سه شب
.
#زمزمه_روضه
#طفلان_حضرت_زینب
#سبک_خوشابحال_زائرات_ارباب
------------------------------------
#زمزمه #شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله
ولوله توو عرش برين افتاد
خون خدا از روي زين افتاد
بذار برم عمو زمين افتاد رهام كن عمّه
ببين كه رفته شمشيرا بالا
بذار برم كه وقتشه حالا
بشم فداي زاده ي زهرا رهام كن عمّه
رسوند خودش رو بين اون جنجال
عموشو ديد كه زخمي و بيحال
گذاشته سر رو شونه ي گودال رمق نداره
يادش اومد كه مادرش زهرا
چجوري شد سپر برا مولا
دستش رو تا ميشد آورد بالا اين تك ستاره
----------------------------------
در حقّ اين يتيم جفا كردن
دستش رو از ساعد جدا كردن
حسين و باز صاحب عزا كردن بي معرفت ها
عمو گرفته بود در آغوشش
شايد بشه دردش فراموشش
رسيد تو اون شلوغي به گوشش صداي اَسبا
روسينه ي حسين بود عبدالله
ده تا سواره اومدن از راه
زهرا مي گفت با گريه واويلاه امان از اين غم
با تير حرمله سرش ذبح شد
رگهاي خُشك حنجرش ذبح شد
جلو چشاي مادرش ذبح شد امان از اين غم
#محمدقاسمي✍
-----------------------------------
#زمزمه #حضرت_قاسم
#شب_ششم_محرم
عمو تويي عزيزتر از جونم
يه فكري كن برا دلِ خونم
غريب باشي اصلا نمي تونم طاقت بيارم
ميخوام مثه جوون ليلا شم
به خاطر تو ارباً اربا شم
ميخوام شهيد كربلات باشم اي غمگسارم
دلم رو جان مادرت نشكن
بذار برم به جنگ با دشمن
اَحليٰ مِنَ العَسَل براي من مُردن برا تو
نگاهي كن به متن اين نامه
دست خط نوراني بابامه
معلومه بهترين سر انجامه مُردن برا تو
----------------------------------
پابوسي كرد ازبس ادب داره
اِنْ تَنكُروني روي لب داره
مثل يه شيره كه غضب داره جانم به قاسم
سپاه كوفه رو ز هم پاشيد
به شيوه ي امام حسن جنگيد
اَزرق شامي بين خون غلطيد جانم به قاسم
سپاه كوفه وقتي دوره ش كرد
از پشت اومد با نيزه يك نامرد
تو كمرش يه دفعه پيحيد درد از مركب افتاد
اسير دام نعل اسبا شد
يه مرتبه خوش قد و بالا شد
اين نوجوون هم قدّ سّقا شد اي داد بيداد
#محمدقاسمي
------------------------------------
#زمزمه #حضرت_علی_اصغر
#شب_هفتم_محرم
نگاه بي رمق داري مادر
داري ميشي از تشنگي پرپر
كبود شده لبات علي اصغر برات بميرم
نداره مادر تو تقصيري
نه آبي هست تو خيمه نه شيري
جلو چشام داري تو ميميري برات بميرم
هم قحط آبه هم هوا گرمه
حتّي تو سايه خيمه ها گرمه
بازار دشمني با ما گرمه از ما بُريدن
خدا مي دونه كه چقدر پَـستن
با اين كه زير دِين ما هستن
سه روزه آب و روي ما بَستن قوم يزيدن
----------------------------------
آماده شو بايد بري ميدون
برو كه توو آغوش باباجون
ميشه به آسمون رسيد آسون شش ماهه ي من
خدا بزرگه ، هستيِ مادر
شايد دلي ميون اين لشگر
با ديدنت به رحم بياد آخر شش ماهه ي من
چيزي نگذشت...
به حال يك باباي شرمنده
كسي بلند بلند نمي خنده
برگشتي و سرت به مو بنده اي كاش بميرم
شدي فدا بابا تو و خوشحالي
بازوي بابات زخمه ، يارالي
من موندم و گهواره خالي اي كاش بميرم
-------------------------------------
#محمد_قاسمي✍
#سبک_خوشا_بحال_زائرات_ارباب
.
.
#واحد
#امام_حسین_واحد
#سربند_واحد
#واحد۱۰
ما کسی رو از تو بهتر نداریم
یه امام حسین که بیشتر نداریم
مارو از درِ خونهت جدا نکن
جایی رو به غیر این در نداریم
ای که به یک گوشه نگات آقا
سنگ سیاه و مثل در کردی
یه نیم نگاهی هم به ماها کن
از اون نگاها که به حر کردی
یا اباعبدالله ، نعم الارباب
به علیِ اکبرت ، منو دریاب
#شب_چهارم_محرم
#حضرت_حر
#واحد۱۰
رحمت واسعه خدا حسین
شاه با وفای کربلا حسین
غرق در گنام دستمو بگیر
ای سفینه النجات ما حسین
راه تو رو اگرچه بستم من
به جد اطهرت ببخش آقا
دل رقیه رو شکستم من
به جون مادرت ببخش آقا
یا اباعبدالله --- ای حسین جان
......
حر از این به بعد دیگه بنده توست
جنت و بهشت من خنده توست
حتی دست دشمنت رو میگیری
آقایی فقط برازنده توست
صدات نکرده بودم و دیدم
تو لحظههای آخرم آقا
با علی اکبر اومدی پیشم
منت گذاشتی به سرم آقا
یا اباعبدالله --- ای حسین جان
.......
کشتی تو از همه وسیعتره
نور تو از همه پرفروغتره
محشرم ورودی بابالحسین
از بقیه درا شلوغ تره
من چی بگم از کرم و فضلش
پهن همیشه سفره بذلش
روز قیامت که میاد زهرا
کارو میده دست اباالفضلش
#عبدالحسین ✍
..................
#اصحاب_واحد
#حضرت_حبیب
#واحد۱۰ #حبیب_بن_مظاهر
هر کی میخواد کسب آبرو کنه
نوکر ی رو از یه جا شروع کنه
اصحابی از اصحاب امام حسین
هر کسی سراغ داره رو کنه
جوونا مون فدا جوناشون
پیر غلاما فدای پیراشون
هم حسینیای این عالم
فدای این اصحاب وآقا شون
یا ابا عبدالله ---- ای حسین جان
.......
درد و باید از طبیب سوال کنیم
بی کسی رو از غریب سوال کنیم
قیمت نوکری این خونه رو
آره باید از حبیب سوال کنیم
چه کار با قد کمونش کرد
دخت علی دعا به جونش کرد
جای عصا تیغ گرفت دستش
عشق حسین تازه جوونش کرد
یا ابا عبدالله --- ای حسین جان
......
#جون
#حضرت_جون
به فدای جونو و عشق وادبش
نوکریش بوده همه تاب و تبش
رجزش بوده امیری یا حسین
حسبش رو رخ کشید نه نسبش
چیزی نداشت ولی حسین و داشت
جون دیگه غلام زنگی نیست
بوسید حسین صورتشو یعنی
بالاتر از سیاهی رنگی نیست
یا ابا عبدالله --- ای حسین جان
#عبدالحسین
................
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله_واحد
#واحد۱۰
اومدم میون تیغ و نیزه ها
تا برای تو سپر باشم عمو
تو برام مثل پدر بودی ، میخوام
برا تو مثل پسر باشم عمو
چقدر سنگ دور و برت ریخته
چقدر نیزه رو پرت ریخته
تو هم شبیه مادرت زهرا
یه لشکری روی سرت ریخته
یا ابا عبدالله ---- ای عمو جان
.......
راضیم سرم جدا بشه ولی
تو یه مو کم نشه از سرت عمو
راضیم که دست من قلم بشه
تو زیر پا نره پیکرت عمو
تو مدینه مقابل بابام
به مادرش زهرا جسارت شد
سخته عمو باشم ببینم که
دار و ندار عمه غارت شد
یا ابا عبدالله ---- ای عمو جان
#عبدالحسین
.............
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم
ای عمو مثل زره شده تنم
جای سالمی نموند رو بدنم
تا که فهمیدن یتیم حسنم
همه با بغض حسن میزدنم
گفتم به لشکر تازه دامادم
هلهله کردن تا که افتادم
مونده تنم به زیر دست و پا
بیا عمو برس به فریادم
یا اباعبدالله ____ ای عمو جان
......
مثل مادرت شده پهلوی من
منو به خیمه نبر عموی من
مادرم ببینه که دق میکنه
جای این خنجر و رو گلوی من
از بس زیر پا پیکرم مونده
از پیکرم فقط سرم مونده
از من فقط یه پیرهن پاره
برا عروس مضطرم مونده
یا اباعبدالله ____ ای عمو جان
#عبدالحسین
........
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
میپاشم خونش و سمت آسمون
ای خدا ببین چی اومد به سرم
آخه از فرات چیزی کم نمیشد
می دادن یه جرعه آب به اصغرم
تو دست و پا زدی و من مُردم
پر خون شدی و خون دل خوردم
نمیدونی چها کشیدم تا
این تیر و از گلوت در آوُردم
وای علی اصغرم ____ ای علی جان
......
حرمله آخر من و بیچاره کرد
بین میدون و حرم آواره کرد
گلوی از برگ گل نازک ترو
با تیر سه شعبه پاره پاره کره
حرمله از غصه من و پیر کرد
شیرخواره من و چه جور سیر کرد
ببین چه کرد با گلوی طفلم
تیری که عباس و زمینگیر کرد
وای علی اصغرم ____ ای علی جان
.......
زبانحال حضرت رباب
عروس فاطمه ام که مثل اون
داغ شش ماهه به روی دلمه
اون ندید محسنش و دیگه ولی
سرتو مقابل محملمه
تو رو زدن رو دستای بابا
محسن و در بین در و دیوار
نشون بده گلوت رو به محسن
بگو که تیر بدتره یا مسمار
وای علی اصغرم ____ ای علی جان
#عبدالحسین ✍
...........
.👇
.
#واحد
#حضرت_قاسم
#شب_ششم_محرم
▪️بند اول▪️
از آسمون داره میاد بارون سنگ روی سرم
مثل علیِ اکبرت شد نیزه نیزه پیکرم
چشمام اگه یاری کنه می خوام که خون گریه کنم
دلشوره دارم ای عمو واسه تو و اهل حرم
مثل مدینه کوچه وا کردن برای من عمو
هم می زدن از پشت سر هم می زدن از روبرو
گفتم بیای گریه کنیم باهم برای مادرت
این لحظه های آخری از روضه ی زهرا بگو
بخون روضه آزار و
بخون روضه دیوار و
بخون روضه پهلو رو
بخون روضه مسمار و
عموی غریبم حسین
▪️بند دوم▪️
عمری پناه من شدی کی میره از یادم عمو
بازم توی آغوشتم زحمت به تو دادم عمو
تنها به فکر ساقی و فکر تو بودم ای عمو
وقتی که از روی زین با صورت افتادم عمو
ای وای من از لحظه ای که می خوری روی زمین
می شه سر و روی تو غرق خاک و خون ای مهجبین
ای وای من از لحظه ای که می ره روی نی سرت
می بینه عمه زینبم که تو شدی نیزه نشین
براتم رسید ای عمو
که خونم چکید ای عمو
سر و صورتم خونیه
شدم رو سفید ای عمو
عموی غریبم حسین
#محسن_طالبی_پور✍
#واحد.
#شب_ششم
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇
367.3K
#حضرت_قاسم
ویژه دمام زنی
تازه دامادم ای شاخ شمشادم جون دل مو
رو دل میدون ای قامتت قربون خون دل مو
آه و واویلا داره غمت میشه مهمون دل مو
سی چه اینگونه زلفت پریشونه ای نوجوونم
رو تنت گرد و خاک بیابونه دردت به جونم
تا که برگردی مو چشم به راه تو اینجا نشینم
آخ الهی که مثل گل لیلا داغت نبینم
ای تازه دامادم
ای شاخ شمشادم
.
#شور_امام_حسن
#شور
#امام_حسن علیهالسلام
#حضرت_قاسم
ای یکه تاز و یل حسن جانم
ای فاتح جمل حسن جانم
ای نمک روضه حسین جان و
ای ذکر تو عسل حسن جانم
یه عمره سائل لطف مدامت منم
همون مست مست شراب نابت منم
همون که میشه تهش پیر غلامت منم
مستم مست حسن ذکرمه پیوسته حسن
دنیا رو پس زدم که بشم پابست حسن
روزی اشک گریه کنا با فاطمه و
رزق زیارت کرببلا دست حسن
یا کریم بن کریم
ای دل و دلبرم حسن مولا
من سنه نوکرم حسن مولا
ای حرمت محشر حسین جان و
ای شه بی حرم حسن مولا
واسه کشیدن نفس، دلیلم تویی
اون که بسته به دامنش دخیلم تویی
همون که میشه قیامت کفیلم تویی
بزم غم محرم، آب و تابش حسنه
ذکر حسینِ روضه خون، جوابش حسنه!
با ذکر یا حسن روزی سالتو بگیر
روضه دارالکرمه، دَقُّ البابش «حسنه»
یاکریم بن کریم
ای نوهی شیر خدا قاسم
ای ثمر فاطمه یا قاسم
جان! چه یلی شدی مث بابات!
ای حسن کرب و بلا قاسم!
بنازم شجاعتو با کفن اومده
شبیه حیدره و بت شکن اومده
جمل رفته ها گفتن حسن اومده
قاسم امیرمه، دنیامه، دل و دینمه
قاسم همون که اسم باباش حک رو سینمه
وقتی میترسم از مرگ و قیامتم فقط
قاسم پناهگاهمه حصن حصینمه
یا کریم بن کریم
شعر و سبک:
#میثم_کاوسی ✍
👇👇👇
.
#شور
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم
بند اول
قاسم کابوسیه واسه دشمنای ابی عبدالله
قاسم یعنی خود حسن مجتبی ابی عبدالله
لرزه به جون دشمنش افتاده
رجز جنگ و وقتی که سر داده
به همه داده نشون توی میدون
به عموش میره مرد حلال زاده
داماد کربلا قاسم قاسم
ای صاحب الوا قاسم قاسم
بازم دوباره شد زنده یاده
حضرت مجتبی قاسم قاسم
بند دوم
قاسم یعنی دلخوشی بچه های ابی عبدالله
قاسم کل عمرش و کرد نذر برای ابی عبدالله
به حسن رفته شجاعت قاسم
کوه و لرزونده صلابت قاسم
پسر شیر جمل تو کولاکی
جون من نذر تو حضرت قاسم
عباس خیمه ها قاسم قاسم
ای شاه با وفا قاسم قاسم
جوری زدی که ازرق هم می گفت
الحق که مرحبا قاسم قاسم
📝 #حسین_عیدی
👇👇
.
📋مقتل #حضرت_قاسم (ع)
#روضه_حضرت_قاسم (ع)
#روضه_حضرت_زهرا (س)
#روضه_امام_حسین (ع)
............................................
.( امام صادق فرمود شب جمعه میایم بالا سرتون ، کربلا همه آرزوشون این بود اباعبدالله بیاد بالا سرشون هر شهیدی رو زمین میافتاد صدا میزد یا اباعبدالله.
با یه صدای بریده بریدهای دا میزد عمو بیا عمو بیا عمو بیا! شیخ جعفر میگه : هر بار مرکبی از قاسم رد شد عمو رو صدا زد قاسم روضه خون اباعبدالله است یه نمونش وقتی فرمود «إن تُنكِروني فَأَنَا فَرعُ الحَسَنْ»
روضه خوند برا اباعبدالله راوی میگه : اشکاش جاری بود « هذا حسینٌ کَالأَسیرِ المُرتَهَنْ»
این آقایی که امروز دورش گرفتید پسر مصطفی است وارد میدان شد فرمود قاسمم «اَنت من اَخی عَلی مِن » تو بوی حسنمو می دی ، چطور راضی شم میدون بری ! امام حسن اون لحظههای آخر گریه میکرد میفرمود «لا یَوم کَیومِکَ یااَبا عَبدِالله»
دارم میبینم حسین ۳۰ هزار نفر دورت میکنن اول سرتو از تنت جدا میکنن ، این زن و بچه نشستن ، زینب نشسته ، قاسم نشسته ، اول سر از تنت جدا میکنن ، بعد زن و بچت رو اسیری میبرند! حسین جان یه خواسته ازت دارم داداش «کلَ اولادی حافِظاً و ولدا»
یعنی مراقب بچههای من باش براشون پدری کن ، حالا اومده داره میگه اجازه بده برم میدان ، قربونت برم زره اندازت پیدا نشد! قاسم این شمشیری هم که بستی رو زمین کشیده میشه
علی اکبر که جوشن داشت آن شد
تو که جوشن نداری وای بر من
وارد معرکه که شد صدا زد آن حرامی رو یابن سعد چرا آخرتت رو به دنیا فروختی؟ همینطور داره نگاه میکنه نوجوان ۱۳ ساله این کیه بهش عمامه بستن کلاهخود بهش اندازه نیست؟! یابن سعد آیا به مرکبت آب دادی یا نه؟ صدا زد این چه سوالیه میپرسی آره.آقا فرمود : ادعای اسلام داری حسین لبش تشنه است.
اشکاش جاری بود هی صدا میزد بابا حسن جات خالیه الان ، یادتونه تو فتنه روح الله عجمیان ۱۷ نفر میزدن یادتونه چیکار کردن با بدنش مدینهام همینطور بود ، همه ریختن سر مادر سادات هرکی با هرچی دستش بود فاطمه رو میزد اینم نوه بی بی مادر زیر دست و پا افتاده بود.
مرا مغیره و یک تن به او نگفت
زن را کسی مقابل شوهر نمی زند
تا فهمیدن پسره حسنه شروع کردن زدن ، گفت من میدونم باید چه کار کنیم! شروع کردن سنگ بارانش کردن اینقدر بهش سنگ زدن دیگه رمق نداشت ، مقتل نوشته دو نفر از بالای مرکب رو زمین انداختن آنچنان با نیزه به پهلوش زدن گل حسن رو زمین افتاد.
یه آقایی هم با نیزه از بالای مرکب رو زمین انداختند اباعبدالله یه لحظهای رسید دید قاسمش پاهاشو داره رو زمین میکشه فرمود قاسمم واسم سخته تو پاهاتو رو زمین میکشی ! از عمه کاری بر نمیآید سر قاسم و به دامن گرفت یک ساعت نگذشت کی بخواد سر اربابه ما رو به دامن بگیره « یَفصَح بِرِجلِه»
یعنی حسین پاشو به زمین میکشید یه وقت چشاشو باز کرد سینه سنگینی میکنه یه وقت نگاه کرد قاتل رو سینه نشسته.
همه منتظرن ، مادرش برسه
کاش صدای برادر به خواهرش برسه
دست قاتل اگه، به سرش برسه
آخ خدا به داد موی دخترش برسه
................................................
مسعود پیرایش
👇
.
#زمینه
#پیش_زمینه
#حضرت_قاسم
نون و نمکِ ، این سفره رو ، عمریه خوردم
تو سختیای زندگیم ، اسمشو بردم
رو کفنِ من بنویسید غلامِ قاسم
روضه ی قاسم بخونید ، روزی که مُردَم
درسِ آزادگی
یادمون داده روضه هاش
شیوه ی دلدادگی
یادمون داده روضه هاش
راه و رسم زندگی
یادمون داده روضه هاش
طعم محبتش
احلی من العسل
رمز شهادتش
احلی من العسل
خدمت تو هیئتش
احلی من العسل
دل را به نام حضرت قاسم نوشتند
عبدِ مرامِ حضرتِ قاسم نوشتند
دنیا و عقبا نوکرِ این خانه هستیم
مارا غلامِ حضرت قاسم نوشتند
سروده و سبک :
مرحوم #استاد_حسن_زاده (راضی)
#یونس_وصالی (یونس)
#شب_ششم_محرم
.👇
.
#شور_حضرت_قاسم
[بند اول]
قدم میزنه و آسمونه که به زیر پاشه
به حدی قشنگه خود خدا محو نگاشه
قاسمه که اینجور میبره دل از همه عالم
تو دل میدون صف شکنه خب مثل باباشه
ابن الحسن داره قداره میزنه
خون از سر ازرق فواره میزنه
کرده غضب قاسم ، لشگر حرامیو
با ذکر یا علی تا جاداره میزنه
همواره میزنه
یل حیدره،جنون آوره
شیوه رزمش مثل حسن محشره
دل و دلبره،از عا لم سره
نسخه سیزده ساله علیاکبره
(شهزاده یاقاسم)
[بند دوم]
زمانی که شمشیر میزنه به چه محشریه
شیوه های شمشیر زدنشم که حیدریه
ماته کل لشکر به صورت قشنگ قاسم
چشم و ابروهاش مثل علیه چه دلبریه
میگن بهم همه،وقت فرار شده
میدونو و همهمه،لشکر بی قرار شده
تحت الحنک داره،به صورتش قاسم
انگار علیه که دست به ذوالفقار شده
وقت فرار شده
مه این دله،چقدر خوشگله
تا اومده تو میدون شده ولوله
شبیه عموش،مه کامله
نسخه ی سیزده ساله ی ابوفاضله
(شهزاده یاقاسم)
به قلم:
حسین خسروی
{بند دوم:محمد زنجانی}
#شب_ششم_محرم #حضرت_قاسم
.👇
.
#شور
#حضرت_قاسم
بند اول
قاسم کابوسیه واسه دشمنای ابی عبدالله
قاسم یعنی خود حسن مجتبی ابی عبدالله
لرزه به جون دشمنش افتاده
رجز جنگ و وقتی که سر داده
به همه داده نشون توی میدون
به عموش میره مرد حلال زاده
داماد کربلا قاسم قاسم
ای صاحب لوا قاسم قاسم
بازم دوباره شد زنده یاده
حضرت مجتبی قاسم قاسم
بند دوم
قاسم یعنی دلخوشی بچه های ابی عبدالله
قاسم کل عمرش و کرد نذر برای ابی عبدالله
به حسن رفته شجاعت قاسم
کوه و لرزونده صلابت قاسم
پسر شیر جمل تو کولاکی
جون من نذر تو حضرت قاسم
عباس خیمه ها قاسم قاسم
ای شاه با وفا قاسم قاسم
جوری زدی که ازرق هم می گفت
الحق که مرحبا قاسم قاسم
.👇