4_5846069721060871666.mp3
1.18M
#حضرت_زهرا_زمینه
ما زالت بعد ابیها واویلا واویلا اماه
مُعَصَّبَهَ الرَّأْسِ
آخه مادرم کجا خورده سرش
چقدر زخمی شده بال و پرش
رو میگیره از نگاه شوهرش
بَاکِیَهَ الْعَیْنِ
گریه هاش زیاده چشماش تاره
شایدم اینا همش آثاره
ضربه های بی رحمه دیواره
(گریمو در آورده مادرم جوون مرده)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مَا زَالَتْ بَعْدَ أَبِیهَا واویلا واویلا اماه
نَاحِلَهَ الْجِسْمِ
به خدا توون نداره بدنش
آخه با هر چی که میشد زدنش
چه خجالت میکشید از حسنش
مُنْهَدَّهَ الرُّکْنِ
میخوره زمین تا میخواد پا شه
بی رمق تر از همه پاهاشه
کنارش باید یه دیوار باشه
(گریمو در آورده مادرم جوون مرده)
کربلا روز عاشورا واویلا واویلا اماه
ذبیح العطشان
سر بریده از قفا یا مظلوم
تشنه لب به کربلا یا مظلوم
یا مرمل بالدماء یا مظلوم
مقطع الاعضاء
قطعه قطعه روی خاک افتادی
که اسیر خنجر صیادی
روی پای مادرت جون دادی
(گریمو در آورده خواهرت کتک خورده)
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
4_6023746329048519773.mp3
4.24M
#حضرت_زهرا_زمینه
پای همین جمله میمیرم جوان ننه
ان فلانا ضرب بطن فاطمه
مقتل مینویسه که سوزوندن درو
مقتل مینویسه که بردن حیدرو
مقتل مینویسه که کشتن مادرو
پشت در بود و همه جا دود و
دم خونه شون چه ازدحام شد
همه جا تارو دست به دیوارو
بهترین لحظه انتقام شد
مادر مادر مادر مادر
راه و بست و زود قباله رو مچاله کرد
فحش و لگد سمت مادرم حواله کرد
مقتل می نویسه که نامردی حسود
مقتل می نویسه که رحمی هم نبود
مقتل می نویسه که صورت شد کبود
حرف بد میزد با لگد میزد
اجر پیغمبر خوب ادا کرد
جوری زد نامرد راه شو گم کرد
حسن و زهرا ؛ حسین صدا کرد
مادر مادر مادر مادر
شعله ها رسیدن آخرش به خیمه گاه
با چه حالی مادرش رسید تو قتلگاه
مقتل مینویسه که زد با خنحرش
مقتل مینویسه که وای از حنجرش
مثتل مینویسه که برد انگشترش
شده تو گودال پیکرش پامال
توی قتلگاه برو بیا شد
بی حیا می زد با عصا می زد
سرش آخر از قفا جدا شد
ارباب ارباب ارباب ارباب
#حسین_فتحی
وای_از_یتیمی_مادر.mp3
8.24M
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_زمینه
✍شاعر:هادی همتی
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_زمینه
✍شاعر:هادی همتی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
یک مدینه خاموشه
ساکته دلِ شبها
هیچ کسی نمی فهمه
در چه حاله روز ما
هیچ کسی نمی دونه
ما چقد شدیم مضطر
خونه شد یه قبرستون
بعد رفتن مادر
شب تا صبح؛ گریه زاری
شب تا صبح؛ بی قراری
شب تا صبح؛ آه و ناله
در سینه؛ زخم کاری
ای وای ای وای، از یتیمی، مادر
ای وای ای وای، از غریبی، مادر
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
بی صدا و پنهانی
نیمه های شب بابا
میره بر سر خاکه
قبر مادرم زهرا
با دل عزادارش
سر به زیر و بر زانو
بین گریه و هق هق
میگه بی کسم بانو
بعد از تو؛ ای سپاهش
بارونی؛ شد نگاهش
می میره؛ عاقبت از
زخم های؛ بغض و آهش
ای وای ای وای، از یتیمی، مادر
ای وای ای وای، از غریبی، مادر
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
سر گرفته بر زانو
گوشه ای حسن تنها
بی صدا کند گریه
یاد کوچه و دعوا
این حسین خونین دل
توی این عزاخونه
با بهونه ی مادر
بی قرار و گریونه
عادت از؛ بچگی شه
که شبها؛ تشنه میشه
آب میدم؛ تا بنوشه
اما راضی نمیشه...
ای وای ای وای، از یتیمی، مادر
ای وای ای وای، از غریبی، مادر
4_6017033647352191657.mp3
1.41M
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_زمینه
✍شاعر:علی رضوانی
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_زمینه
✍شاعر:علی رضوانی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
واسه سوز جگرم تو دعای بارون و بخون
جون علی پیشم بمون
میخوای اگه آروم میشی بگم بلال بده اذون
آه خانم خونم
میخوای صدام کنی علی توون نداری
شبیه ابرای بهاری هی میباری
جون علی داغتو رو دلم نذاری
نفس نفس پُرِ آهی
به غربتم تو گواهی
از وقتی که سیلی زدنت
چشات میره سیاهی
فاطمه جان فاطمه جان
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
شده مثل چادرت پُرِ گرد و غبار آسمون
سه ماهه با قدِّ کمون
برات بمیرم که هنوز میکشی درد استخون
آه خانم خونم
روضتو باید که برای چاه بخونم
کنار بسترت امین اللّه بخونم
پشت در خونه رو قتلگاه بخونم
زخمیه من تار و پودم
فاطمه بود و نبودم
سوختی ای گلستان خونمون
دسته گل کبودم
فاطمه جان فاطمه جان
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
تو بده جواب سلام بی جواب حیدر و
جون من از پیشم نرو
بذار بگیرم انتقام در و این میخ در و
آه خانم خونم
مگه چه جوری زدنت سرت رو بستی؟؟
شیشه ی نازکم به پای من شکستی
مرگتو خواستی تو قنوطای یه دستی
سوخته با تو جا نمازت
لحظه ی راز و نیازت
پر از اشکای غربت منه
تو چشم نیمه بازت
فاطمه جان فاطمه جان
چه شبا که پای گهواره ام بیداری کشیدی مادر
بمیرم یه روز خوش توی این دنیا ندیدی مادر
همه چی خوبه تا وقتی مادر باشه
باشه حتی اگه بین بستر باشه
الهی واسه زخمای تنت مرهم شیم
الهی دور این سفره دوباره جمع شیم
میشه ازت خواهش کنم که پیش ما بمونی مادر
مادری کردن خیلی سخته بعد از تو برای خواهر
تو که روز آخر پا شدی از بستر
فکر میکردم زخمات داره میشه بهتر
نمیدونستم که بار سفر میبندی
واسه آخرین دفعه داری میخندی
بمون مادر دل زینب میگیره
بمیرم درداتو کسی نمیدونه ای مادر من
دیگه تو این خونه خوشی نمیمونه ای مادر من
یادمه که وقتی توی تب میسوختی
واسه حسینت پیروهن میدوختی
کجا رفتی مادر که ما ها رو نبردی
دم رفتن حسینو به زینب سپردی
#کربلای_سید_مهدی_حسینی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#تک
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
4. محمد قاضوی.mp3
5.46M
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها
فاطمیه ۱۴۰۲
کربلایی محمد قاضوی
🧡🧡🧡
*نمیدونم دلِتو میخواهی مدینه ببری؟ امام حسن مجتبی علیه السلام همه جا سکوت میکرد اما توو مجلس معاویه، دیدند هر کسی یه حرفی میزنه، حضرت جوابی نمیداد، اما تا مُغیره اومد حرف بزنه، حضرت فرمود: تو دیگه ساکت باش، تو همونی هستی که آنقدر با تازیانه روی دستهای مادرم زدی، ... یاالله ...*
*حضرت آقای صدیقی میگفت :رفتم خداحافظی کنم با علّامه حسن زاده عاملی، گفتم آقا دارم میرم مدینه، اومدم خداحافظی کنم ... گفت حالا که داری میری مدینه، بشین برات یه روضه بخونم، من تعجب کردم، تا حالا ندیده بودم یه علّامه مثل ایشون واسه من روضه بخونه، گفتم آقا چه سعادتی، شما واسه من روضه بخونید ... گفت اما به این شرط که اگه رفتی مدینه، قبرستان بقیع، سرِ مزار غریب مدینه، سلام مارو هم برسونید، ... آقاجان حتما این کار رو میکنم ... من اینو از خود آقای صدیقی شنیدم، از زبان یه علّامه داره روضه میخونه :
گفت وقتی بی بی دوعالم حضرت زهرا شهید شد، دیدند امام مجتبی خیلی بی تابی میکنه، سلمان آمد صدا زد: حسن جان شما داداش بزرگتری، باید برادرت رو آروم کنی، زینب رو آروم کنی، اما تو خودت چرا اینقده بی تابی میکنی ؟ فرمود : سلمان، اون چیزی که من دیدم، نه بابام دید، نه داداشم حسین دید، نه خواهرم زینب دید ... تعجب کردم، تو چی دیدی که اینقدر بی تابی میک
shab104 - - Output - Stereo Out.mp3
3.34M
#شهادت_حضرت_زهرا_س
#پیش_زمینه
🎤 حاج محمد رضا بذری ۱۴۰۲
به عزت وشرف لا اله الا الله
به پشت تابوت مادر افتاده راه
گرفته غسل زهرا غربتم رو
میبینی توی این شهر غربتم رو
گریه کن به غریبی بابات زینب
گریه کن ولی درد نیاد صدات زینب
گریه کن گریه کن
همه دنیام و گرفتن
خواب شب ها مو گرفتن
خدا زهرام و گرفتن
.
#زمینه
#حضرت_زهرا_زمینه
#اذان_بلال
گرفته قلب همه ، اذان بگو ای بلال
به خاطر فاطمه ، اذان بگو ای بلال
وقت اذان شد اذان ، به اذن زهرا بگو
اشهد ان علیا ولی الله بگو
بگو که حق با علیست ، امام زهرا علیست
یازهرا یازهرا
.....
مدینه یادش به خیر ، همیشه وقت اذان
می آمد اول نبی ، بر در این آستان
بگو چرا بعد از او ، لگد بر این در زدید
سیلی بر صورت ، دخت پیمبر زدید
بگو که حق با علیست ، امام زهرا علیست
نهیازهرا یازهرا
.......
نام نبی را ببر ، بگو به مردم همه
مگر سفارش نکرد ، به حرمت فاطمه
فاطمه و میخ در ، مزد نبی این نبود
جواب خوبی او ، غلاف سنگین نبود
بگو که حق با علیست ، امام زهرا علیست
یازهرا یازهرا
.......
مادر ما کرده غش ، اذان نگو ای بلال
شرر نزن بر دلش ، اذان نگو ای بلال
فاطمه از حال رفت ، نام پدر را شنید
رقیه پس چی کشید ، سر پدر را که دید
#بلال
#فاطمیه #حضرت_زهرا
.👇