.
#شهادت_امام_جواد
چشمه ی خشکیده را شب تا سحر پُر می کنند
سفره های اشک ما را پشت در پُر می کنند
هرکه هستی، هرچه هستی از کریمان کم نخواه
دست خالی را کریمان، بیشتر پُر می کنند
مُشت خاک از کوچه ای ویرانه دستم را گرفت
خاک ها را می خرند و جاش، زر پُر می کنند
ما گداها آبروریزیم اما اهل جود
کیسه ی ما را همیشه بی خبر پُر می کنند
بارِ مانده بر زمین را روی شانه می کِشند
شهر را با جودشان اهل نظر پُر می کنند
سائل باب الجوادم، زائر باب المراد
در حرم کشکول من را بی ضرر پُر می کنند
من فدای تشنه ای که زهر خورده جای آب
آنکه در جانش حرامی ها شرر پُر می کنند
پیش چشم آن کسی که تشنه خورده بر زمین
از چه آب کاسه ها را اینقدر پُر می کنند
#امام_جواد
#رضا_دین_پرور ✍
.
.
#زمینه
#شهادت_امام_جواد (علیه السلام)
میونِ حُجره ی در بسته، وای مادر
غمی روی دلم بنْشَسته، وای مادر
میسوزه سینم اَسیرِ کینم
در این هیاهو یادِ مدینم
شبیه غریب ِ مدینه ، غریبم
قاتلِ مَنِ بی شکیبه ، حبیبم
نمیشه قطره آبی حتی، طبیبم
غریب اِبنِ غریبم(٤)
داره دلم آتیش میگیره، با زهرا
میونِ هلهله شد ذکرم، یازهرا
ابن الرضایَم غرقِ بلایَم
اين حُجره تار شدکربلایم
شبیه غريبِ تو گودال، میمیرم
به دامِ بلایِ يه نا زَن، اَسيرم
شَهد شهادت از پیمبر، میگیرم
غریب اِبنِ غریبم(٤)
با یادِ کربلا بی تابم ، واویلا
غمِ یه بی کفن کرد آبم، واویلا
آه از سَر او از حَنجر او
طُعمه ی آفتاب شد پیکر او
گرچه تَن منم تو آفتاب، رَها شد
ولی کجا اَسیرِ دامِ ، بلا شد؟
کجا نَصیبِ من سُمِ مَر، کَبا شد؟
شهید اِبنِ شهيدم(٤)
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#امام_جواد
.👇
.
#نوحه
#شهادت_امام_جواد
#سبک_به_تماشا_بیا_ای_پسرفاطمه
بر سر نعش من ، ای پدر من بیا
من غریبم غریب، با جمع پنج تن بیا
هستی من پدر
کُن به حالم نظر
بابا رضا(۴)
من جوون توأم، که گشته ام روسپید
در دیارِ غریب ، با زهرِ همسر شهید
نحوه ی قتل من
شد شبیه حسن
بابا رضا(۴)
بين حجره زدم، من دست و پا از عطش
هلهله کردن و.. ، گشتم فدا از عطش
از عطش شد فدا
اکبرت یا رضا
بابا رضا(۴)
شد تن من به رو، یِ بام خانه رها
یادم آمد از این، غم غربت کربلا
من كجا و حسين
آن شه عالمین
بابا رضا(۴)
این دم آخرم، بر من بخوان روضه ها
روضه ی قتلگا ، هِ حضرت سر جدا
وای از آن وقتِ شوم
که بر او شد هجوم
مظلوم حسین(۴)
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#نوحه_سنتی #زنجیر_زنی
#امام_جواد
👇
.
#پیشواز_محرم
#احسان_نرگسی ✍
اگه یه وقت تا محرم زنده نموندم
اگه یه وقت روزی م نشد مشکی بپوشم
همه امیدم اینه توو خونه ی قبرم
می کشونم پرچم عزارو روی دوشم
چه محرما بره و بیاد /یه بار نتونیم بگیم حسین
چه محرما بره و بیاد /یه شب نیایم بین الحرمین
چه محرما بره و بیاد/زیر لحد سینه بزنیم
بالا بگیریم سرمونو که /گدای شاه بی کفنیم
حسین وای
................................
منو تحمل می کنی خودم می دونم
هر جوری هس ولی بذار گدات بمونم
یعنی منم محرمِ تو رو می بینم
چند رزویه بد جور آقا دلنگرونم
چه محرما بره و بیاد/بغل نگیرم پرچمتو
چه محرما بره و بیاد/سر نشه عمرم با غم تو
چه محرما بره و بیاد/نیام شب جمعه حرمت
اقا بذا تا دیر نشده/گریه کنم زیر علمت
حسین وای
..................................
کفن نمی خوام که آقام کفن نداره
کاشکی سنان پاشو روی گلوش نذاره
هر کی رسیده از تنش یه چیزی برده
بهجای بارون رو تنش نیزه می باره
داره زیر و رو میشه بدنت /آخ پیش چشمای خواهرت
برا غم انگشتر تو /جا داره بمیره نوکرت
چی بگم از اون لحظه ای که/سنان میاد بالای سرت
چی بگم از اون لحظه ای که /به سینه می کوبه مادرت
حسین وای
👇
.
#شهادت_امام_جواد
یا جوادالائمه ادرکنی
دفن شد آفتاب با لَحَدی
حُجره اش بود خانهی ابدی
مُشتِ دیوار خورد بر سر او
روی پیشانی اش نشسته رَدی
نا ندارد نفسنفس بزند
ناتوان مانده..،یا علی مددی!
باغبان را خبر کنید از طوس
سوخت سروی در آتش حسدی
به عمویش حسن کشیده چِقَدر
جگرِ پاره اش شده سندی
خِیرِ عالم اسیر شَرها شد
دور او پُر شد از زنان بدی
تا زمین خورد،گفت: وا اُمّاه...
دومی ضربه زد..،عجب لگدی!
مَحرَمَش هم شریکِ قتلش بود...
پیش او نیست هیچ معتمدی
این حسین است..،تشنه افتاده
کاسهآبی نمی دهد اَحَدی
پدرش وقت پا کشیدن نیست
تا که او را صدا کند: ولدی!
هتک حرمت به جسم او کردند
بُرده او را غلام نابلدی
خوبیِ پشتبام در این است
سُمِّ مرکب نمی خورد جسدی
نَعل ، تحت فشارها ، خم شد
تن عریانِ شاه درهم شد
#امام_جواد
#بردیا_محمدی ✍
.
.
#واحد_سنتی
#شهادت_امام_جواد (علیه السلام)
در بین حجره نیمه جان، فرزند زهراست فرزند زهراست
در خانه ی خود هم تقی، مظلوم و تنهاست مظلوم و تنهاست
بر روی خاک افتاده است
لب تشنه او جان داده است
شد دشمنش شاد
شد تیره بغداد
(ابن الرضا ابن الرضا
ابن الرضا ابن الرضا
مظلومِ بغداد
مظلومِ بغداد)(۴)
شد خانه اش غمخانه اش، جانش به لب شد جانش به لب شد
از زهرِ ملعونه بسی، در تاب و تب شد در تاب و تب شد
شد زهرِ کاری قاتلش
شد آه و زاری حاصلش
قلبش شکسته
در غم نشسته
(ابن الرضا ابن الرضا
ابن الرضا ابن الرضا
مظلومِ بغداد
مظلومِ بغداد)(۴)
میپیچد از سوز جگر، در حجره بر خود در حجره بر خود
آبش نداده ام فضل، قلبش حزین شد قلبش حزین شد
دارد زِ دست دل گِله
دورَش نِمودند هلهله
شد غرق مِحنَت
در اوجِ غربت
(ابن الرضا ابن الرضا
ابن الرضا ابن الرضا
مظلومِ بغداد
مظلومِ بغداد)(۴)
بر بامِ خانه پیکرِ ، مولا فِتاده مولا فِتاده
اَجرِ وفا را همسرش، اینگونه داده اینگونه داده
در زیرِ سوزِ آفِتاب
شد پیکرِ مولا عذاب
چون کربلا شد
جسمش رها شد
(ابن الرضا ابن الرضا
ابن الرضا ابن الرضا
مظلومِ بغداد
مظلومِ بغداد)(۴)
در هرمصیبت بایدش، گریه به مظلوم گریه به مظلوم
شبهای جمعه بالاخص، همراهِ خانوم همراهِ خانوم
مظلوم عالم یاحسین
ای بَحرِ ماتم یاحسین
عالم فدایت
زین روضه هایت
(مظلوم حسین مظلوم حسین
مظلوم حسین مظلوم حسین
مظلوم حسین جان
مظلوم حسین جان)(۴)
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#واحد_امام_جواد
.👇