۱
(حضرت رقیه س)
من چو شمع سوخته،غم به قلبم ریخته
از فراق باب خود،چشم بر در دوخته۲
کی شود آن گل زیبای من آید ز سفر
تا ببوسم رخ زیبای پدر بار دگر
ابتا یا ابتا یا ابتا یا ابتا۲
ای پدر خوش آمدی،از سفر خوش آمدی
ای پدر پیش من،دیده تر خوش آمدی۲
آمدی تا که زنم بوسه بر آن روی مهت
جان دهم بهر غم و درد تو و یک نگهت
ابتا یا ابتا یا ابتا یا ابتا۲
ای مرا صبر و قرار،بی قرارم دلفگار
شادم از این موهبت،دارمت اندر کنار۲
شاملم گشته ز تو لطف و عنایت بابا
بر رقیه تو زدی سر ز محبت بابا
ابتا یا ابتا یا ابتا یا ابتا۲
بر لبم این زمزمه،آمده جان همه
من رقیه هستم و،یادگار فاطمه۲
زد عدو با لگد و کعب نی و هم سیلی
همچو زهرا رخ من گشته کبود و نیلی
ابتا یا ابتا یا ابتا یا ابتا۲
من ز عمه خجلم،حل نموده مشکلم
کن از او دلجویی،ای تمام حاصلم۲
گر نبود عمه من از رنج و محن می مردم
از عدو کعب نی و سیلی کتک می خوردم
ابتا یا ابتا یا ابتا یا ابتا۲
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_رقیه_س
۲
(حضرت رقیه س)
گشته خرابه وادی طور
از مقدم بابا پر از نور
بابای خوبم،گریم برایت
می کنم امشب،جانم فدایت
بابای مظلوم۲
درد دلم با تو بگویم
رویت به اشک تر بشویم
ای دلنوازم،بی تو چه سازم
بابا ببین من،غرق نیازم
بابای مظلوم۲
دیگر پدر از جان سیرم
برای غربتت بمیرم
ای نور دیده،ستم کشیده
از چه پدر رگ،هایت بریده
بابای مظلوم۲
بی تو دلم غمخانه گشته
پایم پر از آبله گشته
دنبال رأست،از بس دویدم
درد و غمت را،به جان خریدم
بابای مظلوم۲
نبودی از ناقه فتادم
تا که رسی پدر به دادم
از این مصیبت،لبریز داغم
پهلو شکسته،آمد سراغم
بابای مظلوم۲
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_رقیه_س
۳
(حضرت رقیه س)
از نور حق شد،روشن خرابه
مهمان من شد،بابا شبانه
در بر دارم سر تو
بابا کو پیکر تو
پدرجان پدرجان
یا ابتا حسین جان۳
بشنو حدیث،سه ساله ی خود
گویم سخن ها،با لاله ی خود
دشمن زد بی بهانه
کعب نی تازیانه
پدرجان پدرجان
یا ابتا حسین جان۳
بس که زدم من،بر سر و سینه
افتاده ام من،یاد مدینه
روی من گشته نیلی
بر رویم خورده سیلی
پدرجان پدرجان
یا ابتا حسین جان۳
در آن شب غم،تنها شدم من
اسیر دست،غم ها شدم من
من از ناقه فتادم
زهرا رسید به دادم
پدرجان پدرجان
یا ابتا حسین جان۳
دیگر از نفس،سه ساله افتاد
بلبل زهرا،از ناله افتاد
عمه ی قد خمیده
داغ رقیه دیده
پدرجان پدرجان
یا ابتا حسین جان۳
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_رقیه_س
۴
(حضرت رقیه س)
من امید دو عالم،گل بستان دینم
از کرامات حق بر،شیعه حبل المتینم
ای گل محمدی بابا
آمدی خوش آمدی بابا
ای پدرجانم بابا بابا۲
دشمن دین و قرآن،گرچه کرده اسیرم
کربلا کوفه و شام،بر تو بابا سفیرم
ای گل محمدی بابا
آمدی خوش آمدی بابا
ای پدرجانم بابا بابا۲
نجل پیغمبرم من،نوه ی پاک حیدر
همه هستی زینب،جان زهرای اطهر
ای گل محمدی بابا
آمدی خوش آمدی بابا
ای پدرجانم بابا بابا۲
تو صفابخش عالم،بر علی نور عینی
خامس آل احمد،گل زهرا حسینی
ای گل محمدی بابا
آمدی خوش آمدی بابا
ای پدرجانم بابا بابا۲
آمدی در خرابه،گشته ام از تو ممنون
از غم هجر رویت،شده ام زار و دلخون
ای گل محمدی بابا
آمدی خوش آمدی بابا
ای پدرجانم بابا بابا۲
شده ای میهمانم،ای پدر سر بریده
در کجا مانده بابا،جسم در خون تپیده
ای گل محمدی بابا
آمدی خوش آمدی بابا
ای پدرجانم بابا بابا۲
ای گل باغ زهرا،نظری کن به حالم
از ستم ها شکسته،یا حسین پر و بالم
ای گل محمدی بابا
آمدی خوش آمدی بابا
ای پدرجانم بابا بابا۲
تو نبودی که دشمن،از ستم ظالمانه
بر من و کودکان زد،کعب نی تازیانه
ای گل محمدی بابا
آمدی خوش آمدی بابا
ای پدرجانم بابا بابا۲
خصم پست ستمگر،صورتم کرده نیلی
شد سیه ای پدرجان،رخم از ضرب سیلی
ای گل محمدی بابا
آمدی خوش آمدی بابا
ای پدرجانم بابا بابا۲
از خود و زنده بودن،ای پدر بی تو سیرم
کن دعا از برایم،در کنارت بمیرم
ای گل محمدی بابا
آمدی خوش آمدی بابا
ای پدرجانم بابا بابا۲
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_رقیه_س
۵
(حضرت رقیه س)
از نسل پاک مرتضایی
دخت شه کرب و بلایی
تو شمع جمع عالمینی
تمام هست زینبینی
نور دو دیده ی حسینی
مظلومه ی عالم رقیه۳
ای نوه ی شاه ولایت
جان همه عالم فدایت
آیینه ی زهرا نمایی
سر تا به پا جود و سخایی
پیغمبر کرب و بلایی
مظلومه ی عالم رقیه۳
حضرت طاها به تو نازد
حیدر و زهرا به تو نازد
کعبه ی دل هایی رقیه
تالی زهرایی رقیه
عزیز بابایی رقیه
مظلومه ی عالم رقیه۳
از لطف تو مهمانت هستم
شرمنده ی احسانت هستم
رقیه جان گر روسیاهم
آمده ام بر تو پناهم
از کرمت نما نگاهم
مظلومه ی عالم رقیه۳
جنت شیعه حرم توست
شامل عالم کرم توست
ای صاحب جود و کرامت
باب الحوائج گشته نامت
بنشسته بر سفره ی عامت
مظلومه ی عالم رقیه۳
امشب دلم در تب و تابه
رفته ز غم کنج خرابه
از دشمنان چه ها کشیدی
زخم زبان ها می شنیدی
غربت بابا را بدیدی
مظلومه ی عالم رقیه۳
مهمان تو نور حق آمد
سر پدر در طبق آمد
گفتی پدر ای نور دیده
خورشید در خون آرمیده
که رأس پاکت را بریده
مظلومه ی عالم رقیه۳
رقیه ات چه ها کشیده
بنگر پدر قدم خمیده
دشمن قرآن ظالمانه
از جور و کینه وحشیانه
می زد مرا با تازیانه
مظلومه ی عالم رقیه۳
دیدم زدند آتش به خیمه
دیدم سرت بر روی نیزه
بودی پدر تنها حبیبم
بی تو پدر غم شد نصیبم
رفته دگر صبر و شکیبم
مظلومه ی عالم رقیه۳
بابا امان از مردم شام
سنگ می زدند بر ما ز هر بام
دیدم پدر کینه ی عدوان
تشت زر و قاری قرآن
می زد تو را با چوب خزران
مظلومه ی عالم رقیه۳
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_رقیه_س
۶
(حضرت رقیه س)
نور زهرا یا رقیه
هستی ما یا رقیه
دستگیر همه عالمینی
باب حاجات و نور دو عینی
یا رقیه رقیه رقیه۲
ای سراپایت کرامت
بر همه بنما عنایت
ای که هستی تو روح و روانم
سایلم بر درت میهمانم
یا رقیه رقیه رقیه۲
ای امید و آرزویم
از تو باشد آبرویم
لطف تو عمری است ای گل من
یا رقیه شده شامل من
یا رقیه رقیه رقیه۲
ای گل باغ مدینه
تازه شد داغ مدینه
همچو زهرا رخت گشته نیلی
بس که خوردی ز دشمن تو سیلی
یا رقیه رقیه رقیه۲
بابت آمد در خرابه
با سر آمد او شبانه
تا که دیدی سرش غرقه در خون
تو شدی یا رقیه جگرخون
یا رقیه رقیه رقیه۲
دارم از زهرا نشانه
خورده ام من تازیانه
بس که دشمن نمود ظلم و کینه
من فتادم به یاد مدینه
یا رقیه رقیه رقیه۲
که جبینت را شکسته
عمه ام در غم نشسته
ای که بودی تو قاری قرآن
که زده بر لبت چوب خزران
یا رقیه رقیه رقیه۲
من ز داغت دلغمینم
خواهم از بعدت بمیرم
یک دمی کن دعایم تو بابا
زین جهان من روم سوی زهرا
یا رقیه رقیه رقیه۲
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_رقیه_س