان برا حسین گریه میکنند...
دیگه روضه خون نمیخواهی...
زیر لب آروم آروم بگو...
وای غریب حسین...
وای مظلوم حسین...
🔸از خـون جگـر لالـه فشـانید کـه امشب
🔸در مقتل خون، فاطمه مهمان حسین است
امشب مادرش فاطمه میاد کربلا...
🔸زینب نگهش بر قـد خمگشتۀ زهرا
🔸زهرا نگهش بـر تن عریان حسین است
هی به بدن بی سر حسینش نگاه میکنه...
ناله میزنه...
اشک میریزه...
میگه وای غریب مادر حسین...
وای مظلوم مادر حسین...
🔸اگر کشتند چرا آبت ندادند
🔸چرا زآن دُرّ نایابت ندادند
حسین جان...
🔸اگر کشتند چرا خاکت نکردند
🔸کفن بر جسم صد چاکت نکردند
خواهرها.. امشب با مادرش زهرا هم ناله شید...
با زینب کبری هم ناله شید...
خدا میدونه امشب زینب کبری چه حالی داره...
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
الله اکبر...
در نصف روز...
جلو چشماش...
همه عزيزانش رو سر بریدند...
🔸چه خون شد دل زینب
خدا به داد دل زینب برسه...
چه حالی داره وقتی میبینه...
یه طرف بدن بی سر حسینش...
توی گودی قتلگاه...
یه طرف دستهای قلم شده عباسش..
کنار شط فرات...
یک طرف بدن قطعه قطعه علی اکبر...
یه طرف بدن فرزندانش غرقه در خون روی زمین کربلا...
یه طرف دیگه هم خیمه های سوخته و...بچه های یتیم سیلی خورده...
خدایا چکار کنه زینب...
با اينهمه مصیبت...
🔸چه خون شد دل زینب
این زن و بچه های یتیم رو جمع کرده... داخل یه خیمه ی نیم سوخته...
هم پرستار امام سجاده...
هم زن و بچه های یتیم رو آروم میکنه...
مجسم کن...
هر کدوم از این بچه ها یه زبانحالی دارند...
اما... همه درد دل هاشون رو به زینب میگن...
یکی میگه عمه جان زینب بابام حسین کجاست...
وقتی میرفت خیلی تشنه بود...
آیا بهش آب دادند یا نه...
یکی میگه خانوم جان زینب...
عمو جانم عباس کجاست..
یکی میگه زینب، ببین گهواره علی اصغر خالیه...
امان... امان...
یکی جای تازیانه ها رو نشون میده...
یکی صورت سیلی خورده اش رو نشون میده...
یکی ميگه عمه جان زینب نبودی ببینی من آتیش گرفته بودم...
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
چی کشید زینب...
از یک طرف مصیبت برادر...
از طرفی هم مصیبت اسارت...
امام سجاد فرمودند...
شام غریبان, اونقدر مصیبت برا عمه ام زینب سنگین بود...
دیدم عمه جانم نماز شبش رو نشسته خواند...
(رايتها تلک الليله تصلي من جلوس)
منبع: فاطمه الزهراء بهجة قلب المصطفي. ص 641.
زبان حال خانوم زینب کبری است...
🔸سه غم آمد به جانم هر سه یکبار
🔸غریبی و اسیری و غم یار
آخ... برادر خوبم حسین...
🔸غریبی و اسیری چاره داره
🔸ولی آخر کشد ما را غم یار
الا لعنت الله علی القوم الضالمین
• ﷽ •
سبک:زمینه
#سوزناک
#درخواستی
متن:نیزه شکسته هارو...
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
نیزه شکسته ها رو بزن کنار زینب
افتاده ام به گودال ای بیقرار زینب
به نیزه ی غریبی تکیه زدم نبینی
زخمای پیکر رو بیش از هزار زینب
من حسینم/به زیر تیغ و نیزه ها
من حسینم/مجروح و زخمی از جفا
من حسینم/افتاده زیر دست و پا
برو زینب به سوی خیمه خواهر
به استقبالم اومد دیگه مادر
برو زینب صدای ناله میآد
اومد پیغمبر و زهراء و حیدر
برو زینب دلم پیش سکینه است
به دنبال رقیه است زجر کافر
حسین جانم حسین جانم برادر
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
شدم هدف برای تیر و سنان زینب
از زخم نیزه بدتر زخم زبان زینب
قرآن ناطقت را صفحه به صفحه بردن
انگشترم به غارت بُرد ساربان زینب
من حسینم/با لب تشنه بی پناه
من حسینم/بیکس میون قتلگاه
من حسینم/از جگرم میکشم آه
برو زینب به سمت خیمه برگرد
که رنگ دخترام از حمله شد زرد
برو زینب تویی تنها امیدم
به قلبم حال خیمه بدترین درد
برو زینب دلم پیش رقیه است
به تعقیبش به صحرا زجر نامرد
حسین جانم حسین جانم برادر
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
سرم بروی نیزه تنم به دشت زینب
از دست نیزه داران صد دست گشت زینب
کنج تنور خولی یا بین دِیرِ راهِب
یا اینکه مجلس مِی سرم به تشت زینب
من حسینم/که نیزه زد بر دهنم
من حسینم/کشته ی دور از وطنم
من حسینم/باهرچی میشد زدنم
برو زینب ، برو جانِ برادر
بزن محکم گره بر کنج معجر
برو که حالم سجادم خرابه
تنِ تبدار ، علی، بی یار و یاور
برو زینب دلم پیش ربابه
داره دق میکنه از داغ اصغر
حسین جانم حسین جانم برادر
@Asheghane_hazrat_zeynab
❤️روضه یازدهم محرم❤️
بسوی شام وکوفه دل شکسته می برند
ببین که زینب تو را غریب وخسته می برند
همان وجود نازنین خدای صبر در زمین
تمام رکن قامتش زهم گسسته می برند
زیارت تو آمدم سرت نبود یا حسین
مرا برای دیدن سر شکسته می برند
تمام زن وبچه ها رو سوار به مرکب کرد زینب
اما کسی نبود زینب کمک کنه، غصه هایش بیشتر شد این خواهر داغ دیده🌼امروز با ناله هات زینب ویاری کن🌼 یادش اومد اون روزی که وارد کربلا شد دور ناقش وگرفتند، عباس زانویش را خم کرد،علی اکبر زیر بغل عمه رو گرفت عون جعفر اومدن قاسم اومددست عمه رو گرفت با چه عزت وجلالی عقیله ی بنی هاشم وپیاده کردند حالا کسی رو نداره،غریب وتنهاست،جا داشت نگاه کنه به علقمه صدا بزنه برادر بیا کمکم کن،عباسم ببین زینب غریب و بی کس مونده.
برادر جان تواینجا باش آرام
خدا حافظ که من رفتم سوی شام
تو بااین نوخطان نو رسیده
من واین مادران داغدیده
فراق واین ره دور ودرازم
برادر با یتیمانت چه سازم
حسین آرام جانم،حسین روح وروانم، حسین سالار زینب
حسین قرآن زینب،حسینم وای حسینم.....
🍁صل الله علیک یا اباعبدالله🍁
🍂التماس دعا🍂