#حاج_محمدرضا_بذری
#جلسه هفتگی محرم ۹۸
#روضه
تادلم ازکرده های خویش نادم میشود
بیشترازپیش چشمم گریه لازم میشود
اشک بال پرزدن دروادی معراج هاست
گریه کن درروضه جبریل عوالم میشود
شمع باشی یاکه پروانه چه فرقی میکند
سوخت هرکس که درونش عشق حاکم میشود
هرکه سنگِ طعنه های خلق راتاب آورد
حتم دارم شیشه هم باشدمقاوم میشود
گرچه هی درمیزنم کشکول من راپرنکن
دستِ سائل تاکه خالی شدمزاحم میشود
..بم یادبده همیشه بیام آقادرخونت یادبده رفت وآمدم مداوم باشه...
این خرابت رابیاولطف کن بیرون نکن
قول خواهددادکه یک روزسالم میشود
تاگناهی میکنم زهراوساطت میکند
پشت مادرطفل بازیگوش قایم میشود
آه ای ماه هزاروچندساله، توبگو
سهم من تاکی سیاهیه مداوم میشود
هرزمان ناحیه میخوانم تصورمیکنم
روح ِمن تاکربلایش باتوعازم میشود
گریه تنهادرمیان روضه ی جدت حسین
اشک هرچه میدهی خرج مراسم میشود
لااقل این جسم عریان مانده رادفنش کنید
نامروت هاکسی انقدظالم میشود
آن ردا وآن عباوآن عمامه بس نبود
کهنه پیراهن مگرجزو غنائم میشود
نشستم باحالِ خراب خودم
شدم نی که ازغم حکایت کنم
گلوماگرفته یه بغض عجیب
میخوام قصه ای راروایت کنم
ابوحمزه میگه که واردشدم
توی خونه ی سیدالساجدین
دیدم آسمونِ چشاش ابریه
بازم خیسه سجاده روی زمین
تحمل نکردم به حرف اومدم
باگریه میگفتم که جونم فدات
چهل ساله که حال وروزت اینه
چقدگریه آخه فدای چشات
شده زخم پلکات بمیرم برات
چقدگریه آخه گل فاطمه
شهادت که ارثِ تبارشماست
شهادت که ارث بنی هاشمه
مگه حمزه کشته نشدتواحد
مگه سجده گاه علی خون نشد
نیفتادزهرامگه پشت در
مگه مجتبی تیربارون نشد
رسیداینجاتاحرف دیدم امام
هنوزم دلش انگاری کربلاست
صدازدابوحمزه رحمت به تو
شهادت همیشه توتقدیرماست
ولی میدونم تاکه یادم میاد
میگم کاش عمرم به فردانبود
شهادت آره ارثِ ماطایفس
اسارت ولی ارثِ ماهانبود
نبودی ندیدی که توکربلا
چطورخواهرام میدویدن روخار
فرارکردن ازخیمه هاعمه هام
بیاودیگه رودلم دست نزار
نبودی ندیدی که ازکربلا
گلایی که ازغصه پژمرده ان
چقدسخت برماگذشت این مسیر
چقدبچه هامون کتک خورده اند..
نبودی ندیدی زن وبچه ها
که ازفرط ظلم وستم خسته اند
مگه میشه گریه نکردونسوخت
که دستای ناموسمابسته اند
نبودی ندیدی توشامِ بلا
منامیده هرلحظه یادش عذاب
بگم تاکجاحرمت ازماشکست
کشوندن ماهارابه بزمِ شراب..وای وای
من هفته بعدوروداهل بیت به شامامیخونم روزاول صفرکه چه کردندبااهل بیت..دوسه روزدیگه محرم تموممیشه آقاازت ممنونم اجازه دادی محرم برات گریه کنم..فرموداسارت حق مانبودبرماتحمیل کردند..من دست بسته رقیه رادیدم ..من صدای ناله رباب هنوزتوگوشمه.من عمه قامت خمیده راتوصف دیدم آخ..صبح اهل بیت اومدن شام ازدروازه ساعات تاکاخ یزیدنیم ساعتم راه نیست اماصبح اومدندغروب رسیدن..ازبس توکوچه هاگردوندنشون ومحله به محله بردنشون..فرمودقبل اینکه ماراببرن به بزم یزیدمارابردن توخرابه که هم مهمونای یزیدبرسه هم بزم شرابش مهیابشه هم ماراکه بهم ریخته بودیم یه نظمی بمابدندفرمودیه طناب بسیاربلندآوردندیه سرطناب رابستندبه گردن من یه سرش رابه بازوی عمم زینب..خاک برسرت روضه خون..بین من وعمه زینب زن وبچه هارم باهمون طناب بستند..گردن بچه هاحلقه انداختن دوربازوی زناحلقه انداختن..اونقدربی ادبی وجسارت کردند.حالامیخوان ماراببرن به بزم یزید..بردندچه بردنی میخواستم سریع قدم بردارم زودترمسیرتموم شه زن هازودترمیومدن ولی بچه هاکممیاوردن نمیتونستن ..این قدمهابهم گیرمیکردمیفتادندروزمین تامیفتندباتازیانه بچه هارامیزدند..میخواستم آهسته قدم بردارم ازپشت عمم زینبامیزدند..دونه دونه واردبزم یزیدشدند..اول آقاامام سجادبعددونه دونه زنا بچه ها..امامیبینن هرچی آخراین سلسله رامیکشنددخترعلی نمیادیعنی اینجاجای دخترعلی نیست جای ناموس علی نیس..گفتندحالاکه نمیادبزنیدزینبا..انقدبه بازوی زینب زدندانقدجسارت کردند..من هروقت باینجامیرسم دلم جای دیگه میره ..رفقاقصه آشناست..کجاقبلایکیامیکشیدند.یروزتومدینه زهرانمیزاشت علی راببرندانقدبازوی زهرارا زدندپیرهن تودست زهرابود پاره شد..ای حسین
حجت الاسلام محرابیانتوبه و بازگشت.mp3
زمان:
حجم:
4.69M
توبه و بازگشت🍁✨🍁
ویژه ماه شعبان المعظم
#حاج_محمدرضا_بذری
#حجت_الاسلام_محرابیان
.
#نوحه
#حاج_محمدرضا_بذری
ویژه شبهای قدر
#به_آوای_علی
به آوای علی ولیالله
به امضای علی ولیالله
همه عالمو میلرزونم
فقط با یه علی ولیالله
بگو با پیغمبر ، ولیالله حیدر
رو لبای مادر ، ولیالله حیدر
علی علی علی
صوت جلی علی
اول ولی علی
خوردی زمین بگو
بیمعطلی علی
حیدر علی مولا ، صفدر علی مولا
جانم به فاتح خیبر علی مولا
«جانم علی مولا»
عَلِیٌ حُبُهُ جُنَّه عَلِی
إمَامَ الإنسَ وَ الْجِنَّ عَلِی
وَصِیَ الْمُصطَفَیٰ حَقَّ عَلِی
قَسِیمَ النَّارَ وَ الْجَنَّه، عَلِی
کیه اول و آخر ، ولیالله حیدر
کیه مسجد و منبر ، ولیالله حیدر
علی علی علی علی
تا بود علی علی
کعبه بهانه و مقصود علی علی
محور علی مولا ، یکسر علی مولا
الگوی قاسم و اکبر علی مولا
«جانم علی مولا»
به شمشیر علی ولیالله
به تکبیر علی ولیالله
تو همراه خدا و پیمبر
بگو شیره علی ولیالله
شده دشمن مضطر ، اسدالله حیدر
یه تنه یک لشکر ، اسدالله حیدر
علی علی علی علی
سالار علی علی
معیار علی علی
در خلقت بشر
معمار علی علی
محشر علی مولا ، نوبر علی مولا
سربند مالکِ ، اشتر علی مولا
«جانم علی مولا»
#امام_علی #شب_قدر
👇
#شب_سوم_محرم 1401
#شور
#حاج_محمدرضا_بذری
چشامو با اسم تو واکردم
با اشکام اسم زیباتو صدا کردم
چه غم دارم تا وقتی که تورو دارم
جوونیمو پای عشق تو میذارم
رفیقی همدمی چراغ راهمی
نه تنها عشق من تو عشق عالمی
حسین جانم حسین
تو هر چی غم داری خریدارم
من هر چی دارم از این گریه ها دارم
تموم عمرمو پای غمت دادم
نیاد اون روز که از چشم تو افتادم
به این روضه قسم
به این گریه قسم
نمیذارم زمین بمونه این علم
حسین جانم حسین
لب تشنه میری تو ای دریا
غریبونه چرا نور دل زهرا
تک و تنها ته گودال تو افتادی
جلو چشم تر زینب تو جون دادی
سکینه گریه کن
رقیه سینه زن
بمیرم من برات شهید بی کفن
Mohjat.NetMilad Emam Hosein 1402 Bazri [Mohjat_Net] (3).mp3
زمان:
حجم:
2.15M
#سرود
#میلاد_امام_حسین
#حاج_محمدرضا_بذری
امشب چه خبره تو مدینه
ذکر لب عاشقا همینه
پیچید تو هوای زمستون
عطر خوش بهاری بارون
غصه رفته و خنده شکفته
رو لب پیر و جوون
اومده اونی که غمها رو میبره
اونی که بد و خوب و یکجا میخره
توی مهربونی از عالمی سره
عاشقونه میخونم با همه ی وجودم
نغمه ی امشبمه گوشواره ی سرودم
ای حسین عشق منی / عشق منی تو
****
ناز قدمای نو رسیده
مولا کرب و بلا صله میده
دنیا اومده باب شفاعت
وا شد روی همه در رحمت
پای گهوارش اومده فطرس
تا که بگیره حاجت
اومده واسه ی نوکر نعم الامیر
اومده واسه گداها خیر کثیر
دل همه توی دامش شده اسیر
رسیده از آسمون سومین نور خدا
کف بزنید اومده خامس آل عبا
ای حسین عشق منی / عشق منی تو
****
اومد لحظه ی کرامت عشق
اوج نقطه ی حرارت عشق
هیچکی مثل این آقا ندیده
خندش بانی مهر و امیده
امشب دست ماها رو نگیره
خیلی ازش بعیده
اومدم درِ خونش زانو بزنم
با همه ی رو سیاهیم رو بزنم
حرمو با مژه هام جارو بزنم
محتاج حرمشم الهی که عاقبت
با یه نیمه نگاش برسم به سعادت
ای حسین عشق منی / عشق منی تو
#مولودی_امام_حسین
ولادت امام حسین 1402
.
Mohjat.NetShab 06 Ramazan 1403 Bazri [Mohjat_Net] (1).mp3
زمان:
حجم:
4.09M
#مناجات_با_خدا
#حاج_محمدرضا_بذری
چشمی که آلوده شده باران ندارد
بی توبه این آلودگی پایان ندارد
دیگر حجاب افتاده روی چشمهایم
از بس که اُنسی دیده با قرآن ندارد
هاتف ندا داده دُعیتُم ایهاالناس
کاری خدا انگار جز احسان ندارد
حالا که در باز است پس درهم بیایید
اینجا کَرَمخانه است این و آن ندارد
تا آمدم داخل مرا طوری بغل کرد
احساس کردم غیر من مهمان ندارد
جز با توسل گریه کردن توبه کردن
پرواز کردن تا خدا امکان ندارد
راه شهادت نیمه شب اشک است اشک
جامانده هرکس دیده ی گریان ندارد
این سرزمین نذر امیرالمونین است
بیهوده حیدر عشق بر سلمان ندارد
ما با دعای فاطمه عبدالحسینیم
کی گفته زهرا لطف بر ایران ندارد
سرتاسر عالم چو ایران سرزمینی
مثل علی موسی الرضا سلطان ندارد
راه نجف تا کربلا راه بهشت است
جز کربلا عاشق سر و سامان ندارد
دلداده ی آوارگی در اربعینم
درد جدایی جز حرم درمان ندارد
#مناجات
#ماه_رمضان 1403
.
Mohjat.NetShab 02 Ramazan 1403 Bazri [Mohjat_Net] (1).mp3
زمان:
حجم:
4.1M
#مناجات_با_خدا
#امام_حسین
#حاج_محمدرضا_بذری 🎤
به خواب غفلت اگر مانده ام سحرها را
ولی صدا زده ای عبد بی سر و پا را
بیا همین شب اول بگو که بخشیدی
بیا همین شب اول قبول کن ما را
گناه پشتِ گناه آمد و زمینم زد
چنان که برده ز یادم مسیر دریا را
به گریه ی سحری کاش عادتم بدهی
کمی به من بچشان لذت تماشا را
اسیر غفلتم و مرگ رفته از یادم
بگو چه کار کنم قبر و هول آنجا را
به آبروی علی آبروی ما نرود
به زیر پرچم اوییم صبح فردا را
به عشق شاه نجف عاقبت بخیر شویم
اگر علی بزند پای نامه امضا را
بغیر روضه به جایی نمیبرم راهی
رها نمیکنم این تکیه گاه و مأوا را
نگیر از منه بیچاره کنج هیئت را
نگیر از منه دل مرده این مسیحا را
کفن برای تو پیدا نشد عزیز الله
حصیر شد کفن شاه کار دنیا را
#وحید_محمدی✍
#ماه_رمضان 1403
.
Mohjat.NetShab 12 Ramazan 1403 Bazri [Mohjat_Net] (1).mp3
زمان:
حجم:
6.85M
#مناجات_با_خدا
#حاج_محمدرضا_بذری
تا ببینم رحمت پروردگار خویش را
میشمارم باز جرم بی شمار خویش را
روز و شب فرقی ندارد پیش من چون با گناه
تیره کردم آسمان روزگار خویش را
هر زمستان رفت آمد یک زمستان دگر
چون به دست خود خزان کردم بهار خویش را
هیچکس مانند تو خیر و صلاحم را نخواست
کاش دستت میسپردم اختیار خویش را
از همان روز ازل باید خدایی میشدم
در حریم یار میجُستم دیار خویش را
کاش دست مهربانت سایه بان من شود
تا بپوشانم خطای آشکار خویش را
صحبت از عفو و بزرگی و کرامت میشود
تا به سمت تو می اندازم گذار خویش را
تو یقینا میشناسی خوبتر از من مرا
من نمیدانم صلاح کار و بار خویش را
عهد میبندم نباشم غافل از اعمال خود
باز یادم میرود قول و قرار خویش را
کاش میفهمیدم این آلوده دل من نیستم
حال که عمری کشیدم انتظار خویش را
بسکه سر زد از من رسوا خطا و اشتباه
عاقبت از دست دادم اعتبار خویش را
پیله کرده نفس اماره به جسم و روح من
کاش روزی بشکنم قفل حصار خویش را
آبرو بخشیدی و من آبرو بردم فقط
در میان خلق کم کردم عیار خویش را
خواب غفلت آمد و خود را به چشمم عرضه کرد
در عوض دادم دل شب زنده دار خویش را
چند قطره اشک و دست خالی و چشمان تر
با خودم آورده ام دار و ندار خویش را
بین زندان گناهم یاد تو افتاده ام
تا مگر پیدا کنم راه فرار خویش را
یا اله العالمین اغفر ذنوبی بالحسین
هر چه باشم روی لب دارم شعار خویش را
شعر: #مجتبی_خرسندی✍
#ماه_رمضان 1403
.
Mohjat.NetShab 14 Ramazan 1403 Bazri [Mohjat_Net].mp3
زمان:
حجم:
6.14M
#مناجات_با_خدا
#حاج_محمدرضا_بذری
هرچه عمرم رفت و شد مویم سپید
چشم تو از من بجز غفلت ندید
قصه ی من هم به پایانش رسید
نا امیدم نا امیدم نا امید
آمده عبد فراری سر به زیر
یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر
گرچه من نان علی را خورده ام
دل به دست او ولی نسپرده ام
صاحبم را سال ها آزرده ام
آخر کارم شده افسرده ام
شرم بر من توبه کردم دیر دیر
یا مجیر یا مجیر یا مجیر
رفت از یادم که نوبت میرسد
این شلوغی ها به غربت میرسد
لحظه ی مرگم به سرعت میرسد
نوبت آن قبر خلوت میرسد
دو ملک هستند آن هم سخت گیر
یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر
دیگر این پرونده پیش قاضی است
حضرت صاحب ز من ناراضی است
من نماز و روزه هایم بازی است
سال ها کارم فقط لفاظی ست
تو بزرگی و من آن عبد فقیر
یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر
آخر از امروز و فردا کردنم
بوی معصیت گرفته این تنم
دوستی ها میکنم با دشمنم
آنکه عمرش را هدر داده منم
حضرت باران بزن بر این کویر
یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر
غصه دارم غصه های بی حساب
مستحقم تا بسوزم در عذاب
مانده بهر من فقط یک انتخاب
ناله از دل میکشم یا بوتراب
من علی دارم امامی بی نظیر
یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر
مستم و هوشیار میگویم علی
هر که گفت از یار میگویم علی
یک صد و ده بار میگویم علی
جای استغفار میگویم علی
او گرسنه نوکرانش سیر سیر
یا مجیر یا مجیر یا مجیر
شعر: #سیدپوریاهاشمی✍
#دعای_مجیر
رمضان 1403
.
Mohjat.NetShab 16 Ramazan 1403 Bazri [Mohjat_Net].mp3
زمان:
حجم:
5.8M
#مناجات_با_خدا
#حضرت_زهرا
#حاج_محمدرضا_بذری 🎤
هر لباس کهنه قبل از سال نو پشت در است
سائل این خانه اما کهنه کارش بهتر است
آی صاحب خانه پس کی نونوارم میکنی
پیش خوبانت اگر رسوا شوم دردسر است
سفره آماده است اما میهِمان آماده نیست
آه باران بهاری چشم خشکم نوبر است
لطف کن چوبم بزن ردم کنی دق میکنم
آبرویم ریخت پیش هرکه این دور و بر است
خاک ویرانم ولی حتما به دردت میخورم
آنکه برده سود از خاک خرابه زرگر است
آنقدر بخشیده ای خشم تو یادم رفته است
آنچه غفلت دارم از آن ترس روز محشر است
یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر
آنکه از آتش فراری داده من را مادر است
نفس عمری بندگی های مرا در بند کرد
نفس را در هم شکستن کار شاه خیبر است
زودتر پرونده ی ما را بده دست علی
حاصل صوم و صلاه روزه داران حیدر است
زیر ایوان طلایش قبله سرگردان شده
حرف انگور نجف در سجده مستی آور است
بسکه محتاجم علی را به حسن دادم قسم
چون گره را باز کردن کار سبط اکبر است
سفره ی شبهای قدرم را حسن انداخته
او که در دست کریمش رزق سال نوکر است
عاقبت روزی بقیعش مثل مشهد میشود
گرچه حالا چشم ها از غربت آنجا تر است
مادر او را زدند و دست مولا بسته بود
آهِ حیدر از همان میخیست که روی در است
زینبش با آه و ناله گفت ای همسایه ها
اینکه میسوزد در آتش دختر پیغمبر است
#رضا_دین_پرور ✍
#ماه_رمضان 1403
.
Mohjat.NetShab 21 Ramazan 1403 Bazri [Mohjat_Net] (1).mp3
زمان:
حجم:
5.94M
#مناجات_با_خدا
#حاج_محمدرضا_بذری
منم و چشم تر و این دل مضطر مانده
تویی و حرمت این مصحف بر سر مانده
شب قدر آمده قدری بغلم کن یا رب
به سرم دست بکش بر سر این درمانده
اگر امشب تو مرا پس بزنی میمیرم
عاشقی پشت درِ خانه ی دلبر مانده
باغ اعمال مرا آتش غفلت سوزاند
چه کنم شاخه ی عمرم همه بی بر مانده
چه خطاها که نکردیم و تو جمعش کردی
ای که در بخشش بی حد تو کافر مانده
همه راندند مرا نیست غمی زهرا هست
پشت این کودک حیران شده مادر مانده
در قیامت همگی زیر پر فاطمه ایم
محشر مادر ما در صف محشر مانده
زیر قرآن خدا ذکر علی جان عشق است
لب من در هوس گفتنِ حیدر مانده
بعلی بعلی بعلی العفو
نام مولا وسط عرش شناور مانده
جز محبت نچشیده است غلام حیدر
حسرت اخم علی بر دل قنبر مانده
شب قدری برسانید مرا پیش پدر
ای نجف آرزویت در دل نوکر مانده
لحظه ها لحظه ی دیدار علی با زهراست
کوثری منتظر ساقی کوثر مانده
تیغ کوفه به سر شیر خدا رحم نکرد
پدری رفت ولی روضه ی دختر مانده
در دل کوچه ی کوفه چه به روزش آمد
آه زینب وسط چند نفر شر مانده
کاش میشد سر بازار بگویند به او
غم مخور چونکه به قدر همه معجر مانده
رمضان 1403
.
.
#شهدا
#حاج_محمدرضا_بذری
رمضان 1403
و علی مثل مالک فالتبک البواکی
خوشا به حال اونکه جون داد به یه لباس خاکی
شهید اون کسیه که شهید زندگی کرد
فرار کنید ز شهرت به سمت بی پلاکی
و علی مثل مالک فالتبک البواکی
میخوام بریزم حالا رو دستت آب پاکی
معبر زندگیمون نفس امارمونه
اگه ازش نگذری یقین بدون هلاکی
ببین ریشه در چه انسیه
که عبدالحسین برونسیه
بی قبر و بی نشون
برنده ابراهیم هادیه
که ارثیه گرفتن از فاطمه مادرشون
نعم الامیرم شهید نشم میمیرم
****
و علی مثل مالک فالتبک البواکی
مهمه که تو دنیا گریه کنی برا کی
مالک اگه مالکه خوابو ز دشمن گرفت
یه قله ی استوار نه هراسی نه باکی
مالک اشتر یعنی حماسه یعنی جهاد
به امان نامه ی هر کس و ناکس تن نداد
گناه اشعری رو به پای مالک نزار
نزاری جا به جا شه جای شهید و جلاد
مرحبا به یاران هدف
زیر پرچم شاه نجف نقطه سر خط
کاری کن که بعد رفتنت
پا بکوبه دشمن از شعف یومُ فرحت
نعم الامیرم شهید نشم میمیرم
****
دیدی لانه ی عنکبوت دیگه داره میره بر باد
برکت خون قاسم ابومهدی و عماد
هلال شیعی داره یه ماه کامل میشه
یه چند قدم مونده تا صاحب پرچم بیاد
اگه رو لبهای ما شعار قدسُ لناست
یعنی که ون صد آید یقین نود پیش ماست
آرزوته ببینی حرم امام حسن رو
کلید فتح بقیع تو کوچه های حِیفاست
غرش سجیلو ببین
پرواز ابابیلو ببین برگشته ورق
جوشش خونِ مقاوت
از فرات تا نیلو ببین اینه وعده ی حق
نعم الامیرم شهید نشم میمیرم
👇