eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.5هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
789 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Noferesti1 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. کاش می مُردم و نمی دیدم روی نی ! طفل شیرخواره ی غرق خوابتو حرمله نمک رو زخمام می پاشید با همون کمون می زد رُبابتو خیلی حظ می بردش از غربت مون ! شمریه واسه خودش، پستِ سنان وقتی خولی از زدن خسته می شد تازیانه شو می داد دستِ سنان نگم از ناقه ی بی جهازمون ! دردسرهاش که یکی دو تا نبود کاش غریبه ها به من سنگ می زدن توی کوفه غیرِ آشنا نبود کار دنیا رو ببین ! که قاتلت سرِ ظهری واسه ما اذون می داد روزگارو باش ! کسی مثلِ شبث به عروسش ، رُبابو نشون می داد ! خنده های دلقک بزم شراب عاقبت سکوت لبهاتو شکست معجر بلند دختر یزید غرور رقیه ساداتو شکست .
حاج علی کرمیKarami_Shahadat_Hazrat_Roghayeh_1402.mp3
زمان: حجم: 2.95M
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله جا مانده ام و بس که دویدم پی ناقه قدر همه قافله من آبله دارم ما پرده نشینان حرم را چه به بازار از دست اباالفضل عمویم گله دارم ◼️ سلام الله علیها 🎤 ناگفته ی بسیار از این غائله دارم از درد یتیمی دل بی حوصله دارم دیدند گل باغ توام نقشه کشیدند بر ساقه ی نیلوفری ام سلسله دارم دیشب سر سجاده ی زینب، نفسم رفت از مادر تو ارثیه در نافله دارم جا ماندم و از بس که دویدم پی ناقه قدر همه ی قافله من آبله دارم از نیمه شب گم شدنم تا دم آن طشت صد خاطره ی تلخ از این قافله دارم در شام فقط حرف اسیری و کنیزی ست! من با دو سه تا واژه پدر مسئله دارم ما پرده نشینان حرم را چه به بازار!؟ از دست اباالفضل عمویم گله دارم سلام_الله_علیها
. کاش می مُردم و نمی دیدم روی نی ! طفل شیرخواره ی غرق خوابتو حرمله نمک رو زخمام می پاشید با همون کمون می زد رُبابتو خیلی حظ می بردش از غربت مون ! شمریه واسه خودش، پستِ سنان وقتی خولی از زدن خسته می شد تازیانه شو می داد دستِ سنان نگم از ناقه ی بی جهازمون ! دردسرهاش که یکی دو تا نبود کاش غریبه ها به من سنگ می زدن توی کوفه غیرِ آشنا نبود کار دنیا رو ببین ! که قاتلت سرِ ظهری واسه ما اذون می داد روزگارو باش ! کسی مثلِ شبث به عروسش ، رُبابو نشون می داد ! خنده های دلقک بزم شراب عاقبت سکوت لبهاتو شکست معجر بلند دختر یزید غرور رقیه ساداتو شکست .
حاج علی کرمیKarami_Shahadat_Hazrat_Roghayeh_1402.mp3
زمان: حجم: 2.95M
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله جا مانده ام و بس که دویدم پی ناقه قدر همه قافله من آبله دارم ما پرده نشینان حرم را چه به بازار از دست اباالفضل عمویم گله دارم ◼️ سلام الله علیها 🎤 ناگفته ی بسیار از این غائله دارم از درد یتیمی دل بی حوصله دارم دیدند گل باغ توام نقشه کشیدند بر ساقه ی نیلوفری ام سلسله دارم دیشب سر سجاده ی زینب، نفسم رفت از مادر تو ارثیه در نافله دارم جا ماندم و از بس که دویدم پی ناقه قدر همه ی قافله من آبله دارم از نیمه شب گم شدنم تا دم آن طشت صد خاطره ی تلخ از این قافله دارم در شام فقط حرف اسیری و کنیزی ست! من با دو سه تا واژه پدر مسئله دارم ما پرده نشینان حرم را چه به بازار!؟ از دست اباالفضل عمویم گله دارم سلام_الله_علیها
. کاش می مُردم و نمی دیدم روی نی ! طفل شیرخواره ی غرق خوابتو حرمله نمک رو زخمام می پاشید با همون کمون می زد رُبابتو خیلی حظ می بردش از غربت مون ! شمریه واسه خودش، پستِ سنان وقتی خولی از زدن خسته می شد تازیانه شو می داد دستِ سنان نگم از ناقه ی بی جهازمون ! دردسرهاش که یکی دو تا نبود کاش غریبه ها به من سنگ می زدن توی کوفه غیرِ آشنا نبود کار دنیا رو ببین ! که قاتلت سرِ ظهری واسه ما اذون می داد روزگارو باش ! کسی مثلِ شبث به عروسش ، رُبابو نشون می داد ! خنده های دلقک بزم شراب عاقبت سکوت لبهاتو شکست معجر بلند دختر یزید غرور رقیه ساداتو شکست .
. امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) عالم امكان سراسر نور شد شيعه بعد از سالها مسرور شد پور زهرا تاج برسر مي‌نهد بر همه آفاق فرمان مي‌دهد حكم تنفيذش رسيده از سما نامه اي با مُهر و امضای خدا مي‌نشيند بر سرير عدل و داد آخرين فرمانرواي ابرو باد پادشاه كشور آيينه‌ها تك سوار قصۀ آدينه‌ها امپراتور زمين و آسمان حُكمران سرزمين بي‌دلان پهلوان نامي افسانه‌ها تحت امرش لشگر پروانه‌ها لشگري دارد بزرگ و بي‌بديل افسرانش نوح و موسي و خليل عرشيان و قدسيان فرمانبرش مردمان مهربان كشورش ساحران مصر مبهوتند و مات از نگاه نافذ و افسونگرش ساقيان و مي فروشان جملگي مست لايعقل شدند از ساغرش عالمان حوزه‌هاي علم عشق درس ها آموختند از محضرش نام‌هاي شاعران شيعه را ثبت كرده ابتداي دفترش خيمه‌اي سبز و مُحقّر قصر او پايتختش شهر سبز آرزو خادمان بارگاهش اولياء كاتبان نامه‌هايش اوصياء يوسف مصري سفير دولتش پير كنعان هم وزير دولتش در حريمش قدسيان هو مي‌كشند فطرس و جبريل جارو مي‌كشند خيمه‌اش دارالشفاي خاكيان قبله‌گاه اصلي افلاكيان عطرسيب و ياس دارد خيمه‌اش گرمي و احساس دارد خيمه‌اش بیرق عباس پيش تخت او تكيه گاه لحظه‌هاي سخت او چادري خاكي درون گنجه‌اش گوشواري سرخ بين پنجه‌اش نيمه شبها عقده‌ها وا مي‌كند مخفيانه گنجه را وا مي‌كند 🎤 🎼 گوشواره:اباصالح اباصالح .👇
. امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) عالم امكان سراسر نور شد شيعه بعد از سالها مسرور شد پور زهرا تاج برسر مي‌نهد بر همه آفاق فرمان مي‌دهد حكم تنفيذش رسيده از سما نامه اي با مُهر و امضای خدا مي‌نشيند بر سرير عدل و داد آخرين فرمانرواي ابرو باد پادشاه كشور آيينه‌ها تك سوار قصۀ آدينه‌ها امپراتور زمين و آسمان حُكمران سرزمين بي‌دلان پهلوان نامي افسانه‌ها تحت امرش لشگر پروانه‌ها لشگري دارد بزرگ و بي‌بديل افسرانش نوح و موسي و خليل عرشيان و قدسيان فرمانبرش مردمان مهربان كشورش ساحران مصر مبهوتند و مات از نگاه نافذ و افسونگرش ساقيان و مي فروشان جملگي مست لايعقل شدند از ساغرش عالمان حوزه‌هاي علم عشق درس ها آموختند از محضرش نام‌هاي شاعران شيعه را ثبت كرده ابتداي دفترش خيمه‌اي سبز و مُحقّر قصر او پايتختش شهر سبز آرزو خادمان بارگاهش اولياء كاتبان نامه‌هايش اوصياء يوسف مصري سفير دولتش پير كنعان هم وزير دولتش در حريمش قدسيان هو مي‌كشند فطرس و جبريل جارو مي‌كشند خيمه‌اش دارالشفاي خاكيان قبله‌گاه اصلي افلاكيان عطرسيب و ياس دارد خيمه‌اش گرمي و احساس دارد خيمه‌اش بیرق عباس پيش تخت او تكيه گاه لحظه‌هاي سخت او چادري خاكي درون گنجه‌اش گوشواري سرخ بين پنجه‌اش نيمه شبها عقده‌ها وا مي‌كند مخفيانه گنجه را وا مي‌كند 🎤 🎼 گوشواره:اباصالح اباصالح .👇
. امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) عالم امكان سراسر نور شد شيعه بعد از سالها مسرور شد پور زهرا تاج برسر مي‌نهد بر همه آفاق فرمان مي‌دهد حكم تنفيذش رسيده از سما نامه اي با مُهر و امضای خدا مي‌نشيند بر سرير عدل و داد آخرين فرمانرواي ابرو باد پادشاه كشور آيينه‌ها تك سوار قصۀ آدينه‌ها امپراتور زمين و آسمان حُكمران سرزمين بي‌دلان پهلوان نامي افسانه‌ها تحت امرش لشگر پروانه‌ها لشگري دارد بزرگ و بي‌بديل افسرانش نوح و موسي و خليل عرشيان و قدسيان فرمانبرش مردمان مهربان كشورش ساحران مصر مبهوتند و مات از نگاه نافذ و افسونگرش ساقيان و مي فروشان جملگي مست لايعقل شدند از ساغرش عالمان حوزه‌هاي علم عشق درس ها آموختند از محضرش نام‌هاي شاعران شيعه را ثبت كرده ابتداي دفترش خيمه‌اي سبز و مُحقّر قصر او پايتختش شهر سبز آرزو خادمان بارگاهش اولياء كاتبان نامه‌هايش اوصياء يوسف مصري سفير دولتش پير كنعان هم وزير دولتش در حريمش قدسيان هو مي‌كشند فطرس و جبريل جارو مي‌كشند خيمه‌اش دارالشفاي خاكيان قبله‌گاه اصلي افلاكيان عطرسيب و ياس دارد خيمه‌اش گرمي و احساس دارد خيمه‌اش بیرق عباس پيش تخت او تكيه گاه لحظه‌هاي سخت او چادري خاكي درون گنجه‌اش گوشواري سرخ بين پنجه‌اش نيمه شبها عقده‌ها وا مي‌كند مخفيانه گنجه را وا مي‌كند 🎤 🎼 گوشواره:اباصالح اباصالح .👇
. مولای من با لب پیمانه اش بستیم پیمانی درست دست و پا کردیم در میخانه ایمانی درست پای انگور ضریحش دردمان از یاد رفت نیست درمانی به غیر از باده درمانی درست او یداله است او بالاترین دست هاست شیعه کارش در قیامت می شود آنی درست در جواب پرسش اینکه علی آیا خداست؟ آن قدر دانم که می دانی نمی دانی درست! بی امیرالمومنین راه مسلمانی خطا با امیرالمومنین رسم مسلمانی درست لقمه بی شبهه عالم سر این سفره است از تنور خانه مولا طلب نانی درست ✍ .
در خانه مانده عطر خوش ربنای تو امروز زنده‌ام به هوایِ دعای تو همسایه‌ها به مجلس ختمت نیامدند من بودم و همین دو سه تا بچه‌های تو خیلی به مجتبایِ تو برخورد فاطمه! فامیل کم گذاشت برایِ عزای تو جایِ تمام شهر، خودم گریه می‌کنم از بسکه خالی است در این خانه جای تو زهرا مرا ببخش که نگذاشت غربتم یک ختم باشکوه بگیرم برای تو دیگر به تیغِ فتنه‌ی کوفه نیاز نیست خونِ مرا نوشته مدینه به پای تو ✍
. وقتی از داغِ جوان مرگ خبر می آید گاهی از دیده ی تر خونِ جگر می آید دارد از طوس به بغداد گریبان صد چاک پدری بر سر بالین پسر می آید ناخودآگاه دلم رفت چرا کرب و بلا !؟ ارباً اربا شده ای پیش نظر می آید این چنین هلهله کردن وسط اشکِ امام فقط از طایفه ی حرمله بر می آید ! اُم رذل است نگویید که اُم الفضل ست لقب جعده به این زن چقدر می‌آید ! آب را پیش نگاهش به زمین ریخت و رفت عمر ما پای همین روضه به سر می آید .
کربلا مهمونا از راه اومدن آب و جارو کن مسیر حرمُ می دونی واجبِ که نگهداری حُرمت این حرمِ محترمُ قدماشونُ رویِ چشات بذار اهل بیت عترت و نَبُوَتن دامنِ پاکشونُ رها نکن اینا خانوادهَ‌ی سخاوتن عزت و کرامتِ الهی‌شون هر امیر و شاهُ بنده می‌کنه یه سه‌ساله توی این قافله هست که نگاش مُرده رو زنده می‌کنه حواست باشه که هیچ نامحرمی سایه‌ی مخدراتُ نبینه کربلا کاش که می‌شد کاری کنی تا رُباب، شط فراتُ نبینه خسته‌ی راهِ و دور از وطنه به دلش غصه نذاری بشینه روی چادرِ عقیله نباید سرِ سوزنم غباری بشینه خاطرت باشه که زینب از حسین نباید یه لحظه هم جدا باشه وقتی از ناقه می‌خوان پیاده شن حواست خیلی به بچه‌ها باشه حواست خیلی به بچه‌ها باشه گم نشن ! مسیرُ اشتباه نرن حواست باشه زمانِ بازی‌شون طرفِ گودیِ قتلگاه نرن خدا اون روزُ نیاره بچه‌ها طرفِ گودیِ قتلگاه برن با پاهایی که مثِ گُل نازکه روی خارایِ بیابون راه برن ✍