مداحی آنلاین - راه را بستند روی فاطمه - کریمی.mp3
6.83M
روضه حضرت زهرا (س)
راه را بستند روی فاطمه
ناگهان رفتند سوی فاطمه
#روضه🔊
#جدید 🔄
22 آبان 1403📅
#ایام_فاطمیه🏴
#محمود_کریمی🎙
#روضه شب جمعه🤞
#روضه امام حسین(ع)
#گریز روضه حضرت رقیه(س)
شعر_مناجات_سیدالشهداء
#مداح.حاج آرمین غلامی
#مسجدمعتمدالدوله،کرمانشاه
#پنجشنبه سوم آبان
عشق وقتی نام خود را اوّل دفتر گذاشت
کار هر دلداده را بر عهدهی دلبر گذاشت
صبح خِلقَت هرکسی از خالِقَش نقشی گرفت
در کنار نام ما هم واژه ی "نوکر" گذاشت
در گرفتاری به دادم می رسد تنها حسین
تا به بُنبستی رسیدم ، پیش پایم در گذاشت
آبرویش خرج شد تا آبرودارم کند
من نکردم هیچ کاری ، او برایم سر گذاشت
پای گمراه مرا زهرا به هیئت ها کشاند
پرچمش را در مسیر چشم من ، مادر گذاشت
استکان چای روضه ، جامِ حوض کوثر است
سور و ساتِ بعد مجلس را خود حیدر گذاشت
فرشها را جمع کردم ، سفره اش را پهن کرد
بهترین ظرف غذا را پیشِ این قنبر گذاشت
شستشوی دیگ نذری شستشوی باطن است
زندگی اش را پدر پای همین باور گذاشت
قبر ما با دستمال اشک روشن می شود
گریهکُن آن را برای لحظه ی آخر گذاشت
در قیامت کوچهی سینهزنی وا می کنیم
این قرارِ روضه را باید دمِ محشر گذاشت
خواست تا آینده ی عُشّاق را تضمین کند
دست ما را شاه در دست علی اکبر گذاشت
قاب لبخند نبی افتاد و تکّهتکّه شد
سُمِّ مرکب پا روی تصویر پیغمبر گذاشت
داشت بالای سر شهزاده جان می داد شاه...
زینب آمد بین لشگر ، دست بر معجر گذاشت
شب جمعه است، بیا حال مرا بهتر کن
🔶فکر دلواپسیِ قلب منِ مضطر کن
شب جمعه شب. زیارتی عزیز زهراست
هرمادری که داغ فرزند ببیند شب جمعه ان مادرداغ دیده می یاد کنارقبر عزیزش رسم روزگار (رسم دنیا ) همین است لذا میگن شب جمعه مادر پهلو شکسته کربلاست مهمان ابا عبدالله است مگر چه کردند کربلا با عزیزفاطمه ای عزاداران )شعیان امیرالمو منین کاری کردند کربلا با عزیز فاطمه که آه وناله وفریادشان بلند شد
)راوی میگه)روزعاشورا شمر لنت الله علیه از گودی قتلگاه امد بیرون اما لرزه براندامش افتاده تمام این دست وپاه تمام این بدن می لرزه میگه رفتم سوال کردم چرا لرزه به اندامت افتاد درجواب گفت آن لحظه ای که من بر روی سینه ای عزیزفاطمه بودم
وای حسین وای حسین..
گفت آن لحظه ای که من داشتم سر از بدن جدا می کردم در ان لحظات از گوشه گودال قتلگاه صدای ناله ای شنیده می شد از ان وقتی که ان صدا به گوشم رسید لرزه به اندام افتاد
مگر چه صدای بود چه ناله ای بود چه فریادی بود ..
ناله مادری بودکه فریاد می زد غریب مادر حسین مظلوم مادر حسین شهید مادر حسین.
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند گریزی هم داشته باشیم به روضه حضرت رقیه(س) شب جمعه است امواتمان فیض ببرند
اما عزیزان اگرامشب
با ابی عبدالله کار داری....
آقا رو به نازدانه اش قسم بده...
اگه گرفتاری، مریضداری، حاجت داری،
جوون داری اگه کربلا میخواهی...
بگو حسین جان...عزیز زهرا
تو رو به صورت سیلی خورده دختر سه ساله ات قسم...
امشب دیگه دست خالی ردمون نکن..
🔸طواف شمع چون پروانه می کرد
🔸به دستش موی بابا شانه می کرد
تا سر بابا رو گذاشتند جلو دختر بچه صدا زد بابا...😭
چه بلایی سرت آوردن...بابا...
🔸سر و روی پدر را پاک می کرد
🔸برایش عقده ی دل باز می کرد
صدا زد بابای خوبم..😭.
🔸به قربان سر نورانی تو
🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو
🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا
🔸لبان تو چرا نیلی است بابا
بابا کی با چوب به لب و دندانت زده...
اما میخام بگم...
بابای خوبم...😭
🔸تو از چوب جفا داری نشانه
🔸مرا باشد نشان از تازیانه😭
اگه با چوب به لب و دندان تو زدن...
اما به منم تازیانه زدن...
🔸ز تو دارم تمنا جان بابا
🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا
الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
#التماس_دعا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
شعر_مناجات_سیدالشهداء
شب_زیارت
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
بسم الله الرحمن الرحیم...
یا رحمن و یا رحیم..
یا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، یَا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ، یَا سَیِّدَتَنا وَ مَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکِ إِلَی اللّٰهِ وَ قَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِی لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
السلام علی المهدی و علی آبائه....
▪️شده زخم دل هر شیعه تازه
▪️بیا مهدی به تشییع جنازه
▪️بیا حیدر تک وتنهاست امشب
▪️امیر عشق بی زهراست امشب
▪️شب است ودختری مادر ندارد
▪️غریبی در جهان یاور ندارد
▪️امیرالمؤمنین محتاج یاری است
▪️زچشمانش فرات اشک جاری است
▪️گهی شوید رخ وگه پهلو ودست
▪️خدایا غسل بازویش چه سخت است
▪️شب قتل علی باشد همین شب
▪️که می گرید به پیش چشم زینب
⬅️نیمه های شب آقا امیرالمومنین(ع) حسن و حسین رو فرستاد در خونه سلمان ..
. گفتند سلمان بخدا مادرمون از دنیا رفت.
.. جگر سلمان آتش گرفت .
..آخه سلمان همون کسیه که شب عروسی حضرت علی(ع) و فاطمه(س) افسار ناقه حضرت زهرا(س) رو به دستور پیغمبر گرفته بود و به خانه علی برد..
.امانت پیغمبر رو به علی داد؛ .
.. راه افتادند به سمت خانه علی ..
. روایت شده هفت مرد در تشییع جنازه حضرت زهرا(س) شرکت داشتند؛ سلمان، مقداد، ابوذر، عمار ، علی(ع)، حسن(ع) و حسین(ع)
چند تا از زنان و کنیزان هم بودند... زینب(س) سه ساله هم بود...آرام آرام .
.. بی سر و صدا در دل شب جنازه حضرت فاطمه دختر پیغمبر را تشییع می کنند..
. اما همچین که به قبرستان نزدیک شدند صدای شیون زینب بلند شد. آقا امیرالمومنین سلمان رو فرستاد برو زینب رو آرام کن...
سلمان رفت هر کاری کرد نتونست زینب رو آرام کنه، داد و شیون زینب بلندتر شد...
حسن رو فرستاد اما حسن هم نتونست خواهرش رو آرام کنه..
. آقا امیرالمومنین، حسین رو فرستاد حسینم تو برو خواهرت رو آرام کن..
. حسین رفت لحظاتی بعد زینب رو آرام کرد... این خواهر و برادر خوب حرف دل هم رو می فهمند...😭
{آه اینجا یه صحنه بود حسین زینب رو آرام کرد یه صحنه دیگه هم تو کربلا عصر عاشورا ..
. حسین می خواد به میدان بره ... خواهرش زینب خیلی بی تابی میکنه...
حسین با دست یداللهی خودش یه اشاره ای به قلب زینب کرد زینب رو آرام کرد.
یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند
اما عزداران اگر فاطمه زهرا سلام الله را شبانه تشیع کردند آخ بمیرم بدن مولامان امیرالمومنین راهم شبانه امام حسن غسل داد شبانه تشیع کردند😭
میخوام بگم قربون غربتت برم آقا جان...
بدنت رو تو تابوت گذاشتن ...
جلوی تابوتُ جبرائیل و میکائیل گرفتن...
عقب تابوتُ ابی عبدالله و امام حسن گرفتند
الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🌹🌹🌹🌹🌺
بند🕯
رفتی و با خودت منو،
آخر نبردی فاطمه
با رفتنت جون به لبِ،
علی آوردی فاطمه
بگو چطور دلت اومد،
تنها بذاری حیدرو
آخه چطور بعد سه ماه،
جمش کنم من بسترو
دست خودم نیست،
که بیقرارم
بعد تو زهرا،
بی پشت و یارم
باور ندارم،
تورو ندارم
گرفتن از من،
داروندارم
فاطمه جانم،خدانگهدار
بند🕯🕯
سخته تورو راهیت کنم،
شبونه زهرای علی
سخته که رو دوشم بری،
از خونه زهرای علی
سخته برام غسلت بدم،
منکه نمیتونم گلم
سخته برام به جسم تو،
کفن بپوشونم گلم
سخته ولی من،
چاره ندارم
سخته که امشب،
طاقت بیارم
حالا میفهمم،
حال حسن رو
سخته رو این زخم،
مرهم بذارم
فاطمه جانم،خدانگهدار
بند🕯🕯🕯
آروم بخواب ای مادرم،
تو دیگه درد نمیکشی
چقدر دعا کردم برات،
شفا بگیری خوب بشی
بستی چرا چشماتو پس،
چرا نفس نمیکشی
چرا باید ای مادرم،
تو نیمه شب تشییع بشی
الهی که خیر،
نبینه هیچوقت
همونکه خاکِ،
ماتم سرم کرد
بشکنه اون پا
یی که لگد زد
میون کوچه،
بی مادرم کرد
فاطمه جانم،خدانگهدار
4_5791840630757921065.mp3
16.43M
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس کربلایی مهدی رعنایی •✾•
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
گفتم:آقا بچه اس خوب حق داره مادرش رفته امشب ببرش سر قبر مادرش، آروم بشه.آقا فرمود:اصبغ همین کار و میکنم بهش قول دادم امشب ببرمش کنار قبر مادرش.. همون جا حسین و صدا کرد.حسیـــــن بــــابــــا! جانم بابا،اومد کنار مولا دوست داری امشب بریم کنار قبر مادرت؟بله بابا..فقط یک شرط داره ها.جانم بابا!شرطش اینه رفتیم بلند بلند گریه نکنیا چشم چشم بابا.. به روی چشمم بابا..امیرالمومنین میگه دستم حسینم و گرفتم «همه رو گفتم برا اینجا» بردم کنار قبر زهرا ..تا قبر و نشون دادم صدا زد.. بابا میشه دستم و رها کنی؟ گفتم: بله.. دست حسین و که رها کردم بچه ای که اونجوری تو خونه گریه میکرد گفتم الان میدوئه خودش رو پرت میکنه رو قبر مادر های های گریه میکنه.. امیرالمومنین میفرماید دست و که رها کردم« قربون ادبت برم» دیدم دست گذاشت رو سینه.."السلام علیک ِیا اُمّاه یا فاطمه" علی میگه : به خدایی که جونم تو دستشه دیدم از تو دل قبرِ زهرا یه صدایی بلند شد "و علیکِ الســـــــــلام یا ولدي یا اباعبــــــــدالله"هر دیدی یه بازدیدی داره بچه اومد دیدن مادر، مادر هم اومد دیدن بچه.. کجا ؟اول جایی که اومد تو گودی گودال، شمر میگه هیچکی ندیدم اما تا سر و بریدن دیدم صدای زنی میاد.."بنیّ.. قتلوک" یه جا دیگه اومد بازدید کجا ؟دست کرد تو تنور خولی سر و به سینه چسبوند.. مادر برات بمیره..یازهرا ...
دستا رو بلند کنید تسلای دل زهرا، تا جایی که حنجره ات کمکت میکنه این صدای کشیده رو رها کن «حسیــــــن جان حسیــــن جان»
|⇦•از آنچه در دو جهان...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج مهدی رسولی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
از آنچه در دو جهان هست بیشتر دارد
فقط خداست که از کار او خبر دارد
یکی برای علی ماند و آن یکی همه بود
اگرچه لشکر دشمن چهل نفر دارد
عقیق سرخ از آتش نداشت واهمه ای
کسی که کُفِّ علی میشود جگر دارد
کمر به یاری تنهایی علی بسته
*میشه امشب خواهش کنم ناله اتو دریغ نکنی؟ میشه امشب خواهش کنم خجالت نکشی؟ یبار هست آدم حال گریه نداره، یبار هست نه تا اینجا میاد اما مقیده بلند گریه کنه، مقیّد نباش، بگو یا صاحب الزمان این فاطمیه یجوری ناله میزنم، خدا مادراتونو نگه داره، مادرم از دنیا بره اینجوری ناله نمیزنم، مادر ماست، مادر همه ی عالمه..*
کمر به یاری تنهایی علی بسته
میان کوچه اگر دست بر کمر دارد
سرِ علی به سلامت، چه باک از این سردرد
محبت ولیُ الله دردسر دارد
دوباره شب شد و سردرد دارد
بمیرم باز مادر درد دارد
دوباره شب شد و سردرد دارد
میان خانه مادر درد دارد
از این پهلو به آن پهلو شد و گفت
خدایا زخم بستر درد دارد
کسی که شهر سرِ سفره ی قنوتش بود
چگونه دست به نفرین قوم بردارد
صدا زد اشهد انّ علی ولی الله
ولی دریغ که این شهر گوش کر دارد
کنیز بیت علی خاک را طلا میکرد
سقیفه را بنِگر فکر سیم و زر دارد
زمان خوردن حق علی و اولادش
سقیفه است و احادیث معتبر دارد
سقیفه مکتب شیطانیِ خلافت بود
*اولین بار اونا گفتن مردم جدا حاکمیت جدا، وگرنه اگر علی خلیفه بود مردم جزء شئون حاکمیت اند، حاکمیت و مردم نداریم..*
سقیفه مکتب شیطانیِ خلافت بود
سیاستی که برایش علی ضرر دارد
اگرچه باغ فدک نعمت فراوان داشت
ولی ولایت او بیشتر ثمر دارد
بگو به شعله چه وقته دخیل بستن بود
هنوز چادر او کار با بشر دارد
بگو به میخ که این کعبه را خراب نکن
غلاف کاش از این کار دست بردارد
فدای محسن شش ماهه اش که زد فریاد
سپر ندارد اگر مادرم، پسر دارد
به شعله سوخت پر و بال مادر اما نه..
حسین هست حسن هست بال و پر دارد
3.mp3
24.06M
|⇦از آنچه در دو جهان......
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاج مهدی رسولی ✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
🖤روضه ي کوتاه حضرت زهرا🖤
بيامهدي که مادرپشت درمانده
بيامهدي که مادرفضه راخوانده
بيامهدي که پهلويش شکسته
که ميخه درب دستش راشکسته
بيامهدي که دلهامان غمينه
به يادمادري که درمدينه
دله اولادزهراگشته چون زار
شده زينب چندروزي پرستار
الهي دختري درزندگاني
نبيندداغه مادرجواني
بيامهدي که دلهامان غمينه
غم بي مادري خيلي حزينه
بيامهدي رويم اندرمدينه
زنيم برسر،کنيم ناله زسينه
➖➖➖➖➖
امام زمانم کي ميشه بياي باهم بريم مدينه.کي ميشه که ديگه نگيم مادرحرم نداره.نگيم قبرمادرمون بي نشونه. ان شاالله بياي وبرامادربي حرممون حرم بسازيم.
آي گريه کناي روضه ي مادر.بلندبلندگريه کنيد.مدينه بچه هاي علي نتونستن شب تشييع جنازه ي مادربلندگريه کنن. صداي نالتوآزادکن.اون شب زينب نتونست بلندبگه واي مادرم.ولي من وشماميتونيم هم بلندگريه کنيم.هم بلندبگيم واي مادرم
اوناييکه داغه مادرديدن بلندترميگن واي مادرم.چون طعم بي مادري روچشيدن.چون ديگه نميتونن سرشون روي زانوي مادربزارن.چون ديگه نميتونن بامادردردودل کنن
مادرسنگ صبوره. مادربرابچه ها مرحم درده،
ولي اين روزامادرمون حضرت زهراديگه خيلي سخت ميتونه کاراي خونه روانجام بده.چندروزيه که نتونسته موهاي زينبشوشونه بزنه
آي مادرفداي پهلوي شکستت ،آي مادرقربون دله شکستت،مادراگه مريض باشه.همه ي افرادخانواده انگاري يه جورايي مريضن.الهي مادرمريضه توخونه نداشته باشي.اگرم داري الهي بتونه دستشوتکون بده.الهي بتونه ازاين پهلوبه اون پهلوبشه...الهي بتونه بچه هاشونوازش کنه
...اگه دلت شکسته دست جمع بريم کناربسترنيمه جون مادرمون زهرا.اگه مادرمريض بشه.من ميگم اگه بچه هابزرگ باشن ميتونن کاراي خونه روانجام بدن.ولي خدانکنه بچه هاقدونيم قدباشن
بچه هاکناره بسترمادرن.
هرکدوم بامادردردودل ميکنن،ولي دردودلاي زينب بابقيه فرق ميکنه
➖➖➖➖➖
#زمزمه 👇
مثل قديمادوست دارم
دست بکشي روي سرم
روسريموگره بزن
بادست زخميت مادرم
چطورپرستاريت کنم
بندنميادخونابه هات
پهلوبه پهلوکه ميشي
امون نمي مونه برات
واي مادرم واي مادرم
واي مادرم يافاطمه
به من بگواين وقت شب
مادرچرابيداري باز
چرامث ابربهار
آروم آروم ميباري باز
داداش حسن چي ديده که
اينجوري گوشه گيرشده
ازوقتي رفتيدتوکوچه
انگاري خيلي پيرشده
توي بهارزندگي
مادرچراخزون شدي
بااينکه هجده سالته
شکستي قدکمون شدي
بنددلم پاره شداز
وقتي بهم کفن دادي
چراواسه داداش حسين
بهم يه پيرهن دادي
اين کربلاکجاست مادر
دائم براش ميزني زار
وقتي ازش برام ميگي
نداري آروم وقرار
واي مادرم.واي مادرم
واي مادرم.يافاطمه
#روضه_حضرت_زهرا_س
(دعای فرج)
السلام علیک یا فاطمةالزهرا یا بنت محمد یا قرة عین الرسول یا سیدتنا و مولاتنا انا توجهنا
یَا وجیهةً
🥀دست توسلی به دامن بی بی دو عالم ، خانم فاطمه زهرا س
ان شاالله بری مدینه…اونجا برا غربت زهرا ناله بزنی
ان شاالله خانم فاطمه زهرا، شب اول قبر، فردای قیامت ، شفاعت منو شما رو بکنه…
یافاطمه
▪️خسته جانی ره نمیدانی بگویافاطمه
بی کسی سردرگریبانی بگویافاطمه
▪️مادرعالم دعایت میکندارام باش
آبروداری وگریانی بگویافاطمه
▪️نام مولاراببرزهراعنایت میکنه
ره نمیدانی پریشانی بگویافاطمه
▪️دردبی درمان اگرداری شفایت میدهد
مات ومبهوتی وحیرانی بگویا.....
▪️روزگارت گرشده زندان برایت
حل شودمشکل به اسانی بگویافاطمه
(یه لحظه رو یاد کنم و التماس دعا)
(خدانکنه ادم مریضه داشته باشه.
بخصوص مادرباشه)
▪️اشک ازدیده ی خونباربیفتدسخت است
هرکجابستربیماربیفتدسخت است
▪️اوج این واقعه راجان علی میداند
خانم خانه که ازکاربیفتدسخت است
▪️انکه مادرشده این واقعه رامی فهمد
بعدشش ماه اگرباربیفتدسخت است
▪️خاست تاشانه کندموی سرزینب را
شانه ازدست گرفتاربیفتدسخت است
آی حاجت دارا…
🥀صدا زد علی جان…شنیدم بلال وارد مدینه شده…
(علی جان یه خواهش ازت دارم، میشه به بلال بگی یبار دیگه برا منه زهرا اذان بگه…باشه زهرا جان)
مولا تو مدینه بلال رو طلبید… بلال اومد محضر امیرالمومنین …آقا جان امرتون چیه؟
(صدا زد بلال یادگار پیغمبر یه تقاضا ازت داره… زهرا س سفارش کرده اذان بگی…)
صدا زد آقاجان یاامیرالمومنین ع شما میدونید بعد پیغمبر من دیگه به رو مأذنه نرفتم،عهد کردم دیگه اذان نگم.
اماحالا که فرموده ی خانمم زهراست، من اذان میگم.
( برید به زهرا س بگید همین امروز اذان میگم)
مولا اومد خونه…
علی جان آیا بلال سفارش منو قبول کردیا نه؟
(زهرا جان بلال قبول کرد وعده کرده همین امروز اذان بگه)
🥀بی بی صدا زد فضه بسترمو ببر جلوی در اتاق، در اتاقو باز بذار تا من صدای اذان بلال روبشنوم.
(اوج) آی حاجت دارا… آی جوون دارا… میخوام بپرسم چرا یه خانم ۱۸ ساله ،یه زن جوون خودش بسترشو نبرد.
(میدونی چرا؟)
آخ بمیرم چون زهرا پهلوش شکسته بود، سینه اش آزرده بود،مریضه بود.
بلال وارد مسجد شد نگاهش به محراب مسجد افتاد، جای خالی پیغمبرو میبینه گریه میکنه…
(با چشم گریون داره از مأذنه بالا میره، میخواد اذان بگه)
آخ بلال(شبانگاهان
➖اذان بگو تا که دل شیدای من آروم بگیره
زهراداره از غربت و تنهاییه علی می میره
➖یادت میاد روزایی که بابام میگفت تومدینه
که دخترم عمر منه,نشه روزی بلا ببینه
➖ببین حالا حال و روز ما رو
خزون این باغ نو بهارو
➖آخ غریبی شیر ذوالفقارو2
(فرود)شروع کرد اذان گفتن
« الله اکبر الله اکبر » صدای ناله ی زهرا بلند شد
«الله اکبر الله اکبر» زینب دید شونه های مادر داره میلرزه…
امان از دل زینب
(مادر رو سجاده نماز داره صدای اذان رو میشنوه)
یادش افتاد زمانی که بلال اذان میگفت زهرا برا بابا آب می آورد ،تا بابا وضو بگیره…
آی دختر دارا … دختر خیلی باباییه…
خواهرا.. برا دخترا تون خیلی دعا کنید، برا بچه هاتون دعا کنید برا عاقبت بخیریشون دعا کنید.امروزمجلس مادری هاا
( بمیرم برا دختر پیغمبر، پیغمبر یه دختر بیشتر نداشت، چه کردند با یادگار پیغمبر چه بلاها که به سرش نیاوردن…)
🌾صدای اذان بلال بلند شد…
«اشهد ان لاالهالاالله» زینب دید گریه ی مادر شدید شد…
(آخ بابا مؤذنت داره اذان میگه اما دخترت نمیتونه از جا بلند شه…)
آی مریض دارا حالا وقتشه هر کجا صدای منو میشنوی ناله بزن بگو… یا زهرا س…
ولی امان از اون لحظه ای که مؤذن صدا داد
«اشهد ان محمد رسول الله»
(اوج) یه مرتبه دیدن مادر با صورت به رو سجاده افتاد…
آخ زینب صدا زد حسین جان حسن جان چرا معطلید …برید به بلال بگین دیگه اذان نگه، مادرم از دست رفت.
(مردم همه اومدن مسجد ، چه خبر شده ، مگه پیغمبر زنده شده بلال داره اذان میگه ، جای خالی پیغمبرو تو محراب میبینند دارن گریه میکنند)
یه مرتبه دیدن حسنین سراسیمه وارد مسجد شدند، صدا زدن آخ بابا بابا یا علی …به بلال بگین دیگه اذان نگه…
(چرا) آخه مادرمون غش کرد…
( بلال از مأذنه پایین اومد
این اذان نیمه تمام ماند تو مدینه.)
🌾ناله داری یه لحظه دلتو ببرم کربلا، آی کربلائیا…
بگم بی بی جان میون خونه تو بستر، توخونه خودتون خوابیده بودین، مؤذن رفت بالا مأذنه اذان گفت(با عزت نام باباتون برد خانم جان با احترام نام بابارو برد) شما بیاد پدر افتادی غش کردی
اما من بمیرم برا اون بچه هایی که چهل منزل …سر بریده بابارو بالای نی دیدن…
ای حسین…۳
همه با هم حسین…
🌾با هرنفسی که میکشم در هرگاه
از مولد خویش تادم قربان گاه
🌾با هر ضربان قلب خود میگویم
القلبُ لَدَیک یا أباعَبدالله
#بابی انتو امی یا حسین
#جان عالم به فدای لب عطشان حسین
.
#زمینه
#فاطمیه
فاطمیه ، اومده و ، خون جگرم ، برات مادر
میسوزی و ، بارونیه ، چشم ترم ، برات مادر
پُر از دردی ، نفسات روو لب اومده این دو سه ماهه
پر از دردی ، کار روز و شبای تو گریه و آهه
پر از دردی ،ای وای مادر
نرو مادر ، مادر مادر
پاشو ز جات ، موی منو ، شونه بزن ، برا یکبار
هرچی که هست ، بوده همش ، زیر سَر ، همون مسمار
بمیرم من ، پشت در چه بلایی سرت اومد ای داد
بمیرم من ، در سوخته توو شعله به روی تو افتاد
بمیرم من ، ای وای مادر
نرو مادر ، مادر مادر
یادمه اون ، لحظه ایکه ، پهلوی تو ، شکست مادر
بد زدنت ، اون دو نفر ، بازوی تو ، شکست مادر
زمین خوردی ، توی شعله تموم تن و بدنت سوخت
زمین خوردی ، دله مضطر و خونجگر حسنت سوخت
زمین خوردی ، ای وای مادر
نرو مادر ، مادر مادر
پس نزنی ، خواهشمو ، قدری بمون ، توو این دنیا
زیر لبت ، آیه ی مرگ ، دیگه نخون ، توو این شبها
بدونه تو ، خونه زندگی مون میشه مثل یه زندون
بدونه تو ، دخترت می مونه با دو چشمای گریون
بدونه تو ، ای وای مادر
نرو مادر ، مادر مادر
رفتن تو ، خونه خراب ، می کنه ما ،رو ای مادر
رحمی بکن ، خیلی آخه ، میشه غریب ، بابام حیدر
خداحافظ ، الهی بمیرم که غریبونه میری
خداحافظ ، آخه سنی نداری که داری میمیری
خداحافظ ، ای وای مادر
نرو مادر ، مادر مادر
#عباس_قلعه ✍
👇
.
🏴 #فاطمیه ۱۴۰۳
#شور
#حضرت_زینب #شهادت
#شب_جمعه
#میلاد_قبایی ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
یا ملیکة النسا یا زینب
نفس حیدر و زهرا زینب
حضرت رَبیبَة الفضل زینب
همه کاره ی اباالفضل زینب
تویی همونکه از اول غم حسینو خریدی
توو این مسیر همه دیدن به اوج قله رسیدی
ملک تو عرش معلی پیش تو میزنه زانو
قاسم و اکبر و عباس شدن فدای تو بانو
تا ابد میگم / دم به دم زینب
هستی اولین مدافع حرم زینب
با حیا زینب / با جنم زینب
با علی فاصله داری یه قدم زینب
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
ظاهرا زینب کبری بودی
باطنا تو خود زهرا بودی
وقتی خطبه خوندی غوغا کردی
ابن مرجانه رو رسوا کردی
باید که از کرم تو همیشه و همه جا گفت
امام حسین به تو با گریه التماس دعا گفت
نمازی که تو میخونی عین نماز علیه
توو کوفه دردی که داری سوز و گداز علیه
کرمت واسم / هدفه زینب
شعبه ای از حرمت توو نجفه زینب
نوکر تو با/شرفه زینب
دشمن تو با اباالفضل طرفه زینب
.
👇