ایزدی: #حضرت_زینب_سلام_الله_علیها #مسمط_مخمس بهترین خواهر دنیا زینب زهره حضرت زهرا زینب همه پست اند و معلا زینب همه خاکند و مطلا زینب قبله قبله نماها زینب! زده امشب به سرم شور نجف پای من واشده در طور نجف منم و مستی انگور نجف مات کرده همه را نور نجف نور بخشیده نجف را زینب شب یلدای علی گشت سحر کوثر آورده به دنیا کوثر حق مبارک بکند پیغمبر! رحمت خانه که باشد؟دختر! رحمت خانه مولا زینب.. عشق تا روز ابد حیرانش عقل آشفته و سرگردانش صبر زانو زده بر عنوانش کشتی کرببلا سکانش... نیست دست کسی الا زینب! مردتر از همه در وقت جدال کعبه حلم و حیا،نفس کمال پی توصیف مقامش همه لال زینبی کیست؟!خدای متعال! جبل الصبر خدا یا زینب! مانده در حسرت رویش خورشید سخنش آیه ی قرآن مجید پدری زینت اینگونه ندید آنکه زد بر دهن شوم یزید... مانده ام بود علی یا زینب! از حسین پر ز بقیه خالیست حکمت عالم زر دانی‌ چیست؟! غیر این قصه نبودست وَ نیست تا خدا گفت خدای همه کیست؟! همه گفتند خدایا! زینب... دامنی قرص قمر پرور داشت از رقیه چه کسی بهتر داشت؟! این سه ساله شرفی دیگر داشت! پرچم آل علی را برداشت! پس رقیه شده حالا زینب گرچه او صابره عالم بود... تکیه محکم آقا هم بود.. قدش از داغ برادر خم بود محرم شاه چه بی محرم بود بی برادر شد و تنها زینب.. روز و شب یاد بیابان میکرد گریه بر آن تن عریان میکرد گله از خار مغیلان میکرد یاد ویرانه فراوان میکرد ای فلک! قهر شدی با زینب... ای فلک داغ برادر دیدم شمر را دست به خنجر دیدم کوچه بازار مکرر دیدم من ازینها غم بدتر دیدم شد تماشا به گذرها زینب.. #سید_پوریا_هاشمی #حضرت_زینب_س_مدح هستیِ ما هست از عنایت زینب روزیِ ما هست از کرامت زینب ما اگر امروز رو به سوی حسینیم هست دلیلش فقط هدایت زینب زینب کبری نه در اسارت کوفه‌ست کوفه و شام است در اسارت زینب معجری از روی او به خاک نیفتاد دست حرامی کجا و شوکت زینب گرچه نمازش نشسته است و شکسته اصل قیام است در قیامت زینب تازه شده ذره‌ای شبیه به زهرا خم شده باشد اگر که قامت زینب * * کاش بتابی که آفتاب تو هستی حضرتِ خورشیدِ در حجاب تو هستی ✍ #مجتبی_حاذق

‍ ‍ #حضرت_زینب_س_مدح حمد مخصوص خداي داور است هر كه نشناسد خدارا كافر است ما خداي دادگر را شاكريم تابع امريّه پيغمبريم در رهش با جهد داريم اهتمام دم به دم بر ساحت قدسش سلام ما كه در دين رسول امجديم اهل تقوائيم اگر ،  سر آمديم دين احمد آخرين دين خداست مصطفي  بالله كه ختم الانبياست ما به ختم الانبياء پيوسته ايم بر علي وآل او دل بسته ايم با تمام جسم وجان ،  نه در خيال با علي هستيم وبا زهرا وآل پيرو راه اما مانيم ما تابع احكام قرآنيم ما با حسين بن علي هم ايده ايم روز عاشوراي اورا ديده ايم ليتنا كنّا معك گوئيم ما تا نفس داريم با اوئيم ما امرِ بر معروف دائم كار ماست نهي از منكر همي تذكار ماست رهرو راه حسين يعني همين پايداري داشتن در حفظ دين دينمداري هست در افعال ما دين بقا مي يابد از اعمال ما اشك اگر جاري كنيم از هر دو عين درعزاي خسرو خوبان حسين اشك ما اشك عزا وياري است اين نشان واضح از بيداري است اشك ما مارا هدايت ميكند پيرو راه ولايت ميكند اشك ما نبود مگر ُحبُّ الحسين هست مارا در دو عالم زيب وزين اشك يعني پيروي از فاطمه پيروي ّ مستمرّ ودائمه اشك يعني با علي هستيم ما با ولايش منجلي هستيم ما اشك يعني دينمدارانيم ما پيروان راه قرآنيم ما اشك يعني امّتي با غيرتيم تابع  قرآن ودين وعترتيم اشك يعني پاسدار مكتبيم اشك يعني در طريق زينبيم زينبي كه قهرمان كربلاست زينبي كه معني قالو بلاست زينبي كه صبر را معنا نمود مشت دشمن را زصبرش وانمود زينب وآن ظلمهاي بي حساب زينب وشام غم وبزم شراب زينبي كه داغدار داغهاست با غم خود ناطق ابلاغهاست هر كجائي رفت زينب خطبه خواند حرف حق را بر سر كرسي نشاند گر چه بد بوده است ظاهر حال او مفتضح شد دشمن از اقوال نطق هايش كار صد شمشير كرد مكر دشمن را چه بي تأثر كرد در اسارت با عفاف وبا حجاب كار زينب بود حفظ انقلاب زن اگر محجوبه شد با زينب است ورنه خارج از مقال مكتب است زن حجابش پيروي از دين اوست اين حجاب از شيوه  آئين اوست هست بي ترديد الگوي زنان دختر زهرا وحيدر هر زمان هر زني كه پيرو دين خداست كي زمشي دختر زهرا جداست روي زينب را كسي بي شك نديد چون حسين بود و حماسه آفريد زن اگر شد زينبي   تقوائي است پوشش او پوشش زهرائي است ظاهرش را حفظ با چادر كند باطنش را با ولايت ُپر كند اين چنين زن از هوس بي شك جداست از هوس ببريده تسليم خداست عـفـّت زن پر بهاتر از ُدر است پوشش برتر برايش چادراست چادر الحق بهر زن جوشن بود حافظش از تركش دشمن بود چادر زن مايه وارستگي است شأن او را موجب بر جستگي است چادر زن مايه ايمان اوست چون مسلمان است اين پيمان اوست اين چنين زن گريه اش سازنده است زآنكه زينب وار حق را بنده است نام زينب باز هم تكرار شد ديده ام از اشك غم سرشار شد جاري از چشمم شود بي اختيار روز گرددپيش چشمم شام تار آري آري اشك ما اشك عزاست خون اگر ريزد زچشم ما رواست دختر زهرا كجا بزم شراب دختر زهرا كجا  شام خراب دختر زهرا  كه بي كاشانه شد مسكنش در شام يك ويرانه شد محسني با ياد زينب گريه كن جاي اشك از ديده جاري ساز خون شاعر:حاج محمدمحسن زاده مداح: کربلایی علی اکبر اسفندیار 🦋🦋🔳🔳🔳🔳🦋🦋🦋