eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
27.3هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
989 ویدیو
648 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Noferesti1 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. به حمله به طعنه به غارت ، به آل علی شد جسارت بیا روضه خوان از برامان ، بخوان روضه های اسارت بخوان روضه از نیزه و سر ، ز چشمان ِ از غم شده تر ز کعب نی و تازیانه ، ز سوز دل آل حیدر اگر چه عدو شد ، اسیر حقارت امان از اسارت ، امان از اسارت یاحسین یابن الزهرا --------- اگرچه به گودال غمها ، شده از جفا بی برادر چه زیبا بُود در ره دین ، علمداری دخت حیدر اگر چه خمیده ولیکن ، کجا میکند عجز و لابه کند سرنگون کاخ فتنه ، به اعجاز نطق و خطابه محبت به عالم ، نموده تجلی ، ز نور کلام ِ رأیتُ جمیلاً یاحسین یابن الزهرا ----- خدایا با سالار زینب ، تو ما را دچار ولا کن همیشه دل عاشقان را ، اسیر غم کربلا کن کمک کن به ما سینه زنها ، قسم بر غم شاه بی سر شویم اهل امر ِ به معروف ، شویم اهل نهی ِ ز منکر به راه ولایت ، حسینی بمانیم فدایی راه ، خمینی بمانیم یاحسین یابن الزهرا 🎤 👇
4_5994486284523929940.mp3
4M
س تحلیل روضه حضرت رقیه سلام الله علیها : تسلط بر شعر عامل اثرگذاری بر مستمع 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 👇 شامیان خوار مبینید مرا گوشه ی زندان به خدا من گل گلزار خدابوی حجازم بگذارید بگریم که شبیه است به زهرا عمر کوتاه من و گریه ی شبهای درازم اشک نگذاشت که در آتش فریاد بسوزم گریه نگذاشت که در سوز دل خود بگدازم خم ابروی تو محراب نمازم شده است جان گرفتم به کف از بهر قبولی نمازم همه خوابند و من غم زده بیدار تو هستم شاهدم این گلوی بسته و این دیده ی بازم چه شد آن کودک شامی که مرا زخم زبان زد تا که در پیش نگاهش به وصال تو بنازم رنگم از دوری روی تو پریده است وگر نه من نه آنم که به طوفان بلا رنگ ببازم ز سیلی صورتم نیلی چو میشد عمه میبوسید چو رویم شعله میزد اشک می آمد به فریادم یکی از روزها دخت یزید آمد به دیدارم نترسیدم به پیشش با وقار کامل استادم لباسم کهنه بود و طعنه ام میزد کنیز او ولی من با سکوتم بر همه درس ادب دادم .
. *شور ابی عبدالله(ع)* *بند اول* خدارو شکر شغل شریفی دارم/نوکریتون تموم کار و بارم/آرزومه شهید بشم توو راهت/موقع مرگ روو پاهات سر بزارم... بیا منو بخر/آقا حرم ببر/دلگیرم عاقبت یک شبی/وسط روضه ها/میمیرم... تموم حاجتم/شده کرب بلات/اربابم به حق مادرت/به اشک مادرم/دریابم... ///حسین واااای.../// *بند دوم* دوباره دل گرفته و حزینه/آرزوشه تو صحن تو بشینه/باز بطلب بیام پای پیاده/کرب بلا حاجت من همینه... شاه کرم حسین/ای دلبرم حسین/مهتابی به دل نوکرا/به کل ماسوا/می تابی... به یاد گنبد/قشنگ و ناز تو/میخونم عاشقم عاشق/ضریح و گنبدت/می مونم... ///حسین واااای.../// *بند سوم* حسین من چرا کفن نداری/حتی به تن یه پیرهن نداری/یه نانجیب انگشترت رو برده/واویلتا سر به بدن نداری... با بغض و کینه ها/سر تو شد جدا/واویلا با خنجر بی هوا/میزدش ضربه ها/واویلا بعد تو نوبت/غارت خیمه ها/واویلا زینب و میبرن/بزم حرامیا/واویلا... ///حسین واااای.../// کرج 👇
. شده به پا دردلم، خیمه ی درد و بلا اشک چهل ساله ام، چکیده برکربلا قیام گریه ،به پا نمودم دمی بدون، گریه نبودم من پسر خون خدایم حافظ خون شهدایم به ذکر کرب وبلا، گرم عبادتم من حافظ سرسبزی، باغ شهادتم من به اشک خود ره، به ظلم بستم سفیر خون ، حسین هستم من پسر خون خدایم حافظ خون شهدایم زسلسله پای من، اگرچه سائیده شد گردنم از سلسله، اگرچه رنجیده شد غم وبلارا، به جان خریدم سرپدر را به نیزه دیدم من پسر خون خدایم حافظ خون شهدایم عمه میان مقتل، زود به دادم رسید به یاری خداوند ، روح به جانم دمید وگرنه آن جا ، جان داده بودم برای مردن ، آماده بودم حافظ خون شهدایم من پسر خون خدایم به راه شام کوفه ،هزار غم دیده ام زکوفی وشامیان ، بسی ستم دیده ام زخم زبان و، سنگ لب بام زده بجانم ، شراره دشنام من پسر خون خدایم حافظ خون شهدایم ز روی نی پدر بر، عمه نظاره می کرد دیدۀ خودرا ز اشک، پر از ستاره می کرد علم به دوش ،قیام او بود کوه صبور تمام ام بود حافظ خون شهدایم من پسر خون خدایم سرم اگرسوخت از، شراره ی شامیان شرربه جانم زده، نظاره ی شامیان امان امان از، درد و غم شام محارم ما، درملاء عام من پسر خون خدایم حافظ خون شهدایم خون دل ماشده، روان زچشمان ما نیمه ی شب شد پدر، خرابه مهمان ما امان زظلم ، بنی امیّه مصیبتی شد، غم رقّیه من پسر خون خدایم حافظ خون شهدایم من که جگرپاره از، کودک وگهواره ام توهم بیا زهرکین برجگر پاره ام نیامدی و،چه دیرکردی مرا زهجران ،تو پیر کردی من پسر خون خدایم حافظ خون شهدایم ✍ 👇
65.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎤 غروب کربلا شد و … جور و ستم روا شد و… دور و بر سه ، سه ونیم قیامتی به پا شد و… بـعدِ تمـامِ شُــهدا نوبت شاه ما شد و… وقـت نزول آیه ی مصیبت و بلا شد و… تمـامی سپـاه کـفر دوباره هم صدا شد و… خدا خدای نیزه و… خنجرو دشنه ها شد و… بـرای نـیزه دارها حرمله رهنما شد و… سـنگ روانه ی سرِ عزیز مصطفی شد و… به سوی قلب مضطری سه شعبه ای رها شد و… دهان خشک بسته ای به زور نیزه وا شد و… عدو رسید و چکمه ای به روی سینه جا شد و… دست به موی سر رسید شمر چه بی حیا شد و… دیـد ولـی نمی بُرَد ز روی سینه پا شد و… با لگدی به گُرده اش… سوار بر قفا شد و… یکی دوضربه هم که نه وای خدا خدا شد و… به ضربه ی دوازدهم سر از بدن جدا شد و… به خون پاک حنجرش محاسنش حنا شد و… وَ پیش روی خواهرش سرش به نیزه ها شد و… کـفن نبـود کـربـلا صحبت بوریا شد و… پیرهنش به جای خود تنش چو نخ نما شد و… به دست شوم گرگ ها دوباره جابجا شد و… پـس از قتـال نوبت خیام نینوا شد و… ظلم وجفا ز حد گذشت غرور خواهرش شکست *** جور و ستم روا شده خون به دلِ خدا شده حوالی ساعت سه قیامتی به پا شده بـعدِ تمـامِ شُــهدا نوبت شاه ما شده وقـت نزول آیه ی مصیبت و بلا شده تمـام لشکر دغا یکسره یک صدا شده نوبت رقص نیزه و… خنجرو دشنه ها شده سـنگ روانه ی سرِ عزیز مصطفی شده بسمت قلب مضطرش سه شعبه ای رها شده دهان خشک و بسته اش به زور نیزه وا شده خدا ببین که چکمه ای به روی سینه جا شده دست به موی سر رسید شمر چه بی حیا شده تیغ نمی بُرَید، پس ز روی سینه پا شده وِرا نمود پشت و رو مسلط از قفا شده
. 📝 علیهاسلام 🏴 ۱۴۰۳ 📝بند اول برا عبادت، بگو رقیه نماز اباالفضل، وضو رقیه لبخند عمو، بسته به لبخند رقیه زندگی ما، به یه نگات بنده رقیه آخ اگه دلم، خراب روضه‌ی تو باشه دیگه چی میخواد، به خدا اینم از خداشه شافعه‌ی محشر، ای نوه‌ی حیدر هستیِ اباالفضل، عشق علی اکبر سیدتی۳، ای گل معطر رقیه جان، سیدتی 📝بند دوم شیرین زبونِ، حرم رقیه ای عشقِ صاحب، علم رقیه دنیا واسه من، معنی نداره بی رقیه میسازه همه زندگیمو بی بی رقیه من نوکرتم خانوم سه ساله منو دریاب اِی جونم فدات ستاره‌ی شبهای ارباب آبروی عالم، ذکر روی پرچم نام تو رقیه، نغمه‌ی دمادم سیدتی ۳، دلخوشی قلبم رقیه جان، سیدتی 📝شعروسبک: مجتبی عبداللهی(قم) یوسف کیانی .👇
. نوحه و دم نمی‌شود پنهان موج پرچم نمی‌شود پنهان ساحت سوگواریت ای سر در دو عالم نمی‌شود پنهان پسرت گفت نسل مکه منم شور زمزم نمی‌شود پنهان دلربایی به روی نی حتی گیسوی خم نمی‌شود پنهان گرچه خاکستری و آشفته است این موی کم نمی‌شود پنهان در تن پاره پاره ات رَد سُم همچنان سَم نمی‌شود پنهان گرچه پنهانی ای نهان در زخم این همه غم نمی‌شود پنهان نه به یک معجر این کبودی ها با دو تا هم نمی‌شود پنهان دخترت از نگاه نامحرم گر نباشم نمی‌شود پنهان می‌چکد خون ز گوشه ی چشمم دیده در نم نمی‌شود پنهان آنقدر زخم دارم این ایام که به مرهم نمی‌شود پنهان  تا نبینی که چادرم خاکی است سعی کردم نمی‌شود پنهان رو گرفتم ز تو چو مادرمان زن زِ محرم نمی‌شود پنهان سعی کردم چه سود ، رنگ سیاه در محرّم نمی‌شود پنهان اشک من را کسی ندیده ولی کمر خم نمی‌شود پنهان ✍ .