eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
26.9هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
975 ویدیو
638 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
1_1148601108.mp3
35.5M
▪️چیزی ندارد آنکه در رزقش سحر نیست ▪️اَلحَق ضرر کرده آنکه چشمش چشمِ تَر نیست ▪️با دست خالی آمده ام دستم بگیری ▪️هر چند سود این‌ گدا ، غیر از ضرر نیست ====================
اللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم و لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاّ بِالله العَلي العَظيمِ حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‏ وَنِعْمَ النَّصِیرُ کُنتُ بِئسَ العَبد وَ أَنتَ نِعمَ الرَّب بدترین بنده ات اومده در خونه ات ای بهترین خدا عَظُمَ الذَّنبُ مِنْ عَبدِک فَلْیَحسُنِ العَفوُ مِن عِندِک أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ به نیابت از همه ی اونایی که فراموش کردند باهاش حرف بزنند، استغفار کن به نیابت از اونایی که در ابتلائات این دوره ، دچار خدا فراموشی و خود فراموشی شدند ، تو اسغفار کن حالا که شب جمعه راهت دادند به خدا اگه ما هم استغفار نکنیم ، این فیض رو از ما می گیرند أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّوْمُ الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ ذُوالجَلالِ وَ الاِکرَام بَدِيعُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ مِنْ جَمِيعِ ظُلْمِي وَجُرْمِي وَ إِسْرافِي عَلَىٰ نَفْسِي وَأَتُوبُ إِلَيْهِ ببین سالی که با ابی عبدالله شروع بشه ، چقدر سال خوبیه با لباس احرام عزا ، سال قمری رو شروع کردی ان شاء الله « خِتامُه مِسک» بشه با ظهور فرزندش... يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ دو تا دستاش رو قطع کردند يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ صلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَيْرِ الْوَرَىٰ سَجِيَّةً وَ اغْفِرْ لَنَا يَا ذَا الْعُلَىٰ فِي هَذِهِ الْعَشِيَّة به لحظه حضور مادرش فاطمه کنار گودال ، به لحظه ساعت زینب در زندان کوفه ، به لحظه ساعت سر بریده توی تشت طلا الهی العفو.... ▪️چیزی ندارد آنکه در رزقش سحر نیست ▪️اَلحَق ضرر کرده آنکه چشمش چشمِ تَر نیست ▪️با دست خالی آمده ام دستم بگیری ▪️هر چند سود این‌ گدا ، غیر از ضرر نیست عبارات دعای عرفه إِلَهِي مَنْ كَانَتْ مَحَاسِنُهُ مَسَاوِيَ بنده ای که حتی خوبی هاش بدیه سودش هم ضرره حالا ببین بدی هاش چیه کت در خونه ات آوردم ▪️با یک ندامت .... نه توبه وا ▪️با یک ندامت بنده ات را میخری تو ▪️چون مثل تو بخشنده ای از هر نظر نیست ▪️این روز ها حال مرا ، خود زیر و رو کن... خیلیا باهات قهر کردند خیلیا ازت بریده اند ▪️این روز ها حال مرا ، خود زیر و رو کن ▪️حالی که در آن از شما دیگر اثر نیست من از تو دور شدم که حالم اینقدر بده ▪️ بیچاره آنکس که ز تو دور است مولی ▪️ بیچاره تر آنکه دنبال سحر نیست ▪️از چشم زهرا و علی حتما می افتد ▪️شبهای جمعه ،هر گدایی در به در نیست ازت ممنونیم شب های جمعه ، ما رو حواله خودت کردی ▪️شرمنده خیرات و احسان حسینیم... هر کی هر چی می خواد بگه بگه ▪️شرمنده خیرات و احسان حسینیم ▪️در کسب و کار نوکری اصلا ضرر نیست همیشه نوکریت پُر رونقه آقا ▪️یک «اَلسّلام ارباب» می گویم ز هیئت ▪️روزی من شش گوشه ی آقا مگر نیست آقا جان یه کربلا ما رو روزی کن نشمه بمیرم و حرمت رو نبینم ▪️از بس که در گودال جسمش جابجا شد... به خدا تا یک روز باید برای این یه بیت گریه کنیم ▪️از بس که در گودال جسمش جابجا شد ▪️از آن تن بر خاک افتاده ، اثر نیست حنجره هاتون رو خرج کنید برای ابی عبدالله هنوز توی عزاشی ها ▪️دنبال نیزه میروند اشرار کوفه ▪️دیگر کسی در کربلا دنبال سر نیست ▪️از بس کریمی ، ساربان هم دست پُر رفت.... تا قیامت ما نمی تونیم روضه ی ساربان رو بخونیم فقط برو ببین برای چی دستان ابی عبدالله رو بریدند رد شم.... ▪️تنهاست زینب با رباب و با سکینه ▪️یک زن حریف طعنه های صد نفر نیست همیشه روضه های شام ، توی ملأ عام ، توی ازدحام ، شلوغیه دروازه ، توی نظر همتون بوده اما توی کوفه نمی دونم چه اتفاقی افتاد یه وقت دید اُمّ کلثوم صدا زد یا أهلَ الکوفَة أَما تَستَحیُونَ مِن الله وَ رَسُوله .. حیا نمیکنید اینجوری خیره خیره دارید نگاه می کنید ▪️از نان و خرما دادنِ مردم بدانید ▪️اصلا مسلمانی در این کوی و گذر نیست فریاد می زد اِنَّ الصَّدَقَةَ عَلَینا حَرام مگه شما کِه هستید که صدقه براتون حرامه؟! نَحنُ أُساریٰ مِن آلِ مُحَمَّد تا بی بی خودش رو معرفی کرد اُمّ حَبیبه پرسید +از کدوم بلادید؟! _فرمود اهل مدینه ایم +از کدوم محله؟! _ بنی هاشم... اُمّ حَبیبه گفت اگه اهل محله ی بنی هاشمید ، بانوی من ، زینب رو باید بشناسید آی روزگار أُف بر تو باد این اُمّ حَبیبه کنیز زینب بوده حالا کنیز با خَدَم و حَشمش اومده دختر علی اینجوری اومده یه نگاه به خواهرش اُمّ کلثوم کرد خواهرم میشناسی این زن رو یا نه این همون کنیز ماست اگه تو بانوی من زینبی ، جواب سوال من رو بده
اللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم و لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاّ بِالله العَلي العَظيمِ حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‏ وَنِعْمَ النَّصِیرُ کُنتُ بِئسَ العَبد وَ أَنتَ نِعمَ الرَّب بدترین بنده ات اومده در خونه ات ای بهترین خدا عَظُمَ الذَّنبُ مِنْ عَبدِک فَلْیَحسُنِ العَفوُ مِن عِندِک أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ به نیابت از همه ی اونایی که فراموش کردند باهاش حرف بزنند، استغفار کن به نیابت از اونایی که در ابتلائات این دوره ، دچار خدا فراموشی و خود فراموشی شدند ، تو اسغفار کن حالا که شب جمعه راهت دادند به خدا اگه ما هم استغفار نکنیم ، این فیض رو از ما می گیرند أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّوْمُ الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ ذُوالجَلالِ وَ الاِکرَام بَدِيعُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ مِنْ جَمِيعِ ظُلْمِي وَجُرْمِي وَ إِسْرافِي عَلَىٰ نَفْسِي وَأَتُوبُ إِلَيْهِ ببین سالی که با ابی عبدالله شروع بشه ، چقدر سال خوبیه با لباس احرام عزا ، سال قمری رو شروع کردی ان شاء الله « خِتامُه مِسک» بشه با ظهور فرزندش... يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ دو تا دستاش رو قطع کردند يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ صلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَيْرِ الْوَرَىٰ سَجِيَّةً وَ اغْفِرْ لَنَا يَا ذَا الْعُلَىٰ فِي هَذِهِ الْعَشِيَّة به لحظه حضور مادرش فاطمه کنار گودال ، به لحظه ساعت زینب در زندان کوفه ، به لحظه ساعت سر بریده توی تشت طلا الهی العفو.... ▪️چیزی ندارد آنکه در رزقش سحر نیست ▪️اَلحَق ضرر کرده آنکه چشمش چشمِ تَر نیست ▪️با دست خالی آمده ام دستم بگیری ▪️هر چند سود این‌ گدا ، غیر از ضرر نیست عبارات دعای عرفه إِلَهِي مَنْ كَانَتْ مَحَاسِنُهُ مَسَاوِيَ بنده ای که حتی خوبی هاش بدیه سودش هم ضرره حالا ببین بدی هاش چیه کت در خونه ات آوردم ▪️با یک ندامت .... نه توبه وا ▪️با یک ندامت بنده ات را میخری تو ▪️چون مثل تو بخشنده ای از هر نظر نیست ▪️این روز ها حال مرا ، خود زیر و رو کن... خیلیا باهات قهر کردند خیلیا ازت بریده اند ▪️این روز ها حال مرا ، خود زیر و رو کن ▪️حالی که در آن از شما دیگر اثر نیست من از تو دور شدم که حالم اینقدر بده ▪️ بیچاره آنکس که ز تو دور است مولی ▪️ بیچاره تر آنکه دنبال سحر نیست ▪️از چشم زهرا و علی حتما می افتد ▪️شبهای جمعه ،هر گدایی در به در نیست ازت ممنونیم شب های جمعه ، ما رو حواله خودت کردی ▪️شرمنده خیرات و احسان حسینیم... هر کی هر چی می خواد بگه بگه ▪️شرمنده خیرات و احسان حسینیم ▪️در کسب و کار نوکری اصلا ضرر نیست همیشه نوکریت پُر رونقه آقا ▪️یک «اَلسّلام ارباب» می گویم ز هیئت ▪️روزی من شش گوشه ی آقا مگر نیست آقا جان یه کربلا ما رو روزی کن نشمه بمیرم و حرمت رو نبینم ▪️از بس که در گودال جسمش جابجا شد... به خدا تا یک روز باید برای این یه بیت گریه کنیم ▪️از بس که در گودال جسمش جابجا شد ▪️از آن تن بر خاک افتاده ، اثر نیست حنجره هاتون رو خرج کنید برای ابی عبدالله هنوز توی عزاشی ها ▪️دنبال نیزه میروند اشرار کوفه ▪️دیگر کسی در کربلا دنبال سر نیست ▪️از بس کریمی ، ساربان هم دست پُر رفت.... تا قیامت ما نمی تونیم روضه ی ساربان رو بخونیم فقط برو ببین برای چی دستان ابی عبدالله رو بریدند رد شم.... ▪️تنهاست زینب با رباب و با سکینه ▪️یک زن حریف طعنه های صد نفر نیست همیشه روضه های شام ، توی ملأ عام ، توی ازدحام ، شلوغیه دروازه ، توی نظر همتون بوده اما توی کوفه نمی دونم چه اتفاقی افتاد یه وقت دید اُمّ کلثوم صدا زد یا أهلَ الکوفَة أَما تَستَحیُونَ مِن الله وَ رَسُوله .. حیا نمیکنید اینجوری خیره خیره دارید نگاه می کنید ▪️از نان و خرما دادنِ مردم بدانید ▪️اصلا مسلمانی در این کوی و گذر نیست فریاد می زد اِنَّ الصَّدَقَةَ عَلَینا حَرام مگه شما کِه هستید که صدقه براتون حرامه؟! نَحنُ أُساریٰ مِن آلِ مُحَمَّد تا بی بی خودش رو معرفی کرد اُمّ حَبیبه پرسید +از کدوم بلادید؟! _فرمود اهل مدینه ایم +از کدوم محله؟! _ بنی هاشم... اُمّ حَبیبه گفت اگه اهل محله ی بنی هاشمید ، بانوی من ، زینب رو باید بشناسید آی روزگار أُف بر تو باد این اُمّ حَبیبه کنیز زینب بوده حالا کنیز با خَدَم و حَشمش اومده دختر علی اینجوری اومده یه نگاه به خواهرش اُمّ کلثوم کرد خواهرم میشناسی این زن رو یا نه این همون کنیز ماست اگه تو بانوی من زینبی ، جواب سوال من رو بده
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم و لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاّ بِالله العَلي العَظيمِ حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‏ وَنِعْمَ النَّصِیرُ این تویی حالا اینم منم کنتُ بِئسَ العَبد وَ اَنتَ نِعمَ الرَّب أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّوْمُ الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ ذُوالجَلالِ وَ الاِکرَام بَدِيعُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ مِنْ جَمِيعِ ظُلْمِي وَجُرْمِي وَ إِسْرافِي عَلَىٰ نَفْسِي وَأَتُوبُ إِلَيْهِ يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ بخدا اگه همین یه فراز رو بفهمم، دیگه از در خونه ات جایی نمیرم يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ یعنی همیشه دو دستی به بنده ات عطا میکنی يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ صلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَيْرِ الْوَرَىٰ سَجِيَّةً وَ اغْفِرْ لَنَا يَا ذَا الْعُلَىٰ فِي هَذِهِ الْعَشِيَّة به حجة بن الحسن الهی العفو.... ◾️آمدم یا رب گدای روسیاهت را ببخش ◾️سائل آلوده و پراشتباهت را ببخش ◾️حضرت غفار، عبد پرگناهت را ببخش ◾️این گدای بی حیا و بی پناهت را ببخش ◾️بر در لطف تو اشک چشم و آه اورده ام ◾️هرچه هستم باز سوی تو پناه آورده ام ◾️ای خدا من سینه ام را غرق ظلمت کرده ام ◾️توبه کردم، توبه بشکستم خیانت کرده ام امشب به خاطر مادر سادات یه نگاه به دلم کن حالم خیلی خرابه ◾️جای خلوت باتو، با غیرتو خلوت کرده ام ◾️من به عصیان و گناه خویش عادت کرده ام ◾️میکنم اقرار یا رب که تو خوب و من بدم ◾️باامیدی بر سر ابن سفره امشب امدم ◾️نیست این گر حال اشک و حال گریه حال من ◾️سنگ عصیان بارها زخمی نموده بال من ◾️غرق غفلت ها گذشته روز و ماه و سال من ◾️یا کریم الصفح ، رحمی تو بر احوال من ◾️این شب جمعه بگیر از لطف دست این گدا ◾️عفو کن یا رب به حق چادر زهرا مرا اومد خونه همینکه فهمید تو خونه چیزی برا خوردن نیست، چقدر علی خجالت کشید اما مگه تا فاطمه زنده هست میزاره علی خجالت بکشه، علی جان چادرم رو ببر نزد زید یهودی گرو بزار، اصلا تصورشم برا ما محاله، علی چادر خانمش رو آورد، زید یهودی یه نگاه کرد، دید دوازده تا وصله داره، اما تا فرمود این چادر فاطمه است، آنچه که میخواست زید یهودی بهش گرو داد، سه کیلو جو گرفت اومد خونه، خانومش آرد کرد، نان پخت، آخر شب زید یهودی چادر گرو گرفته از علی رو برد خونه، چیزی نگذشت خانومش دید خونه اش نورانی شده چیه تو این صندوق ... علی چادر خانومش رو گرو گذاشته، نوشتن همون شب هشتاد یهودی مسلمان شدند، اومدن در خونه امیرالمومنین شهادتین رو بر زبان جاری کردند (۱) به نور چادر وصله دار فاطمه هشتاد یهودی مسلمان شدند اما به نوری که از سر بریده ی ابی عبدالله از تنور خانه خولی.... ◾️چادر زهرا به دادم روز محشر میرسد فرمود یه سرچادر توی بهشت دست فاطمه ی منه یه سر چادر هم روی صراط پهنه، ندا میاد : یٰا اَیُّهَا المُحِبُّون لِفٰاطِمَة، تَعَلَّقُوا بِأَهْدَابِ مِرْطِ فَاطِمَةَ (۲) ◾️چادر زهرا به دادم روز محشر میرسد ببین یه ذره با صدا بلند خوندیم اذیت شدیم نه سینه ات شکافته شده نه لگد خوردی من نمیدونم چجوری فریاد زد : خَلُّوا عَن اِبن عَمِّی (۳) خانمی که نفس به سختی میکشید برا علی داد میزد رها کنید علی رو تا حالا یه نامحرم صدای این خانم رو نشنیده، بخدا یه نامحرم هم صدای زینبش رو نشنیده بود اما کربلا کار به جایی رسید دیدن داره داد میزنه هی میگه واحُسَینٰاه 📚منابع: ۱. الخرائج و الجرائح، ج 2، ص 537 – 538 ۲. بحار الأنوار ج ۱۷، ص ۲۳۹ ۳. همان، ج ۲۸، ص ۲۰۶ ====================
توسل به تو کار آدمو راه میندازه.mp3
7.45M
توسل به تو کار آدمو راه میندازه به روی همه همیشه در خونه ات بازه یادمه از بچگی تو گوشم این نوا بود سه شنبه ها که میشد زینت مسجدا بود با دعای توسل حاجت ما روا بود 🎙 #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣
🍂مناجات🍂 🎶سبک : چو گیسوی تو.... خدایا بردرت رو کرده ام بارو سیاهی تو ستارالعیوبی من گنهکارم الهی منم عبد خطاکار تویی رحمان وغفار ندارم من به جز تو الهی یارو غمخوار تو کردی عطا همیشه به ما پشیمانم الهی منم آن گدا که گفتی بیا تورا خوانم الهی دررحمت گشودی دعوتم کردی خدایا زجرمم درگذر ای خالق من جان زهرا تو خوبی و بدم من بدین در آمدم من تورا جان حسین مکن یارب ردم سلاحم بکاست دلم در دعاست اگر شرمنده ام من تونامت دواست توذکرت شفاست به خود بد کرده ام من دراین شبهای رحمت بیقرارم بیقرارم گنه کارم کسی رو جز تو ندارم ندارم پُراز درد وگناهم خدا هستی پناهم به یارب یاربِ من نما امشب نگاهم شدم میهمان. شدی میزبان نگاهم کن زرحمت ببخشا خدا. ز لطف و کَرَم تویی ای تاجدار (تویی تنها پناهم) ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨
. بر کامِ من طعمِ رطب رسیده ماهِ خدا ماهِ رجب رسید زيباترين ماه خداست اين ماه هر ناله اي مشگل گشاست اين ماه اصلاً خدا باشد پِيِ بهانه تا بنده را راهش دهد به خانه اين ماه اذن ِ بندگي بگيريم از يار ، درسِ زندگي بگيريم جا دارد از دل عقده وا نماييم تا سفره هاي درد دل گشاييم آمد به گوشم نغمه منادی در خانه ات مارا تو راه دادی يك عمر پوشاندي تو عيب هايم تا يك سحر در كوي تو بيايم يك جمله گويم شرح حالِ يك سال از عيد فطر پيش تا همين حال با درد هجران ساختم الهی دارو ندارم باختم الهی شيطان به قلب غافلم كمين زد هر جا كه شد بار مرا زمين زد اين بنده روز خوش نديده بی تو كارش به رسوايي كشيده بی تو اما بدان دل خانه ی خدا بود شبهای جمعه با تو آشنا بود گر بنگری مهمان اين حريمم ممنون لطف سيد الكريمم پير مناجاتي گرفت دستم پای مناجات علي نشستم گر بر وصال تو تو كشيده مِيْلَم ممنون لطف ِصاحب كميلم با نور حق اين سينه منجلی شد دل مست نام مرتضي علی شد شاه نجف برده ز دل قرارم آوارة ايوانْ طلايِ يارم يار ببين آشفته حالی ام را بنما نظر دستان خالی ام را اما غمي ديرينه دارم ای دوست داغ حرم بر سينه دارم ای دوست ترسم كه بر خاك سيه نشينم کرببلا را من دگر نبينم من عبدم و آقاي من حسين است عشق دل شيداي من حسين است شبهاي جمعه مادری حزينه ناله زند با زخمهای سينه برخيز از جا يارِ سربريده پهلو شكسته مادرت رسيده  از عرش تا گودال گریه کردم رفتی تو تا از حال؛ گریه کردم دیدم در آن گرد و غبار،مادر آمد کنارت نیزه دار ،مادر با خنده بالای سر تو آمد تا آب گفتی نیزه بر گلو زد ای" نحر" گشته حق بده عزیزم خاک ِ بیابان بر سرم بریزم                                                                                                 با نيزه سويت تاختند عزيزم حق تو را نشناختند عزيزم ای تشنه لب آبت چرا ندادند بر روی لبهای تو پا نهادند نام علي را تا كه برده ای تو از هر طرف يك ضربه خورده ای تو غصه نخور این ارثِ ماست مادر بر سینه تو جای ِ پاست مادر روضه بخوانم تا سحر...بُنی بوسیدنت شد درد سر بنی می آید از  رگهای ِ نا مرتب سوزِ  عطشهای لبانِ زینب .
|ــــ🌸﷽🌸ـــ| ♥═✿♡🦋♡✿═♥ |• |• گنهکارم، گنهکارم، پریشانم، پشیمانم تو میدانی نه سرمانده، نه سامانم، پشیمانم قبول است این که بدکردم، خزانم خسته‌ام، زردم کویرم تشنه‌ام دردم، بیابانم، پشیمانم از اینکه زیر قولم میزنم باید ببخشی تو از اینکه پای عهدِ خود نمیمانم، پشیمانم شنیدم شرط توبه نم‌نم اشک است، پس امشب شهادت میدهد بارانِ چشمانم، پشیمانم به‌خاطرخواهی‌ام یا رب، گناهم را ببخش امشب که من عمری غلام شاهِ عطشانم، پشیمانم گریز روضه جانسوز و سکینه با خودش میگفت از اینکه مشک‌دادم به عموجانم، پشیمانم عموجان غنچه‌ها نشکفته پژمرد به‌روی دست عمه دختری مرد مرا یک حرف باشد با تو آن‌هم اگر بودی، کسی سیلی نمی‌خورد ♥═✿♡🦋♡✿═♥
🏴 🏴 ✍شاعر:محمد جواد شیرازی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️   به اختیار خود از اختیار افتادم گناه کردم و از چشم یار افتادم   قساوت آمد و روزی گریه ام را برد  شبیه مرده شدم یک کنار افتادم   فریب خورده ام از طول آرزوهایم ز روی جهل در این چاه تار افتادم   گناه و معصیتم آبروی من را برد کنار اهل دل از اعتبار افتادم   هزار شکر همیشه میان راه خطا به دام رحمت پروردگار افتادم   خدا کند که ببندد مرا کنار خودش اگر دوباره به فکر فرار افتادم   هوای باده ی انگور حیدری دارم دلیل دارد اگر که خمار افتادم   فقیر نان حسینم، خوشم که یک عمر است به پشت خانه ی این سفره دار افتادم   دوباره روضه ی زینب، دوباره کرب و بلا دوباره یاد غم آن دیار افتادم ** برادرم تو نبودی و یکه و تنها میان خنده ی چندین سوار افتادم   هزار و نهصد و پنجاه زخم خوردی و من هزار و نهصد و پنجاه بار افتادم   چقدر رأس تو بر نی دل مرا خون کرد چقدر پشت سر نیزه دار افتادم
. باز کن در را که با حال پریشان آمدم درد دارم، نیمه شب دنبال درمان آمدم از رجب تا ماه مهمانی که چیزی راه نیست بنده‌ی خوبی نبودم، بهر جبران آمدم يا مَنْ اَرْجُوهُ لِكُلِّ خَيْر، بیرونم نکن سائلم، اینجا به شوق فضل و احسان آمدم اٙعطِنی گفتم که دستم را بگیری، یاکریم با امیدی بر در خان کریمان آمدم تو‌ رئوفی و بدی‌ را هم به خوبی می‌خری آبرویم را نبر، با کوه عصیان آمدم مثل آب جاری یک رود بودم، عاقبت سخت طغیان کردم اما باز آسان آمدم خوب می‌دانم نمی‌سوزانیٙم اما بدان مهربان، این‌بار با شاه خراسان آمدم ای خدا می‌ترسم از دنیا وٙ شَرِّ الْأخِرَة رحم کن بر من، غلط کردم، پشیمان آمدم نفس سرکش از دل من نور ایمان را گرفت معصیت کردم، ولی با اهل ایمان آمدم باز شد درهای رحمت تا که‌ گفتم یا حسین ناگهان دیدم که با چشمان گریان آمدم ... گوشه‌ی گودال، خواهر گفت با صوتی حزین: ای برادر، بین نامحرم به میدان آمدم بر زمین یا بر فراز نِی، چه فرقی میکند؟ پابه‌پایت هرکجا رفتی‌ حسین‌جان آمدم .