4_5780752262150227836.mp3
7.14M
#شور یا #زمینه و #زمزمه
#شهادت_امام_عسکری گریز روضه حضرت زهرا
به نفس کربلایی ابوالفضل حسینی
بیا ببین که
توون نداره پیکره من
ببین تو جسمه لاغره من
ببین تو حاله مضطره من
از زهر کینه
پا تا سرم می سوزه بابا
چشم ترم می سوزه بابا
بال و پرم می سوزه بابا
غریب سامرا حسن جان
می سوزم از تب
افتاده ام میونه بستر
با قلبه خون و زار و مضطر
می خونم روضه های مادر
این لحظه ها من
به یاد دیوارو در هستم
یاد غمای حیدر هستم
به یاد داغه مادر هستم
غریب سامرا حسن جان
لگد به در زد
با ضربه های محکم پا
چهار چوب در کنده شد از جا
در افتادش به روی زهرا
به پشت اون در
می زد صدا محسن مو کشت
با ضربه پا محسن مو کشت
فضه بیا محسن مو کشت
غریب سامرا حسن جان
#رضا_نصابی ✍
.👇👇
.
#سقیفه_تا_کربلا
همان هایی كه از حیدر بریدند
حسین ابن علی را سر بریدند
نبود گر روی زهرا را نشانه
نمی زد كس به زینب تازیانه
اگر محسن چو گل پرپر نمیشد
بخون رنگین علی اصغر نمیشد
اگر فتنه نمیشد در مدینه
نمیخورد از عدو سیلی سکینه
همان حبلی كه بر حبل المتین شد
غل و زنجیر زین العابدین شد
همان آتش كه درب خانه پا شد
به دشت كربلا در خیمه ها شد
"علی مولا،علی مولا، علی جان"
.
نماهنگ شبیه حیدر.mp3
5.09M
به زهرایی شبیه مادرم من
به مولایی شبیه حیدرم من
حسینم رفت اما دین به جا ماند
به تنهایی امیر لشکرم من
🎙 #حاج_محمود_کریمی
#️⃣ #حضرت_زینب
#️⃣ #زمزمه_احساسی
#️⃣ #استودیویی
.
#رحلت_رسول_اکرم
وداع حضرت زهرا س با پیغمبر ص..
دیدی دلم از هرچه میترسید دیدم
افتاده ای در بسترت سرو رشیدم
هرروز دیدم دیده ی بارانی ات را
دیدم شکاف کهنه ی پیشانی ات را
از راه رفتن کل پایت پینه بسته
ناگفته ها را گفت دندان شکسته
در مکه درگیر بلای کوچه بودی
زخمی سنگ بچه های کوچه بودی
"تبت یدا" خار بیابان بود و پایت
یک لحظه اما درنمی آمد صدایت
حالا من و تو خلوتی داریم باهم
دیگر نگاهت را نگیری از نگاهم
بابا بگو پیشم دوباره مینشینی
قدری بمان پیشم که محسن را ببینی!
تو هستی و اینجا شکوهم مستدام است
حیدر میان هرگذر با احترام است
با بودنت زهرا رخش چون قرص ماه است
آرامش این خانه ی ساده بهراه است
آتش ندیده دامنم الحمدلله
خونی نشد پیراهنم الحمدلله
هرگز ندیده روی زهرا را غریبه
آرام میکوبد در مارا غریبه
بی تو اگر حمله کنند اینها به خانه
زهرای تو میماند و صدتازیانه
آتش میوفتد روی در پشت درم من
با پهلویم سنگر برای حیدرم من
سیلی میاید سمت من ای وای بابا
بدخواب میگردد حسن ای وای بابا
پیشم بمان تا قتل زهرا را نبینی
بی تو صدایم میشود فضه خذینی..
#رسول_الله
#سید_پوریا_هاشمی ✍
👇
.
4_5994498473641119292.mp3
27.81M
📌 #بیست_و_هشت_صفر ۱٤٤٤
🎙 بـا مدّاحــی: #حاج_محمود_كريمى
.
#مناجات_با_امام_زمان
غزل مهدوی
---------------------
آرام جان اهل عالم بی تو قراری نیست ما را
تو که بهار مردمانی بی تو بهاری نیست ما را
هر کس برای خود گرفته دلداری و یار و انیسی
آقای من! عزیز زهرا! غیر از تو یاری نیست ما را
ما هر کجایی که نشستیم از حُسن رخسار تو گفتیم
آقا قسم بر حُسن رویت جز تو نگاری نیست ما را
ای داروی هر درد مبهم در یک نگاهت یابن زهرا
واللهِ جز گوشه نگاه تو انتظاری نیست ما را
در گیر و دار نفس و عشقت محتاج الطاف تو هستیم
گر لطف خاص تو نباشد که رستگاری نیست ما را
ما خاکبوس جمکرانیم دیوانگان کربلائیم
تا که به دور تو بگردیم دیگر مداری نیست ما را
مائیم در ذیل پناهت شاید سیاهی سپاهت
غیر از وجود مهربانت که غمگساری نیست ما را
ای مهربان مانند زهرا ای آرزوی آل طاها
جز سایه مهر تو آقا دیگر قراری نیست ما را
هجر تو کرده پیر ما را هم پیر و هم درگیر ما را
جز ذکر تعجیل ظهورت بر لب شعاری نیست ما را
#نصیر_حسنی ✍
#غزل_مهدوی
#امام_زمان
.
.
#شهادت_امام_حسن
قربان آن جگر که چهلسال پاره بود
.....................
هرکس که بر کریم پناهنده میشود
دلمرده هم اگر برسد زنده میشود
آنقدر میدهند که شرمنده میشود
آیا به روز حشر سرافکنده میشود؟
واللهِ اعتقاد من این است تا ابد
زینخانه نا امید گدایی نمیرود
وقتی به گریه طینت من رنگ و بو گرفت
این چهرهی سیاه کمی شستشو گرفت
کمکم تمام زندگیام بوی او گرفت
اینگونه بود بی سر و پا آبرو گرفت
از آن به بعد خانهی دلدار شد دلم
تا آمدم به خویش گرفتار شد دلم
امشب حسنحسن نکنم شب نمیشود
بی یا حسن تجلی یارب نمیشود
زلفی که باد خورده مرتب نمیشود
هر کس به هم نریخت مقرب نمیشود
آتش زده هوای وصالت به جان من
یا ایها الکریم و یا ایها الحسن
ما را خدا کنارِ کریمان بزرگ کرد
ریزهخورِ دیارِ کریمان بزرگ کرد
آنقدر در جوارِ کریمان بزرگ کرد
انگار از تبارِ کریمان بزرگ کرد
عمری به دستگیریات اقرار کردهایم
ما اعتماد بر کرم یار کردهایم
عمری سبو ز جام کرم میزنم حسن
نقش تو را به چشم ترم میزنم حسن
سربند سبز رویِ سرم میزنم حسن
با نام تو به سینه حرم میزنم حسن
باید مدینه محشر کبری به پا کنیم
بالای قبر تو حرمی را بنا کنیم
از راه دور دست تمنا گرفتهایم
عمریست در حریم تو مأوا گرفتهایم
دستان خویش سوی تو بالا گرفتهایم
هرچه گرفتهایم ز زهرا گرفتهایم
بیهوده نیست آبروی رفته میخَرَند
فرزندها ز مادرشان ارث میبرند
زلفت رها کنی همه بیخانه میشویم
ابرو نشان دهی همه دیوانه میشویم
ما خاکبوس گوشهی میخانه میشویم
گِرد تو پر کشیده و پروانه میشویم
در آسمان چشم سیاهت هواییام
شکر خدا ز روز ازل مجتباییام
چشمان من به سوی درِ بستهی بقیع
بُغضیست در گلویِ درِ بستهی بقیع
سر مینَهیم رویِ درِ بستهی بقیع
گریه شده وضویِ درِ بستهی بقیع
ای کاش پرچمی سرِ این قبر میزدیم
با گریه پرچمی سرِ این قبر میزدیم
👇
قربان آن جگر که چهلسال پاره بود
زخمی از آن شکستگی گوشواره بود
در کوچهها فقط پیِ یک راهِ چاره بود
با ماه رفته بود و عصایِ ستاره بود
چون کوچه تنگ بود کسی در برابرش
بگذاشت پا به چادر و رد شد ز مادرش
در کوچه مادرت به عصا احتیاج داشت
چشمش ندید، راهنما احتیاج داشت
پهلو شکسته ضربه کجا احتیاج داشت
سیلی که خورد، ضربهی پا احتیاج داشت؟؟؟
لعنت بر آنکه با لگدش بارِ او شکست
بادستِ بسته شخصیت یار او شکست
از آن به بعد خنده به لبها حرام شد
تو هفتساله بودی و عمرت تمام شد
در شهر، آلِ فاطمه بیاحترام شد
توهینِ بر علی همهجا لفظِ عام شد
دیدی کسی که حرمت صدیقه را شکست
بر منبر پیمبر و جایِ علی نشست
آهستهتر قدم بزن ای مردِ کوچهها
بشکن سکوتِ بیکسی و سردِ کوچهها
مویت سپید کرده دگر دردِ کوچهها
یادت نرفته خندهی نامردِ کوچهها
دیدی ز مالیات مغیره معاف شد
اینها سپاسِ شدت ضربِ قلاف شد
لعنت به هر کسی که تو را بد صدا زده
زخمِ زبان به سینهی درد آشنا زده
صبر تو طعنه بر همهی انبیا زده
صلحِ تو ریشهی همهی فتنه را زده
آری چکیدهی علی و مصطفی توئی
بنیانگذار نهضتِ کرببلا توئی
با زهرِ همسرت جگرت ریخته به هم
زهرا کجاست؟ مویِ سرت ریخته به هم
تصویرهایِ چشم ترت ریخته به هم
خانه دوباره در نظرت ریخته به هم
بیرون بریز خون جگرهای خود حسن
کمتر به پیش خواهرِ خود دست و پا بزن
خونیندهن ز کرببلا حرف میزنی
از ماجرایِ راس جدا حرف میزنی
از نیزههایِ بیسر و پا حرف میزنی
از لشگری بدون حیا حرف میزنی
گرچه بناتِ فاطمه در تاب و در تباند
شکر خدا محارمِ تو دورِ زینباند
دستِ حرامزاده به معجر نمیخورد
ضربِ لگد به پهلویِ دختر نمیخورد
آتش زبانهاش به مویِ سر نمیخورد
با ناسزا به زینب تو ، بر نمیخورد
خون جگر اگر چه به لبهایِ تو نشست
آهسته جان بده که ابالفضل زنده است
در کربلا سپاهِ حرامی چه میکنند
با چشمِ خیره خواهرِ تو دوره میکنند
پوشیهی زنان حرم پاره میکنند
زنها و دختران همه آواره میکنند
زینب پس از حسین گرفتار میشود
آواره بین کوچه و بازار میشود
#قاسم_نعمتی ✍
#امام_حسن_مدح_و_مرثیه
#بیست_و_هشتم_صفر
.👇
4_5994498473641119293.mp3
40.75M
📌 شهادت #امام_حسن (ع) ۱٤٤٤
🎙 قربان آن جگر که چهلسال پاره بود
#حاج_محمود_كريمى
.
#امام_عسکری_زمینه
#زمینه
شب غربت آقامه، شب بارون چشامه
برای همین هنوزم، روضهها داره ادامه
گریونصاحبزمونم،اشکغممیادروگونهم
براتسلیتبهآقام، دوباره روضه میخونم
فدای پیرهن سیاه تو
سرت سلامت ای آقاجونم
فدای اون چشای گریونت
برا یتیمی تو گریونم
آجرکالله یابقیهالله
......
سامرا رو غم گرفته، از غمش دلم گرفته
رو زمین آقام غریبه، آسمونا دم گرفته
علم عزا رو دوشه، آقامون سیاه میپوشه
با لبای تشنه از زهر، تن بابا روبروشه
چی میکِشه وقتی که میبینه
نفسنفسهای دم آخر
امام عسکری توی بستر
لحظهی آخر میگه وای مادر
آجرکالله یابقیهالله
......
امشب آقا سامرایی، پیش بستر بابایی
وقتی داغ بابا دیدی، شد دل تو کربلایی
باخودتمیگیبمیرم،زینالعابدینچیدیده
بمیرم چجوری بوسه، زد به رگهای بریده
حسین غریب و تشنه و زخمی
دست و پا میزد به زیر خنجر
از اینطرف ضربههای قاتل
از اونطرف نالههای خواهر
آجرکالله یابقیهالله
#حمید_رمی ✍
#شهادت_امام_عسکری
👇