eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
32.5هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
791 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Noferesti1 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
. علیه‌السلام مردِ جوان دارد وصیت می‌نویسد می‌گرید و ذکر مصیبت می‌نویسد دنیا برای رحمت او جا ندارد آه این غریب از رفع زحمت می‌نویسد از شرح حال خود سخن می‌راند اما انگار در توصیف غربت می‌نویسد کاتب ندارد این امیر از بس که تنهاست از درد خود در کنج خلوت می‌نویسد غربت درِ این خانه را از پشت بسته‌ست مهمان ندارد؛ جای صحبت، می‌نویسد خمس و زکات شیعیان را می شمارد سهم فقیران را به دقت می‌نویسد در چند خط می‌گوید از حج و ثوابش این بند را با اشک حسرت می‌نویسد پیش از نمازِ واپسینش رو به قبله از خاطراتش چند رکعت می‌نویسد زندان به زندان با نماز و روزه و عشق دربان به دربان درسِ عبرت می‌نویسد حتی برای خشم شیرانِ درنده با چشم‌هایش از محبت می‌نویسد بعد از شکایت از جفای این زمانه در سر رسید فصل غیبت می‌نویسد ـ من زود دارم می‌روم اما میایم با احتیاط از رازِ رجعت می‌نویسد می‌نوشد آب و یاد اجدادش می‌افتد با رعشه از آزار شربت می‌نویسد سر را به پای طفل گندم‌گون نهاده‌ست بر طالعش حکم امامت می‌نویسد فردا خلیفه بر درِ این خانه با زهر از مرگِ او جای شهادت می‌نویسد بازارهای سامرا خاموش و گریان بر در حدیثِ حفظِ حرمت می‌نویسد با دست‌های کوچکش یک طفلِ معصوم نام پدر را روی تربت می‌نویسد ✍ .
. |⇦•فرمود امام‌ عسکری... و توسل ویژه شهادت ابا المهدی آقا علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج علی استاد هاشمی ●━━━━━━─────── فرمود امام عسکری شاه ضمن از بعد من است امامتان مهدی من یعنی گل نرگس در این باغ و چمن بر آل علی بود چنان روح به تن بر خدمت حضرتش کمی همت کن بر دشمن مرتضی علی لعنت کن فرمود که بر ابوالادیان آنکس که بود زبعد من بهر تو امام آنکس که نماز گذارد بر من به عیان نادیده بگوید چه بوَد در همیان او هست امامت به درش خدمت کن بر دشمن مرتضی علی لعنت کن *ابوالادیان گفت: آقا! چه نشانه ای پیدا کنم بعد از شما؟ گفت آن کسی که از تو بپرسد داخل همیانت چیست و بدون اینکه تو بگی همه داخل همیان رو به تو بگه امام توست. او که بر من امام عسکری نماز بخواند اوست. و لذا ابوالادیان آمد و دید که جعفر آماده میشه برا نماز خواندن تعجب کرد! او که کذبش آشکار بود و فسق آشکار داشت اما دید ناگهان پسر پنج ساله ای آمد و عمو را کنار زد فرمود: کنار برو من باید بر پدرم نماز بخواند..* ما راست امام مهدی آن جان جهان آنکس که کند روزی از کعبه قیام چون ختم رسل بوَد وِرا کنیه و نام شاد از عملت تمامی عترت کن بر دشمن مرتضی علی لعنت کن ای سرا پای حُسن حیِّ ذوالمنن سومین ابن الرّضا دوم حسن ای هزاران آفتابت مشتری یا اب المهدی امام عسکری دُرِّ ده دریا و بحر یک گُهر آن گُهر خود حجت ثانی عشر *خودش دُرِّ ده دریا بود اما بحر یک گُهری بود مثل امام زمان ..عظمت امام عسکری سلام الله علیه این بود که حفظ جان این امام کند. بقیة الله اون امامیه که وعده پرودگار است.. * سامره از داغ تو شد رستخیز مهدیت شد داغدارت دل غمین وای من وای من... گفتم از جان دادن ابنُ الرضا حال گویم از شهید کربلا گر چه بودت اشک دامن دامنت کی بوَد زنجیر و غل بر گردنت پیکرت زخم از دم خنجر نداشت اما پیکر جد غریبت سر نداشت آه از آن ساعت که زین العابدین قبله گاه عابدین و ساجدین دید در گودال خون در خاک و خون پیکر پاک پدر را لاله گون دید خواهر اشک ریزد از دو عین مادرش فریاد میزد یا حسین.. *لحظه آخر پسر آمد آب به دست بابا داد اما دلها بسوزه برا اون آقایی که هی صدا می زد..جگرم از تشنگی میسوزه..* ای ذوالجناح رو به حرم گو به دخترم تا آخرین نفس پدرت گفت آب آب میسوزد از زهر جفا پا تا سر من چون شمع آتش دیده سوزد پیکر من خون شد ز غمها جگرم بیا به بالین پسرم مهدی کجایی؟؟ گرد یتیمی بر سر و رویت نشسته داغ پدر بر قلب حق جوییت نشسته در این عزا و این مِحن صبراً لکَ یا ابالحسن مهدی کجایی ؟ چشم پدر به راه بود ای پسر بیا تا جان نرفته از تن من زودتر بیا صاحب عزا به ختم، حضورش مسلَّم است مردم تمام منتظر ای منتظر بیا.. .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•هر چقدر عشّاق.. و توسل به روحی له الفدا ویژهٔ شهادت علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ●━━━━━━─────── هرچقدر عشّاق در راهند راه انتظار من فقط از آه لبریزم، آه انتظار می کشد عاشق بدوش خویش بار یار را من فقط بر لب کشیدم انتظار یار را * اینو راست میگم. با همه ی بدی هام اینو راست میگم...* دوستش دارم ولی زخمی هجران نیستم تشنه ام تشنه ولی دنبال باران نیستم مگه میشه جلسه برا پسری گرفته بشه ، پدر نباشه؛ برا پدری گرفته باشه پسر جلو در نیاد. اصلا به گمانتم نیاد امشب برا امام عسکری علیه السلام روضه گرفتی حجت بن الحسن جلو در نیاستاده باشه...* آقا! من کویری تشنه باشم آب پیدا می شود کی به چشم بی قرار و خواب پیدا می شود نیستم من بی قراریِ دلی جا مانده ام میهمانم، لیک بین عاشقان نا خوانده ام حسرتم اما از آن دارم فقط یک آه را کیست که دستی بگیرد این منِ گمراه را * بعد دو ماه عزاداری حال و روزمون اینه...* خویش را در زمرهٔ دلدادگان جا می کنم می نشینم کوچ خوبان را تماشا می کنم اولین شرط مسیر عاشقی دلدادگی ست آدمی در بند چون من، فارغ از آزادگی ست در طریق عشق عاشق از جنون دم می زند از شنا کردن در اقیانوسِ خون دم می زند عاشق اوجش را به روی دار می بیند فقط نیست چیزی در نگاهش، یار می بیند فقط از دلت باید به سمت یار معبر وا کنی یار را باید در ایوان نجف پیدا کنی نذر راهش، باید اسماعیل قربانی کنی مور این درگاه باشی تا سلیمانی کنی عاشقی سخت است آری پیشهٔ دلداده هاست عشق! کار حاج قاسم ها و فخری زاده هاست عاشقی سخت است قدّ سرو هم خم می شود یک نفر این بین طهرانی مقدم می شود در دل این جاده گامی پر اراده داشتیم عاشقی چون مصطفای صدر زاده داشتیم دست و سر دادیم، خون دادیم، جان دادیم ما در مسیر آرمان ها، آرمان دادیم ما این جماعت عشق را از فاطمه آموختند مثل زهرا در هوای عشق مولا سوختند * پرانتز باز کنم...* در پی حفظ حریم خویشتن مرد باید پشت در آید نه زن هیچ دانی دختر خیر البشر از چه جای حیدر آمد پشت در دید مولایش علی تنها شده خانه اش محصور دشمن ها شده * آقا امام عسکری به مادر، یه ارادت خاص دیگه ای داشته..* در دفاع از شوهرش فردی ندید بین آن نامرد ها مردی ندید گفت باید پیش امواج خطر یار بهر یار خود گردد سپر من که تنها دختر پیغمبرم پشت این در پیش مرگ حیدرم این جماعت عشق را از فاطمه آموختند مثل زهرا در هوای عشق مولا سوختند کاش من هم در غمت می سوختم یابن الحسن چشم بر لب های تو می دوختم یابن الحسن کاش مانند شهیدان بی قرارت می شدم در شبِ تنهایی ات با گریه یارت می شدم * حالا این چند بیت، حقش باید ادا بشه...* امشب ای تنهای عالم، از همه تنهاتری وای من با چشم گریان در کنار بستری .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ایام ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. کیستم من از غلامانِ قدیم سامرا کیستم جلدِ حریمش، یاکریمِ سامرا شکر عمری رزقم از دستِ کریمان می رسد از کریمِ در مدینه یا کلیمِ سامرا مزهّ دارد با مَصابیحِ الدُّجی، کَهفِ الوَری راه رفتن در صراطَ المستقیمِ سامرا گرچه شد تخریب این گلدسته ها و گنبدش کم نخواهد کرد از شانِ عظیمِ سامرا نسل اندر نسلِ ما را هم کفایت می کُند منصبِ کلبِ نگهبانِ حریمِ سامرا عطر و بوی کربلا دارد تمامِ مرقدش از نجف انگار می آید نسیمِ سامرا کاش می شد ساکنِ این قطعه بودم از بهشت کاش من هم می شدم عمری مقیمِ سامرا ✍ .
. 🏴 یا شهادت حضرت علیه السلام و روضه کربلا و توسل به امام زمان (عج) 🏴بند اول میسوزه از پا تا سرم (بیا بیا ای پسرم)۲ بیا ببین خون جگرم (بیا بیا ای پسرم)۲ بیا ببین ای پسرم که جون نداره پیکرم بیا که زهر کینه زد آتیششو به جگرم پریشونه حال و هوام غریب شهر سامرام حسن غریب سامرا 🏴بند دوم بیا بگیر رو پات سرم (بیا بیا ای پسرم)۲ این دم آخر مضطرم (بیا بیا ای پسرم)۲ بیا ببین تو حالم و... ببین شکسته بالم و... این دم آخر تشنه لب به یاد اون گودالم و... میسوزه از عطش لبام یاد حسین و کربلام حسین غریب کربلا 🏴بند سوم چشم انتظارتیم آقا (قائم آل مصطفی)۲ تا کی باشیم ازت جدا (قائم آل مصطفی)۲ بیا ای آرزوی ما بده به این دنیا صفا منتظره مادر تو دیگه ظهور کن و بیا ای آخرین مولا بیا منتقم زهرا بیا یابن الحسن آقا بیا ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی .👇👇👇
. علیه‌السلام باید که دنیا فصل در فصلش خزان باشد وقتی که با تو اینچنین نامهربان باشد ای کاش که من نیز امشب زائرت بودم جایی که فرزندت در آنجا روضه‌خوان باشد.. وقتی حسن باشی دگر جای تعجب نیست سقف مزارت هم، زمانی آسمان باشد وقتی حسن باشی دگر جای تعجب نیست وضعت میان خانه چون زندانیان باشد وقتی حسن باشی دگر جای تعجب نیست خون دلت از کنج لب‌هایت روان باشد آری حسن بودی ولی هرگز ندیدی که گلبرگ روی مادرت چون ارغوان باشد سخت است تشنه باشی و لب‌های لرزانت حتی برای آب خوردن ناتوان باشد هنگام برخورد لبت با کاسهٔ آب است وقت گریز روضه‌های خیزران باشد ............ علیه‌السلام 🔹به یاد غربت تو...🔹 هوای بام تو داریم ما هوایی‌ها خوشا به حال شب و روز سامرایی‌ها چه نعمتی‌ست سر سفره‌ات نمک خوردن چه افتخار بزرگی‌ست این گدایی‌ها خداست بانی این اعتقاد نورانی خداست بانی این جور آشنایی‌ها تو کربلای اسیری و روضه می‌خوانند به یاد غربت تلخ تو کربلایی‌ها دوباره حسرت دیدار در دل کعبه‌ست چقدر کعبه دلش خون شد از جدایی‌ها به یاد حضرت فرزندتان هر آدینه چه حس و حال قشنگی‌ست هم‌صدایی‌ها 📝 .
. |⇦•کسی که بهر تو... روحی له الفدا ویژه شهادت علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا بذری ●━━━━━━─────── "اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ، وَمَوْضِعَ الرِّسالَةِ، وَمُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ،وَمَهْبِطَ الْوَحْىِ"  کسی که بهر تو دست دعا بلند کند به عرش طالع او را خدا بلند کند ترحمی به زمین خورده مسیرت کند مرا مگر که دعای شما بلند کند ز مکر شعبده بازان دهر ترسی نیست نشسته ایم که موسی عصا بلند کند اگر صدا زدمت تو اجازه داده ایم که دیده است گدا هم صدا بلند کند *ما بی ادب نیستیم ما در خونه ات رزق و روزی جدتو خوردیم آقا..ما سر این سفره بزرگ شدیم..خوب جایی بزرگ شدیم..* غبار روی عَبای توام غمم این است مباد باد مرا از عَبا بلند کند بگیر دست مرا که ثوابها دارد کسی ز خاک گرفتار را بلند کند پس از ظهور سر خاک من بیا یک دم بعد صد سال اگر بر سر قبرم گذری من کفن پاره کنم زندگی از سر گیرم پس از ظهور سر خاک من بیا یک دَم دمت مرا ز دل قبرها بلند کند گرفته است دل ما خدا کند که حسین نسیمی از طرف کربلا بلند کند چه حکمتی ست بسوزد در و حرامی شهر بیاید به در خانه و پا بلند کند «حالا آقاتو صدا کن ..یابن الحسن» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد رضا بذری ●━━━━━━─────── تنها بلد شدیم تباکی کنیمو بس گریه کند برای تو صاحب عزای تو گریه کن تو حضرت زهراست والسلام جانم فدای فاطمه و بچه های تو طواف کعبه دور قبله اش قسمت نشد آخر بحق عاشق و معشوق ظلم است این جدایی ها *نقل داریم شیخ علی فشندی بود شب عرفه امام زمان «عج» رو دید. اما حضرت رو‌ نشناخت. امام زمان یه مبلغی بهش داد حضرت فرمود: اینو از طرف پدرم حج به جا بیار. گفت: من بگم از طرف کی اسمش رو بگین.. حضرت فرمود: از طرف حسن ابن علی. بازم نشناخت. بعد گفت آقا من فردا شما رو کجا ببینم؟ آقا فرمود: من میام خیمه اتون سر میزنم. گفت آقا خیممون من کجا منتظرتون باشم؟حضرت فرمود: چون شما روضه اباالفضل میخونین من میام ..* طواف کعبه دور قبله اش قسمت نشد آخر به حق عاشق و معشوق ظلم است این جداییها زمان ای کاش برمیگشت ما را با خودش میبرد که شاید پیش مرگت میشدن از ما فدایی ها حسن یعنی فقط زخم از نمک نشناسها خوردن گره خوردن به غم در پاسخِ مشکل گشاییها سکوت خسته ات یک حنجره فریاد میخواهد صدایت زخم خورد از خنجرِ بی هم صداییها تو را غربت، تو را زندان، تو را دیوارها کشتند برای زهر گفتی از جفا، از بی وفایی ها *نقل اینه حضرت به شدت تحت نظر بود شش سال امامت کرد ولی تو این شش سال حضرت رو یا ممنوع المعاشرت کردن یا ممنوع الملاقات. نمیذاشتن مردم پیش حضرت بیان.البته اینم نکته ایست چون مردم باید کم کم به فراق و غیبت عادت میکردن باید مقدمه میشد برای غیبت امام زمان عج الله...* به دستت کاسه ی آب و به چشمت کاسه ی اشک است لبت سیراب شد با روضه های کربلاییها هشت روز است که با درد مدارا دارد کوه صبری که در این بستر غم جا دارد *اول این ماه حضرت مسموم شد مثل فردا روزی به شهادت رسید. هشت روز حضرت مسموم بودن و درد و زجر کشیدن..* هشت روز است که از زهر به خود میپیچد هشت روز است که از مرگ تمنا دارد هشت روز است که جان کندن او را دیده همسری که به کنارش غم عُظما دارد ذره ذره نفسش سوخت تنش آب شده هشت روز است که اینگونه تقلّا دارد *یه وقت حضرت فرمود: عقید برو پشت پرده پسرم مهدی رو خبر کن.اومد پشت پرده آقازاده رو دید حضرت داشت گریه میکرد مشغول عبادت و سجده بود این آقای پنج شش ساله ...گفت آقا! پدر شما رو طلب کردن.اومد محضر پدر تا پدر و دید گریه کرد.پدر پسر و دید گریه کرد فرمود: پسرم آبی به لبم برسون.من دیگه رفتنیم. یه جوشانده ای هست تو تاریخ که آماده کردن دست آقا دادن آقای ما تا لحظه دفنِ پدرش علنی نشد اینقدر نامردا دنبالش بودن این آقازاده رو گیر بیارن بکشن خیلی دنبالش بودن..همونطور که پیغمبر ما وقتی میخواست به دنیا بیاد یهود بشدت دنبال این بود پیغمبر آخر الزمان به دنیا نیاد که عبدالله پدر پیغمبر ما رو یهود کشت . اما دو ماه بود که نطفه منعقد شده بود..امام زمان ما هم همینطور حتی نقل اینه آثار وضع حمل در نرجس خاتون نبود این اراده خداست. بچه رو چطوری بزرگ کردن؟ تو سرداب خانه حتی گاهی کنیز خانه حضرت جاسوس بود. گدا میومد در میزد در و که باز میکردن داخل خونه رو نگاه میکرد طفلی هست یا نه..عجیبه ها اینم بگم یه روز امام حسن عسکری منزل نبود سر زمین بود دیدارها گاهی اینقدر مخفیانه بود خارج شهر سر زمین .حضرت تحت نظر بود هر کسی با حضرت ارتباط میگرفت، ارتباطه گاهی براش دردسر میشد. از این طرف نرجس خاتون بچه رو تو سرداب با اینهمه سختی بزرگ میکرد یه روزی بچه گرمش شد بیقراری میکرد مادر بچه رو از سرداب آورد بیرون امام حسن عسکری منزل نبود بچه رو آورد بیرون، کنیز منزل حضرت خبر داد ریختن تو خونه امام حسن عسکری درو شکستن. نرجس خاتون میفرماید یه لحظه به من الهام شد این بچه رو تو چاه بندازم بچه رو تو چاه انداخت. .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ حرم برا - مسافرا - دیدن داره برو بیا - با زائرا - دیدن داره ضریح و صحن و گنبد رواق و رفت و آمد توو سامرا - دیدن داره ۲ دیگه خلوت نیس حرم دیگه بی کس نیس حسن زیر لب آروم میگم: با چشمای خیس حسن (اصن اسم حسن غم داره اصن نوحه و ماتم داره بازم خدا رو شکر ، این حسن ، حرم داره) ۲ حسن جان ... 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ حسن شدی - که تا ابد - همدم باشی حسن شدی - که صاحبِ - ماتم باشی به یاد صبرِ مولا به یاد آهِ زهرا پر از غمِ - نم نم باشی ۲ ندیدی اون بی حیا سیاه بخت شد تا ابد ندیدی پیشِ علی چطوری مادر رو زد (ندیدی ولی هِی غم خوردی شبیهِ به یه گل پژمردی توام مثل حسن ، از غمِ ، مادر مُردی) ۲ واویلا ... . 👇
. سبک کاربردی مدح امام حسن عسکری علیه السلام مولانا اباالمهدی(٤) ای سامره ات مارا، برتر زِ بهشت و حور دارد به جهان صَحنَت، از نورِ جمالَت نور جنسِ دلِ هر عاشق، در صحن شما شد جور آرامشِ ما صَحنَت، گرچه بُوَد از ما دور مولانا اباالمهدی(٤) تو بانیِ دلهایی، تو ماهِ دل آرایی تو شاهِ مَنِ نوکر، تو سید و مولایی تو تاجِ سرِ شیعه، تو عشقِ دلِ مایی دومِ حسنِ زهرا، هم دلبرِ زهرایی مولانا اباالمهدی(٤) هم سرور و هم مولا، هم عشق منی آقا هم گل به گلستان هم، باغ و چمنی آقا هم سرِّ نهانی و..، هم تو عَلنی آقا در جود و کرامت هم، همچون حسنی آقا مولانا اباالمهدی(٤) بی تاب نگاه تو، چشم همه عالم شد مَحرَم به خداشد هر،کس پیش تومَحرَم شد این عبد خطاکار از، الطاف تو اَعظم شد شش گوشه ضریح تو، شش گوشه قلبم شد مولانا اباالمهدی(٤) در اين شب فرخنده، کن دست دعا بالا هم بَهرِ همه عُشّاق، هم بَهرِ مَنِ رُسوا بَهرِ ظهورِ مهدی، آن نورِ دلِ زهرا تا که کُند حاجاتِ، مارا روا ای آقا مولانا اباالمهدی(٤) ما که شده ایم عاشق، بر صحن و سرای تو در سامره دیده ایم، هم لطف و عطای تو ما کرببلا خواهیم، از دستِ دعای تو با همراهیِ مهدی، آن ماهِ لقای تو مولانا اباالمهدی(٤) در سامره ات مارا، سر گرم زیارت کن در راهِ حرم روزی، لایق به شهادت کن در روز ظهور مارا، سرباز ولایت کن در روز قیامت هم، مارا تو شفاعت کن مولانا اباالمهدی(٤) ما از پسرت مهدی، اُمید عطا داریم ما مُنتَظرِ جلوه، از آن گل بی خاریم تا پیش قدوم او، جان را همه بُگذاریم در روز ظهور او، او را همگی یاریم مولانا اباالمهدی(٤) 👇
. سامرا همسخنش می سوزد یوسفی پیرهنش می سوزد گاه با سر به زمین می افتد گاه از پا شدنش می سوزد حسن فاطمه مسموم شده بین بستر، بدنش می سوزد با لگد مادر او را کشتند از غم یاسمنش می سوزد همه از بی کسی اش گریانند او به یاد حسنش می سوزد همسر او عوض زخم زبان موقع سوختنش می سوزد پادگان رفت ولی حرمت داشت گرچه که با محنش می سوزد چون به تابوت و تنش تیر نخورد وسط روضه تنش می سوزد در امان بود در این شهر غریب او که دور از وطنش می سوزد با همان تشنگی اش گفت حسین ناله ی دل شکنش می سوزد حنجرش زخمی سرنیزه نشد دم آخر دهنش می سوزد سر پیراهن او دعوا نیست از کفن داشتنش می سوزد دور او یک زن بی معجر نیست می کشد آه و زنش می سوزد ✍ .
. 265 _امام حسن عسکری سلام الله علیه آسمان در محن است سامرا سینه زن است ای خدا صاحب عزا حجه بن الحسن است کشته از زهر جفا یوسف زهرا شده است کودکی شاهد جان دادن بابا شده است تسلیت یا مهدی..... ناله اش جانکاه است اجلش در راه است او گل فاطمه است عمر گل کوتاه است در جوانی شده آن پیکر اطهر مسموم سامرا گریه کند در محن آن مظلوم تسلیت یا مهدی..... اشک غم می بارید مرگش از راه رسید کاسه ی آب روی دست او می لرزید ای فلک ، بی گنهی را ز چه رو آزردند یوسف فاطمه را از چه به زندان بردند تسلیت یا مهدی...... ✍ .👇