eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
26.4هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
971 ویدیو
628 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
سر تو از سر نیزه به من توان می داد امید بر دل مجروح بی کسان می داد خودت که از سر نیزه به چشم خود دیدی کنیزکی به یتیم تو خرده نان می داد نماز جمعه کوفه شلوغ بود آن روز گمان کنم که علی اکبرت اذان می داد میان مجلس شان از کنیز تا گفتند: سکینه دخترت از ترس داشت جان می داد برای خوش گذرانی، یزید در مجلس مدال نیزه زنی را که بر سنان می داد... ...رقیه دختر دردانه داشت دق می کرد دوباره رأس اباالفضل را نشان می داد هزار مرتبه گفتم نخوان عزیز دلم! تو خواندی و صله ات را به خیزران می داد همین که چوب جفا بر لبان تو می خورد بدان که خواهر تو سخت امتحان می داد نبودن تو ز یک سو و ضربۀ زنجیر به جسم خواهر تو درد استخوان می داد مهدی نظری
اوغول اوغول نازلی بالام گوزل بالام دل آچمیان بالام ایوده ملییب یرییب قاچمیان بالام (کاش ایكی نوع آداملارا گونون باتار چاقی اولمیا؛بیری اوغلی ئولن ننه دی بیری ده یتیم اوشاقدی؛گونون باتار چاقی اولاندا اویتیم بالا همیشه بوینی چینینده دولانار هیچ اورگی گلمز کوچه ده اوشاقلارا قوشولا؛اوغلی ئولن ننه ده دیزلرین قوجاخلار یانا یانا آغلار؛ رباب یانایانا دییردی بالا آتما منی) بالا گل اولسان اگر باغبانیوم چولرده آلتی آیدی سنین ناگرانیوم (معمولا کی ننه کی بالادان خجالت اولار ؛اوغول ئولونجک آغلارام الریوی باغلادیم؛خانم زینب ربابدان بوسوالی خبر آلدی رباب ده گوروم غارتده سنی نجه وروبلار سینون گوریب رباب دیدی خانم بالامین ال ایاقین باغلادیم بالا گوررسن معمولا دیزی اوسته یاترداندا ایاقلاری سینیه طرف اولار خانم بالام اوقدر ایاقلارین چالردی سینمه ) اوغول حقلیسن گلمیه سن چون سنی خوش ساخلامادیم کور اولونجا گرک آغلیدیم اوغول آغلامادیم الیوی باغلادیم اما یاراوی باغلامادیم (کربلادن آیرلاندا گوردولر هره قاچیر ئوز بالاسنین جنازه سی اوسته سریه قاچیر قاسم بالینینه ام کلثوم قاچیر ابوالفضل جنازه سینین بالینینه لیلا قاچیر علی اکبر بالینینه سکینه دییر گوردوم ننم رباب بئله آواره دولانیر گلدیم قاباقا ننه نیه بئله آواره دولانرسان دیدی قیزیم گورورسن هره قاجیر ئوز بالاسنین جنازه سینین اوستونه اما منیم اوصودامر بالامنان خبر یوخدی دیدی ننه عاشورا گونی بابام گتیردی علی اصغری خیملر دالندا دفن اله دی ؛دیدی قیزیم نولار منی آپار بالامین قبری اوسته بالامی گویلوم ایستیر بایرام اولاندا عزیز گون اولاندا اوغلی ئولن ننه هامیدان قاباخ دورار ایاقا چادرن سالار باشناسوروشسان خانم بایرامدی هارا گیدیرسن دیر اول گیدیرم بالامین قبری اوسته بالاملا بایراملاشام سکینه دییر گلدوخ علی اصغرین قبرینین کنارینه گوردوم ننم رباب بیر صاقا باخدی بیر صولا باخدی گوردوم ننم ایلشدی یره باشنان معجرین آشدی دیدیم الله گوره سن ننم نیه بئله الیر سکینه دییر گوردوم ننم رباب دوشونون صودون توکور بالانین قبری اوسته دوشومده من بو صوتی شامه آپارمارام بالا مرغک زخمی من لانه بیا شویمت چهره خونین تورا در بغل گیرمو از غصه رهم بهر تو آب دهم دانه دهم سنبل آچوب چمنلرده بویونجا بوی بوخونون گورنمدیم دویونجا آتما منی گل اولسان اگر باغبانیوم چولرده آلتی آیدی سنین ناگرانیوم @Hazrate_Abalfazll
. از روی نیزه بر من غمگین نظاره ای حرفی کنایه ای سخنی یا اشاره ای پلکی بزن که حال حرم روبه راه نیست کافی است بزم سوختگان را شراره ای سوسو بزن به سوی من ای سوی دیده ام در آسمان به جز تو ندارم ستاره ای دستم نمی رسد به سر نیزه ات اگر در دست زینب است گریبان پاره ای یک قتلگاه رفتی و صد قتلگاه من... گشتم به هر دیار حسین دوباره ای چشمم کبود گشت و جدا از سرت نشد از بحر بر کنار نگردد کناره ای با هر تکان نیزه تکان می خورد سرت جانا به گوش نیزه مگر گوشواره ای پیشانی ات شکست که پیشانی ام شکست آیینه بی خبر نشود از نظاره ای جایش به روی صورت من درد می گرفت میخورد تا که بر رخ تو سنگ خاره ای بی پوشیه به پیش نگاه حرامیان جز آستین پاره نداریم چاره ای شاعر: ✍ -----------------------------
بسم الله الرحمن الرحيم من اگر طُرفه گدایت نشوم پس چه کنم؟ نوکری خسته برایت نشوم پس چه کنم؟ ای مسافر! که شدی راهیِ صحرا برگرد ذرّه ای گردِ عبایت نشوم پس چه کنم؟ آرزویم شده یک لحظه فقط درکِ حضور من اگر جَلدِ هوایت نشوم پس چه کنم؟ ای عزادارِ حقیقی ِ حسین... آمده ام.. ناله ای بینِ نوایت نشوم پس چه کنم؟ روضه خوانیِ تو جانسوزترین صوتِ خداست من اگر محوِ صدایت نشوم پس چه کنم؟ از خودت دور نکن ،آمده ام سینه زنی بسته بر شالِ عزایت نشوم پس چه کنم؟ گرچه که دردسرم خیر ندارم اصلأ همرهِ کرببلایت نشوم پس چه کنم؟ آخرین مردِ خدا،حجّتِ حق..مبهوتم من اگر طُرفه گدایت نشوم پس چه کنم؟
زمزمه- منم باید برم یه کربلا به این گدای بی وفا بده یه گوشه ازحرم به من خسته جا بده بیا و اربعین دوباره ما رو را بده حرم شلوغه و خالیه جای نوکرت عنایتی بکن به ما به جون مادرت رو گنبد طلا آقا بشم کبوترت خدا میدونه که آقا چقد تو رو میخوام به عشق دیدنت پیاده تا حرم میام حسین حسین میگم تا که بگیره باز صدام حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام 3 برات کربلام دست آقا امام رضاس همونکه برکت زندگی تموم ماس اباالرئوفه و همیشه فکر نوکراس نگاه کن از کرم آقا به چشم خیس من زیارت حرم مثه یه خوابه واسه من به گوش مادرت میرسه التماس من نذار که حسرتش بمونه روی این دلم فراق و دوری از شش گوشه تو قاتلم بَده نیام آقا من که یه عمره سائلم حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام 3 تو روضه ها فقط آقا به فکر گریه ام مرید زینب و دیوونه ی رقیه ام همیشه دشمن قوم بنی امیه ام رقیه حاجت ماها رو میده آخرش سفارش ماها رو میکنه به مادرش همیشه هر کجا داره هوای نوکرش یه گوشه ی نگاه تو راه نجات من اگه دعام کنه حل میشه مشکلات من میدونم عاقبت امضا میشه برات من حسین آقام آقام حسین آقام آقام آقام 3
به نام خدا ****************** غروب روز دهم ، کربلا چه غوغا شد دمی که پای حرامی به خیمه ها وا شد امید اهل حرم نا امید شد ، وقتی که جشن و هلهله اطراف خیمه برپا شد شرار آتش فتنه به خیمه ها افتاد رسید لحظه ی غارت ، دوباره بلوا شد به احترام تو خورشید از نفس افتاد از آن زمان که سرت روی نیزه ها جا شد به خون نشست از این غم در آسمان ، خورشید خجل ز خشکیِ لبهات ، آب دریا شد سرت به نیزه طلوع کرد در غروب دهم شکوه وجلوه نورت به شب هویدا شد میان همهمه بردند رأس پاکت را تنور ، بسترِ رأسِ عزیز زهرا شد رسید وقت اسارت زمان سخت وداع وداع با تن بی سر ، که اِرباً اِربا شد چه خوب ! زینب خود را ندید عباسم میانِ این همه نامحرمان که تنها شد اگر چه با غُل و زنجیر، بُردَنَم بازار اگرچه وَهن و جسارت به ساحت ما شد تمام کوفه به ماتم نشست وقتی که زبان حیدریِ زینبت شکوفا شد شکست ابن زیاد از شکوه خواهر تو به خطبه های دلیرانه خوار و رسوا شد اسیر بوده ام ، اما ذلیلشان نشدم شعار نهضت خونین چه خوب معنا شد ****************** رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۶/۸
به نام خدا ************** اَمان از آن دَم آخر، چه  چیزها  که  ندیدم به سمت مقتل خونین یکی دوید و دویدم به دست، خنجر بُرّان ، گرفته بود و به سرعت رسید بر سر گودال، مقابلش  که  رسیدم ; «وَشمرُجالسُ صَدر»ی که بوسه گاه نبی بود وناله های "بُنَیَّ"  در  آن  میانه   شنیدم وشرم و گریه ی خنجر که ایستاد و نبُرّید گذاشت  زیر  گلویت ، فغان و ناله  کشیدم ندای اِرجعیِ تو به محض اینکه شنیدم دوباره از سرِ گودال به سمت خیمه دویدم ده و دو مرتبه پیچید صدای ناله مادر میان مقتل و خیمه شدم هلال و خمیدم بریده شد سر پاکت به دست شمر سیه دل بریده بود ، ولی من ، دل از تو که نبریدم سرت به نیزه بلند است در برابر چشمم به عمر خود مَه تابان به خوبی تو ندیدم ************** رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۶/۸
‍ ورود به شهر شام زبانحال زینب 🔹🔹🔹🔹🔹🔷🔷🔷🔷🔷🔷♦️♦️♦️♦️♦️◾️◾️◾️◾️ شامیان بی وفا دف نزنین مه براره سرِ پیش کف نزنین 🔹🔹🔹🔹🔹🔷🔷🔷♦️♦️♦️♦️♦️◾️◾️◾️◾️◾️ شادی نکنین شِما مردم شام چرخ ندین اماره پیش خاص و عام چه انده ظلم و جفا بونه به ما خدا دونده شمه کار هسّه حرام شامیان بی وفا دف نزنین مه براره سرِ پیش کف نزنین 🔹🔹🔹🔹🔹🔷🔷🔷♦️♦️♦️♦️♦️◾️◾️◾️◾️◾️ شمه شهر چِسّه چراغون بهیعه زینب دل شمه کار خون بهیعه پسرِ پیغمبره نیزه بالا چه شمه تک انده خندون بهیعه شامیان بی وفا دف نزنین مه براره سرِ پیش کف نزنین 🔹🔹🔹🔹🔹🔷🔷🔷♦️♦️♦️♦️♦️◾️◾️◾️◾️◾️ خارجی نیمی نزنین تش و سنگ رحم هاکنین مردم بی نام و ننگ بی وفایی نکنین انده شما پاک ننه دامن جه اینجوری ننگ شامیان بی وفا دف نزنین مه براره سرِ پیش کف نزنین 🔹🔹🔹🔹🔹🔷🔷🔷♦️♦️♦️♦️♦️◾️◾️◾️◾️◾️ این مریضی که دوِسّه دسّ و پا زادهٔ پیغمبره زین العبا حجت حقه کم هاکنین جفا چشی جواب گنّی در روز جزا شامیان بی وفا دف نزنین مه براره سرِ پیش کف نزنین 🔹🔹🔹🔹🔹🔷🔷🔷♦️♦️♦️♦️♦️◾️◾️◾️◾️◾️ امه سر انده تش و سنگ نِوارین خاخره دل ره شما درد نیارین اتی آزاده بوئین مردمه شام خاره تیم آخرته سه. دکارین شامیان بی وفا دف نزنین مه براره سرِ پیش کف نزنین 🔹🔹🔹🔹🔹🔷🔷🔷♦️♦️♦️♦️♦️◾️◾️◾️◾️◾️ شهر شام زینب ره ته پیر هاکردی وره جانه جه خله سیر هاکردی انده بی حرمتی بیّه با وِشون بدجوری ونه دلره تیر هاکردی شامیان بی وفا دف نزنین مه براره سرِ پیش کف نزنین 🔹🔹🔹🔹🔹🔷🔷🔷♦️♦️♦️♦️♦️◾️◾️◾️◾️◾️ (صفا) یاد بیار حرف زین العبا بعوته امان از این شام بلا هیج جایی اینجوری بلا ندیمی امان از دروازهً شهر و جفا شامیان بی وفا دف نزنین مه براره سرِ پیش کف نزنین 🔹🔹🔹🔹🔹🔷🔷🔷♦️♦️♦️♦️♦️◾️◾️◾️◾️◾️ شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی