سرود زیبا
ویژۀ ولادت حضرت زینب سلام الله علیها
حاج مهدی میرداماد
یازینب یازینب .....
عشقِ حسین .....
آسمون امشب محیط نورِ
بساط عشق و عاشقی جورِ
مدینه بارونِ گل میباره
امشب حسین تا سحر بیداره
منتظرِ قدمایِ یارِ .......
رو پایِ خورشید خوابیده مهتاب
رویِ سرش گل می پاشه ارباب
چشماشُ وا میکنه می بنده
به گلِ رویِ حسین میخنده
شد حسین با نگاهش سر زنده
آسمون امشب محیط نورِ
بساط عشق و عاشقی جورِ
مدینه بارونِ گل میباره
امشب حسین تا سحر بیداره
منتظرِ قدمایِ یارِ .......
زینب اومد لیلی بی مجال رفت
تمومِ عشقا زیرِ سوال رفت
عالمۀ بدونِ تعلیمِ
مقابلش خصم دین تسلیمِ
هر نفسِش باحسین تنظیمِ ....
مدینه بارونِ گل میباره
امشب حسین تا سحر بیداره
منتظرِ قدمایِ یارِ .......
مرد آفرینِ زنی دلیرِ
حیدری ذاتِ یه بچه شیرِ
فاطمی سیرتُ صورت حیدر
وقتی خطبه میخونه این دختر
نشسته انگار علی رو منبر ...
حیدر حیدر حیدر ......
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
#حاج_مهدی_میرداماد
#میلاد_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#سرود
@madahichannel
.
#روضه_حضرت_ام_البنین
#سیدمهدی_میرداماد 🎤
══════════════════
بانو سلام میکنم اینجا خوش آمدی
از خاک سمت عالم بالا خوش آمدی
ای تشنه ی بهشت به دریا خوش آمدی
من زینبم به خانه ی مولا خوش آمدی
پیداست در نگات که با نیت آمدی
اینجا به نیت کمک و خدمت آمدی
باغ بهشت باغچه ای در سرای ماست
جای گلیم عرش خدا زیر پای ماست
رزق تمام خلق فقط از دعای ماست
خلق تمام عالم و آدم برای ماست
این خانه ی بهشتی زهرا و حیدر است
اینجا محل وحی شدن بر پیمبر است
این خانه را به غیر صفا پر نمی کند
دل را به غیر عشق خدا پر نمی کند
سجاده را به غیر دعا پر نمی کند
هر کس که جای فاطمه را پر نمی کند
ام البنین از بعد مادرم پدر خاک بوتراب
کرده تو را به همسری خویش انتخاب
گفته پدر که روی به سوی خدا کنیم
ما مثل مادر، اهل زمین را دعا کنیم
با اسم فاطمه همه رفع بلا کنیم
زین پس تو را به واژه ی مادر صدا کنیم
تو آمدی که فاطمه را یاوری کنیم
در حق ما شکسته دلان مادری کنی
ام البنین قطعا شنیده ای که پر مادرم شکست
شاخه به شاخه برگ و بر مادرم شکست
ام البنین در کنده شد و پر مادرم شکست
از ظلم و کینه ها کمر مادرم شکست
از آن به بعد بود سرش درد می گرفت
می خواست پا شود کمرش درد می گرفت
اما نترس دیگر شعله به این در نمیزنند
دیگر به خانه سر زده ها سر نمیزنند
سیلی به روی فاطمه دیگر نمیزنند
هرگز تو را مقابل حیدر نمیزنند
اینجا که آمدی به همه نور عین باش
فکر مرا نکن تو به فکر حسین باش
حسین ای تشنه لب حسین حسین
حسین عشق زینب حسین حسین
حسین ای بی کفن حسین حسین
حسین عریان بدن حسین حسین
در آن شبی که بار سفر بست مادرم
من را صدا زد و نفسی گفت: دخترم
جان تو و حسین گل سرخ بی سرم
من مانده بودم و غم و درد برادرم
از آن به بعد مادر این سر جدا شدم
کم کم فراهم سفر کربلا شدم
کربلا کربلا کربلا
حرف کربلا شد، زینب دید همه چیز آماده است، الان وقتشه، حرف از کسی شد
آن که به ما یار میشود
در این مسیر مونس و غمخوار میشود
در کربلا هر آینه کررار میشود
می آید و به لشگر علمدار میشود
ام البنین تو آمدی که ماه شب تار ما شوی
مادر برای میر و علمدار ما شوی
حتما به او بگو غم این نور عین را
از داغ مادرم همه دم شور و شین را
غم های مانده بر جگر عالمین را
اسرار عشق و واژه ی ذخرالحسین* را
حتما به او بگو که امید برادر است
مشکی به او بده و بگو آب آور است
حتما بگو قضیه ی آن مشک پاره را
حتما بگو قضیه ی آن شیرخواره را
افتادن بدون پر آن سواره را
سیلی زدن به صورت ماه و ستاره را
ام البنین حق داری برا عباست گریه نکنی، آخه مادرم برا بچه ات مادری کرد، مادرم اومد سرش بغل کرد، نذاشت بچه ات تنها جون بده، اما مادرم وقتی رفت تو گودال دید دارن سر می برن، هی صدا زد بُنَیَ....
*امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: العباس ذخر الحسین؛ عباس ذخیره شده برای حسین است.
#حاج_مهدی_میرداماد
#روضه
#حضرت_ام_البنین
#وفات_حضرت_ام_البنین
.