مداحی_آنلاین_خطبه_ی_کوبنده_امام_سجاد_میرداماد.mp3
9.27M
#شهادت_امام_سجاد(ع)
🌴خطبه ی کوبنده امام سجاد(ع)
🌴به همراه #روضه_امام_حسین
🎙 سید_مهدی_میرداماد
⏯ روضه
─━━━⊱✿⊰━━━─
#امام_سجاد #محرم
.
📋شب زیارتی است و حرم صفا دارد
#روضه_امام_حسین (ع)
🏴 #فراق_کربلا
............................................
شب زیارتی است و حرم صفا دارد
دلم هوای سحرهای کربلا دارد
یه کنج از حرم بهم جا بده
حقش این بود از باب القبله ما وارد حرمت می شدیم ارباب اروم آروم می اوومدیم هی نگاه به صحن و سرات کی کردیم هی قربون صدقت می رفتیم
دلم تنگت خدا شاهده
هوای حرم ، هوای بهشت
ببر کربلا به جای بهشت
فدای معرفتت ، در بهشت روضه ی تو
هنوز لات محله برو بیا دارد
به حشر ، روزی حُبَّت بپاست در قلبش
هر آن که خیمه ی این روضه را به پا دارد
حسین... زندگی من ، حسین ... یار دلم
کجا بدون تو این زندگی بها دارد؟!
بگو به مادرت این سینه زن ، زمین خورده
بگو حساب مرا از همه سوا دارد
به گونه ام نم اشکی چکید و این گریه
هر آن چه سِر نهان است ، برملا دارد
هزار بار بمیرم به شوق دیدارت
دوباره زنده شوم از نو ، باز جا دارد
اگرچه مِیلِ دلِ نوکران زیارت توست
دلت تمایلِ دیدار مجتبی دارد
به جز حرارت جاوید ماتمت ، هر غم
زوال دارد و تاریخِ انقضا دارد
بهای گریه برایت ز بس گرانقدر است
حبیب ، آرزوی گریه بر تو را دارد
عجیب نیست ، شب جمعه ، دل پریشانم
کنار قتلگهت ، مادرت نوا دارد
هزار و نهصد و پنجاه ضربه یعنی چه ؟!
نظاره بر بدنت بِنت مرتضی دارد
تن به روی زمین مانده ، دیدنش سخت است
سرِ به نیزه ، خودش روضه ای جدا دارد
کفن نشد بدنت ، فاطمه دلش خون شد
فقط برای تو این کوفه بوریا دارد
................................................
👇👇
.
📋مقتل #حضرت_قاسم (ع)
#روضه_حضرت_قاسم (ع)
#روضه_حضرت_زهرا (س)
#روضه_امام_حسین (ع)
............................................
.( امام صادق فرمود شب جمعه میایم بالا سرتون ، کربلا همه آرزوشون این بود اباعبدالله بیاد بالا سرشون هر شهیدی رو زمین میافتاد صدا میزد یا اباعبدالله.
با یه صدای بریده بریدهای دا میزد عمو بیا عمو بیا عمو بیا! شیخ جعفر میگه : هر بار مرکبی از قاسم رد شد عمو رو صدا زد قاسم روضه خون اباعبدالله است یه نمونش وقتی فرمود «إن تُنكِروني فَأَنَا فَرعُ الحَسَنْ»
روضه خوند برا اباعبدالله راوی میگه : اشکاش جاری بود « هذا حسینٌ کَالأَسیرِ المُرتَهَنْ»
این آقایی که امروز دورش گرفتید پسر مصطفی است وارد میدان شد فرمود قاسمم «اَنت من اَخی عَلی مِن » تو بوی حسنمو می دی ، چطور راضی شم میدون بری ! امام حسن اون لحظههای آخر گریه میکرد میفرمود «لا یَوم کَیومِکَ یااَبا عَبدِالله»
دارم میبینم حسین ۳۰ هزار نفر دورت میکنن اول سرتو از تنت جدا میکنن ، این زن و بچه نشستن ، زینب نشسته ، قاسم نشسته ، اول سر از تنت جدا میکنن ، بعد زن و بچت رو اسیری میبرند! حسین جان یه خواسته ازت دارم داداش «کلَ اولادی حافِظاً و ولدا»
یعنی مراقب بچههای من باش براشون پدری کن ، حالا اومده داره میگه اجازه بده برم میدان ، قربونت برم زره اندازت پیدا نشد! قاسم این شمشیری هم که بستی رو زمین کشیده میشه
علی اکبر که جوشن داشت آن شد
تو که جوشن نداری وای بر من
وارد معرکه که شد صدا زد آن حرامی رو یابن سعد چرا آخرتت رو به دنیا فروختی؟ همینطور داره نگاه میکنه نوجوان ۱۳ ساله این کیه بهش عمامه بستن کلاهخود بهش اندازه نیست؟! یابن سعد آیا به مرکبت آب دادی یا نه؟ صدا زد این چه سوالیه میپرسی آره.آقا فرمود : ادعای اسلام داری حسین لبش تشنه است.
اشکاش جاری بود هی صدا میزد بابا حسن جات خالیه الان ، یادتونه تو فتنه روح الله عجمیان ۱۷ نفر میزدن یادتونه چیکار کردن با بدنش مدینهام همینطور بود ، همه ریختن سر مادر سادات هرکی با هرچی دستش بود فاطمه رو میزد اینم نوه بی بی مادر زیر دست و پا افتاده بود.
مرا مغیره و یک تن به او نگفت
زن را کسی مقابل شوهر نمی زند
تا فهمیدن پسره حسنه شروع کردن زدن ، گفت من میدونم باید چه کار کنیم! شروع کردن سنگ بارانش کردن اینقدر بهش سنگ زدن دیگه رمق نداشت ، مقتل نوشته دو نفر از بالای مرکب رو زمین انداختن آنچنان با نیزه به پهلوش زدن گل حسن رو زمین افتاد.
یه آقایی هم با نیزه از بالای مرکب رو زمین انداختند اباعبدالله یه لحظهای رسید دید قاسمش پاهاشو داره رو زمین میکشه فرمود قاسمم واسم سخته تو پاهاتو رو زمین میکشی ! از عمه کاری بر نمیآید سر قاسم و به دامن گرفت یک ساعت نگذشت کی بخواد سر اربابه ما رو به دامن بگیره « یَفصَح بِرِجلِه»
یعنی حسین پاشو به زمین میکشید یه وقت چشاشو باز کرد سینه سنگینی میکنه یه وقت نگاه کرد قاتل رو سینه نشسته.
همه منتظرن ، مادرش برسه
کاش صدای برادر به خواهرش برسه
دست قاتل اگه، به سرش برسه
آخ خدا به داد موی دخترش برسه
................................................
مسعود پیرایش
👇
Sh 4 Mashaieh 1403 Rasoli [Mohjat_Net] (1).mp3
1.96M
#زمزمه
#حاج_مهدی_رسولی
#امام_حسین
#حضرت_زینب
قرارمون یادت نره قرار اول
تو روی تل و من توی مقتل
شلوغه دور و برت شلوغه دور و برم
من به فکر خیمه هام تو به فکر حنجرم
بزار شمر رو سینه بشینه
خدا هست داره میبینه
سه روز پیکرم رو زمینه
خدا هست داره میبینه
****
قرارمون یادت نره قرار دوم
من روی نیزه تو بین مردم
یه کوفه و کوچه هاش
یه کوفه نا محرمه
سرا به روی نیزه ها
گریه کنه این ماتمه
بزار سنگ به فرقت ببارن
خدا هست داره میبینه
تو رو دست بسته بیارن
خدا هست داره میبینه
****
قرارمون یادت نره قرار آخر
توی خرابه یه تشت و یک سر
بزار دق کنه دختر من
خدا هست داره میبینه
بمیره کنار سر من
خدا هست داره میبینه
#زمزمه #روضه_امام_حسین
شب چهارم مشایه 1403
.
.
|⇦•باز شب جمعه و...
#روضه_امام_حسین علیه السلام ویژهٔ شب جمعه اجرا شده به نفس سید مهدی حسینی
●━━━━━━───────
بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيمِ
باز شب جمعه و موکب نعم الحبیب
نام تو بردم وزید از نفسم بوی سیب
شور به پا کرده در هیئت انصار عشق
روضه ی هَل مِن مُعین ناله ی أمَّن یُجیب
عشق نفس گیر شد سینه زنَت پیر شد
زود بیا دیر شد بر سر جسمِ حبیب
گر بشکافی هنوز خاک شهیدانِ عشق
می شنوی نوحه ای در غمِ شَیبُ الخَضیب
آه از آن لحظه ای که با تن چاک چاک
نهادی ای تشنه لب، صورت خود را به خاک
تا تو شدی کشته ما بی سر و سامان شدیم
غُلغله شد در حرم ولوله شد در خیام
وای حسین کشته شد روضه همین والسلام
ولوله شد درخیام ولوله شد درخیام
به سمت گودال از خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود دیر رسیدم من
سر تو دعوا بود ناله کشیدم من
سر تو رو بردن دیر رسیدم من
«حسین حسین حسین حسین»
ای کشته ی گرسنه وتشنه ابی عبدالله
حلقومتو سپردی به دشنه ابی عبدالله
«سید مظلوم حسین جانم...»
حسین رفته به گودال تا شهید شود
حسین رفته به گودال رو سپید شود
حسین رفته که صد مرتبه شهید شود
قراربود گرفتار آن پلید شود
اما بنا نبود شناسایی اش بعید شود
«حسین آه حسین آه حسین آه»
#سینه_زنی..
ای که به عشقت اسیر خیل بنی آدمند
سوختگان غمت با غم دل خرم اند
هرکه غمت را خرید عشرت عالم فروخت
باخبران غمت بی خبر از عالمند
تشنه لبِ عالم ای شه مظلوم حسین
فاطمه را نور عین ای شه مظلوم حسین
"أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءَ.
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج"
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#شب_جمعه
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_شب_جمعه
#سید_مهدی_حسینی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.
.
📋در تب و تابی / چه جور لالایی بخونم یه کم بخوابی
#زمزمه #حضرت_علی_اصغر
#روضه_حضرت_علی_اصغر (ع)
#روضه_امام_حسین (ع)
............................................
امشب حرم آل علی آب ندارد علی خواب ندارد
از سوز عطش قلب حرم تاب ندارد علی خواب ندارد
.(این روضه روضهایه که اباعبدالله فقط این روضه رو شب عاشورا خوند ، واسه اصحاب چه سری ، وقتی قاسم رسید عمو منم شهید میشم فرمود قاسمم شهادتو تعریف کن «اَحلٰی من العَسل»
فرمود تو شهید میشی طفل شیرخوارهام شهید میشه ، بریم خیمه مادرش خیلی بیتابه).
.(بند اول).
در تب و تابی
چه جور لالایی بخونم یه کم بخوابی
توو مشک سقا هم دیگه نمونده آبی
در تب و تابی
هنوز لبات یه مادرم به من نگفته
چرا باید رو این لبا ترک بیفته
ببخش که شیر ندادمت چند روزه مادر
زبون نچرخون که لبات (میسوزه مادر) ۳
.(بند دوم).
لالا لالایی
کوچکترین فداییِ این خیمههایی
میخوای بری میدون روی دوش بابایی
لالا لالایی
رو دوش بابا که میری چشماتو واکن
برای بار آخری منو نگا کن
با گریههات رجز بخون میون لشکر
صدای هلهله اومد ... (نترسی مادر) ۳
.(بند سوم).
حیرونه بابات
مگه چه جوری زدنت؟ دلخونه بابات
چرا هنوزم وسطه میدونه بابات؟
حیرونه بابات
اینا که کینهشونو از «غدیر» گرفتن
بچه مو توو شش ماهگی از شیر گرفتن
خیر نبینه حرمله به بابات میخنده
با چی زده بچهم سرش به (مویی بنده) ۳
شاعر: #ناصر_دودانگه ✍
........................
.(شاید هیچ روضهای به اندازه این روضه دل اباعبدالله رو نسوزونده بود خودش فرمود کاش بودید عاشورا«لَیتَکُم فی یوْمِ عاشُورا جمیعاً تَنْظُرونی ، کَیفَ أَسْتَسْقی لِطِفْلی فَاَبَوْا أَن یرْحَمُونی» چطور رفتم بهشون رو زدم بهم آب بدن ، منو خجالت زده کردن این روضه سند مظلومیت امام ماست
آخ همه مردا رفتن کس دیگه ای نمونده یه وقت یه نگاه به چپ و راستش کرد دید کسی نمونده از حرمش دفاع کنه صدا زد «هَلْ مِنْ مُعِينٍ» ، کسی هست حسینو یاری کنه؟ «هَلْ مِنْ ذَابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللَّهِ، »
آیا کسی هست از اهل بیت و خیام رسول خدا دفاع کنه ؟
دوتا اتفاق افتاد یه وقت صدای هلهله لشکر بلند شد یعنی حسین دیگه خودتو تسلیم کن حسین ! اما در مقابل صدای گریه و ناله زنان بلند شد «و اجتَمَعنَ حَولَه حَلقةً ، و إرتَفَعتْ اصواتُهُنَّ بِالبُكاء و النّحيب و العويل، »
صدای گریه و شیون زنها بلند شد اباعبدالله شاید با خودش فکر کرد نکنه دور زدن اومدن وارد خیمه زنها شدن ، برگشت آخ بمیرم یه وقت دید این زن و بچه یه قنداقه رو دارن دست به دست رد میکنن ، یعنی دیگه مادر به چه کنم چه کنم افتاده هرچی از این خیمه به اون خیمه رفت دید کسی کاری براش نمیکنه دست به دست قنداقه دست اباعبدالله رسید ، تا دید حال علی اصغر رو شروع کرد گریه کردن صدا زد زینبم عمامه و عبای جدمو بیار ، رفت به سمت لشکر دشمن «يا قَومِ ، إن لَم تَرحَموني فَارحَموا هذَا الطِّفلَ»
داره حرف میزنه شیخ حسن زمستانی روضه خونده ، دیدید بچه نوزاد یه وقتی یه صدایی میاد میخواد از خواب بپره این دو دستشو یهو بالا میاره ، یه وقت خون به صورت اباعبدالله پاشید بچه دستاشو بالا آورد یعنی وداع کرد با بابا .
عبارت مقتل «فلمّا رَأى الحُسين علیهالسلام وَلَدَهُ مذبوحاً »
تا دید سر علی رو گوش تا گوش بریدن «أنَّ أنَّةً اِرتَجَفَت لَها أرضُ كربلاء»»
یه وقت یه نالهای از ته دل کشید زمین کربلا لرزید ، آی حسین چند جا بود صحبت امامو قطع کردن ! یکی اینجا بود داشت با لشگر حرف میزد یه وقت دید حال بچه اینطور شد یه جای دیگه هم تو گودال داشت با بچه حرف میزد یه وقت دید بچه یه تکونی خورد تو بغل عمو
...........
نه کفنی / نه سری روی بدنی
تشنه بخواب / حالا که رو دست منی
حیف که درست / نشد دست و پا بزنی
جون دادنت / مصیبت قافله شد
بچه زدن .../ برای چی هلهله شد
کشتن تو / افتخار حرمله شد
یه قطره آب می خواستی زبون نداشتی
جوابی غیر از تیرِ کمون نداشتی
برای جون دادن حتی جون نداشتی
راوی میگه یه وقت دیدم اباعبدالله متحیر وسط میدان ایستاد یه نگاه به طفل شیرخواره کرد دستشو زیر گلو برد خون های گلو رو اول به محاسنش مالید ، بعد رو به آسمان پاشید بعد به قنداقه علی ، اولین کاری که کرد این بود عباشو رو علی کشید نکنه خیمهها ببیند ، چی شد یه وقت دیدن اباعبدالله داره برمیگرده با یه حالی داره برمیگرده سرشو پایین انداخت هی برمیگرده یه نگاه به لشکر دشمن میکنه من به شما رو زدم آب بگیرم.
(بند دوم).
داد می زدم / سر پسرم رو نبَر
راستی علی / از سر نیزه چه خبر ؟
بچه مگه / بی مادرش میره سفر ...
بند نمیشه .../ به نی سر طفل رباب
حالا باید / سر و ببندن با طناب
کاشکی نیاد / سر تو به بزم شراب
سرت رو بالا بردن آخه تو ماهی
به مادر پیرت کن رو نی نگاهی
زمین نیفتی بیشتر از این الهی
#ناصر_دودانگه ✍
👇
.
📋ز داغ تو آتش به خلقت کشیدم
#روضه_حضرت_علی_اصغر (ع)
#روضه_امام_حسین (ع)
🏴مراسم عزاداری دهه اول محرم الحرام 1446
............................................
ز داغ تو آتش به خلقت کشیدم
در این دشت بسیار محنت کشیدم
به قدری کمان را کشید آن کمان دار
همان قدر من آهِ حسرت کشیدم
.(آروم آروم اومد پشت خیمهها با نوک شمشیر ه چالهای رو حفر کرد یه وقت دید یه صدایی داره میگه حسینم صبر کن بزار مادرشم بیاد برا بار آخر علی رو ببینه.
زدند و بریدند و با خود نگفتند
برای تو شش ماه زحمت کشیدم
منی که جهان میکشد منتم را
از این مردم پست منت کشیدم
.(واسه بچه وقتی یه مشکلی پیش میاد کوچکترین کار پیش پزشکم ببرید میگه مادرش بمونه ، فکر کن یه خار به دست ی کودک بره ، میگه مادرشم باشه اصلاً ما میگیم مادرش اجازه بده ، وقتی بوی مادر بیاد بچه آرامش داره
یه وقت صدا زد حسین جان رباب فدات شه آقا چرا اینقدر به هم ریختی نکنه یه وقت دلت بشکنه آقا بچهمو آوردم فدایی باباش بشه.).
خودم قبر کندم، خودم دفن کردم
خودم تیر را از گلویت کشیدم
شاعر : #سعید_خزاری ✍
................................................
حاج مسعود پیرایش
👇
.
📋 خواب دیدم توو حَرمت
#روضه_حضرت_زهرا (س)
کربلایی #سید_رضا_نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خواب دیدم توو حَرمت
مُقبِل با مُحتشمت
میخونند شعر غمت
یا ایها النبی
این بیسر حسینه توست
زخمی تن حسینه توست
بیلشکر حسینه توست
یا ایها النبی
ای کشتهی گرسنه و تشنه، ابی عبدالله
حلقومت و سپردی به دِشنه، ابی عبدالله
هر دفعه که صدا زدی مادر، ابی عبدالله
سنگت زدن سیاهیِ لشکر، ابی عبدالله
تنها شدی و جنگیدی تنها، ابی عبدالله
کشتن تو را مقابل زنها، ابی عبدالله
لب میگَزیدی و شدی مأیوس، ابی عبدالله
کشتن تو را با غصهی ناموس، ابی عبدالله
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
📋 صل اللهُ علیکَ یا عطشان
#روضه_امام_حسین (ع)
کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
صل اللهُ علیکَ یاعطشان
مقتل میگه افتادی آقا جان
از روی زین بر خاک و خون غلطان
آقای من!
مقتل میگه از مادر آب خواستی
آقا بردن پیرهنت راستی
تنها نگذار اُمُّ المصائب رو
خیمه نفرست اسب بیصاحب رو
مقتل میگه پنجه توو موت کردن
بیپیراهن هی زیر و روت کردن
خواهرت به نفسنفس افتاد
خیمه دست شمر و شَبَث افتاد
آقای من!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
.
📋 به حالم ببار و
#زمزمه_حضرت_رهرا #واحد
#روضه_حضرت_زهرا (س)
#روضه_امام_حسین (ع)
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به حالم ببار و
ببین روزگار و
مَکُش ذوالفقار و
نرو فاطمه
تو تنهام نذار و
نرو فاطمه
پُر از زخمه پهلوت
در افتاده بود روت
رسید کار به تابوت
نرو فاطمه
همه مات و مبهوت
نرو فاطمه
خونهی سوخته
تکیه به دیوار زدی با
شونهی سوخته
روی کبود بدتره یا
گونهی سوخته
گونهی سوخته
یه شهر و امامش
نکردن سلامش
عَدو با غلامش
تو رو میزدن
با تیغ و نیامش
تو رو میزدن
تو جون میدی از درد
میگفتم که برگرد
مغیره کمک کرد
تو رو میزدن
دیدم چهل تا نامرد
تو رو میزدن
حرف از غلافه
چند وقته که از مالیات
قنفذ معافه
بازوت شکست و
چندتا ضربه زد قنفذ اضافه
عمر تو کم شد
این که به آب لب نزدی
دردِ دلم شد
غذا نخوردی
سفره دست نخورده جمع شد
چه بغضی شکوندی
چقد تشنه موندی
چقد روضه خوندی
با موی حسین
دلم رو سوزوندی
با موی حسین
چه درد آشنایی
تو فکرِ کجایی
الان کربلایی
دَمِ قتلگاه
با زینب دوتایی
دم قتلگاه
ای یارِ سوخته
نیزهی داغ بدتره یا
مسمارِ سوخته
مقتل شده
حرف از در و
دیوار سوخته
گلوی پاره
روضه نمیخواد
این تنی که سر نداره
اومدی که نگن حسین
مادر نداره
*شاعر: #محمد_اسدالهی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👇
این دنیا دیگه به درد نمیخوره.mp3
4.11M
ته دلم خالی شده آخه دلم خیلی پره
«با حال مناسب بشنوید»
🎙 #محمد_ابراهیمی_اصل
✳️ #امام_حسین
#️⃣ #مناجات_با_امام_حسین
#️⃣ #احساسی
#️⃣ #استودیویی
#️⃣ #روضه_امام_حسین
ته دلم خالی شده آخه دلم خیلی پره
خیلی وقته که این دنیا دیگه به درد نمیخوره
دنیایی که خواهر تو اسیر بشه
دیگه به درد نمیخوره
ناموس آدم صدقه بگیر بشه
دیگه به درد نمیخوره
آقای عالم تابوتش حصیر بشه
دیگه به درد نمیخوره
دنیایی که بخواهن تو رو خوار کنن
دیگه به درد نمیخوره
دختر آدمو با لگد بیدار کنن
دیگه به درد نمیخوره
خواهرتو راهی بازار کنن
دیگه به درد نمیخوره
دنیایی که انداختنت از روی زین فایده نداره
دنیایی که حرمله روتو زد زمین فایده نداره
آدم عاقل هیچ موقع دل به دنیا نمیسپره
خیلی وقته که این دنیا دیگه به درد نمیخوره
دنیایی که رقیه تو اذیت کنن
دیگه به درد نمیخوره
چند تا نامحرم خیمه رو غارت کنن
دیگه به درد نمیخوره
دنیایی که دور دخترت کِل بکشن
دیگه به درد نمیخوره
معجرشو از روی محمل بکشن
دیگه به درد نمیخوره
زینبو دست بسته چهل منزل بکشن
دیگه به درد نمیخوره
دنیایی که به قاتلت عزیز بگن فایده نداره
دنیایی که به دخترت کنیز بگن فایده نداره
.
4_5920485333748679037.MP3
7.93M
#روضه_امام_حسین
استاد #طباطبایی_فر 🎤
پاشو ببین که چشمام بارون خون میباره
تـو آسمون زیـنـب نـــمـونده یک ستاره
تو قتلگاه و ، پاشو نگـاه کن
برای خواهر ، یه کم دعا کن
چطور برم تا خیمهها
از بـین این نامحرما
کشــته مـنو کرببلا
امون امون ز کربلا
حسین غریب مادر
حسین غریب مادر...
**
حالا که مـرد و نامرد خیمه رو دوره کرده
این نفسهام به سختی میره و بر میگرده
همه رسیدن، برای غارت، پاشو کمک کن، نرم اسـارت
تــو قـتـلگاه در به درم
ببین چی اومــد به سرم
خون میچکه از معجرم..
حسین غریب مادر
حسین غریب مادر...
#حضرت_زینب
#شام_غریبان_امام_حسین