به زیر دشنه عدو چه دست و پایی میزنه🥀
یه باردیگه بگم بچه سیدا منو ببخشن...😭😭😭😭😭😭شب دوم ماه محرمه، شب ورودیه است، تمام غم های عالم تودل زینب 😭😭😭
داداش...من از این سرزمین میترسم، اگه میشه مارو برگردون مدینه، ایقد بایست گریه کنی صدات بگیره...😭😭😭😭😭🥀🥀🥀
خواب میبینه محاسن بابا تودست دشمنه 🥀
به زیر دشنه عدو چه دست و پایی میزنه 🥀
خواب میبینه سربابا رونیزه قرآن میخونه 🥀
می خواد لباشو ببوسه نمی تونه نمی تونه 🥀
خواب میبینه سواره ها...(عجب خواب رقیه تعبیر شدالله اکبر...)😭😭😭😭🥀🥀🥀
خواب می بینه سواره ها گوشواره ها رو می برن🥀
خواب میبینه جلو چشاش سربابا رومی برن 🥀
خواب میبینه جلو چشاش...😭😭😭😭خواب بابا رو...😭😭😭😭😭🥀
چقدر بابا گفتم برگردیم امانشدکه نشد...😭چقدرمن از این سرزمین دلهره دارم، چقدر این سرزمین منو میترسونه حسین...😭حسین روز فراق و جدایی داره میرسه...😭😭😭🥀🥀
خواب میبینه سواره ها گوشواره ها شو می برن 🥀
خواب میبینه جلو چشاش سربابا رومی برن 😭
آی...شیخ مفید در کتاب ارشاد می نویسه امام حسین روز پنجشنبه دوم ماه محرم ۶۱هجری وارد کربلا شد...
سپهردرناسخ التواریخ می نویسه وقتی امام حسین وارد کربلا شداسب آن بزرگوار ازرفتن ایستاد هرکاری کرد قدم از قدم برنداشت...دستور دادتااسب دیگری آوردن، اون اسب هم حرکتی نکرد...طبق روایت ابی مخلف ۷یا ۸اسب آوردن، اسبهاروباهمدیگه عوض کردن اما...بازم قدم از قدم برنداشت...
ابا عبدالله فرمود: نام این زمین چیه؟ گفتند: غاضریه.فرمود: نام دیگه ای هم داره؟گفتند: نینوا.
فرمود: دیگه چه نامی داره...گفتند: شاطی الفرات .فرمود: غیرازاین ناماچه نامی داره؟فرمودند: کربلا...😭😭😭😭😭🥀
سیدبن طاووس درکتاب لهوف می نویسه موقعی که امام حسین وارد زمین کربلا شداسب تکانی نخورد هرکاری کردند...فرمود: نام این زمین کیه آخرین بارچیه؟گفتند: کربلا...😭😭😭😭😭🥀
گفت: بارخدایابه توپناه میبرم ازغم وبلا...😭😭😭😭یعنی پیاده بشید...اینجاجای پیاده شدن ماست...اینجا محل ریختن خون ماست...🥀اینجا محل قبرهای ماست عزیزان من...🥀
آی...😭😭😭😭🥀وقتی به کربلا رسیدند پیاده شدند...امام حسین جملاتی فرمود: اینجا محل برپاشدن خیمه ها، محل ریخته شدن خون شهداست...جمله ای فرمودکه تاحالا داغ اون قلب شیعه روسوزونده تاقیامت می سوزونه...اینجا محل جداکردن سربچه های ماازبدناشونه...😭😭😭😭😭🥀
راوی میگه: روز دوم بیش ازچهل تابچه دورحسینو گرفته بودند اما تاریخ میگه ۲۴ تااز اونا به مدینه رسیدن...بقیه درکربلا و راههای کوفه و شام شهید شدند...😭😭😭😭😭🥀
بازمیگه من روز دوم محرم حکایت راوی دیدم که چگونه وارد کربلا شد...خلاصه کنم روشب دوم محرم خسته ات نکنم....
اما امشب شب خواهر وبرادره...امشب شب عاشقانه است...
آی...میگه روای میگه روز دوم...آخ...😭😭😭محرم زینب ودیدم که چگونه وارد کربلا شد...وقتی به کربلا رسیدن عباس جلو دوید روی زمین زانو زد دست خواهروگرفت از محمل پیاده کرد، باچه شکوه و جلالی زینب ازمحمل پیاده شد، اما چنددقیقه نگذشت دیدن سراسیمه خدمت اباعبدالله اومدحسین جان زودتر از این سرزمین....😭😭😭😭😭😭😭😭😭🥀حسین جان من از این سرزمین میترسم...🥀اما چند دقیقه گذشت بازم قلب زینب داره تب میکنه میگه منو از این صحرا ببر...😭😭😭😭حسین جان این زمین بوی فراق و جدایی میده 😭😭😭😭
گفت برادرم اینجا کجاست:فرمود خواهرم: این همون سرزمینیه که بابام علی فرموده، جدم رسول الله فرموده،مادرت زهرا فرموده، خواهرم وقتی با پدرم به جنگ جمل می رفتیم اینجا که رسیدیم پدرم اونقدر گریه کرد😭😭😭😭😭😭تا اینکه روی زمین افتاد و غش کرد...به من گفت گویا تورادراین صحرا میبینم که درخون غوطهوری خواهرم اینجا کربلاست...😭😭😭😭🥀🥀🥀
الا ای کاروان سالار زینب 🍂که باشد از توبرگ وبار زینب 🍂آخ...نمیدانم چه هادرپیش دارم حسین جان...🍂😭که یک عالم به دل تشویش دارم 🍂نمیدانم چه آید برسرمن 🍂که می لرزد تمام پیکر من 🍂
حسین جان...بیا از این سرزمین برگردیم دلم برامدینه تنگ شده...حسین جان به اصغرت رحم کن 😭به رقیه ات رحم کن داداش...😭😭😭🥀
آی نمیدانم چه غم درانتظارم 🌾
که قلبم بی قرار بی قرارم 🌾
تومی دانی مراهم باخبر کن🌾
خبردار از سرانجام سفر کن 🌾
حسین جان...(عجب مهمان نوازی کردن این کوفیا )😭😭😭😭🥀
توگفتی کوفیان را میهمانیم 🌾
عزیزم نورچشمم میزبانیم 🌾
برادر جان دل زینب گواه است 🌾
خودم میدونم حسین جان دیگه نمی بینمت 😭حسین جان به خدا دلم خیلی گرفته 😭گواهی میده سرت از بدن جدا میشه...😭😭😭🥀
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
آی...برادرجان دل زینب گواه است 🌾
که برما این بیابان قتلگاهست🌾
اگرچه هست هرکارت خدایی حسین...🌾
ولی می میرم از فکرجدایی 🌾
از آن ترسم تنت بی سر ببینم🌾
تنت درخون وخاکستر ببینم 🌾
از آن ترسم به نی بینم سرت را🌾
به زیر پای مرکب پیکرت را🌾
از آن ترسم که عباس علمدار🌾
فتد ازپای ودستش افتد ازکار 🌾
از آن ترسم ز کشته پشته بینم 🌾
برادر زاده هارا کشته بینم حسین جان...🌾
از آن ترسم که یک سربرنگردد🌾
چنان که رحم بر اصغر نگردد🌾
ببراین کاروان از این بیابان 🌾
که باشد کربلا غارتگرجان🌾
اما روضه من امشب این باشه براشما...به یاد همه اون شهدایی که شب آخر می خواستن برن توجبهه ها، خواهر بودش، برادر بودش،این دوتا اینقدبهم علاقه داشتن خواهر تاصبح نمیخوابید...به صورت برادر معصومانه نگاه میکرد...خوشا به حال اونایی که برادر دارند، خوشا به حال اون خواهرایی که برادر داره...داره وقتی راه میره افتخار میکنه...میگه من برادر دارم.
امیرالمؤمنین بی بی زینبو روزانوش نشاند...(التماسدعا...اگه خواستی گریه کنید به این چند خط...😭🥀)
پرسید باباتوی هستی چه کسی رو بیشتر دوست داری ؟گفت: اول خدا رودوست دارم، بعداز خدا جدم رسول الله دوست دارم، گفت: بعد جدش کی رودوست داری زینب جان؟ گفت: به خدا بابا تو رو خیلی دوست دارم، بعد از من زینب کی رودوست داری؟ گفت: مادرم زهرا رودوست دارم، بعد مادرت؟ گفت: داداشم حسنو خیلی دوست دارم، گفتم بعد از حسن؟ گفت: حسینو خیلی دوست دارم...امیرمومنان پرسید زینبم بعد حسین چه کسی رو دوست داری؟ گفت: بابا حسینو خیلی دوست دارم...دفعه ی سوم امیرمومنان سوال کرد تکرار کرد زینبم بعدحسین چه کسی رو دوست داری؟ گفت بابا: اگربا قیامت این سوالو ازمن کنی میگم بازم حسینو دوست دارم، علاقه معمولی نبود بین خواهر وبرادری...
علامه جزایری می نویسه پیغمبر آمد برا بی بی نام گذاری کنه...دیدن زینب آرام نمی گیره...آغوش هرکدام از اهل بیت دادن زینب آرام نگرفت...پیغمبر فرمود حسینم بیا بابا...
اباعبدالله قنداقه خواهر روبغل گرفت سرش روآوردکنار گوش خواهر یه جمله گفت دیگه زینب گریه نکرد...
علامه فرمود: هیچکی نفهمید حسین به زینب چی گفت اما من احتمال میدم اینگونه گفته باشه...
زینبم گریه نکن خواهر...گریه هاتو برا کربلا نگه دار...😭😭😭😭😭🥀
وقتی علی(ع) خواست خطبه عقدوبخونه فرمود عبدالله زینب من خیلی حسینیه...اگه حسین بخواد سفر بره این دخترم باید دنبالش بره...
باز محدث محلاتی میگه: بی بی زینب اینقد به این برادر علاقه داشت اینقد علاقه داشت بی بی از پشت پرده پدروصدا زد گفت: بابا یه شرط دارم برا عقدبا جعفر(عبدالله جعفر)
بگو زینب: روزی یه بار من باید حسینو ببینم...عبدالله جعفر میگه ۳روز ازدواجمون نگذشته بوددیدم زینبم داره اشک می ریزه...😭
زینبم چرا گریه میکنی.....😭😭😭🥀
خدایا...نمیتونم این روضه خیلی سخته....😭😭😭😭😭😭فرمود ۳روزه من حسینمو ندیدم...
محدث محلاتی میگه دیدم حسین لباس پوشید راه افتاد...آقا کجا میری؟ فرمود: ۳روزه که زینبمو ندیدم...عبدالله جعفر میگه: یه روز آمدم منزل دیدم زینبم خیلی پریشونه زینبم....🍂🌾🥀
گفت عبدالله حسین میخاد سفر بره توشوهرمنی صاحب اختیار منی اگه به من بگی برو میرم اگربگی نرو نمیرم اما عبدالله به توبگم اگرحسین بره من میمیرم، دق میکنم، من بدون حسین زنده نمی مونم...😭😭😭😭😭🥀
آی...با این عشق و علاقه زینب چی کشید وقتی بالای تل زینبیه اومد...😭😭😭😭🥀حالا چگونه زینب تحمل کنه برادر بخواد ازش جدا بشه مخصوصا این سرزمین که سرزمین جدایی وفراقه...😭😭😭🥀
آی بزرگان، عزیزان، خواهر و برادرااینجا همه ی خیمه هارو زدن،کمی بالاتر خیمه های عباس و زد میومدن نگاه به عباس میکردن دلاشون آروم میگرفت...میگفتن عباس داریم غصه نداریم، غم نداریم...تموم شد اینا، خیمه هاروزدن...
چون وعده همین بود بایست اباعبدالله الحسین بایست تو این سرزمین شهید می شد وعده پدرش علی ابن ابیطالب بود و مادرش حضرت زهرا سلام الله...بزرگواران تمام خیمه ها زده شد، خیمه عباس...
همه رکاب گرفتن...عباس گفت خواهرم زینب پاروزانوهای من بزار از مرکب پیاده شو...
قاسم میگفت عمه زینب پارو زانوهای من بزار ازمرکب پیاده شو...
(به خوندن من نگاه نکن نمیتونم خوب بخونم به خدا دلم آتیشه...😭😭😭😭شما تمام قواعد سبک روتو روضه ها اجرا کنید من نمی تونم واقعا نمیتونم ...حقیقتش برا من سخته مخصوصا روضه علاقه خواهر وبرادری...😭😭😭😭)
آی...زینب سلام الله ازمرکب پایین اومد،همین زینب سلام الله ویه روز آتیش زدن...روز یازدهم دارن می برنش...😭😭😭😭🥀کجا میخای بری ذاکر-مداح...زبونمو گل بگیرم...😭😭😭😭😭۱۰روز گذشته از این مصائب واز این مسئله دارن زینبو اسیری می برن دست بسته...😭😭😭😭😭🥀🥀🥀یه نگاه به گودی قتلگاه کرد...الله اکبر 😭😭😭😭😭🥀🥀گفت: حسین جان...🌾🥀😭
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
این رفتن و نیامدنت کشت زینبت...یا الله...😭🥀
هرم عطش وسوختنت کشت زینبت...😭🥀
دشت لبت کویر شد از تشنگی حسین...😭🥀
این خشکی لب و دهنت کشت زینبت...😭🥀
رود فرات روی تنت موج می زند...😭🥀
این زخم های سرخ تنت کشت زینبت...😭🥀
دارم می میرم حسین جان...آخ...😭😭😭🥀
دق مرگ می شوم به نفس های آخرت...😭🥀
سنگین نفس نفس زدنت کشت زینبت😭🥀
بر روی تل خاکم ودیدم میان خون😭🥀آخ...😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭🥀
شمشیرو دست وپا زدنت ،کشت زینبت😭🥀
غوغا شده کنار تو از نیزه دارها😭🥀
تاراج وغارت کفنت کشت زینبت😭🥀
برسینه ات نشست وشکست استخوان تو😭🥀
در زیر دست وپا بدنت ،کشت زینبت😭🥀
مردم ز بسکه پنجه به گودال می کشی ۲😭🥀مردم...حسین جان مادرو صدا بزن....😭😭😭😭😭من که زینبم کاری از دستم برنمیاد 😭🥀
مردم زبسکه پنجه به گودال می کشی 😭🥀
غلطان و زیرو رو شدنت کشت زینبت😭🥀
غلطان و...😭😭😭😭😭به خدا بایست بمیری بااین یه بیت...😭😭😭😭😭
غلطان و زیرورو...😭😭😭😭😭باچکمه های پا بدن حسینو این وراون ورمیکردند...😭😭😭😭لااله الا الله...😭😭😭😭😭🥀
درزیر دست و پا زدنت، کشت زینبت 😭🥀
مردم زبسکه پنجه به گودال می کشی 😭🥀
غلطان و زیر وروشدنت کشت زینبت 😭🥀
آغشته گشت چادر مادر به خون تو😭🥀
این روضه های دل شکنت کشت زینبت😭🥀
بازم بگم گریه کنی...😭😭😭😭😭🥀به خدا این روضه هاسوز دله امام زمانو میسوزونه😭😭😭😭😭😭🥀🥀🥀🥀حسین جان...😭😭😭
انگشترت کجاست سلیمان کربلا😭🥀
در دست ساربان یمنت کشت زینبت😭🥀
بالا نشسته ام ببینم تورا حسین😭🥀
من می روم به کوفه غمت کشت زینبت😭🥀
خلاصه کنم...زینب صدازد حسین جان...یادت میاد گفتم بیا از این سرزمین برگردیم، اما نشد...😭😭حسین جان پاشو ببین زینبت میان یه عده نامحرم...😭یادت میاد عباسم...😭بلند شو...😭برام رکاب میگرفتی....😭
علی اکبرم....😭قاسمم...😭بلندشو زینبت داره میره...😭😭😭😭🥀🥀🥀
اما چگونه داره میره....😭🥀🥀🥀🥀🥀
کاروانا مبریدم که دراین دشت مرا کاری هست🌾
گل اگر نیست ولی صفحه وگلزاری هست 🌾
کاروانا مزنید این همه آواز رحیل 🌾
آخرین غافله را غافله سالاری هست...🌾
ترکی....
حسین جان...۲😭😭😭😭😭🥀
ترکی...
از اعماق دلت بگو همه فریاد بزن....یا حسین..........😭😭😭😭😭😭🥀🥀🥀🥀🥀🥀
وسَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ...
چه شود که برسرمن به دم ممات آیی🍂
که مریضم و ندارم به جز از تو آشنایی 🍂
توعلاج قلب سوزان، تو به دردمادوایی🍂
𖣐᭄␥꯭🖤✿❰
𖣐᭄␥꯭🖤✿❰ 💔 𖣐᭄␥꯭🖤✿❰
﷽
#روضه
#ورود_به_کربلا...
#عصر روز دوم محرم ، کاروان ابی عبدالله (ع ) به کربلا رسیدند ، دیدند مرکب آقا ازحرکت ایستاده ، ابی عبدالله از مرکب پیاده شدند و سوار مرکب دیگری شدند.
ولی باز دیدند اسب از حرکت ایستاده
آقا سوال کرد : ما اسم هذه الارض ؟ نام این سرزمین چیه ؟
عرضه داشتن غاضریه ، فرمود : آیا نام دیگری هم داره ؟
گفتند : به این سرزمین نینوا هم میگن .
آقا فرمود : آیا نام دیگری هم داره ؟ گفتند: یه اسم دیگر این سرزمین ؛شاطی ء الفرات است .
فرمود : نه ، نام دیگری داره ؟ فرمود: میخوام بدونم نام اصلی این سرزمین چیه ؟ گفتند : به این سرزمین کربلا هم میگن .
تا اسم کربلا رو عزیز فاطمه ( س ) شنید شروع کرد به گریه کردن
😭😭😭
فرمود : اللهم انی اعوذ بک من الکرب و البلاء .....
خدا پناه می برم به تو از شدت بلا
فرمود همین جا محل بار های ماست ، مکان اقامت ما و محل ریختن خون ماست .
همین جا محل شهادت ماست . مارو اینجا می کشند و محل قبور ماست
😭😭😭
🎤#مداح_اهلبیت(ع)
🎧#استاد_حاج_پیرزاده
👌#پیشنهاد_دانلود
#التماس دعای فرج
𖣐᭄␥꯭🖤✿❰
𖣐᭄␥꯭🖤✿❰ 💔 𖣐᭄␥꯭🖤✿❰
─┅═✰ ﷽ ✰═┅─
#کانال_مداحی
#عاشقان_حضرت_زینب_س
« کانال مداحی عاشقان حضرت زینب(س) جهت دسترسی هرچه سریع تر شما ذاکرین ارجمند به متن وصوت نوحه،روضه،مرثیه و،،،، راه اندازی شده است»
با معرفی کانال به دوستانتان در ثواب اهداف ما شریک باشید.
https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
کانال عاشقان حضرت زینب(س)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بسم الله الرحمان الرحیم
✳️ #کانال_مداحی_ترکی_با_سبک
«گلچین زیباترین نوحه و روضه های ترکی»
@Hazrate_Abalfazll
✳️ آیدی مدیر کانال جهت پیشنهادات و انتقادات👇🏻
@Haradm75
ـــــــشعبانپورــــــ
____لینک کانال👇🏻____
https://eitaa.com/joinchat/2348744791Cd1e41b0233
«با انتشار لینک در ثواب اهداف کانال عاشقان حضرت اباالفضل ع شریک شوید.»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🌑🍃🖤🎋🍃🖤🍃🎋
🍃🖤🍃
🎋🍃🖤 ﷽
🖤
🎋
#نوحه_ورودیه_محرم الحرام
#نام_مرثیه_محرم_آمد
✍#شاعر_و_مداح #اهلبیت_رسول_چهارمحالی
#سبک_به_زیر_قدم های_جابر
#ارکان_زمینه
.............................................
#محرم،آمده ماه غم،آمده ماه غم(2)
..............................................
محرم شده ماه ماتم،نوای غم آید ز عالم
به هر گوشه آید نوایی،صدای غم شاه عالم
حسین جان،مست نامت شدم،مست نامت شدم
مولا جان،من غلامت شدم،من غلامت شدم
.....................................................
کنون موقع ماتم توست،به تن رخت ماتم ،غم توست
به هر کوچه و شهر و خانه،سیه از غم ماتم توست
در دلها،شور و شین مولاست ،شور و شین مولاست
کربلا،آرزوی دلهاست،آرزوی دلهاست
..............................................
جهان زیر پای شما پست،شما خود سرشت ولائید
وجود همه از شما بود،شما خود گل مصطفائید
چه ظلمی نموده،شقاوت به رحمت،شقاوت به رحمت
که شد کشته دین،امام شجاعت،امام شهادت
.............................................
به پا بیرق ماتم توست،همه در عزا از غم توست
شده مجلس روضه بر پا،به هر گوشه از بر کت تو
بر من کن،نظری یا حسین ،نظری یا حسین
روزیم،کربلایت حسین،کربلایت حسین
.................................................
صدایی رسد توی روضه،بگوید عزیزم حسین جان
زند بر سر و سینه هر دم،به یاد غمت ماه تابان
بگوید به هر دم،بنۓ بنۓ
سرآید ز داغت،علیه ،بنۓ
................................................
درون دلم شور و غوغاست،محرم خزان دل ماست
نوای حسین یا حسین جان،کنون بر لب پیر و برناست
یا زهرا،توی قتلگاهی،صاحب عزایی
خون جگر،تو به روضه هایی،توی کربلایی
...............................................
سر تو سلامت گل یاس،شدی وارث عشق عباس
گل نرگس ای ماه تابان،سفیر پیام شهیدان
یا مهدی،عالم رسالت،خاتم امامت
مهدی جان،سر تو سلامت،سر تو سلامت
.....................................................
#محرم،آمده ماه غم،آمده ماه غم(2)
🎤#مداح_اهلبیت(ع)
🎧#استاد_حاج_پیرزاده
👌#پیشنهاد_دانلود
#التماس دعای فرج
👇👇👇👇👇
4_5971977971538332830.ogg
529.2K
🌑◽️▪️◽️⚫️◽️▪️◽️⚫️
﷽
#شور_کربلا
#مناسب_برای_ورودیه
#شب_دوم_محرم
#شور
⚫️◽️▪️◽️⚫️
مثل اربابم آقایی ندیدم
بهتر از کربلاش جایی ندیدم
خنکای دلم اسم حسینه
اسم به این با مسمایی ندیدم
آواره ی حرم کجا داره بره
نخریش به کجا سر بذاره بره
نوکرت توبه کرده و رام تو شد
تو نذار راه کج رو دوباره بره
(کربلا کربلا کربلا کربلا)
⚫️◽️▪️◽️⚫️
نوکری پای این دستگا می ارزه
خاک پاهات قد طلا می ارزه
زیارتنامه خوندن توی صحنش
به سفر دور این دنیا می ارزه
چی بگم از هوای عجیب حرم
حس گریه کنای غریب حرم
همه روزای هفته فدای فقط
یه شب جمعه و بوی سیب حرم
(کربلا کربلا کربلا کربلا)
⚫️◽️▪️◽️⚫️
زمین ریخته می و سبو شکسته ست
تو حرم تنگ آرزو شکسته ست
پیرهن خونی و ابرو شکسته ست
روضه خون مادر پهلو شکسته ست
گل سرسبدی و سرت رو زدن
بال پر زدنی و پرت رو زدن
ظهر روز دهم غرق خون شدی و
عصر روز دهم دخترت رو زدن
(کربلا کربلا کربلا کربلا)
🌑◽️▪️◽️🌑
🎧#مداح_اهلبیت(ع)
🎤#استاد_حاج_پیرزاده
👌#پیشنهاد_دانلود
#التماس دعای فرج
#اجرای_سبک
1400//4/10
🌑◽️▪️◽️⚫️◽️▪️◽️⚫️