✨﷽✨
📜 #حڪایتآمـــــوزنده
گویند: دهقانی مقداری گندم در دامن
لباس پیرمـرد فقـــیری ریخت پیرمرد
خوشــحال شد و گوشه های دامن را
#گــــره زد و رفــت!
در راه با پــرودرگار سـخن می گفت:
«ای گـــشاینده گــره های ناگـــشوده
عنایتی فـرما و گـــره ای از گـره های
زندگـــی ما بگـــشای»
در همین حال ناگهان #گـرهای از گره
هایــش باز شد و گـــندمها به زمــین
ریخت! او با ناراحتی گـــفت:
من تو را ڪی گفتم ای یار عـزیز
کاین گـره بگشای و گندم را بریز!
آن گــره را چون نیارستی گـشود
این گره بگشودنت دیگر چه بود؟
نشـــــست تا #گـــندمها را از زمــین
جمـــــع ڪند در ڪمال ناباوری دید
دانـــــه ها روی ظــرفی از #طـــــلا
ریخــته اند! نــدا آمد ڪه:
تو مبــین اندر درخـتی یا به چاه
تو #مرا بـین ڪه منم مفتاح راه
#حکایت #مادَرِ_شیطان_را_دیدم
در سـال قحطی ، در مسجدی واعظی روی منبـر بــود و میگفت کسی که بخـواهــد صدقــه بدهد هفتاد شیطان به دستش میچسبند و نمیگذارنـد، #صدقه بدهد
مؤمنی پای منبر این سخنان راشنید با تعجّب به رفقا گفت صدقه دادن که ایــن چیــزها را ندارد، اینک من مقداری گندم در خانه دارم، می روم و برای فقــرا به #مسجد خواهـم آورد و از جایش حرکت کرد.
وقتی که به خانه رسیــد و زنش از قصدش آگاه شد . شــروع به سرزنش او کـرد که در این سالِ #قحطی ، رعایتِ زن و فرزنــد و خودت را نمی کنی؟ شایـد قحطی طولانی شد ، آن وقت ما از گرسنگی بمیریم و…
به قــدری او را وسوســه کــرد که آن مــرد دست خالی به مسجد نزد رفقا برگشت . از او پرسیدند چه شد؟ هفتاد شیطانی که به دستت چسبیدند ، را دیدی؟ پاسخ داد: من شیطان ها را ندیدم لکن مادر شیطان را دیدم که نگذاشت
در روایتـی از #امیرالمومنین_علی_علیه_السلام آمده است زمان انفاق هفتاد هزار شیطان انسان را وسوسـه و التماس می کنند که چیزی نبخشد. انسان میخواهد در برابر شیاطین مقاومـت کند، امــا شیطان به زبـان زن یا رفیــق و… مصلحـت بینی میکند و نمیگـذارد
#وایمادرافتاد
#سبک_تک
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
نمیدونم این دود خاکستره
یا اینکه تو کوچه پر از مه شده
جلو چشمای باغبون این روزا
گُلای توی باغچهمون له شده
هوای دلم سرد و بارونیه
با این غصهها و غم سینه سوز
میفهمم من از صورت مادرم
جوون گاهی پیر میشه توی دو روز
وای مادرم ، پریشون حاله
پروانهی ، شکسته باله
درد میکشه ، بدون ناله خدا
وای مادرم ، چه حالی داره
زخمی شده ، شبا بیداره
تقصیر این ، درو دیواره خدا
ای وای در افتاد
مادر افتاد ، با سر افتاد
عرش آخر افتاد
حیدر افتاد ، با سر افتاد
«وای 'مادر افتاد۳'»
بیا فضه با من بابامو ببین
با مادر دوتایی قدم میزنن
دلش خونه از دست اونایی که
دارن زندگیشو بهم میزنن
چی اومد سر سورهی کوثرش
میریزن به روی زمین آیهها
گمونم در گوشِ مادر میگه
دیگه خستهم از دست همسایهها
وای مادرم ، همش گریونه
کمکم میخواد ، بره از خونه
این دردیه ، که بیدرمونه خدا
وای مادرم ، سرش گیج میره
جون میده و ، نفس میگیره
همسایهها ، میگن میمیره خدا
ای وای مدینه
بغض و کینه ، غصه اینه
هیزم بیارن
میخ بشینه ، توی سینه
ای وای در افتاد
مادر افتاد ، با سر افتاد
عرش آخر افتاد
حیدر افتاد ، با سر افتاد
«وای 'مادر افتاد۳'»
میدونم هنوز ناخوشی مهربون
که سر بر میگردونی لب میگزی
ولی باز با اینحال نشستی داری
برا دلخوشی ما نون میپزی
با دستای لرزون چیکار میکنی
آخه کار خونهت قشنگه هنوز
چی داشتی میدوختی برا محسنت
همونو برای حسینت بدوز
وای مادرم ، دلم آتیشه
پیراهنه ، حسین چی میشه
میدزدنش ، تو مقتل پیش چشام
وای مادرم ، جلو چشمامه
غارت حرم ، سر و عمامه
دیگه نخون ، وصیت نامه برام
ای وای برادر
عشق خواهر ، شاه بی سر
باید ببوسم
جای مادر ، زیر حنجر
«ای 'وای حسینم۳'»🕍کانال محبان اهلبیت(ع)🎤🎤
🔊روضه و نوحه های ناب از مداحان ترکی و فارسی✔
لطفاکانال روبه دوستان خودمعرفی کنید☝
لینک کانال:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
کانال محبان اهلبیت(ع)
مادر مادر افتادی میون بستر
مادر مادر پاشو که غریب حیدر
داغ دلبر ای دل ای دل
خزون باغ و ای وای ای وای
شعله در ای دل ای دل
میخ داغ و ای وای ای وای
ای همای اسمونی تو هنوز خیلی جوونی
با همین قد کمونی تو چراغ خونمونی
مرو مادر مرو مادر
مادر مادر رخستارت چرا نیلی ِ
مادر مادر انگاری جای سیلی ِ
اشک نم نم ای دل ای دل
قلب غمگین ای وای ای وای
کوچه غم ای دل ای دل
دست سنگین ای وای ای وای
پر زدن برا تو زودِ سیلی حق ِ تو نبوده
زینبت برات بمیره زیر چشم تو کبوده
مرو مادر مرو مادر
مادر مادر از بعد تو غم میبینم
مادر مادر گودال و دارم میبینم
اه و شیون ای دل ای دل
تیغ و خنجر ای وای ای وای
بوسه من ای دل ای دل
زیر حنجر ای وای ای وای
دوختی کهنه پیروهن رو غم گرفته قلب من رو
میری و میگیره آخر بوریا جای کفن رو
مرو مادر مرو مادر🕊🕍کانال محبان اهلبیت(ع)🎤🎤
🔊روضه و نوحه های ناب از مداحان ترکی و فارسی✔
لطفاکانال روبه دوستان خودمعرفی کنید☝
لینک کانال:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
#زمینه_جانسوز_فاطمیه
#یار_جانانه_ی_من
کانال محبان اهلبیت(ع)
✅بند اول
یار جانانه ی من
یاس گلخانه ی
من
آتش نزن و نرو از
کاشانه ی من
حرف از سفر نزن
ز میخ و در نزن
بیا و بیش از این دگر زهرا جان به دل شرر نزن
پرستوی مهاجرم از این خانه ام تو پر نزن
آتش نزن و نرو از
کاشانه ی من
یار جانانه
✅بنددوم
بنگر برچشم ترم
آه ای شمع سحرم
می میرم اگر که روی زهرا ز برم
ببین تو اهه من غمه نگاهه من
تویی تمام هستی ام ای زهرا تویی پناه من
رسدپس از تو برهمه دنیاها صدای آه من
آتش نزن و نرو از
کاشانه ی من
یار جانانه ی من......
✅بندسوم
ماه شبهای علی
دین و دنیای علی
زود پیر شدی فاطمه جان
در پای علی
......
نزن نفس نفس
نرن پر از قفس
بمان کنار حیدرت بی تو من ندارم هیچُ کس
نرو بدون حیدرت زهرا جان به فریادم برس
آتش نزن و نرو از
کاشانه ی من
یار جانانه ی من......
✅بند چهارم گودال
وای از اعضای تَنَت
پاره پاره بدنت
خار و خاشاک زمین ها شد کفنت
بمیرد خواهرت
بریده حنجرت
به پیش چشم مضطرم رفت ای وای روی نیزه سرت
رسیده ساروان پست در گودال پی انگشترت
خار و خاشاک زمین ها شد کفنت
#شعرای_آیینی
#کربلایی_رضانصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده🕊🕍کانال محبان اهلبیت(ع)🎤🎤
🔊روضه و نوحه های ناب از مداحان ترکی و فارسی✔
لطفاکانال روبه دوستان خودمعرفی کنید☝
لینک کانال:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
4_5940742650079479274.mp3
4.1M
🕍کانال محبان اهلبیت(ع)🎤🎤
🔊روضه و نوحه های ناب از مداحان ترکی و فارسی✔
لطفاکانال روبه دوستان خودمعرفی کنید☝
لینک کانال:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
تو مثل درد میمانـی...
سبڪ : #واحد
( تو مثل درد میمانـی
منـم بی دردو درمانـم
چگونه جان سپردی فاطمـه
در پیش چشمانـم ) ۲
( تو مثل یڪ شقایـق
آرزوی مرگ خود ڪردی
منـم در پیش چشمـانت
گلـی خشڪیده بی جانـم ) ۲
( تو مثل شمع میمانـی
ولی خاموشِ خاموشـی
و من در حسرت دیـدار
چشمت رو به پایانـم ) ۲
تو مثل آسمان سرخـی
ولـی یڪ روز باریـدی
و من در آرزوی
قطره های پاڪ بارانـم
تو دریایـی ترینـی
صاف و بی آلایش و آرام
و من موج گرفتـاری
اسیـر دست طوفانـم
( نمیدانـم چه باید ڪرد
در این وادی غـم ها ) ۲
( به فریـادم برس ای فاطمـه
امشب پریشانـم ) ۲
( آنگونه میڪشند ڪه از یڪ زن
حتی نشان قبـر نمی ماند ) ۲
وقتـی ڪه شوهـرم را
در ڪوچه ها ڪشاندند
اطفال بی پناهـم
از دیده خون فشاندند
غمگیـن و پا برهنـه
مولا زِ خانـه می رفت
آری جنـازه ی عشـق
بر روی شـانه میرفت
در ڪوچه های غربت
پهلـو شڪستـه رفتنـد
گاهـی به روی پایـم
گاهـی نشسته رفتـم
با اشڪ چشـم حیدر
آنجا وضو گرفتـم
با دست خستـه ی خود
دامان او گرفتـم
از سینه ی شڪستـه
یڪ یـا علـی ڪشیـدم
درد غریبـی اش را
بر جان و دل خریـدم
ثانـی به یڪ تبسـم
زخم مرا نمڪ زد
او یڪ اشـاره ڪردو
قنفـذ مرا ڪتک زد🕊لطفا کانال رو به دوستان خودتون معرفی کنید👇👇
🕌کانال محبان اهلبیت 🎤🎤
https://t.me/joinchat/AAAAAFAXED9XpwRT0pI86w
یه روزی هست ڪه تقویمـای تاریخ...
کانال محبان اهلبیت
سبڪ : #زمینه
( یه روزی هست ڪه تقویمـای تاریخ
نوشتن بین ڪوچه محشری شـد
دوشنبه راهشـو بستن ڪه افتـاد
نوشتن از همون روز بستری شـد ) ۲
پاهـاش از ضعف میلرزیـد
نفسـاش بـوی خون میـداد
پسرش گریـه میڪردو
بهش راهو نشون میـداد
( دنیـا تاریڪ بـود
ڪوچه باریڪ بـود
زهرا بـی حالـو
مرگش نزدیڪ بـود ) ۲
( رو خاڪ افتـاد ، دنیا زیرو رو شـد
نوشتن چادرش خاڪستـری شـد
شڪستن شیشرو با باره شیشـه
نوشتن از همون روز بستـری شـد ) ۲
میخواستـن با یه مشت هیـزم
دل مـارو بسوزونن
آتیـش آمـاده میڪردن
ڪه دریـارو بسوزونن
فصل پاییز بود ، از آه لبریـز بـود
از پا افتادو ، عمرش ناچیـز بـود
دنیـا تاریڪ بـود
ڪوچه باریڪ بـود
زهرا بـی حالـو
مرگش نزدیڪ بـود....🕊
4_5920136071303136505.mp3
6.36M
🕍کانال محبان اهلبیت(ع)🎤🎤
🔊روضه و نوحه های ناب از مداحان ترکی و فارسی✔
لطفاکانال روبه دوستان خودمعرفی کنید☝
لینک کانال:👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122