.
#شور
#امام_صادق (ع)
توو روضه هق هق میکنم من
زغصه ها دق میکنم من
دوباره یاد غریبیه
امام صادق میکنم من
خونتو ای وای آتیش زدن
به غصه وغم نشوندنت
سواره ها توی کوچه ها
پای برهنه کشوندنت
آه و واویلا غریب آقا
بادست بسته نیمه ی شب
پیاده بودی پشت مرکب
زمین میخوردی غریبونه
افتادی یاد عمه زینب
توو کوفه و توو شام بلا
آتیش میریختن یهودیا
زینب با دستای بسته بود
میون خیل نامحرما
آه و واویلا غریب آقا
یه غصه داریم توی سینه
حاجت دلها همه اینه
روضه ی آقامو بگیریم
ایشالا روزی توو مدینه
نگو حرم که میره دلم
مدینه شهر غربت وغم
به یاد قبرای خاکی و
مزار بانوی بی حرم
آه و واویلا غریب آقا
#ابوذر_رئیس_میرزایی (بهار)✍
#شهادت_امام_صادق
.👇
.
#نوحه
#امام_صادق(ع)
بازم یه خونه ای که شعله داره
یه مردی دست بسته بیقراره
به یاد مادری پهلو شکسته
به قلبش میزنه داغی شراره
تا که افتاد روی خاکا
به یاد غربت مولا
صدا زد مادرم زهرا
به یاد حیدر و زهرا دل عاشق
بزن ناله برای حضرت صادق
امون ای دل امون ای دل امون ای دل
میون آتیش و دود بی عبا بود
بمیرم پیرمردی بی عصا بود
میون کوچه ها پای برهنه
به یاد روضه های کربلا بود
آقامون توو اون دل شب
دویده به پشت مرکب
باذکر یا زینب زینب
دیگه اینجا نشد روی کسی نیلی
نبود زجر و سه ساله ای نخورد سیلی
امون ای دل امون ای دل امون ای دل
اگرچه شد به آقامون جسارت
شکستن حرمتش رو با اهانت
درسته خیلی سخته اما دیگه
نرفت اهل و عیالش به اسارت
امون از مصیبت شام
امون از سنگ روی بام
امون از طعنه و دشنام
حرومی ها به زینب خیلی خندیدن
جلو چشماش به زیر نیزه رقصیدن
حسین جانم حسین جانم حسین جانم
#شهادت_امام_صادق
ابوذر رئیس میرزایی ✍
.👇
216.5K
.
#رباعی
#شهادت_امام_صادق (ع)
درپشت فرس نفس زنان بین راه
با پای برهنه می کشید ازدل آه
با یاد غم اسیری زینب گفت
لا حول ولا قوه الا بالله
ابوذر رییس میرزایی (بهار)✍
.
#زمزمه ( #شور )
شهادت #امام_صادق علیه السلام
وقتی تو رو با طعنه آزردن
پایِ برهنه کشیدن بردن
حتماً بودی به یادِ اون روزی ....
که بچّهها تازیانه خوردن
وقتی نمازتو شکستن آه
دستاتو که تو کوچه بستن آه
حتماً به یادت افتاد این روضه
که نیزهدارا مستِ مَستن آه
وقتی که زهر جیگرتو سوزوند
آتیش دلِ حرمتو لرزوند
حتماً به یادت افتاد این روضه
شمر با لگد بدنو برگردوند
کشیدنت پشتِ سرِ مَرکب
یه عدّه گرگصفتِ لامذهب
حتماً به یادت افتاده وقتی ....
مضطر شد عمّه جانتون زینب
روزی که روضهها نفسگیر بود
وقتی بالا سرِ تو شمشیر بود
حتماً به یادت افتاد این روضه
سرنیزه با تَرقُوه درگیر بود
دشمنتون زخمِ زبون میزد
حرفاش آتیش به دلتون میزد
حتماً به یادت افتاد این روضه
به لب کسی با خیزرون میزد
وقتی که افتادی رویِ خاکا
صدا زدی واویلتا زهرا
حتماً به یادت افتاد این روضه
که با صورت خورده زمین سقّا
شکرِ خدا که روزیمه روضهت
گریون میشم تا میگم از غربت
الهی پایِ رکابِ مهدی
بیایم بقیع با بیرقِ هیأت
آقام آقام آقام آقام آقام /۴/
#زمزمه #سبک_خوشا_بحال_زائرات_ارباب
#امام_صادق_علیه_السلام
#حسین_ایمانی✍
.👇
-720494845_-140451015.mp3
2.13M
وقتی تو رو با طعنه آزردن
.
#زبانحال_امام_صادق
#امام_صادق علیه السلام
#شهادت_امام_صادق علیهالسلام
#مرثیه_امام_صادق علیه السلام
آتش کشد زبانه ز دور و برم خدا
خاکسترش نشسته به روی سرم خدا
پور خلیلم و وسط شعله ها اسیر
بنما اجابتی به دل مضطرم خدا
ای وای از تغافل اصحاب سینه چاک
این درد غربت است به جان میخرم خدا
دشمن غرور موی سپید مرا شکست
اما کسی نبود شود یاورم خدا
بی دردسر به شخصیتم لطمه زد عدو
مستانه خنده کرد به چشم ترم خدا
بیرون مرا چگونه ز خانه کشید و برد
پیداست از کبودی بال و پرم خدا
صد شکر نیمه شب سر من بی عمامه شد
یاد غرور آن سر بی معجرم خدا
وقتی که سوی چشم مرا ضرب او گرفت
دیدم چگونه خورد زمین مادرم خدا
با دست بسته در نظر اهل خانه ام
یاد آور شکستگی حیدرم خدا
گرچه کسی نبود تماشا کند مرا
در فکر کوچه گردی آن خواهرم خدا
غم های عمه عاقبت انداختم ز پا
دیدی که داغ غربتش آمد سرم خدا
#قاسم_نعمتی ✍
.
🌹 @rozeh_daftari 🌹 - کانال روضه دفتری ..mp3
657K
.
❣﷽❣
🥀 #سینه_زنی_امام_صادق_ع
🥀 #سنتی
🥀 #سبک حاج اکبر ناظم
دوباره در شهر مدینه شیون و غوغاست
ششم امام ما غریب و بی کس و تنهاست
ازاین مصیبت خون به قلب حیدر و زهراست
🥀صدآه و واویلا زین ماتم عظما
شد بسته دستم مثل جّ اطهرم ای وای
امّا کسی سیلی نزد بر همسرم ای وای
گریم به روی نیلگون مادرم ای وای
🥀صدآه و واویلا زین ماتم عظما
شکر خدا جسم امام ما کفن گشته
جسم حسین امّا بدون پیرهن گشته
در زیر مرکبها چها با پیرهن گشته
🥀صدآه و واویلا زین ماتم عظما
(#محمود_اسدی_شائق)
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🌹 @rozeh_daftari 🌹 - کانال روضه دفتری ..mp3
1.12M
❣﷽❣
⚫️ #سینه_زنی_امام_صادق_ع
⚫️ #سبک تلفیقی نگار من بفدای رخ نورانیت
مادربيا، آتش اُفتاده به كاشانه ام
به آسمان، مى رود آهِ غريبانه ام
مادرجان، خون شد از غم جگرم
مادرجان، پيشِ چشمِ همسرم
مادرجان، بسته شُد بال وپرم
⚫️واويلا ، يا اباعبدالله ع
به كوچه با ، بازوىِ بسته مرا مى كشيد
دُخترِ من ، ديده گريان پِىِ من مى دويد
مادرجان، سوخت كاشانه ى من
مادرجان، باغ و گُلخانه ى من
مادرجان، نيمه شب خانه ى من
⚫️واويلا ، يا اباعبدالله ع
(#سعید_خرازی)
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈