.
شور ( نوحهیِ زمینه ) فاطمیه
سبک ای که دلِ منو بردی آقا ....
زهرا رازِ ولایتِ حیدره
برا حمایتِ علی سنگره
نشونیِ فداییِ دین شدن
پیدا رویِ چادر و میخِ درِه
آسمون میخونه تو فاطمیه مادرم مادر
مجلسِ سینهزنیت عالمیه مادرم مادر
خالِ رو منتقمت هاشمیه مادرم مادر
مادر مادر فدایِ غصّههات
مادر مادر فدایِ روضههات
آسمونا زیرِ پاهایِ نوکرات
( حیدر حیدر تپش تپشهایِ دلمه
مادر مادر دلم برایِ تو حرمه ) /۴/
زهرا سرچشمهیِ حوضِ کوثره
نورِ دو تا چشمایِ پیغمبره
آسمونیه امّا چند روزه که .....
بیحال و بیرمق تویِ بستره
تکیهگاه و همدمِ ابوتراب مادرم مادر
میری و میشه علی خونهخراب مادرم مادر
نفسایِ حیدره بی تو عذاب مادرم مادر
مادر مادر بارونیه نگات
مادر مادر نمیبینه چشات
لحظهیِ مرگتو تو میخوای از خدات
حیدر حیدر غریبه خونهنشینه
مادر مادر روضهیِ غمگینِ سینه
( حیدر حیدر تپش تپشهایِ دلمه
مادر مادر دلم برایِ تو حرمه ) /۴/
#فاطمیه #شور
#حسین_ایمانی
.👇
.
نوحهیِ #زمینه #فاطمیه
سبک آروم آروم اشکام میریزه ......
بارونیه چشمِ برادر
تارِ تارِه چشمایِ مادر
میباره خدا چشمِ زینب
بسته شده دستایِ حیدر
وای وای
این روزا گرفتاریامون
فراوونه و بیقراریم
بارونیه از غم چشامون
همه مثِه ابرِ بهاریم
این روزا بابا تویِ خونه
میشینه و مادر مریضه
از زخمایِ مادر خونابه
دورتادورِ بستر میریزه
دستِ بابا تویِ طناب وُ .....
دستِ مادر زخمیه اِی وای
حال و روزِ مادر خراب وُ ....
نالهیِ شب مخفیه ای وای
وای وای
بارونیه چشمِ برادر
تارِ تارِه چشمایِ مادر
میباره خدا چشمِ زینب
بسته شده دستایِ حیدر
وای وای
سلامِ علی بیجوابه
حال و روزِ مادر خرابه
بسترِ یاسِ خونه سرخه
نفسایِ آخر عذابه
بازویِ حمایت کبوده
خونه تویِ آتیش و دوده
ماجرایِ کوچه چی بوده
که غمِ حسن بیحسابه
خدایا کمونه گلِ یاس
با یه دست میگردونه دستاس
یه گوشهیِ خونه رو دیوار
صورتشو میذاره احساس
وای وای
بارونیه چشمِ برادر
تارِ تارِه چشمایِ مادر
میباره خدا چشمِ زینب
بسته شده دستایِ حیدر
وای وای
صدایِ أَینَالفاطمیون
پیچیده تویِ گوشِ عالم
تپشِ دلِ حیدریون
نوحهخونه مثلِ محرّم
کینهای که تویِ مدینه
آتیش و خاک و خون به پا کرد
غروبِ عاشورا زبونه ....
کشید و چی با دامنا کرد
پایهیِ عزا فاطمیه
سرچشمهیِ روضه سیاهه
از کویِ بنیهاشمیه
که سرِ شیرِ حق تو چاهه
وای وای
بارونیه چشمِ برادر
تارِ تارِه چشمایِ مادر
میباره خدا چشمِ زینب
بسته شده دستایِ حیدر
وای وای
#فاطمیه #نوحه_زمینه
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
#حسین_ایمانی ✍
.👇
.
نوحهیِ #زمینه فاطمیه
سبک بیدارم به عشقِ تو ....
میباره چشایِ من
شب و روز از غمایِ تو
دیواره عصایِ من
تا بیام پابهپایِ تو
بذار سرم رو زانویِ تو باشه
الهی فاطمهت برات فدا شِه
آه دیگه بالا نمیاد این نفس
آه فقط میخوام بگم علی و بس
( آه فداییِ ولایتم علی
آه ببین خمیده قامتم علی ) /۴/
مونده رویِ میخِ در
لختههایِ خونِ دلم
زخمِ سیلی و لگد
آخرش میشه قاتلم
چشام دیگه یه ذرّه سو نداره
زهرا به جز مرگ آرزو نداره
آه بمیرم از غمایِ این حسن
آه تو کوچه شد عصایِ دستِ من
( آه فداییِ ولایتم علی
آه ببین خمیده قامتم علی ) /۴/
وقتی شعله میکشید
زبونه از درِ خونه
از ترسِ لگد پرید
جوجه از تو آشیونه
وقتی دیدم دستات تویِ طنابه
گفتم خدا این بدترین عذابه
آه خدایا کاشکی قنفذی نبود
آه شد بازویِ سِپرِ دین کبود
( آه فداییِ ولایتم علی
آه ببین خمیده قامتم علی ) /۴/
ایثارم بهانه شد
تو صورتم سیلی نشست
سهمَم تازیانه شد
ضربِ کین پهلومو شکست
فدات شدم تا مدینه ببینه
زهرا فداییِ علی و دینه
آه تو جوونی شد قامتم کمون
آه شد صورتِ یاسِ تو ارغووُن
( آه فداییِ ولایتم علی
آه ببین خمیده قامتم علی ) /۴/
#نوحه_زمینه #فاطمیه #حضرت_زهرا
#حسین_ایمانی
.👇
VafatHazratMasoumeh1402[07].mp3
10.04M
🔰 قطع کن ریشهی تاریک یهود و صهیون (#واحد_تند) #طوفان_الاقصی
🎙 بانوای: حاج #میثم_مطیعی
مددی ای پسر فاطمه، وقت مدد است
حال و روز دل شعله ور عشاق، بد است
چند روز است که قوتِ همهی ما آه است
دیدنِ کودک افتاده زمین، جانکاه است
گرگ غاصب، زده بر صورت هر طفلی چنگ
آهِ مظلوم بلند است و دل ظالم سنگ
کودکی بر اثر ترس، تنش میلرزد
چشمهایش شده خیره، بدنش میلرزد
مادری روی زمین در بغلش فرزندیست
آخرین بار به زحمت به لبش لبخندیست
کودکی آب ننوشید و به دستش نان ماند
آسمانی شد و پر زد، بدنش بی جان ماند
صاحب العصری و این عصر، دلت را خون کرد
غزهی سوخته در حصر، دلت را خون کرد
شام طفلان هراسان چه زمان سر گردد؟!
تو اراده بنما تا که ورق برگردد
ای که ویرانگر هر ظلم و فسادی هستی
تو یداللهی و مافوق ایادی هستی
چشم داریم همه بر تبرت ابراهیم!
گوش بر امر ولی در صف حزب اللهیم
عزم ما در صف پیکار شبیه صخره است
بر مُریدان ابالفضل، شهادت فخر است
بکش از قبضهی خود تیغ دو سر را بیرون
قطع کن ریشهی تاریک یهود و صهیون
آخرین ناجی و مونس! به رقیه برگرد
پسر حضرت نرجس! به رقیه برگرد
شاعر: #محمدجواد_شیرازی✍
4_5920135667576213870.mp3
14.59M
ای روزگار زود باش، بگو کیَم نامرد
چشاتو خوب وا کن، من علیام نامرد
یه کاری کن داری میبینی منم
آخ نفسم، آخ بچهام، آخ زنم
کاشکی یکی باشه و بگه به جای من
چند نفری مردو نمیزنن چه برسه زن
آه جوان ننه.....
ای درِ نیم سوخته، طاقت بیار نامرد
این فاطمه است زود باش، برو کنار نامرد
یه کاری کن داره می سوزه تنش
آخ چادرش سوخت آخ کشتنش
میون شعله ها آه یکی میزد صدا آه
علی سوختم علی سوختم
آتیشه خونمون چقدر هیزم ریختن پیش خونمون
یعنی اینجا بازم میشه خونمون آتیشه خونمون
قد تو خم شده خونمون پا خور نامحرم شده
دو نفر از جمع خونه کم شده قد تو خم شده
از روی چادرش پاتو بردار بس کن ای مردم آزار
بس کن ای.....
بگو از رو تنت پا برداره این تشنه لب
خواهر داره این تشنه لب
سر پیراهنت پیرم کردن از زندگی سیرم کردن از زندگی
آه اباعبدالله اباعبدالله اباعبدالله
#روضه_حضرت_زهرا
#فاطمیه