eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
26.9هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
975 ویدیو
638 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. اصحاب با وفای سیدالشهدا از آن زمان که شما راهی بلا شده اید سوار کشتی طوفان کربلا شده اید زفیض بال زدن درهوای عشق حسین کبوترانه دراین آسمان رها شده اید چه حاجت است شما رابه آب شط فرات که راهیان سرچشمه ی بقا شده اید فرشتگان خدا شاهدند درشب وصل به پاس عرض ارادت چه بی ریا شده اید بهشت کرب وبلا پُرشد از شمیم شما گل امید شدید و چه باصفا شده اید به وعده گاه شهادت به پاس امرامام ذبیح عشق حسینی دراین منا شده اید اگرچه پرپرتان کرده اند گلچینان گل همیشه بهارید و باز وا شده اید برای وصل شدن برخدا چه زیبا بود شهید عشق شدید وجداجدا شده اید چراغ راه هدایت شدیدو درره دوست مسافران سرنیزه تا خدا شده اید زبان وطبع «وفایی» است قاصرازاین وصف همین بس است که اصحاب با وفا شده اید ✍ .
. تارسیدم محضرت برمن نگاه انداختی در شب غم ها مرا تو یاد ماه انداختی آبرویم را خریدی،روسفیدم کرده ای لحظه ای بر روسیاهی تا نگاه انداختی ای کمان ابرو تو با تیرنگاهت ناگهان لرزه ای برجان سردار سپاه انداختی خانه ات آباد ،آباد وخرابم کرده ای با نگاهت در دل آشوبی به راه انداختی بامن نامهربان تا مهربانی کرده ای با رسول الله مرا در اشتباه انداختی درکنارت جای دادی بنده ی شرمنده را سایبانی برسراین بی پناه انداختی دستمال خویش را بستی به روی زخم من طوق گل برگردن این روسیاه انداختی از زبان حر «وفایی» می نویسد ای حسین آتشی برخرمن هستی ز آه انداختی ✍ .
. اَلسَّلَامُ عَلَیکَ یَا رَحْمَةِ اللهِ الْوَاسِعَة وَ يَا بَابَ نِجَاتِ الاُمَة *مگه میشه تو روضه های جدت حاضر نباشی .. مگه میشه عزای محرم بیاد، پرچم‌های محرم بیاد ولی شما نیای؟! تو صاحب عزایی .. تو حاضری اونی که غایبِ منم .. چشم بهم گذاشتیم شبِ چهارم رسید.. *آره دلم خوشه، اما دلم به اعمالم خوش نیست .. عملی ندارم .. من همونی ام که از عرفه جاموندم .‌. من همونی ام که از شبای احیا جا موندم .. اما دلم خوشه الان عزادارِ حسینم .. دلم خوشه فاطمه منو دعا کرده .. مگه تو اون حدیث تو کامل الزیارات نفرموده بی بی دو عالم ... آخه تا پیغمبر فرمود فاطمه جان یه زمانی میرسه مردم برا حسینت دورِ هم جمع میشن، یه جوری براش گریه میکنن برا عزیزان خودشون اینجوری گریه نمیکنن .. گریه برا حسینت دوا برا همه دردای منه .. اونجا بی بی یه جمله فرمود؛ فرمود بابا سلام منو به گریه کن های حسینم برسان.. بگو فردای محشر میام دستِ تک تکشونُ میگیرم ..* *اصلاً نمیتونم فکر کنم محرمُ از تو زندگیم حذف کنم.. از قبلِ محرم هی دلشوره داشتم .. هی میگفتیم امسال چی میشه میتونم برم برا حسین گریه کنم یا نه .. آخه من یه روز نمیتونم بدونِ حسین زندگی کنم ..* آقا جان ... امشب اومدم اعتراف کنم که رفیق خوبی نبودم .. امشب اومد اعتراف کنم دلتو شکستم .. *امشب اجازه دارم نام رو ببرم؟! این صحابی و این شهیدِ در رکابِ حسین که به من و تو راه رو یاد داده .. راه رو برا منه گنهکار باز کرده ‌..* مگه نمیگن حسین کشتی نجاتِ .. مگه نفرمود کُلُّنا سَفنُ النِّجاة وَ لکِن سَفینةُ جَدِیَّ الحُسَیْن أَوسَع وَ فی لُجَجِ البِحار أَسْرَع ‌.. کشتی حسین زودتر به مقصد میرسه و وسیع تره ‌.. مگه نفرمود اِنَّ الْحُسین مِصباحُ الْهُدی وَ سَفینَهُ الْنِّجاة .. مگه نفرمود هرکی گم شده ، راه رو با حسین پیدا کنه .. خوش بحال اونی که گم میشه و تو راه حسین خودشو پیدا میکنه آی دلای کربلایی .. امشب اومدیم چی بگیم؟ آقا جان قول میدم شبِ حر آدم بشم .. قول میدم همون نوکری بشم که تو میخوای .. هرچی میخوای ازم بگیر، کربلاتُ نگیر این نوکری رو نگیر.. میگفت تو حرم ابی عبدالله نشسته بودیم یه موقع یه کاروانِ آذری زبان وارد حرم شدن .. سر وضعشون همۀ حرم رو بهم ریخت .. لباسا همه پاره سر و صورت سوخته، چهره ها همه آفتاب دیده .. وارد حرم شدن یه عده سینه زنان به عده لطمه زنان رسیدن کنارِ ضریح .‌ همه به حال و روزِ اینا گریه میکرد یه موقع روضه خوانِ کاروان شروع کرد آذری حرف زدن رو به ضریح دیدم این جمعیت مثه اسپندِ رو تو آتیش دارن میسوزن سوال کردم ببینم چی مگن به آذری! گفتن داره میگه یااباعبدالله ما دوازده روزِ تو راهیم .. پیاده اومدیم گم شدیم چندتا شهر رو اشتباهی رفتیم اما بالاخره تو رو پیدا کردیم بعدِ دوازده روز تشنه و گرسنه .. حسین جان ما تو دنیا خیلی گشتیم بالاخره تو رو پیدا کردیم .. قیامت تو بگرد ما رو پیدا کن .. ما توو گناه گم شدیم .. همون کاری که با حر کردی با ما بکن .. اومد محضرِ ابی عبدالله یه سوال کرد، یه جواب شنید .. اومد محضر ابی عبدالله: هل لی من توبه؟! آیا من میتونم توبه کنم .. ابی عبدالله بغلش رو باز کرد .. به گذشتۀ حر نگاه نکرد .. خطاشُ به روش نیاورد .. تا گفت اجازه دارم توبه کنم امام ازش استقبال کرد .. حالا چی شد حر برگشت بسمت امام؟ وقتی آقای ما اومد مقابل لشگر ایستاد،صدا رو به غریبی بلند کرد...راوی میگه: "وَاضطَرَبَ قُلبُه،وَ دَمَعَت عَیناه فَخَرَجَ باکیاََ مُتَضَرِّعاََ... " یه مرتبه دلش آشوب شد...شروع کرد گریه کردن... یه گوشه ای ایستاد...تصمیم خودش رو گرفت..." فَضَرَبَ فَرَسَه قاصداََ نَحوَالحُسَین.. " چندتا کارم انجام داد...اول سپر رو واژگون کرد...یعنی من برای جنگ نیامدم ..."وَ یَدُهُ عَلی رأسِه" دست ها رو روی سر گذاشت... یه وقت رو به آسمان صدا زد:" اللّهُمَّ الیک اَنَبتُ و تُب عَلَیَّ.."من توبه کردم...توبه من رو قبول کن... مگه چه کار کردی؟!" فَقَد هَرَبتُ قُلوبَ اَولیائک و اولاد بنتِ نبیّک صلی الله علیه و آله ...."من دل دخترای حسین رو لرزوندم... اومد مقابل آقا ایستاد ... سربه زیر و شرمنده امام فرمود:"اِرفَع رأسَکَ یا شَیخ! "سرت رو بلند کن... رفت سمت لشکر دشمن و یه حرفی به مردم زد...مقابل لشگر ایستاد... گفت:آی مردم! آبی که ماهیان دریا ازش متنعمند؛ وحشِ بیابون ازش می خوره؛ شما به پسر پیغمبرتون نمی دهید؟! اذن میدان گرفت و جنگ نمایانی کرد حر وقتی رو زمین افتاد؛ آقا رو صدا نزد... چون خجل بود اما یکدفعه دید یه دست مهربونی سرش رو بلند کرد،رویِ دامن گذاشت "فَجَعَلَ الحُسین یَمسَحُ التُّرابَ عَن وَجهِه شروع کرد خاک ها رو پاک کردن ــــــــــــــــــ علیه_السلام .
. بعضی نقل ها نوشتن وقتی حر با سپر وازگون و دستهای برسر گذاشته و سربزیر خدمت امام اومد، خودِ ابی عبدالله دست برد زیرِ محاسنِ حر سرشُ آورد بالا .. تو از اولشم برا ما بودی .. حر دو تا ادب کرد، این دو تا ادب نجاتش داد .. ادبِ اول رو زمانی مرتکب شده که نشان داد اهلِ نجاتِ .. گفتگوی میانِ ابی عبدالله و حر به اذان ظهر ختم شد .. موقع اذان ابی عبدالله به حر گفت متوقف کن حرف زدن رو الان وقتِ نمازِ .. حر، من با لشکرم به نماز می ایستم تو هم برو با لشکرت نماز بخوان.. بعد نماز دوباره با هم حرف میزنیم.. یه نگاه به ابی عبدالله کرد گفت آقاجان شما باشید من خودم نماز بخوانم؟!! دستور داد همه به ابی عبدالله اقتدا کردن ایستاد پشتِ سر امام .. دشمنِ امامِ به ظاهر اما گفت تو فرزندِ رسول خدایی .. ادب دومم وقتی ابی عبدالله اون جملۀ معروف رو فرمود که مادرت به عزات بشینه .. این جمله احساساتِ حر رو تحریک کرد ، تا حضرت فرمود «ثکَلتک اُمک» .. این نفرین نیست ، این ناسزا نیست .. عرب یه زمانی که میخواست اوجِ ناراحتیش رو نشون بده این جمله رو بکار میبرد .. حضرتم میدونست نقطه ای که حر رو بر میگردنه اینجاست اصلاً این حرفُ زد که حر این جواب رو بده .. تا گفت مادرت به عزات بشینه سرشُ انداخت پایین .. گفت آقاجان هر کسی غیر شما اسم مادرم رو میاورد خونش رو میریختم .. اما چه کار کنم مادرِ شما فاطمه ست .. شما فرزندِ دخترِ رسول خدایید ..* روضه بخوانم .. همچین که حر افتاد رو زمین لحظه های آخر .. یه لحظه به خودش اومد دید رو خاک داره میغلته .. فرقِ سرش شکافته نفس های آخرِ .. به خودش نهیب زد نکنه توقع داری حسین بیاد بالاسرت .. آخه شنیده بود بعضیا رو ابی عبدالله خودش میره بالاسرشون .. بعضی از شهدا رو ابی عبدالله رفت بالاسرشون نزدیک به نه شهید خودِ ابی عبدالله اومد بالاسرشون، یکی از اون شهدایی که خودِ الی عبدالله اومد؛ حر ابن یزید ریاحیِ .. یه لحظه چشمشُ باز کرد دید به دستِ مهربان سرش رو برداشت .. یه لحظه نگاه کرد دید سر تو بغلِ حسینِ .. مقتل میگه خاک رو صورتش نشسته بود .. دید صورت حر خاکیه با گوشۀ آستین خاک ها رو پاک کرد .. ابی عبدالله یه بار اسم مادرِ حر رو برد فرمود مادرت به عزات بشینه میدونست این تو دلِ حر مونده میخواست از دلش در بیاره اینجا تلافی کرد سر رو که بغل کرد گفت تو حُری .. چقدر اسم قشنگی مادرت روت گذاشته .. تو آزاده ای .. ابی عبدالله نگاه کرد دید فرق حر بد شکافت خورده خون داره فواره میزنه هر کاری کرد با دست فرقُ ببنده نشد ، دستمالی درآورد سر و پیشانی حر رو بست تا خون بند بیاد .. یه جمله ای بگم اهل روضه صدا ناله شون بلند شه .. سادات ببخشن، بزرگترا، علما ببخشن .. آدم وقتی سرش زخم میشه با دستمال زخمشُ میبنده با دستمال خون رو پاک میکنه .. بمیرم خودش وقتی روزِ عاشورا سنگ به پیشانیش خورد دیگه دستمالی نداشت خونش رو پاک کنه .. بگم ناله ت بلند بشه؟!!.. چه کرد!! پیراهنِ عربیش رو بالا زد .. همچین که پیراهنُ بالا زد سفیدی سینۀ حسین پیدا شد .. یا اباعبدالله کاش دستمال داشتی خونِ سرتُ با دستمال پاک میکردی .. وقتی حرمله دید صدرالحسین نمایان شد سه شعبه رو گذاشت تو کمان .. یه جوری قلبِ حسینُ زد .. حسین .. ــــــــــــــــــ علیه_السلام .
. دست من و می گیری با اشکام آبروم و می خری با توبه منم شبیه حر پشيمونم امشب و اومدم برا توبه ارادت به تو دارم پسر فاطمه                       اگرچه گنهکارم ولی با این همه:     باب احسانی و در رو،به روی من نمی بندی     عظم العفو من عندک،عظم الذنب من عندی                 بالحسین الهی العفو نامه ی اعمالمو می بینی باز من و پرونده ی آلودم خیلی شکستم دلت و آقا معترفم بنده ی آلودم توو روضت دادی راهم پسر فاطمه              اگرچه روسیاهم ولی با این همه: اسمم و بین این مردم،تو به نیکی پراکندی عظم العفو من عندک،عظم الذنب من عندی         بالحسین الهی العفو زهیر و با کدوم نگاه آقا توو خیمه ی خودت عوض کردی همون نگاه و روزی من کن تا نه غمی بمونه نه دردی غرق در التماسم پسر فاطمه             اگرچه ناسپاسم ولی با این همه: میدونی کربلا می خوام،با دل آرزومندی عظم العفو من عندک،عظم الذنب من عندی           بالحسین الهی العفو .👇
. سلام انصار الحسین سلام عابس و زهیر سلام بر حر و حبیب سلام بر جون و بریر مرحبا به این ادب به این وفاداری مرحبا به این شجاعت و فداکاری هیشکی تو دنیا نداره این چنین یاری دل بیقرار حسینید انصار و یار حسینید زینب دیگه غم نداره وقتی کنار حسینید مولای عالم حسینه آقای عالم حسینه سلام بر بنت علی به اولاد سرمدش سلام بر عقیله و به عون و محمدش بچه شیر زینبند و مرد پیکارند دو نواده ی علی حیدر کرارند هر دو شاگرد ابالفضل علمدارند محو نگاه حسینند جزو سپاه حسینند این قربانیان زینب کشته به راه حسینند مولای عالم حسینه آقای عالم حسینه .👇
زمینه - مثل وهب شبیه جون.mp3
12.78M
◾️ • سه‌شنبـه ۱۹ تـیـــرمــاه ۱۴۰۳ • ۳ محرم الحرام ۱۴۴۶ ه.ق • | مثل وهب شبیه جون • بانـوای | کربلایی ✍🏻 نوحه‌سرا | کربلایی
shab.chaharom.moharram-1403-44.mp3
14.7M
🎧 🔊 | ۱۴۴۶ 🎤 ●━━━━━━─────── 📋مث وهب شبیه جون 🏴مراسم عزاداری دهه اول محرم الحرام 1446 ............................................ .(بند اول). مث وهب شبیه جون مث حبیب مث زهیر الهی که ، به راه تو همه شویم ، عاقبت بخیر باید رها شد از قفس تا عاشقی شود ، آغاز باید گذر کنیم از خود به کربلا کنیم پرواز ای امامم مخاطب همیشه‌ی سلامم به شوق وصل تو کَندم از جان فقط به عشق تو در قیامم .(بند دوم). مث سعید ، شبیه حر مث انس ، مث بریر الهی که ، به راه تو همه شویم ، عاقبت بخیر باید رها شد از این نفس رها شد از دل زندان نمیفروشم آن دل که فقط تو باشی در آن آخر راه باید رسید به خیمه شهنشاه فداییَش کنیم جان خود را باید گذشت از این عمر کوتاه امیری حسین و نعم الامیر .(بند سوم). مث نعیم ، شبیه زید طریق دوست ،رویم نه غیر الهی که ، به راه تو همه شویم ،عاقبت بخیر صدای اَین الهانی صدای این مسلم به گوش می رسد، باید به قتلگاه شویم مُحْرِم ادخلوها باید گذر کنیم از آبروها و ما رایت الا جمیلا چه باکی از بریدن گلوها ................................................
Akbari_Shab4Moharram1403[01].mp3
7.22M
🔖 | مثل وهب شبیه جون 🎤 با‌نوای | حاج سیدالشهدا علیهم‌السلام مث وهب شبیه جون مث حبیب مث زهیر الهی که ، به راه تو همه شویم ، عاقبت بخیر باید رها شد از قفس تا عاشقی شود ، آغاز باید گذر کنیم از خود به کربلا کنیم پرواز ای امامم مخاطب همیشه‌ی سلامم به شوق وصل تو کَندم از جان فقط به عشق تو در قیامم ............................... مث سعید ، شبیه حر مث انس ، مث بریر الهی که ، به راه تو همه شویم ، عاقبت بخیر باید رها شد از این نفس رها شد از دل زندان نمیفروشم آن دل که فقط تو باشی در آن آخر راه باید رسید به خیمه شهنشاه فداییش کنیم جان خود را باید گذشت از این عمر کوتاه ......................... مث نعیم ، شبیه زید طریق دوست ،رویم نه غیر الهی که ، به راه تو همه شویم ،عاقبت بخیر صدای اَین الهانی صدای این مسلم به گوش می رسد، باید به قتلگاه شویم مُحْرِم ادخلوها باید گذر کنیم از آبروها و ما رایت الا جمیلا چه باکی از بریدن گلوها
. یزید ریاحی علیه السلام حر پشیمان توام یا حسین دست به دامان توام یا حسین به سوی تو دستم خجل از تو هستم آمده با بار گناهم بگو که میدهی پناهم سیدنا حسین مظلوم شوم حسین فدای اکبر تو منم دخیل بند اصغر تو تو را جان زهرا قبولم بفرما مدال نوکری عطا کن یا که سر از تنم جدا کن سیدنا حسین مظلوم هرکه ادب کند به مادر من ورا دعا کند چو خواهر من شفیعش به محشر علی و پیمبر سعادت دنیا ندارد هر آنکه کربلا ندارند 👇
Moharram 1403 Kermanshahi [Mohjat_Net] (2).mp3
1.49M
السابقون السابقون جُوِین بُرِیر اولئک المقربون جُرِیر زُهِیر نمیرسه کسی به گرد پای اصحابتون و اصحاب الیمین ما اصحاب الیمین کی ان بغیر بچه های ام البنین دلاورایی که بدون اذن امام نفس نمیکشن یه لحظه هم رو زمین عباد الرحمن همین اصحابن سِیف و بِشر و حَنظَله اولو الالبابن همه اصحابت شبیه دُرَن هُم رجالٌ صدقوا سعید و حُرَن اَنَ اَصحابَ الحسین کانوا مِن آیاتِه عَجَبا **** ان الذین آمنوا اَنَس حَبیب و هاجروا و جاهدوا عُمِیر شَبیب مثه وَهَب با هر نفس یه یاحسین بگو اگه خدا میگه ذلک الفوز الکبیر مقامیه برای اَسلَمِ ابن کَثیر مقامیه برای نافِعِ ابن هِلال برای جُندَب و زیاد و قِیس و بَشیر توی اصحابت یه پیغمبر بود ذُریَةً بَعضُها علی اکبر بود توی این دُر ها یکی الماسه و لَو کانَ بِهِم خَصاصه هم عباسه اَنَ اَصحابَ الحسین کانوا مِن آیاتِه عَجَبا .
Moharram 1403 Kermanshahi [Mohjat_Net] (2).mp3
1.49M
السابقون السابقون جُوِین بُرِیر اولئک المقربون جُرِیر زُهِیر نمیرسه کسی به گرد پای اصحابتون و اصحاب الیمین ما اصحاب الیمین کی ان بغیر بچه های ام البنین دلاورایی که بدون اذن امام نفس نمیکشن یه لحظه هم رو زمین عباد الرحمن همین اصحابن سِیف و بِشر و حَنظَله اولو الالبابن همه اصحابت شبیه دُرَن هُم رجالٌ صدقوا سعید و حُرَن اَنَ اَصحابَ الحسین کانوا مِن آیاتِه عَجَبا **** ان الذین آمنوا اَنَس حَبیب و هاجروا و جاهدوا عُمِیر شَبیب مثه وَهَب با هر نفس یه یاحسین بگو اگه خدا میگه ذلک الفوز الکبیر مقامیه برای اَسلَمِ ابن کَثیر مقامیه برای نافِعِ ابن هِلال برای جُندَب و زیاد و قِیس و بَشیر توی اصحابت یه پیغمبر بود ذُریَةً بَعضُها علی اکبر بود توی این دُر ها یکی الماسه و لَو کانَ بِهِم خَصاصه هم عباسه اَنَ اَصحابَ الحسین کانوا مِن آیاتِه عَجَبا .