بستی با سکینه زخم پیشانی زینب را بمیرم، در شلوغیهای شام آنچه نباید، شد خودت دیدی که راه کاروان یک مرتبه سد شد همینجا بود که حال عروس مادرت بد شد نه... از دروازۀ ساعات باید زودتر رد شد رباب آنجا که دائم آه حسرت میکشد اینجاست و جایی که ابوفاضل خجالت میکشد اینجاست شاعر : #مجید_تال زینبُ دستای بسته زینبُ سرِ شکسته زینبُ یه مشت حرامی زینبُ مردای شامی .. حسین .. وای .. خنده بر پارهگریبانیمان میکردند خنده بر بیسر و سامانیمان میکردند پشت دروازۀ ساعات معطل بودیم خوب آمادۀ مهمانیمان میکردند از سر کوچۀ بیعاطفه تا ویرانه سنگ را راهی پیشانیمان میکردند هرچه ما آیه و قرآن و دعا میخواندیم بیشتر شک به مسلمانیمان میکردند شرم دارم که بگویم به چه شکلی ما را وارد بزم طربخوانیمان میکردند *همیشه خاطرۀ بد تو ذهن آدم میمونه ..* بدترین خاطره آن بود که در آن مدت مردم روم نگهبانیمان میکردند *در آستانۀ ماهِ رجبیم .. چیزی تا ماهِ نمانده میگن به ماه رجب پناه ببرید .. هر سال نزدیک ماه رجب خیلی ها داشتن برنامه میریختن برا نجفشون .. خیلیا برا اعیاد شعبانیه میگفتن کربلان .. امسال چی کار کنیم .. داداش :* هیچ جا امنتر از نیزۀ عباس نبود تا نظر بر دلِ حیرانیمان میکردند شاعر: علیاکبر لطیفیان
#روضه_حضرت_ام_کلثوم_س_
28819-attachment-shalbafan-omekolsoom.mp3
7.67M
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،،
مدیریت کانال:شعبانپور
@Haram75
─⊱✾♡✾⊰─
https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
@Asheghane_hazrat_zeynab
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
#علی_اکبر_لطیفیان تو کس و کارِ منی شمر جلودارِ من است صدا زد میخواید این کاروان رو ببرید تو شام باشه،لااقل از یه جای خلوت ببر آخه ما خانواده حیاییم.. خدا لعنتش کنه گفت حالا که اینجوریه از یه جای شلوغ تر میبرمتون.. با سنگ میزدن: بابا قرآن میخونه،سنگا به اون لب میخوره هر کدوم خطا میره به عمه زینب میخوره غریب کشتنت؛ بی یار و بی حبیب کشتنت آقا خیلی عجیب کشتنت ده اسب نانجیب کشتنت
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،،
مدیریت کانال:شعبانپور
@Haram75
─⊱✾♡✾⊰─
https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
@Asheghane_hazrat_zeynab
💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
آه و بکایی که داشتی با زینب و رباب فقط ناله می زدی با خاطرات کرب و بلایی که داشتی تقسیم شد میانِ اسیرانِ اهل بیت در شهر شام آب و غذایی که داشتی *بعد از دفنِ رقیه، خانوم زینب،دید اُم الکلثوم خیلی بی قراری میکنه، فرمود: چیه خواهرم؟گفت: زینب جان! دیشب دَمِ غروب رقیه از گوشه ی خرابه رو زانوهاش،چهار دست و پا، آهسته آهسته، اومد رو پام نشست،دستش رو دور گردنم حلقه کرد، آروم دَمِ گوشم گفت: عمه! میخوام یه حرفی بهت بزنم،اما قول بده به عمه زینب نگی...چی عمه جان!گفت:عمه! تو این شهرِ به این بزرگی، زیرِ این آسمون، آیا بچه ای گرسنه تر از من هم هست؟عمه! ضعف کردم،گرسنه ام...اشک تو چشمام حلقه زد،گفتم:رقیه جان صبر کن،همه چیز درست میشه...گفت:عمه!یه چیز دیگه ای هم میخوام بهت بگم...چی عمه!گفت عمه! حسم میکنم بابام میخواد بیاد دنبالم...حس میکنم دیگه شب آخرمِ...عمه جان! خودم میدونم باعث زحمت همه ی شما بودم...خودم میدونم برا خاطر ناله های من شما هم کتک خوردید...* تقسیم شد میانِ اسیرانِ اهل بیت در شهر شام آب و غذایی که داشتی حتی زنِ یزیدِ لعین گریه اش گرفت با دیدن خرابه و جایی که داشتی عباس بود روی نی و بست چشم خود وقتی که دید تاولِ پایی که داشتی شکر خدا نبود ببیند برادرت بردند گوشوارِ طلایی که داشتی شکر خدا نبود حسین تو بشنود در زیر تازیانه نوایی که داشتی .
#روضه_و_توسل_جانسوز_ویژ_ۀ_ ایام_رحلت_حضرت_اُم_ کلثوم_سلام_الله_علیها_به نفسِ حاج مهدی اکبری
.
🏴سبک #زمینه یا #شور روضه ای شهادت آقا امام زین العابدین علیه السلام
#زمینه_امام_سجاد
#شور_امام_سجاد
#منی_که_چل_ساله
🏴بند اول
منی که چل ساله آزگار زجر میکشم
این زهر راحتم کرد و من ممنونشم
پُرِ از زهر شد همه وجودم پیکرم
اما من روضه خونه جسم بی سرم
خنجر تیز و حنجر،رو دیدم
تو قتلگاه یه پیکر،رو دیدم
به سر زنان یه مادر،رو دیدم
تو خیمه من یه لشکر،رو دیدم
دیدم،که گریه میکنم من
دیدم،غارت کهنه پیرهن
دیدم،کاش نمیدیدم اصلا
واویلا واویلا...
🏴بند دوم
منم اون جامونده ای که زخمه سینه ام
منم اون که سنگ کین شکست آیینه ام
منم اون که اسیر کوفی بودم تو شام
رفتم اونجا با دسته بسته بزم حرام
اونجا یه عالمه درد،و دیدم
چوب یزید نامرد،و دیدم
به لب و دندون بابام حسین
بی احترامی میکرد،و دیدم
دیدم،غصه ی بی امون رو
دیدم،گریه ی آسمون رو
دیدم،نگاه هرزشون رو
واویلا واویلا...
#شهادت_امام_سجاد
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
👇👇
.
#امام_حسین
علی اکبر لطیفیان✍
درد بسیار، مداوا گریه
ارث جامانده ی زهرا گریه
روزها ناله و شب ها گریه
آب می خورد، ولی با #گریه
گریه بر آب وضویش می ریخت
خون دل بر سر و رویش می ریخت
گریه بر شاه شهیدان خوب ست
گریه بر کشته ی عریان خوب ست
گریه بر دامن طفلان خوب ست
گریه بر آن لب و دندان خوب ست
خواسته هر سحرش گریه کند
در فراق پدرش گریه کند
گریه بر ناله ی آن مادرها
گریه بر گریه ی آن دخترها
گریه بر غارت انگشترها
گریه بر وا شدن معجرها
رنگ مهتاب، زمینش می زد
دیدن آب، زمینش می زد
گریه بر ناقه نشسته سخت ست
گریه با پیکر خسته سخت ست
گریه با بال شکسته سخت ست
گریه با گردن بسته سخت ست
گریه خوب ست که هر شب باشد
گریه بر چادر زینب باشد
آن که را هست پیاده نکُشید
تشنه را بر لب باده نکُشید
طفل را این همه ساده نکُشید
ذبح را آب نداده نکُشید
هیچ کس آب به گودال نبُرد
پدرم ذبح شد و آب نخورد
آمد و دید تنی افتاده
کشته ی بی کفنی افتاده
شه بی پیرهنی افتاده
پاره پاره بدنی افتاده
همه پروانه و شمعش کردند
بوریا آمد و جمعش کردند
آمد و دید کنارش پر نیست
بدن افتاده ولیکن، سر نیست
چند انگشت، وَ انگشتر نیست
این حسین ست ولی دیگر نیست
بس که با نیزه قلیلش کردند
ذبح کردند قتیلش کردند
.
.
|⇦•یا ابا عبدالله آقای من....
#سینه_زنی وتوسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی نریمان پناهی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
ای دنیا و عقبای من، شیرینیِ رؤیای من
امروز من فردای من، یا اباعبدالله آقای من
آبروی دو عالمین، یا حضرت امام حسین
ای علت غمهای من، یا اباعبدالله آقای من
«یا اباعبدالله آقای من »
روضه های تو بیکران، ای بابای رقیه جان
فدای تو بابای من، یا اباعبدالله آقای من
از درد قتلگاه تو، خواهرِ بی پناه تو
در اومده صدای من، یا اباعبدالله آقای من
«یا اباعبدالله آقای من »
پیش چشمِ خیس مادر، با لبای تشنه آخر
کشتن تو رو ای وای من، یا اباعبدالله آقای من
غریبی و بغض صدات، بیکسی و اشک چشات
دلیل گریههای من، یا اباعبدالله آقای من
«یا اباعبدالله آقای من»
شاه شیب الخذیب من، شده غمت نصیب من
تویی سوز و نوای من، یا اباعبدالله آقای من
لعنت حق به دشمنت، بیرحمانه میزدنت
ای امام تنهای من، یا اباعبدالله آقای من
«یا اباعبدالله آقای من»
زخمای رو پیکر تو، گریههای خواهر تو
شد علت اشکای من، یا اباعبدالله آقای من
محاسنت به خون خضاب، خواهرتو دادن عذاب
بمیرم ای مولای من، یا اباعبدالله آقای من
«یا اباعبدالله آقای من»
با هرچی میشد زدنت، تکه تکه شد بدنت
ای وای من ای وای من، یا اباعبدالله آقای من
با اون حال پریشونت، با دیدههای گریونت
دعا کردی برای من یا اباعبدالله آقای من
«یا اباعبدالله آقای من»
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#ویژهٔ_ایام_محرم
#کربلایی_نریمان_پناهی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜.
4_5837123312773240794.mp3
10.53M
|⇦•یا ابا عبدالله آقای من...
#سینه_زنی و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی نریمان پناهی