۲۵
#نوحه
#حضرت_رقیه
#شب_سوم_محرم
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_زینب_زینب_زینب
ای نور دل حیدر(کردی تو به من احسان)۲
در گوشه ی ویرانه(بر من شده ای مهمان)۲
ای که در مهربانی چون احمدی
در گوشه ی خرابه خوش آمدی
یا ابتا حسین ای گل زهرا۲
بابا به کجا بودی(ای بود و نبود من)۲
جانم به فدای تو(ای یاس کبود من)۲
بوسه ها مزد قاری قرآن است
لب هایت جای چوب خیزران است
یا ابتا حسین ای گل زهرا۲
افتاده ام از ناقه(از قافله جا ماندم)۲
در غربت و تنهایی(آیات خدا خواندم)۲
تا دیدم بی یاور و بی مجیبم
شد بلند نوای ام یجیبم
یا ابتا حسین ای گل زهرا۲
زجر آمد و زجرم داد(روزم شده شب بابا)۲
از آن همه آزارش(در تابم و تب بابا)۲
بی دین بی مروت بی بهانه
بر سر و رویم زد با تازیانه
یا ابتا حسین ای گل زهرا۲
آتش زده داغ تو(بر حاصل من بابا)۲
تا که سر تو دیدم(خون شد دل من بابا)۲
از لب خونی ات بوسه بگیرم
آن قدر می سوزم تا که بمیرم
یا ابتا حسین ای گل زهرا۲
در گوشه ی ویرانه(بوسه ز لبت گیرم)۲
با این دل بشکسته(در راه تو می میرم)۲
سیرم ای بابا از این زندگانی
گوشه ی خرابه گشتم زندانی
یا ابتا حسین ای گل زهرا۲
از زندگی بی تو(گردیده دگر خسته)۲
آیم به سویت بابا(با این دل بشکسته)۲
می سوزم می گریم بابا برایت
تا جان من گردد بابا فدایت
یا ابتا حسین ای گل زهرا۲
#حضرت_رقیه_س
#مشهد_مقدس
|⇦•تاوان بگیر از ما ولی...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها و اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شبِ اول محرم ۹۹به نفس حاج مهدی سلحشور •ೋ
●•┄༻
تاوان بگیر از ما ولی در این زمان نه
ما را به ماهت میهمان کن، امتحان نه
*من بدونِ اين روضه ها مي ميرم، من گريه نكنم جون ميدم، هر كار ميخواي با ما بكني بكن، هيئت رو از ما نگير، روضه رو از ما نگير حسين جان....*
با هرچه میخواهی بزن اما عزیزم
با دوری از روضه و گریه کنان نه
جانِ جوانت رحم کن بر این جوانان
بسپار ما را دستِ اکبر، این و آن نه
هر چهار فصل سال ما ابرِ بهاریم
اندازه ما گریه کرده آسمان، نه
سر قفلیِ چشمِ مرا دستِ تو دادند
سرمایهای جز اشک دارد این دکان، نه
صدبار حاجات خودم را عرضه کردم
یکبار هم نشنیدم از این آستان، نه
از من کماکان التماس مرقد تو
از تو جواب التماسم همچنان، نه
جانِ من است این روضه ها، پایِ بساطت
دنبالِ جانم آمدم، دنبالِ نان، نه
مثل حبیب و جُون و عابس، پای عشقت
ای کاش با جانم بمانم با زبان، نه
هرکس که آمد قتلگاهت زود برگشت
شمر و سنان رفتند اما ساربان، نه
جوری تو را میزد که آخر خواهرت گفت:
با خیزران بر ما بزن بر آن دهان، نه
بعدِ از تو زینب پیر شد، از بس رُبابت
با گریه میگفت آب و نان نه سایبان، نه
*قرارِ شبِ اولي، دَرِ خونه ي مادر بريم، اذن از مادر بگيريم، بذار يه پلي بزنم برگرديم مدينه، يه چند روز ديگه، وقتي اومدن خيمه هارو آتيش بزنن، يه كسي گفت: زيرِ اين خيمه زينبِ.... اين بي حيايي كه صدجا حيا نكرد نمي دونم اون لحظه چي شد برگشت، اما مدينه، هر چي گفتن فاطمه تويِ اين خونه است، گفت: خونه رو با اهلش آتيش ميزنم...*
کفنم را ببر ولی طفلِ
بی کفن را بیاور ای فضه
از میان امانتی هایم
پیرُهن را بیاور ای فضه
روز آخر کنارِ بستر خود
میزنم بوسه نور عینم را
با همین بازویِ ورم کرده
بغلش میکنم حُسینم را
گفتم امروز نان درست کنم
آمدم خسته، باز پایِ تنور
ناگهان تا تنور روشن شد
یادم افتاد روضه های تنور
یادم افتاد خانه ي خولی
حق بده سینه امکباب شود
خانه ي او کجا حسین کجا
کاشکی خانه اش خراب شود
#شاعر محمدجواد پرچمی
*نيمه شب اميرالمؤمنين بچه هارو خوابوند، آب بالا سَرِ حسينش گذاشت، آروم اومد دَر رو باز كنه بيرون بياد، حسن بيدار شد، حسين هم بيدار شد، بابا جان! مارو هم سَرِ قبرِ مادرمون ببر، بچه ها راه افتادن، اميرالمؤمنين بچه ها رو بلند كرد، آهسته بياييد، زينب بيدار نشه، اين بچه ها مظهرِ ادب هستن، پشتِ سَرِ بابا دارن راه ميان، قدم از بابا جلوتر نميذارن، تا رسيدن كنارِ قبر مادر، دويدن خودشون رو انداختن رو خاك، مادر! جوابم رو بده، دارم دق ميكنم، اميرالمؤمنين هم داره گريه ميكنه، اين دو بيت زبانحال حسينِ، بخونم و عرضم تمام..گفت:*
سلامِ من به تو اي مظهرِ شكيبايي
درودِ من به تو اي غم گُسارِ تنهايي
شبانه بر سَرِ قبرت آمدم مادر
تو هم به خانه ي خولي به ديدنم آيي
*زن خولي ميگه اومدم روپوشِ تنور رو كنار زدم، خدايا! تنور روشن نبود اين نور از كجاست، ديدم يه سَرِ بريده تويِ تنورِ....خدا! اين سر مالِ كيه؟ يه وقت شنيدم صدايِ خانمي كم جوهر مياد، " بُنَیَّ قَتَلوک وَ ِمنَ الماءِ مَنَعوک"...ناله ات برسه كربلا...حسين....*
|⇦•بیابان با وجود تو...
#قسمت_اول / #روضه و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به سرزمین کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم ۹۹ به نفس حاج مهدی سلحشور •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
*"اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ"بار بگشاييد اينجا كربلاست،آب و خاكش با دل و جان آشناست*
بیابان با وجود تو برای ما بیابان نیست
کسی که با تو می آید سفر دیگر پریشان نیست
کنارِ تو کسی دلواپسِ خار مغیلان نیست
بیابان گَردمان کردی، ولی زینب پریشان نیست
اگر در به درِ کوه و بیابانم کنی عشقست
اگر زخمیِ صد خارِ مغیلانم کنی عشق است
پریشانم کنی عشق است،حیرانم کنی عشق است
اگر دنبال معشوق است دل،دنبالِ سامان نیست
بپرسی جای جای کربلا را شرح خواهم داد
بپرسی مو به موی ماجرا را شرح خواهم داد
مسیر کوفه تا شامِ بلا را شرح خواهم داد
هر آنچه از تو پنهان نیست،از من نیز پنهان نیست
برادر جان تو ثارالله، ثارالله دیگر من
حسینِ قبلِ خنجر تو،حسینِ بعدِ خنجر من
تجلی میکنم در تو،تجلی میکنی در من
شهادت یا اسارت هر دو آغاز است،پایان نیست
بنه پا بر زمین،این خاک ها مشتاقُ لبریزن
تمام دختران یک یک مُژه بر پات میریزن
نباید هم به مهمان داریت این قوم برخیزن
چرا که خلق میدانند صاحبِ خانه مهمان نیست
* همه عالم مالِ ابي عبدالله است، اما وقتي واردِ كربلا شد، اول زمينِ كربلا رو خريد...*
میانِ کاروانِ تو ندیدم غیر زیبایی
جوانان رشید و نونهالانِ تماشایی
به همره بارِ گل اورده ام آن هم چه گل هایی
غلط گفته هرآنکه گفته که این صحرا گلستان نیست
نقاب افکن مرا با مظهر حق رو به رو گردان
طنابی گردنِ زینب ببند و کوه به کوه گردان
همان گونه که مردی از شهادت نیست رو گردان
به پای تو زنی هم از اسارت روی گردان نیست
محال است از میانِ خیمه آهِ سرد برخیزد
ز کوهِ صبرِ من حتی نشان درد برخیزد
اگر زن شیر زن باشد،به جنگ مرد برخیزد
بجنگم با سنان؟ هرگز سنان که جزوِ مردان نیست
به زیر سایبانِ قد و بالای تو می خوابيم
من و این کاروان از چشمه ي فیض تو سیرابیم
نه اینکه دست ما دور است از آب و پیِ آبیم
فراتِ بی لیاقت لایقِ لبهای طفلان نیست
چه خوشبختست طفلی که به حلقومش نگات اُفتد
چه خوشبختست آنكس كه روی نعشش عبات اُفتد
یکی با لب، یکی با دل، یکی با سر به پات اُفتد
دلِ سلطانِ عالم را بدست آوردن آسان نیست
به طفلانِ تو گریه بر پدر کردن نمی آید
به زینب معجرِ پاره به سر کردن نمی آید
برادر جان به ما اصلاً سفر کردن نمی آید
کسی در خیمه های ما به جز شش ماه خندان نیست
صدا زد:آی مَردم! این شهید ما مسلمان است
بزرگِ خاندانم را نمی بینید عریان است
جوابِ قاریِ قرآنِ زینب بوسه باران است
جوابِ قاریِ قرآنِ زینب سنگ باران نیست
#شاعر:استاد علی اکبر لطیفی
💠کانال مداحی ترکی باسبک🎤
💢پیوی:مدیرکانال شعبانپور
@Haram75
---°°°☆🍃🌸🍃☆°°°---
💠گلچین زیباترین نوحه های ترکی 🎤👇
https://eitaa.com/joinchat/2348744791Cd1e41b0233
--°°°☆🍃🌸🍃☆°°°--
💢لطفا کانال عاشقان حضرت ابالفضل (ع)
را به دوستان خودتان معرفی کنید ،☝️
💢💠💢💠💢💠💢💠💢💠💢
.
#شب_اول_محرم
#مناجات
خیلی دلم لبریز از غم بود آقا
یک سال کارم اشک نم نم بود آقا
ممنونم آقا باز هم من را رساندی
خیلی دلم تنگ محرّم بود آقا
خوب است عاشق بی قرار یار باشد
اوضاع من یک سال دَر هم بود آقا
یک سال هر هفته برایت گریه کردم
شرمنده ی روی توام، کم بود آقا
تا آب می دیدم لبم می سوخت آقا
یاد لبت اشکم دمادم بود آقا
جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان
یک سال بر لب هام، این دم بود آقا
جا ماند از فیض حضور روضه ی تو
هر کس غمش دینار و دِرهم بود آقا
زهرا میان روضه دستش را گرفته
هر کس گدای زیر پرچم بود آقا
ممنون لطف مادر پهلو شکستم
امسال هم مادر به فکرم بود آقا
امسال هم آورده ما را پای روضه
آن مادری که قامتش خم بود آقا
آن مادری که بین مقتل روضه می خواند
آن روضه ای که خود مجسّم بود آقا
تا پیکرت افتاد هم پیراهنت رفت
هم ساربان در فکر خاتم بود آقا
#وحید_محمدی ✍
#طلیعه_محرم
#امام_حسین
#شب_اول محرم
📝 #یه_قافله_بارون_یه_قافله_دریا
🖊 #روضه | #حاج_محمود_کریمی
🖊 #شب_دوم_محرم_۱۳۹۸_الهادی
🖊 #هیأت_ثارالله "ع"
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یه قافله بارون یه قافله دریا
داره میاد کم کم از تو دل صحرا
یه قافله عشق و یه قافله احساس
ستاره ها هستند تو سایه ی عباس
خیالشون تخته بال کبوتر ها
عمو ابالفضلِ کنار دختر ها
رو دستای مادر شیرخوارشون خوابه
خیالتون راحت مشکا پُر از آبِ
عون و علی اکبر دور بر زینب
سایه ی اربابِ روی سر زینب
غبار هم روی مهمل نمیشیند
چادر زینب رو کسی نمیبیند
رکابش امروز پای بنی هاشم
دستش و میزاره رو شونه قاسم
دست اباالفضل آرامش بانو
عباس زانو زد پیادشه بانو
این کاروان که یاس و لاله همراشه
خدا بخیر کنه سه ساله همراهشه
عباس تو خیمه کنار گهواره
یه چندتایی مشک اضافه میزاره
توی دل زینب دلهره افتاده
حالا نفس هاش به شماره افتاده
توی دل زینب دلشوره فرداست
شنید و قلبش ریخت آه کرب و بلا اینجاست
حسین و میبینه با اشکای چشماش
میگه که هر لحظه جلوی چشمم باش
از جلوی چشمم دور نشو دور نشو
خاک اینجا به ما نمیسازد
پسر مادر بیا برگرد
این سرزمین خاکش خیلی غم انگیزه
این جا همون جاست که خونت و میریزه
اون گوشه ی صحرا چقدر تاریکه
خیمه به اون گودال چقدر نزدیکه
چه عزتی امروز چه غربتی فردا
چه شوکتی امروز چه وحشتی فردا
فردا تو این صحرا راهش رو میبندن
به اشکای زینب یه عده میخندن
چند روز بعد اینجا غوغا به پا میشه
تشنه لب گودال سرش جدا میشه
صدایی میپیچه علم زمین افتاد
رو خاک ها سقای حرم زمین افتاد
عمو که می افته دخترا می افتن
کوفیا دنبال معجرا می افتن
مادر بی شیر و قحطی آب ای وای
سه شعبه دنبال طفل رباب ای وای
فردا تو این صحرا دلا پُر درده
تو خیمه ی عباس حرمله میگرده
شام غریبان و خنده دشمن ها
گریه ی دختر ها آتیش دامن ها
آخر این راه و کسی نمیدونه
روضه گودال و زینب می خونه
به سمت گودال از خیمه دویدم من
شمر جلو تر بود دیر رسیدم من
سر تو دعوا بود ناله کشیدم من
سرت و رو بردن دیر رسیدم من
شب اوله که از من دوری
من کربلا تو مقتل تو کنج تنوری
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
💠کانال مداحی ترکی باسبک🎤
💢پیوی:مدیرکانال شعبانپور
@Haram75
---°°°☆🍃🌸🍃☆°°°---
💠گلچین زیباترین نوحه های ترکی 🎤👇
https://eitaa.com/joinchat/2348744791Cd1e41b0233
--°°°☆🍃🌸🍃☆°°°--
💢لطفا کانال عاشقان حضرت ابالفضل (ع)
را به دوستان خودتان معرفی کنید ،☝️
💢💠💢💠💢💠💢💠💢💠💢
1. از ره امدی 97.mp3
3.88M
#شب_سوم_محرم
#شهادت_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
#زمینه
از ره آمدی ای ،
بابای غریبم
از هجر تو بابا ،
زار و بی شکیبم
نظر کن به حال پریشانم
شدم جان به لب ای پدر جانم
حسین یا حسین ...
در غربت اسیرم ،
داغت کرده پیرم
جا دارد برایت ،
از غُصه بمیرم
منو این دو دستی که شد بسته
تو و زخمِ ابرویِ بشکسته
حسین یا حسین ...
با چشمانِ تارم ،
می دیدم سرت را
گاهی بینِ تشت و
گاهی رویِ نی ها ..
منو گریه و ناله ی هر شب
پرستارِ من ، عمه جان زینب
حسین یا حسین ...
1397 هیئت ثارالله
1. از تبار مصطفایم 11.6.98.mp3
6.99M
#شب_سوم_محرم
#شهادت_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
#زمینه
#استاد_حیدرزاده
از تبار مصطفایم
دخترشاه کربُ بلایم
حامی حق و ولایت
پیرو راه دینِ خدایم
من شبیه زهرایِ اطهرم
در ره حق از جان میگذرم
من رقیه ام بنت الحیدرم
در ره حق از جان میگذرم
( یا ابتا جانم حسین .. ) تکرار
آمدی ای ماه عطشان
دیدن دخترت کُنج ویران
در پیِ تو می دویدم
پا برهنه میان بیابان
گر چه من هستم دختر شهید
از غم تو شده مویم سپید
بی تو جان من برلبم رسید
( یا ابتا جانم حسین .. ) تکرار
اشک چشمم شد روانه
در پیِ ضربه ی تازیانه
آتش داغ تو بابا
می کِشد از دل من زبانه
ای بابا وای ازدست غافله
پاهایم گشته غرقِ آبله
وای از دستان زجرو حرمله
( یا ابتا جانم حسین .. ) تکرار
۱۱ شهریور ۱۳۹۸ ،
هیئت ثارالله قم