eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
791 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Noferesti1 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
سه شب زداغ علی روی لب پدر شده است دودیده ی حسنین غرق درگهر شده است سه شب شده که علی در میان مردم نیست نثار خرمن هرسینه ای شرر شده است سه شب شده که زداغ علی نوابرپاست به چشم های حسین وحسن نظر شده است شکست بال و پرکودکان کوفه زغم چنان چو مرغ، سر خود به زير پر شده است همان خرابه که شب ها گذر گه او بود بدون سفرۀ خرما و نان گذر شده است ببربه پير جذامي سلام بابا را بگوز مرگ من او را که بیخبر شده است 🌹🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم🌹🌹 ⚘🌷کانال مداحی🌷⚘ لینک کانال:👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
   «نگویی هر ستمگر یاعلی گفت!!» . چوشیرم داد مادر یا علی گفت زبان و دل مکرر ياعلي گفت . سفر با نام او پرواز عشق است به معراجش پیمبر یا علی گفت . به ایران انقلابی رخ نمی داد اگر رخ داد رهبر یا علی گفت . بسیجی دردفاع هشت ساله گذشت از جان به سنگر یا علی گفت . شب حمله به قلب جبهه دیدم برادر با برادر یا علی گفت . نوشتند ابن ملجم نیز چون زد علی را ضربه بر سر ياعلي گفت! . غلّو است این عبارت،  کی توان گفت علی را کشت وکافر یا علی گفت؟ . اگر او ياعلي گفت ای مسلمان برای نفیِ حیدر ياعلي گفت . شعار قهرمانان است این ذکر به میدان مالک اشتر ياعلي گفت . علم چون زد کنار نهر علقم ابوالفضل دلاور ياعلي گفت . ملاحت دارد اشعار (کلامی) چو در آغاز دفتر یا علی گفت 🔸شاعر:
می روی با فرق خونین پیش بازوی کبود شهر بی زهرا که مولا! قابل ماندن نبود با وضو آمد به قصد لیله الفرقت، علی! ابن ملجم در شب احیاء چه قرآنی گشود مسجد کوفه کجا، پشت در کوچه کجا ضربت کاری که خوردی، یا علی! آن ضربه بود دور محرابت نمی‌بیند ملائک را مگر؟ با چه رویی دارد این شمشیر می‌آید فرود ساقیا در سجده هم جام شهادت می‌زنی اولین مستی که می‌خوانی تشهد در سجود کینه‌ای از ذوالفقارت داشت گویی در دلش تا چنین فرق تو را وا کرد شمشیرِ حسود رسم شد شق القمر کردن میان کوفیان از همین شمشیر درس آموخت عاشورا، عمود در وداعت با حسین اشک تو جاری می‌شود دیده‌ای گویا از اینجا خیمه‌ها را بین دود بین فرزندانی اما این حسینت را غریب می‌کشندش با لبان تشنه در بین دو رود با یتیمان آمدم پشت سرای زینبت شیر آوردم پدر جان! دیر آوردم، چه سود؟