.
• ﷽ •
.
#شور
#امام_حسین علیه_السلام
#امام_رضا علیه_السلام
متن:کار هر شبم...
🍃🍃🍃🍃
کار هر شبم شده گریه و زاری
آخه کی تموم میشه لحظه شماری
بیشتر از همیشه باز دلم شکسته
یک شب جمعه منو حرم بیاری
از تموم آدما دلم گرفته
به خود امام رضا دلم گرفته
ببرم به کربلا دلم گرفته
اشک چشمامو ببین دلم گرفته
باز به یاد اربعین دلم گرفته
کربلا میخوام همین دلم گرفته
ببرم به کربلا حسین مظلوم
☘☘☘
من بهشت بی تو آخرت نمیخوام
دیگه هیچی جز خودت ازت نمیخوام
دوست دارم همه امام حسینی باشن
من تو رو فقط برا خودم نمیخوام
یکی این حوالیه حرم نرفته
ببینش چه حالیه حرم نرفته
رفیقم یه سالیه حرم نرفته
گریه کرده آخرم حرم نرفته
خیلی وقته مادرم حرم نرفته
خیلی هست دور و برم حرم نرفته
ببرم به کربلا حسین مظلوم
☘☘☘
میگذرونم به هوای تو شبا رو
میبینم با گریه عکس کربلا رو
از ضریح ششگوشه که دورم امّا
نگیره خدا ازم امام رضا رو
توی این زمونه دستمو گرفته
پای سقا خونه دستمو گرفته
خیلی مهربونه دستمو گرفته
وقته گریه زاری دستمو گرفته
شبه بیقراری دستمو گرفته
تو روز نداری دستمو گرفته
ببرم به کربلا ضامن آهو
کربلایی رضا شیخی
.👇
03_گروه_صدابرداری_صوت_الحزین_ضیاء.mp3
9.42M
#شور_احساسی
کار هر شبم شده..
کربلایی #رضا_شیخی
.
#زمزمه
#حسن_کردی ✍🎤
#حضرت_رقیه
#شب_سوم_محرم
هیچ کی نکرد به حال من رحمی
خنده نداره این تن زخمی
زخمای روگونه م واسه کشیده های یک سپاهه
کل فضای صورتم شبیه چادرم سیاهه
این قد خمیدگی م برا اون شب جاموندن تو راهه
ای وای حسین ای وای حسین ای وای حسین جان
2
گفتم چرا تو اومدی برگرد
ضعیف گیر آوردی نزن نامرد
از بس کریهه چهره ات بند اومده از ترس زبونم
عقب برو نامحرمی خودم میام بده امونم
موهای سوختمو نکش چی می خوای آخه تو ز جونم
3
چی اومده سر چشات بابا؟
کجا با چی سوخته لبات بابا؟
خیلی پریشونه رگات چه بد بریده حنجر تو
از کوفه تا شام چند دفعه رفته روی نیزه سر تو؟
خیلی جسارت شد تو شام به همسر و به خواهر تو
#حضرت_علی_اصغر
#شب_هفتم_محرم
توو خوابی یا بیهوشِ از دردی
کشتیم تو از بس تلظی کردی
داری با این ناز نگات قلب باباتو می سوزونی
می رم برات رو می زنم هر طور شده با هر زبونی
من قول دادم به مادرت باید که تو زنده بمونی
2
انگار گلوت بریده با شمشیر
لباتو خون گرفته جای شیر
تیر سه پر گرفت ازم زیبایی چشم ترت رو
میخواست که از آغوش من ببره با خودش سرت رو
حالا چه جور ببندم این زخم بزرگ حنجرت رو
3
تویی که غرق خون رو دست منی
چه کار کنم که دست و پا نزنی
تو بی سر و بابای تو سرگردونه وسط لشکر
هیچکی ندیده تا به حال منو چنین حیرون و مضطر
کجا باید برم حالا از شرم مادر تو اصغر
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم
هر بار به لب اسم علی بردی
نیزه به نیزه پشت هم خوردی
مونده روی پیکر تو نقطه به نقطه زخم شمشیر
این زخم باز پهلویت کرده برام مادر و تصویر
زود اومدم زنده ببینمت ولی حیف شده بود دیر
2
حق داری پانشی حضور من
شمشیرا قسمت قسمتت کردن
تنت یه جور سرت یه جور به نوعی می کشه باباتو
می رسونم به همدیگه اعضای اربن ارباتو
دستاتو بر داشتم ولی می مونه رو زمین پاهاتو
3
دیگه رمق نمونده تو زانوم
انگار یه نیزه رفته تو پهلوم
تا قبل از این هرگز علی کسی ندیده صیحه ها مو
دق می کنن اهل حرم بشنون این بغض صدامو
گرچه کوچیکته ولی کفن برات کردم عبامو
#حضرت_عباس
#شب_نهم_محرم
افتاده اند دستات سر راهم
افتادی و شکست تکیه گاهم
بی تو به کی تکیه کنم پاشو یه فکری کن علمدار
بلند شو تا نشینه رو چادر خیمه پای اشرار
من و تو با ید نزاریم زینب بره تو کوچه بازار
2
عمیقه زخم رو سرت ای وای
کوبیده گشته پیکرت ای وای
سخته برام می بینمت اینجوری پاشیده تنی تو
باور نمی کنم نف سِ آخرت رو می زنی تو
هنوز توی لذت اون ذکر برادر گفتنی تو
3
اینجا پر از دشمنای زهراست
پاشو امانت پدر تنهاست
واسه ی دست خواهرت آماده کرده اند طنابارو
ای وای اگه بسوزونن با آتیش کینه حجابارو
با تازیانه می کنند تسویه با زینب حسابارو
#حضرت_قاسم
#شب_ششم_محرم
درت آوردم از زیر سنگا
بسه دیگه نزن تو دست و پا
بسکه سبک بودی عمو یه نیزه برد هوا تنت رو
بیرون کشیدم از زیر یه پای وحشی گردنت رو
کندم من از روی تنت نعلای اسب دشمنت رو
2
مونده یه سر نیزه توی پهلوت
خوردی زمین شکسته شد زانوت
بسته شده با خاک و خون راه نفس راه گلویت
دیدن زره نیست تو تنت هی رد شدند همه ز رویت
مونده روی سنگای خونیِ کنارت عطرت و بویت
3
سوزوندنت با داغی سنگا
کشوندنت رو خوارای صحرا
سالم نمونده رو تنت یه نقطه ی کوچیکی حتی
نجمه کجاست حیرت کنه از این قد و قامت بالا
احلی من العسل شده کرببلا براتو حالا
#عاشورا
#وداع
طاقت نداری خواهرم برگرد
دارن میان برا سرم برگرد
ببین تنم از نیزه ها داره روی خاکا می ریزه
از هر طرف روی سرم سنگ و تیر و عصا می ریزه
برای غارت داره یک لشکر تو قتله گا میریزه
۲
برو که پا به چادرت نخوره
نبین چه جوری از قفا می بره
برو تا وقتی جون میدم نبینه صحنه رو چشاتو
نزار که شمر بلند کنه جلوی من صدا براتو
آخه کسی نمونده تا داشته باشه بازم هواتو
۳
با پا زد و چشماتو پر خاک کرد
چکمه ها شو با پیرهنت پاک کرد
مقطع الاعضای من عجیب طرز کشتن تو
صد تا عبا کفن شه باز کمه برای بردن تو
باید بگردم روی سر نیزه ها دنبال تن تو
#امام_حسین_علیه_السلام
.👇
#مدیحه_خوانی
#مدح_حضرت_معصومه
حاج محمد رضا طاهری🎤
باز عکس زمین
تو نگاه آسمونه
جبرئیل دلم
غزل بهار می خونه
از دست ستاره
شکوفه شادی می باره
تو مدینه حضرت نجمه
فاطمه معصومه داره
عطر حرمش
مثل بوی کرب و بلاست
ایوون طلاش
قبله دل عاشق هاست
بانوی زمین
ملیکه خولد برینه
روز جزا وقت شفاعت
میره پیش زهرا می شینه
.👇
.
|⇦•سلام ای صاحب شأن و...
#مدح #میلاد_حضرت_معصومه سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج امیر کرمانشاهی
●━━━━━━───────
سلام ای صاحب شأن و مدارج
سلام ای دختر باب الحوائج
تو روح عصمتی معصومه هستی
تو از روز ازل در دل نشستی
بهشت مطلق شهر قمی تو
دلآرام امام هشتمی تو
خلایق گرد رویت در طوافند
ملائک بر درت در اعتکافند
زِ تو خورشید کسب نور کرده
زِ شرمت ماه، رخ، مستور کرده
به سویت هر چه حاجت دار، راهیست
گدایی بر درت چون پادشاهیست
حریمت مرکز عشق دو عالم
به این گلزار دعوت کن مرا هم
دل پاک ائمه بی قرارت
مزار حضرت زهرا مزارت
ببین زُّوار قبر اَنورت را
که میجویند اینجا مادرت را
عزادارت زمین و آسمانند
غم و درد دل تو بی کرانند
دلت در طوس و پا در رَه نهادی
برادرهای خود از دست دادی
تو درد و رنج بسیاری کشیدی
ولی روی برادر را ندیدی
چو دیدی بی کس و بی یار ماندی
غَمین خود را به شهر قم رساندی
تمام شیعیان با قلبِ مسرور
به استقبال تو با شادی و شور
به خاک مَقدمت بوسه نشاندند
زِ بام خانه ها گل می فشاندند
ندیدی تو یقین در آن میانه
اثر از کعب نی یا تازیانه
تو دیگر سیلی کافر ندیدی
به روی نی سر دلبر ندیدی
ندیدی سنگ بر پیشانی اش را
به روی نیزه قرآن خوانی اش را
ندیدی گریه های دختران را
ندیدی سنگ بازی با سَران را
ندیدی هم نوا با آه و ناله
به زیر دست و پا طفلِ سه ساله
اگر چه غصه و غم کم ندیدی
نگاه تلخِ نا محرم ندیدی
الا ای چهره ات ماه منیرم
برای عمه ات زینب بمیرم
ــــــــــــــــــ
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#میلاد_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#حاج_امیر_کرمانشاهی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
enc_16232461473503511353783.mp3
8.92M
|⇦•سلام ای صاحب شأن و....
#مدح_حضرت_معصومه سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج امیر کرمانشاهی
.
#امام_حسین
خواب بودم، خواب دیدم مرده ام/
بی نهایت خسته و افسرده ام/
تا میان گور رفتم دل گرفت/
قبر کن سنگ لحد را گل گرفت/
روی من خروارها از خاک بود/
وای، قبر من چه وحشتناک بود!
بالش زیر سرم از سنگ بود/
غرق ظلمت، سوت و کور تنگ بود/
هر که آمد پیش، حرفی راند و رفت/
سوره ی حمدی برایم خواند و رفت/
خسته بودم هیچ کس یارم نشد/
زان میان یک تن خریدارم نشد/
نه رفیقی، نه شفیقی، نه کسی/
ترس بود و وحشت و دلواپسی/
ناله می کردم ولیکن بی جواب/
تشنه بودم، در پی یک جرعه آب/
آمدند از راه نزدم دو ملک/
تیره شد در پیش چشمانم فلک/
یک ملک گفتا: بگو دین تو چیست؟
دیگری فریاد زد: رب تو کیست؟
گر چه پرسش ها به ظاهر ساده بود/
لرزه بر اندام من افتاده بود/
هر چه کردم سعی تا گویم جواب/
سدّ نطقم شد هراس و اضطراب/
از سکوتم آن دو گشته خشمگین/
رفت بالا گرزهای آتشین/
قبر من پر گشته بود از نار و دود/
بار دیگر با غضب پرسش نمود:
ای گنه کار سیه دل، بسته پر/
نام اربابان خود یک یک ببر/
گوئیا لب ها به هم چسبیده بود/
گوش گویا نامشان نشنیده بود/
نامهای خوبشان از یاد رفت/
وای، سعی و زحمتم بر باد رفت/
چهره ام از شرم میشد سرخ و زرد/
بار دیگر بر سرم فریاد کرد:
در میان عمر خود کن جستجو/
کارهای نیک و زشتت را بگو/
هر چه می کردم به اعمالم نگاه/
کوله بارم بود مملو از گناه/
کارهای زشت من بسیار بود/
بر زبان آوردنش دشوار بود/
چاره ای جز لب فرو بستن نبود/
گرز آتش بر سرم آمد فرود/
عمق جانم از حرارت آب شد/
روحم از فرط الم بی تاب شد/
چون ملائک نا امید از من شدند/
حرف آخر را چنین با من زدند:
عمر خود را ای جوان کردی تباه/
نامه اعمال تو باشد سیاه/
ما که ماموران حق داوریم/
پس تو را سوی جهنم می بریم/
دیگر آنجا عذر خواهی دیر بود/
دست و پایم بسته در زنجیر بود/
نا امید از هرکجا و دل فکار/
می کشیدندم به خِفّت سوی نار/
ناگهان الطاف حق آغاز شد/
از جنان درهای رحمت باز شد/
مردی آمد از تبار آسمان/
دیگران چون نجم و او چون کهکشان/
صورتش خورشید بود و غرق نور/
جام چشمانش پر از خمر طهور/
چشمهایش زندگانی می سرود/
درد را از قلب انسان می زدود/
بر سر خود شال سبزی بسته بود/
بر دلم مهرش عجب بنشسته بود/
کِی به زیبائی او گل می رسید/
پیش او یوسف خجالت می کشید/
دو ملک سر را به زیر انداختند/
بال خود را فرش راهش ساختند/
غرق حیرت داشتند این زمزمه/
آمده اینجا حسین فاطمه؟!
صاحب روز قیامت آمده/
گوئیا بهر شفاعت آمده/
سوی من آمد مرا شرمنده کرد/
مهربانانه به رویم خنده کرد/
گشتم از خود بی خود از بوی حسین (ع)/
من کجا و دیدن روی حسین (ع)/
گفت: آزادش کنید این بنده را/
خانه آبادش کنید این بنده را/
اینکه این جا این چنین تنها شده/
کام او با تربت من وا شده/
مادرش او را به عشقم زاده است/
گریه کرده بعد شیرش داده است/
خویش را در سوز عشقم آب کرد/
عکس من را بر دل خود قاب کرد/
بارها بر من محبت کرده است/
سینه اش را وقف هیئت کرده است/
سینه چاک آل زهرا بوده است/
چای ریز مجلس ما بوده است/
اسم من راز و نیازش بوده است/
تربتم مهر نمازش بوده است/
پرچم من را به دوشش می کشید/
پا برهنه در عزایم می دوید/
بهر عباسم به تن کرده کفن/
روز تاسوعا شده سقای من/
اقتدا بر خواهرم زینب نمود/
گاه میشد صورتش بهرم کبود/
تا به دنیا بود از من دم زده/
او غذای روضه ام را هم زده/
قلب او از حب ما لبریز بود/
پیش چشمش غیر ما ناچیز بود/
با ادب در مجلس ما می نشست/
قلب او با روضه ی من می شکست/
حرمت ما را به دنیا پاس داشت/
ارتباطی تنگ با عباس داشت/
اشک او با نام من می شد روان/
گریه در روضه نمی دادش امان/
بارها لعن امیه کرده است/
خویش را نذر رقیه کرده است/
گریه کرده چون برای اکبرم/
با خود او را نزد زهرا (س) می برم/
هرچه باشد او برایم بنده است/
او بسوزد، صاحبش شرمنده است/
در مرامم نیست او تنها شود/
باعث خوشحالی اعدا شود/
گرچه در ظاهر گنه کار است و بد/
قلب او بوی محبت میدهد/
سختی جان کندن و هول جواب/
بس بود بهرش به عنوان عقاب/
در قیامت عطر و بویش می دهم/
پیش مردم آبرویش می دهم/
آری آری، هرکه پا بست من است/
نامه ی اعمال او دست من است/
👇
🍀ولادت و جلالت حضرت معصومه سلام الله علیها🍀
🎼سبک(ای صفای قلب زارم)....
فارسی_ترکی
بر دَرت عمری گدایم
رُخ به درگاهت بِسایَم
ریزه خوارِ خوانِ لطفِ
خواهر موسی الرضایم
تو میدانی بَدَم
ولی باز آمدم
تورا جانِ رضا
نَکن بانو رَدم
خانیم یا فاطمه
خواهر شاهِ خراسان
دائماً کردی تو احسان
بر دَرت هر کس که آمد
مُشکلاتش گشته آسان
نَظر کُن بر گدا
تو ای صاحب عطا
بر آن دَستانِ تو
سَر و جانم فدا
خانیم یا فاطمه
گول آچیب گلزار جنّت
یثربه ویردی طراوت
حضرتِ کاظم ایوینده
ایلیوب الله قیامت
گَرک دیل شاد اولا
سَسون آزاد اولا
دیون نَجمه خانیم
ایوین آباد اولا
خانیم یا فاطمه
گول آدی زهرایه بَنذر
بَضعه ی طاهایه بَنذر
عزّت و جاه و جلالی
زینب کبرایه بَنذر
رضانین دلبری
گول اوزلی خواهری
گَل ای دردی اولان
آچار مشکل لری
خانیم یا فاطمه
گوروسن کی دلغمینم
(بیکَس) و زار و حزینم
گَلمه میش ماهِ محرم
انتظارِ اربعینم
گدا گَلدی دیله
یانیر بو نیسگیله
قُما هم مشهده
گینه دعوت ایله
خانیم یا فاطمه
التماس دعای فرج
الاحقر مهدی عبادی