eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
26.5هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
971 ویدیو
630 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ 📝 یادتو واسه / دل من تسکینه سنگ عشقت رو / میزنم به سینه دلخوشیم هستی / آخه مادرمی زهرا کسی رو جز تو / ندارم واللهه سربراهم کن / تا نرم بیراهه هوامو داری / سایه سرمی زهرا چقد بی بی جان/ تو کرم داری توی دلهایِ/ ما حرم داری تویی قلب تپنده ی شیعه به دنیا واجبه / احترامه تو بهشت خدا خورده به نام تو تویی تاریخ زنده ی شیعه حیا و عفت با / فاطمه معنا شد جهاد گریه به اشک فاطمه امضا شد به عالمی فهموند / طریق حق اینه که مرگ سرخ به از زندگی ننگینه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💢سلام الله علیک/مادرم یازهرا💢 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ 📝 اسم تو حرزِ /بازوان حیدر میبوسه دستت / رو خود پیغمبر اجازه دادی / به شما بگم مادر ماه زیبای /شب تارم زهرا با تو خوبه این / روزگارم زهرا اجازه میدی / قربونت برم مادر بدون نور تو / دنیا تاریکه صدا ناله ی من/ به تو نزدیکه تویی عشق معظمه شیعه اگه اینجام الان / تو صدا کردی مادرونه واسه ی / ما دعا کردی تویی خط مقدمه شیعه فاطمه سردارِ / قیام امروزه که اشک و ناله‌ی مظلومیت ستم سوزه فاطمه ی زهرا / مدافع دینه بقاء مکتب ما با فاطمه تضمینه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💢سلام الله علیک/مادرم یازهرا💢 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ یکشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۲ .👇
. عشق آسان آمد اول منتها مشکل گذشت عین و شین و قاف از هم شد جدا مشکل گذشت در مدینه عشق را عشاق معنا کرده اند عاشقان را باید از این ماجرا مشکل گذشت رحلت ختم رسولان، باب زهرای بتول ماتمش بر دختر بدر الدجا مشکل گذشت بعد از آن، نامردمی ها بی وفایی ها ز پی سخت بر زهرا و بر شیر خدا مشکل گذشت بار هیزم، دود و آتش جای تاج گل گرفت میخ در، پهلوی زهرا تا کجا مشکل گذشت خانه ای کز معرفت باب المراد خلق بود بشکند دستش خدایا، زین سرا مشکل گذشت پشت در یاس کبود و بلبلش صید طناب غنچه ی شش ماهه شد از گل جدا مشکل گذشت یاری مادر کند یا در پی حیدر رود بیشتر در این میان بر مجتبی مشکل گذشت حنجر خشک حسین و بوسه های زینبش داغ مادر بر شهید کربلا مشکل گذشت 📝سروده:مهدی بهشتی(فرات میبدی) «ذاکرالحسین حاج مهدی بهشتی‌» .
. تقدیم به شهیدان گمنام -------- ای کُشته ی راه دین گمنام منم یا تو ای شاهد حق آیین گمنام منم یا تو تو مرغ جنان باشی از عشق نشان باشی ای بال و پرت خونین گمنام منم یا تو ای خون تو عطر دل ای عشق ز تو حاصل دارد ز تو گل تضمین گمنام منم یا تو ای زنده تر از هرکس دریای تهی از خَس ای زندگی ات شیرین گمنام منم یا تو در سینه ی عاشق ها در بِیْنِ شقایق ها شد عشق ز تو تأمین گمنام منم یا تو تو جلوه ی طوبایی سرسبز و شکوفایی پرپر شده از گلچین گمنام منم یا تو از نور نویدی تو چون لاله شهیدی تو آرامشی و تسکین ، گمنام منم یا تو وقتی که تو را مولا فرزند رسول الله آید به سرِ بالین گمنام منم یا تو در عین بقای خود دیدی تو خدای خود ای چشم حقیقت بین گمنام منم یا تو هر گل ز تو می روید «یاسر» ز تو می گوید ای عشق ز تو رنگین گمنام منم یا تو ** «یاسر»✍ ..............‌‌ مثنوی شهید گمنام دوباره بوی یاس مادر آمد شهید راه دین و کشور آمد میان جعبه ی چوبی و پرچم به زخم کهنه آمد درد و مرهم برای ما زمینی ها عجیب است نگوییدش گمنام و غریب است که در عرش خدا نام آوراست این نشان بی نشان مادر است این فراتر هست از ذهن و از ادراک پلاکش ثبت گشته بین افلاک نگیرید هی سراغ از مادر او که زهرا سایه افکنده سر او همین چند استخوان بین تابوت همین گلهای ترکش ، بوی باروت خبر از جبهه آورده دوباره که شیطان دینمان بُرده دوباره شهید آمد بیایید آی مردم بیایید ای همه در زندگی گم هنوز اینان علمدار جهاد اند برای غیرت و عزت نماد اند رسیده تا بگوید راهمان را مبادا کم کنند ایمانمان را رسیده تا بگوید : آی مسئول ! برس بر داد باباهای بی پول غم یاران غم مستضعفان است غم بیکاری نسل جوان است رسیده تا بگوید ظلم هرگز عدالت هست اینجا خط قرمز رسیده تا بگوید رانت خواری قرار ما نبود آن روزگاری ... ... که در جبهه همه مثل برادر یکی بودند و عین هم برابر رسیده تا بگوید کو عدالت مبادا پا بگیرد این ضلالت رسیده تا بگوید از ولایت و از سیدعلی باید اطاعت بگوید از نفاق انقلابی بگوید از عفاف و بی حجابی بگوید فکر مظلومان باشید همیشه پیرو قرآن باشید شما که عاشق صاحب زمانید بلای غزه را ساکت نمانید ببین این قتل عام کودکان را شنو این ناله های الامان را بگو لعنت به اسراییل ملعون به قوم بی حیا و پست صهیون دعا کن ای شهید ای میهمانم که پای دین و ایمانم بمانم سلام ای زائر ارباب بی سر عزیزم ، ای عزیزم ای برادر تو معروف زمین و آسمانی چه گفتی تو به مادر ، بی نشانی رسیدی ، شد شروع فاطمیه غم حیدر طلوع فاطمیه امان از مادرِ بیمارو آتش امان از روضه ی مسمار و آتش میان کوچه ها مادر زمین خورد علی افتاد و پیغمبر زمین خورد نگین حضرت خاتم ترک خورد عزیز مرتضی زهرا کتک خورد ............ زمزمه یا زمینه شهید گمنام هنوز بعد اینهمه سال دارن باز شهید میارن هنوز مادر، پدرای شهیدا چش انتظارن شهید گمنام سلام سلام ای مسافر ، کرب و بلایی سلام ای که به دردای دل خسته دوایی سلام شهید گمنام سلام کجان مادر ، پدرت ، غریبی اینجا سلام ای که شدی فداییه ، حضرت زهرا سلام شهید گمنام سلام یا زهرا .... هنوز بعد اینهمه سال این استخونای شکسته عصای دستای ما هستن توون این پاهای خسته از عرش اعلا بگو برا ما زمینیا ، از اون بالاها بگو از شب جمعه حرم ، از حال اونجا بگو راهو نشونم بده دل مرده ی گناهم ، دوباره جونم بده به زیر تابوتت میام ، یکم امونم بده راهو نشونم یا زهرا یا زهرا .... هنوز بعد اینهمه سال میاین توی فاطمیه تو بی نشونی از تن تو میرسه بوی فاطمیه روضه ی زهرا بخون برام از غریبیِ ، حیدر تنها بخون روضه دیوار و درو ، ام ابیها بخون روضه مادر بخون بازم از حکایته لاله ی پرپر بخون گریز آخرش رو هم ، از تن بی سر بخون یا حسین .... ✍ .
Shab4Fatemieh2-1402[05].mp3
9.56M
. 🎤 در دستگاه و اشاره به زهرا / چرا گرفته معجر آتش بگو چه‌دیده‌ای در آتش مزن به قلبِ حیدر آتش زهرا / تو را عدو چگونه آزُرد که دختر گل تو پژمرد علی به صورتش زمین خورد پهلو / شکسته‌ی من زهرا / علی فدایت مرگ است / پس از تو ماندن زهرا / علی فدایت «زهرا، علی فدایت» زهرا/ امانت نبوّتی تو که شاهکار خلقتی تو چرا شکسته قامتی تو زهرا/ به هستی تو بسته هستم همین که پیش تو نشستم به پهلویت قسم شکستم با هم / بیا بگرییم ابر / بهار من باش دنیا / وفا ندارد زهرا / کنار من باش «زهرا، علی فدایت» شاعر: ✍ نغمه پرداز: مرتضی حبیبی 🎼 🏴
. شب زیارتی (مناسب شب یلدا)  حاج ابوالفضل جدیان شربیانی و محسن حسنی ✍ ➖➖➖ هر چی روزا کوتاه بشه، غصه ی شب طولانیه یلدا میشه بیشتر برات، گریه کنم چند ثانیه امشب, چند لحظه بیشتر، اسمتو میخونم امشب، چند ساعت بیشتر، پای تو می‌مونم چی میشه نوکری هام، شبیه یلدا بشه تو روضه ی تو پیر شم، قدم برات تا بشه تو وقت مردن چشام، به دیدنت وا بشه ای جان ای جان حسین --- هر موقه میگن کربلا، قلب من تو تاب و تبه اون شبی که دور از توام، یلدا واسه من اون شبه امشب، چند لحظه بیشتر، دوری عذابم داد امشب، چند ساعت بیشتر، دلم یادت افتاد انگاری مثل یلدا، قسمت من طول کشید جاموندم از زیارت، نوبت من طول کشید حاجتمو روا کن، حاجت من طول کشید ای جان ای جان حسین --- هر چی روضه رفتم برات، از حرارتم کم نشد دل با گریه آروم میشه، هر چی گریه کردم نشد امشب، چند لحظه بیشتر، پریشونه حالم امشب، چند ساعت بیشتر، تو فکر گودالم انگاری مثل یلدا، پریدنت طول کشید یوسف من تو گودال، دریدنت طول کشید سه ساعتی چرا سر، بریدنت طول کشید ای وای ای وای حسین ➖➖➖ .👇
. ای وای من، ای وای من، ای وای من زهرای من، زهرای من، زهرای من نفسی علی زَفَراتِها مَحبُوسَةٌ یا لَیتَها خَرجَت مَعَ الزَّفَراتی ای جان من، جانان من، یکتای من زهرای من، زهرای من، زهرای من لا خَیرَ بَعدَکِ فی الحَیاةِ وَ اِنَّما اَبکی مَخافَةَ اَن تَطولَ حیاتی بی تو نباشد خیری از دنیای من زهرای من، زهرای من، زهرای من رفتی چه زود از پیش ما یافاطمه خیز و ببین حال مرا یافاطمه ای داده جان از غربت و غمهای من زهرای من زهرای من زهرای من چشم حسن هر نیمه شب بارانی است حال حسین از هجر تو طوفانی است زینب بگوید مُردم ای بابای من رهرای من زهرای من زهرای من وقتی زبان گیرد دل شب دخترم گوید حسن وای مادرم وای مادرم میلرزد از اشک حسین پاهای من زهرای من زهرای من زهرای من یاس کبود و نیلی ام ای کوثرم شرمنده از روی تو و پیغمبرم بعد از تو کِی گردد خموش آوای من زهرای من زهرای من زهرای من گوید نبی چون بنگرد روی کبود رسم امانت داری این گونه نبود اشکِ روانم پاسخ آقای من زهرای من زهرای من زهرای من انسیه ی حوریه ی خلد برین پیش علی در کوچه ها خوردی زمین بازوی تو کرده ورم همتای من زهرای من زهرای من زهرای من بین در و دیوار این خانه چرا با ناله ای محزون صدا کردی مرا گفتی بفریادم برس مولای من زهرای من زهرای من زهرای من ای یاور تنهایی ام خیز و ببین از بعدِ تو حیدر شده خانه نشین ای در برِ سجاده ات مأوای من زهرای من زهرای من زهرای من 👇
1.08M
⚫️⚫️ بند1⃣ میخ روی درم از فتنه ی سقیفه میسوزه چش ترم من شاهد غریبیه سردار خیبرم میخ روی درم ...... پشت در . اومده یاس و کوثر پیغمبر پشت در . نفس نفس میزنه یار حیدر پشت در. اومده فاطمه بدون سپر ...... آتیش که شعله ور شد وقت لگد به در شد میون در و دیوار فاطمه بی پسر شد امون امون ای دل۴ ...... بند2⃣ از جنس آهنم ولی میسوزم از خونی که موند روی تنم شرمنده ی گریه های حسین و حسنم از جنس آهنم وقتی در .افتاده روی آیه های کوثر نشد تا . کاری کنم نیفته زهرا از پا وای من . رو سینه ی زهرا شده جای من ...... فاطمه سوخت کباب شد در رو سرش خراب شد علی که مرد صبر بود شرمنده شد و آب شد امون امون ای دل۴ ...... بند 3⃣ روزای آخره تنها امید مرتضی میون بستره از دست این همسایه ها زینب چشش تره روزای آخره ...... سه ماهه . روی لبای اهل خونه آهه سه ماهه. درد و دل علی فقط با چاهه سه ماهه . فاطمه توی فکر قتلگاهه ...... به زینبش کفن داد برا علی .حسن داد برا حسین به جای کفن یه پیروهن داد امون امون ای دل۴ 💠💠💠💠💠💠 سبک : 🎼 به قلم :
. صدها گره ی کور به کارم زده هجران ای وصل کجایی! که کنارم زده هجران محتاج کسیَ ام که به این در زده باشد شاید سحری یار، به او سر زده باشد با فقرِ گدا کار ندارند کریمان از روسیهان عار ندارند کریمان ای خیمه نشین! آمده ام از دل صحرا با بار گناهم چکنم یوسف زهرا؟ من را طرف روضه و این خانه کشاندی از برکت زهرا سر این سفره نشاندی این کلبِ مُقرب شده، غربت نچشیده «حلوا به کسی ده که محبت نچشیده» نامعتبرم جز تو خریدار ندارم تا فاطمه دارم به کسی کار ندارم زهرا یل خیبر شکن خانه ی مولاست پس حبل متین، رشته ای از چادر زهراست آن روز که در کوچه کنارش جدلی بود ... حرزی که به بازوی خودش بست، علی بود تسبیح خدا بوده فقط ذکر شریفش زن بود و چهل مرد نبودند حریفش هرچند که حوریه ی افلاک نشین بود افتاد زمین ... حرف علی روی زمین بود حالا علی است و غمِ نیلوفر خونی مانده چه کند دور و بر بستر خونی فرمود که یاسم وسط باغچه پژمُرد این میخِ درِ خانه به تابوت علی خورد ✍ .
. شمع شب های تار می آید خبر آمد که یار می آید عطر شهیدان از کوچه ی انتظار می آید مجلس مادر است و آقامان از کنار مزار می آید مادر از دست داده ها! امروز گریه کردن به کار می آید از همان خانه ای که میسوزد مهدی داغدار می آید نزنی حرفی از در و دیوار چون به قلبش فشار می آید جلوی بانویی که حامله است چه کسی با هوار می آید؟ فضه دیده چطور در این باغ روی گل، پای خار می آید زینب از درد مادرش جان داد دختر اینگونه بار می آید من بمیرم که هرچه چادر را ... می تکاند ... غبار می آید کم کم امروز مرتضی دیگر با فراقش کنار می آید گفت ای بازوی کبود شده : وارث ذوالفقار می آید .