🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س 🏴#سبک_زمینه ✍شاعر:علی رضوانی

🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س 🏴#سبک_زمینه ✍شاعر:علی رضوانی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ واسه سوز جگرم تو دعای بارون و بخون جون علی پیشم بمون میخوای اگه آروم میشی بگم بلال بده اذون آه خانم خونم میخوای صدام کنی علی توون نداری شبیه ابرای بهاری هی میباری جون علی داغتو رو دلم نذاری نفس نفس پُرِ آهی به غربتم تو‌ گواهی از وقتی که سیلی زدنت چشات میره سیاهی فاطمه جان فاطمه جان ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ شده مثل چادرت پُرِ گرد و غبار آسمون سه ماهه با قدِّ کمون برات بمیرم که هنوز میکشی درد استخون آه خانم خونم روضتو باید که برای چاه بخونم کنار بسترت امین اللّه بخونم پشت در خونه رو قتلگاه بخونم زخمیه من تار و پودم فاطمه بود و نبودم سوختی ای گلستان خونمون دسته گل کبودم فاطمه جان فاطمه جان ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ تو بده جواب سلام بی جواب حیدر و جون من از پیشم نرو بذار بگیرم انتقام در و این میخ در و آه خانم خونم مگه چه جوری زدنت سرت رو بستی؟؟ شیشه ی نازکم به پای من شکستی مرگتو خواستی تو قنوطای یه دستی سوخته با تو جا نمازت لحظه ی راز و نیازت پر از اشکای غربت منه تو چشم نیمه بازت فاطمه جان فاطمه جان

🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س 🏴#سبک_زمینه 🎤مداح :حاج محمد رضا زاد سرور ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ باور نمیکردم در کنده شه از جا باور نمیکردم اما شدم تنها یاد این در میشه همیشه قاتل جونم سوخته دیوار مثل دل من بی همزبونم برگرد کنارما بده به غصه خاتمه بی تو که زندگی صفا نداره فاطمه ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ باور نمیکردم پیر شی به این زودی باور نمی کردم قامت کمان بودی زهرای من بستر خونیت هنوزم اینجاس از چادرت میاد هنوزم بوی گل یاس برگرد که بچه ها طاقت دوری ندارن هر شب سر روی اون چادر خاکی میذارن ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ باور نمی کردم اینقد با ما بد شن باور نمی کردم از روی تو رد شن شرمندتم دستامو بستن فدا شدی تو با ضربه ی قنفذ از من جدا شدی تو برگرد شوهرتو با دست نشون میدن همه میگن مرده علی از وقتی مرده فاطمه

🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س 🏴#سبک_زمینه 🎤مداح : محمد رضا زاد سرور

🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س 🏴#زمزمه_زمینه_شور 🎤مداح :کربلایی نصرالدین حیدری ✍شاعر:امیر حسین الفت حذف نام مداح اشکال شرعی دارد ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ یه فکری کن برای خونه ای که داره رو سرم خراب میشه یه فکری کن برای مجتبی که داره قطره قطره اب میشه یه فکری کن به حال حسن همین کوچه میشه گودال حسن مرو زهرا (۴) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ از فضه حال تو می پرسیدم با اشک چشم سری تکون می داد حرفی بهم نمیزدش فقط لباس خونی تو نشون می داد یه فکری کن به حال علی شده در و دیوار گودال علی مرو زهرا (۴) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ یه فکری کن به حال دختری که همدم برادرش شده ببین با چادر نماز تو چقدر شبیه مادرش شده یه فکری کن به حال حسین قرار من و تو گودال حسین مرو زهرا (۴) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ این پیرهنی که دوختی فاطمه اخر یه روزی پاره میکنن بعد از بریدن سر از قفا به خیمه ها اشاره میکنن یه فکری کن به حال حرم تو شعله اتیش اطفال حرم حسینم وا (۴) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ یه ساعتی میاد تو قتلگاه که هر کی داره حربه میزنه یکی با سنگ و یکی با عصا یکی با نیزه ضربه میزنه یه فکری کن برا کفنش برهنه و عریان میشه بدنش حسینم وا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ یه ساعتی میاد تو قتلگاه تنش با چکمه پشت و رو میشه دوازده مرتبه یه خنجری میون حنجرش فرو میشه یه فکری کن برا اسرا برای رقیه تو شام بلا حسینم وا

☑️#شهادت_حضرت_فاطمه_س ☑️#سبک_شمع_خموش_ما_را_از_خانه_بردند ☑️#نوحه_سنتی 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 بعد از تو می‌مانم تنهای تنها زهرا خبر داری افتادم از پا یا زهرا یازهرا مظلومه زهرا زخم دل حیدر دارو ندارد این بیت الاحزان که جارو ندارد یا زهرا یا زهرا مظلومه زهرا رفتار تو گوید از رفتن تو ای من به قربان نان پختن تو یا زهرا یا زهرا مظلومه زهرا از غسل و تعویض پیراهن تو فهمیده ام کاری است زخم تن تو ✍#میثم_مومنی_نژاد 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴

☑️#شهادت_حضرت_فاطمه_س ☑️#زمینه_زمزمه کَلِمینی که دارم من از سکوت تو میمیرم کَلِمینی که با حرفای تو من آروم میگیرم ای صدای تو تسلای دل من کلمینی ای نگاه تو چراغ منزل من کلمینی قسم میدم فقط یبار این چشماتو وا کن حال و روز من و تماشا کن رفتن تو از خونه زوده بمون با من ای یک تنه لشکر من زهرا ببین چی اومد سر من زهرا گوشه ی چشم تو کبوده خبر داری شدم تنها مرو زهرا مرو زهرا 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 حال و روز خونمون بعد تو تعریفی نداره باورت میشه که حیدر دست رویِ زانو بزاره میری و با رفتنت داغ پیمبر میشه تکرار حالا من راه میرم و دستامو میگیرم به دیوار جوون من تو این سه ماه از غمِ تو پیرم دیگه از این مدینه دلگیرم عزیزمن خدانگدار ببین هر روز میسوزم و تو آتیشم زهرا میمیرم و زنده میشم زهرا از ماجرای در و یوار به همراهت ببر من را مرو زهرا مرو زهرا ✍شاعر:میثم مومنی نژاد

☑️#شهادت_حضرت_فاطمه_س ☑️#در_و_دیوار ☑️#نوحه_سنتی آتش و دود آتش و دود فاطمه در پشت در بود بر عزیز پیمبر جفا شد با لگد درب آن خانه وا شد فاطمه فاطمه فاطمه جان 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 شعله تا عرش خدا رفت دست بسته مرتضی رفت فضه کو که علی بی پسر شد هر چه شد بین دیوار و در شد فاطمه فاطمه فاطمه جان 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 اجر ذی القربی ادا شد غنچه از شاخه جدا شد ای خدا کوه غیرت چه دیده که عبا روی زهرا کشیده فاطمه فاطمه فاطمه جان 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 وامصیبت وامصیبت گشته بر قرآن جسارت از چه در بیت امن االهی کشته شد مادر بی گناهی فاطمه فاطمه فاطمه جان ✍شاعر:میثم مومنی نژاد

☑️#شهادت_حضرت_فاطمه_س ☑️#غسل ☑️#نوحه_سنتی اشک حیدر اشک اسما گشته آب غسل زهرا شوید آهسته آهسته حیدر زخم پهلو و بازوی کوثر الوداع الوداع فاطمه جان 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 دست محنت زد روی دست شیون مولا بلند است لرزه افتاده بر زانوی او دست حیدر رسیده به بازو الوداع الوداع فاطمه جان 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 نیمه ی شب مخفیانه می‌رود مادر ز خانه پیش چشم یتیمان مضطر رفته بر شانه تابوت مادر الوداع الوداع فاطمه جان 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ای کبودی در کبودی یاور حیدر تو بودی شستن یاس پرپر چه سخت است نیمه شب دفن مادر چه سخت است الوداع الوداع فاطمه جان ✍شاعر:میثم مومنی نژاد

☑️#شهادت_حضرت_فاطمه_س ☑️#روز_شهادت ☑️#نوحه_سنتی یا علی بنشین کنارم من وصیت با تو دارم آمد ای جان من وقت هجران گریه کن بر من و بر یتیمان الوداع الوداع ای علی جان 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 اولین مظلوم عالم کن حلالم کن حلالم گر چه از خانه ات پر کشیدم از تو جز خیر و خوبی ندیدم الوداع الوداع ای علی جان 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 دیده ام خواب پدر را میروم امشب ز دنیا بعد از این نشنوی تو صدایم می‌سپارم تو را بر خدایم الوداع الوداع ای علی جان ✍شاعر:میثم مومنی نژاد

☑️#شهادت_حضرت_فاطمه_س ☑️#نوحه_سنتی ☑️#شهادت_حضرت_فاطمه_س ☑️#روز_شهادت ☑️#نوحه_سنتی یا علی بنشین کنارم من وصیت با تو دارم آمد ای جان من وقت هجران گریه کن بر من و بر یتیمان الوداع الوداع ای علی جان 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 اولین مظلوم عالم کن حلالم کن حلالم گر چه از خانه ات پر کشیدم از تو جز خیر و خوبی ندیدم الوداع الوداع ای علی جان 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 دیده ام خواب پدر را میروم امشب ز دنیا بعد از این نشنوی تو صدایم می‌سپارم تو را بر خدایم الوداع الوداع ای علی جان ✍شاعر:میثم مومنی نژاد

☑️#شهادت_حضرت_فاطمه_س ☑️#نوحه_سنتی ☑️#شهادت_حضرت_فاطمه_س ☑️#غسل ☑️#نوحه_سنتی اشک حیدر اشک اسما گشته آب غسل زهرا شوید آهسته آهسته حیدر زخم پهلو و بازوی کوثر الوداع الوداع فاطمه جان 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 دست محنت زد روی دست شیون مولا بلند است لرزه افتاده بر زانوی او دست حیدر رسیده به بازو الوداع الوداع فاطمه جان 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 نیمه ی شب مخفیانه می‌رود مادر ز خانه پیش چشم یتیمان مضطر رفته بر شانه تابوت مادر الوداع الوداع فاطمه جان 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ای کبودی در کبودی یاور حیدر تو بودی شستن یاس پرپر چه سخت است نیمه شب دفن مادر چه سخت است الوداع الوداع فاطمه جان ✍شاعر:میثم مومنی نژاد