🖤روضه ي کوتاه حضرت زهرا🖤
بيامهدي که مادرپشت درمانده
بيامهدي که مادرفضه راخوانده
بيامهدي که پهلويش شکسته
که ميخه درب دستش راشکسته
بيامهدي که دلهامان غمينه
به يادمادري که درمدينه
دله اولادزهراگشته چون زار
شده زينب چندروزي پرستار
الهي دختري درزندگاني
نبيندداغه مادرجواني
بيامهدي که دلهامان غمينه
غم بي مادري خيلي حزينه
بيامهدي رويم اندرمدينه
زنيم برسر،کنيم ناله زسينه
➖➖➖➖➖
امام زمانم کي ميشه بياي باهم بريم مدينه.کي ميشه که ديگه نگيم مادرحرم نداره.نگيم قبرمادرمون بي نشونه. ان شاالله بياي وبرامادربي حرممون حرم بسازيم.
آي گريه کناي روضه ي مادر.بلندبلندگريه کنيد.مدينه بچه هاي علي نتونستن شب تشييع جنازه ي مادربلندگريه کنن. صداي نالتوآزادکن.اون شب زينب نتونست بلندبگه واي مادرم.ولي من وشماميتونيم هم بلندگريه کنيم.هم بلندبگيم واي مادرم
اوناييکه داغه مادرديدن بلندترميگن واي مادرم.چون طعم بي مادري روچشيدن.چون ديگه نميتونن سرشون روي زانوي مادربزارن.چون ديگه نميتونن بامادردردودل کنن
مادرسنگ صبوره. مادربرابچه ها مرحم درده،
ولي اين روزامادرمون حضرت زهراديگه خيلي سخت ميتونه کاراي خونه روانجام بده.چندروزيه که نتونسته موهاي زينبشوشونه بزنه
آي مادرفداي پهلوي شکستت ،آي مادرقربون دله شکستت،مادراگه مريض باشه.همه ي افرادخانواده انگاري يه جورايي مريضن.الهي مادرمريضه توخونه نداشته باشي.اگرم داري الهي بتونه دستشوتکون بده.الهي بتونه ازاين پهلوبه اون پهلوبشه...الهي بتونه بچه هاشونوازش کنه
...اگه دلت شکسته دست جمع بريم کناربسترنيمه جون مادرمون زهرا.اگه مادرمريض بشه.من ميگم اگه بچه هابزرگ باشن ميتونن کاراي خونه روانجام بدن.ولي خدانکنه بچه هاقدونيم قدباشن
بچه هاکناره بسترمادرن.
هرکدوم بامادردردودل ميکنن،ولي دردودلاي زينب بابقيه فرق ميکنه
➖➖➖➖➖
#زمزمه 👇
مثل قديمادوست دارم
دست بکشي روي سرم
روسريموگره بزن
بادست زخميت مادرم
چطورپرستاريت کنم
بندنميادخونابه هات
پهلوبه پهلوکه ميشي
امون نمي مونه برات
واي مادرم واي مادرم
واي مادرم يافاطمه
به من بگواين وقت شب
مادرچرابيداري باز
چرامث ابربهار
آروم آروم ميباري باز
داداش حسن چي ديده که
اينجوري گوشه گيرشده
ازوقتي رفتيدتوکوچه
انگاري خيلي پيرشده
توي بهارزندگي
مادرچراخزون شدي
بااينکه هجده سالته
شکستي قدکمون شدي
بنددلم پاره شداز
وقتي بهم کفن دادي
چراواسه داداش حسين
بهم يه پيرهن دادي
اين کربلاکجاست مادر
دائم براش ميزني زار
وقتي ازش برام ميگي
نداري آروم وقرار
واي مادرم.واي مادرم
واي مادرم.يافاطمه
#روضه_حضرت_زهرا_س
(دعای فرج)
السلام علیک یا فاطمةالزهرا یا بنت محمد یا قرة عین الرسول یا سیدتنا و مولاتنا انا توجهنا
یَا وجیهةً
🥀دست توسلی به دامن بی بی دو عالم ، خانم فاطمه زهرا س
ان شاالله بری مدینه…اونجا برا غربت زهرا ناله بزنی
ان شاالله خانم فاطمه زهرا، شب اول قبر، فردای قیامت ، شفاعت منو شما رو بکنه…
یافاطمه
▪️خسته جانی ره نمیدانی بگویافاطمه
بی کسی سردرگریبانی بگویافاطمه
▪️مادرعالم دعایت میکندارام باش
آبروداری وگریانی بگویافاطمه
▪️نام مولاراببرزهراعنایت میکنه
ره نمیدانی پریشانی بگویافاطمه
▪️دردبی درمان اگرداری شفایت میدهد
مات ومبهوتی وحیرانی بگویا.....
▪️روزگارت گرشده زندان برایت
حل شودمشکل به اسانی بگویافاطمه
(یه لحظه رو یاد کنم و التماس دعا)
(خدانکنه ادم مریضه داشته باشه.
بخصوص مادرباشه)
▪️اشک ازدیده ی خونباربیفتدسخت است
هرکجابستربیماربیفتدسخت است
▪️اوج این واقعه راجان علی میداند
خانم خانه که ازکاربیفتدسخت است
▪️انکه مادرشده این واقعه رامی فهمد
بعدشش ماه اگرباربیفتدسخت است
▪️خاست تاشانه کندموی سرزینب را
شانه ازدست گرفتاربیفتدسخت است
آی حاجت دارا…
🥀صدا زد علی جان…شنیدم بلال وارد مدینه شده…
(علی جان یه خواهش ازت دارم، میشه به بلال بگی یبار دیگه برا منه زهرا اذان بگه…باشه زهرا جان)
مولا تو مدینه بلال رو طلبید… بلال اومد محضر امیرالمومنین …آقا جان امرتون چیه؟
(صدا زد بلال یادگار پیغمبر یه تقاضا ازت داره… زهرا س سفارش کرده اذان بگی…)
صدا زد آقاجان یاامیرالمومنین ع شما میدونید بعد پیغمبر من دیگه به رو مأذنه نرفتم،عهد کردم دیگه اذان نگم.
اماحالا که فرموده ی خانمم زهراست، من اذان میگم.
( برید به زهرا س بگید همین امروز اذان میگم)
مولا اومد خونه…
علی جان آیا بلال سفارش منو قبول کردیا نه؟
(زهرا جان بلال قبول کرد وعده کرده همین امروز اذان بگه)
🥀بی بی صدا زد فضه بسترمو ببر جلوی در اتاق، در اتاقو باز بذار تا من صدای اذان بلال روبشنوم.
(اوج) آی حاجت دارا… آی جوون دارا… میخوام بپرسم چرا یه خانم ۱۸ ساله ،یه زن جوون خودش بسترشو نبرد.
(میدونی چرا؟)
آخ بمیرم چون زهرا پهلوش شکسته بود، سینه اش آزرده بود،مریضه بود.
بلال وارد مسجد شد نگاهش به محراب مسجد افتاد، جای خالی پیغمبرو میبینه گریه میکنه…
(با چشم گریون داره از مأذنه بالا میره، میخواد اذان بگه)
آخ بلال(شبانگاهان
➖اذان بگو تا که دل شیدای من آروم بگیره
زهراداره از غربت و تنهاییه علی می میره
➖یادت میاد روزایی که بابام میگفت تومدینه
که دخترم عمر منه,نشه روزی بلا ببینه
➖ببین حالا حال و روز ما رو
خزون این باغ نو بهارو
➖آخ غریبی شیر ذوالفقارو2
(فرود)شروع کرد اذان گفتن
« الله اکبر الله اکبر » صدای ناله ی زهرا بلند شد
«الله اکبر الله اکبر» زینب دید شونه های مادر داره میلرزه…
امان از دل زینب
(مادر رو سجاده نماز داره صدای اذان رو میشنوه)
یادش افتاد زمانی که بلال اذان میگفت زهرا برا بابا آب می آورد ،تا بابا وضو بگیره…
آی دختر دارا … دختر خیلی باباییه…
خواهرا.. برا دخترا تون خیلی دعا کنید، برا بچه هاتون دعا کنید برا عاقبت بخیریشون دعا کنید.امروزمجلس مادری هاا
( بمیرم برا دختر پیغمبر، پیغمبر یه دختر بیشتر نداشت، چه کردند با یادگار پیغمبر چه بلاها که به سرش نیاوردن…)
🌾صدای اذان بلال بلند شد…
«اشهد ان لاالهالاالله» زینب دید گریه ی مادر شدید شد…
(آخ بابا مؤذنت داره اذان میگه اما دخترت نمیتونه از جا بلند شه…)
آی مریض دارا حالا وقتشه هر کجا صدای منو میشنوی ناله بزن بگو… یا زهرا س…
ولی امان از اون لحظه ای که مؤذن صدا داد
«اشهد ان محمد رسول الله»
(اوج) یه مرتبه دیدن مادر با صورت به رو سجاده افتاد…
آخ زینب صدا زد حسین جان حسن جان چرا معطلید …برید به بلال بگین دیگه اذان نگه، مادرم از دست رفت.
(مردم همه اومدن مسجد ، چه خبر شده ، مگه پیغمبر زنده شده بلال داره اذان میگه ، جای خالی پیغمبرو تو محراب میبینند دارن گریه میکنند)
یه مرتبه دیدن حسنین سراسیمه وارد مسجد شدند، صدا زدن آخ بابا بابا یا علی …به بلال بگین دیگه اذان نگه…
(چرا) آخه مادرمون غش کرد…
( بلال از مأذنه پایین اومد
این اذان نیمه تمام ماند تو مدینه.)
🌾ناله داری یه لحظه دلتو ببرم کربلا، آی کربلائیا…
بگم بی بی جان میون خونه تو بستر، توخونه خودتون خوابیده بودین، مؤذن رفت بالا مأذنه اذان گفت(با عزت نام باباتون برد خانم جان با احترام نام بابارو برد) شما بیاد پدر افتادی غش کردی
اما من بمیرم برا اون بچه هایی که چهل منزل …سر بریده بابارو بالای نی دیدن…
ای حسین…۳
همه با هم حسین…
🌾با هرنفسی که میکشم در هرگاه
از مولد خویش تادم قربان گاه
🌾با هر ضربان قلب خود میگویم
القلبُ لَدَیک یا أباعَبدالله
#بابی انتو امی یا حسین
#جان عالم به فدای لب عطشان حسین
.
#زمینه
#فاطمیه
فاطمیه ، اومده و ، خون جگرم ، برات مادر
میسوزی و ، بارونیه ، چشم ترم ، برات مادر
پُر از دردی ، نفسات روو لب اومده این دو سه ماهه
پر از دردی ، کار روز و شبای تو گریه و آهه
پر از دردی ،ای وای مادر
نرو مادر ، مادر مادر
پاشو ز جات ، موی منو ، شونه بزن ، برا یکبار
هرچی که هست ، بوده همش ، زیر سَر ، همون مسمار
بمیرم من ، پشت در چه بلایی سرت اومد ای داد
بمیرم من ، در سوخته توو شعله به روی تو افتاد
بمیرم من ، ای وای مادر
نرو مادر ، مادر مادر
یادمه اون ، لحظه ایکه ، پهلوی تو ، شکست مادر
بد زدنت ، اون دو نفر ، بازوی تو ، شکست مادر
زمین خوردی ، توی شعله تموم تن و بدنت سوخت
زمین خوردی ، دله مضطر و خونجگر حسنت سوخت
زمین خوردی ، ای وای مادر
نرو مادر ، مادر مادر
پس نزنی ، خواهشمو ، قدری بمون ، توو این دنیا
زیر لبت ، آیه ی مرگ ، دیگه نخون ، توو این شبها
بدونه تو ، خونه زندگی مون میشه مثل یه زندون
بدونه تو ، دخترت می مونه با دو چشمای گریون
بدونه تو ، ای وای مادر
نرو مادر ، مادر مادر
رفتن تو ، خونه خراب ، می کنه ما ،رو ای مادر
رحمی بکن ، خیلی آخه ، میشه غریب ، بابام حیدر
خداحافظ ، الهی بمیرم که غریبونه میری
خداحافظ ، آخه سنی نداری که داری میمیری
خداحافظ ، ای وای مادر
نرو مادر ، مادر مادر
#عباس_قلعه ✍
👇
.
🏴 #فاطمیه ۱۴۰۳
#شور
#حضرت_زینب #شهادت
#شب_جمعه
#میلاد_قبایی ✍
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
یا ملیکة النسا یا زینب
نفس حیدر و زهرا زینب
حضرت رَبیبَة الفضل زینب
همه کاره ی اباالفضل زینب
تویی همونکه از اول غم حسینو خریدی
توو این مسیر همه دیدن به اوج قله رسیدی
ملک تو عرش معلی پیش تو میزنه زانو
قاسم و اکبر و عباس شدن فدای تو بانو
تا ابد میگم / دم به دم زینب
هستی اولین مدافع حرم زینب
با حیا زینب / با جنم زینب
با علی فاصله داری یه قدم زینب
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
ظاهرا زینب کبری بودی
باطنا تو خود زهرا بودی
وقتی خطبه خوندی غوغا کردی
ابن مرجانه رو رسوا کردی
باید که از کرم تو همیشه و همه جا گفت
امام حسین به تو با گریه التماس دعا گفت
نمازی که تو میخونی عین نماز علیه
توو کوفه دردی که داری سوز و گداز علیه
کرمت واسم / هدفه زینب
شعبه ای از حرمت توو نجفه زینب
نوکر تو با/شرفه زینب
دشمن تو با اباالفضل طرفه زینب
.
👇
.
#زمینه
#فاطمیه
#واحد_سنگین روضه ای
کوچه پر از دود شد
آتیش نمرود شد
خونِ در و دیوار
شبیه یک رود شد
مدینه پر درد شد
خزون شدو سرد شد
خونه امنه ما
پا خور نامرد شد
یه عده بی حیا ،( ازراه اومدن )۳
ضربه بی هوا ، (روو در میزدن)۳
مادر پا به ماه ، (افتادش زمین)۳
طوری لگد زدن ، (شد سقط جنین)۳
یه لشگر و
یه مادر و
نشسته خون تازه روو میخ درو
خدا الهی نگذره از اون کسی
که بین کوچه بسته دست حیدرو
وای ، (مادر مادر مادر مـــادر)۳
بال و پرش میسوخت
موی سرش میسوخت
توو شعله ها مادر
با پسرش میسوخت
چهل نفر با سر
رد شدن از روو در
یکی نگفت آخه
زیر دره مادر
میونه کوچه ها ، (بد کردن به ما)۳
چادر مادرم ، ( له شد زیر پا)۳
ضربه دومی ، ( پهلوشو شکست)۳
غلاف اون دوتا ، (بازوشو شکست)۳
سینه شکست
به خون نشست
بد زده مادرم رو نانجیب پست
ضربه ی محکم لگد های عُمَر
راهه نفس کشیدن مادر و بست
وای ،(مادر مادر مادر مـــادر)۳
#هجوم_به_بیت_وحی
#عباس_قلعه ✍
👇
.
_ #زمینه #حضرت_زهرا سلام الله علیها
_کربلایی #حسین_ستوده
[بند اول]
در و شکستند
با یک ضربه سره مادر و شکستند
بد جوری غرورِ حیدر و شکستند
در و شکستند
چهل نفری زدن
تا دیدن تو فاطمه پشت دری زدن
تا دیدن تو پشت در بی سِپری زدن
ای مدینه
دلت اومد حیدر ببینه
فاطمه نقشِ رو زمینه
🖤🖤🖤
[بند دوم]
چه کربلایی
بستی از خونِ حنجر چه حَنایی
جلوی زینب زیر دست و پایی
چه کربلایی
حیا نمیکنن
کشتنت ولی تو رو رها نمیکنن
سر و آخه تشنه که جدا نمیکنن
وای یک ضربه
ضربه پشت ضربه پشت ضربه
دخترت تو دست و پای اسبه
.👇
.
#زمینه
#فاطمیه
#زبانحال_فرزندان_حضرت_زهرا سلام الله علیها خطاب به حضرت سلمان
خونمون شد یه ویرونه
دیگ بابا نمیتونه
پریشونه پریشونه
عمو سلمان دلم خونه
غم بی مادری داریم
تو دلامون عمو سلمان
خودمون تسلیت گفتیم
به بابامون عمو سلمان
امون ای دل امون ای دل امون ای دل ای دل ای دل
تک تنها ادا کردیم
یه نماز غریبونه
عمو سلمان یه هو دیدم
( عمو سلمان خودم دیدم )
رد خون رو در خونه
سر شب گفت به ما آروم
ولی حالا پره درده
صدای گریه بابا
زینب و نیمه جون کرده
( دل زینب رو خون کرده )
امون ای دل امون ای دل امون ای دل ای دل ای دل
عمو این روزای آخر
غصه هاش قلبمو خون کرد
یه چیزی دیدم از بابام
همه دنیام رو ویرون کرد
با یه بغض پر از حسرت
چوب و تخته تو آغوشش
گریه و میکرد هی میزد
میخ تازه به تابوتش
امون ای دل امون ای دل امون ای دل ای دل ای دل
شعر و نغمه
#بهروز_غفاری ✍
👇