🌴بِــسْـمِـ الـرَّبِ الزّینَــب.سلاماللهعلیها.
🐎سَــلامٌ عَلی قَــلبِ الزِینَبِ الصَّبــور
🌴 رمان واقعی ، مفهومی و بصیرتی
🐎 #آفتاب_درحجاب
🌴قسمت ۲۴
بى اختیار صدا زد:
_✨زینب!
#جز_تو چه کسى را داشت براى صدا زدن ؟
نیش از #مارخانگى خورده بود.
به چه کسى مى توانست پناه ببرد....
جز تو که مهربانترین بودى
و آغوش عطوفت و مهرت همیشه گشوده بود.
اما وقتى خبر #آمدنت را شنید،
عجولانه فرمان داد تا طشت را پنهان کنند...
تا تو نقش پاره هاى جگر را و خون دل سالهاى محنت و شرر را در طشت #نبینى.
غم تو را نمى توانست ببیند و اندوه تو را نمى توانست تاب آورد.
چه مى کرد اگر امروز #اینجا بود و مى دید که تو #کوه_مصیبت را بر روى شانه هایت نشانده اى و لقب (ام المصائب 15) و(کعبۀ الرزایا 16) گرفته اى.
چه مى کرد اگر اینجا بود...
و مى دید که تو دارى خودت را براى #وداع با همه هستى ات مهیا مى کنى.
#وداع_باحسین ،...
وداع با رسول االله است .
وداع با على مرتضى است.
وداع با صدیقه کبرى است .
وداع با حسن مجتبى است.
آنچه اکنون تو باید با آن واع کنى ، حسین نیست .
#تجلى تمامى #تعلقهاست...
نقطه اتکاء همه سختیهاست ،
لنگر کشتى وجود در همه طوفانها و بلاهاست.
انگار که از ازل تاکنون هیچ مصیبتى نبوده است .
چرا که حسین بوده است...
و حسین کافى است تا همه خلاءها و کاستیها را پرکند.
اما اکنون این حسین است که آرام آرام به تو نزدیک مى شود..
و با هر قدم فرسنگها با تو فاصله مى گیرد.
خدا کند که او فقط سراغى از #پیراهن_کهنه نگیرد.
پیراهنى که زیر لباس رزمش بپوشد تا دشمن که بناى #غارت دارد، آن را به خاطر #کهنگى_اش جا بگذارد.
پیراهنى که #مادرت_فاطمه به تو امانت داده است...
و گفته است که هرگاه حسین آن را از تو طلب کند، حضور مادى اش در این جهان ، ساعتى بیشتر دوام نمى آورد و رخت به دار بقا مى برد....
اگر از تو پیراهن خواست ، پیراهنى دیگر براى او ببر.
این #پیراهن را که #رمزرفتن دارد و بوى #شهادت در او پیچیده است ، پیش خودت نگاه دار.
البته او کسى نیست که پیراهن را بازنشناسد....
یعقوب ، شاگرد کوچک دبستان او بوده است .
ممکن است بگوید:
این، پیراهن عزت و شهادت نیست. تنگى مى کند براى آن مقصود بزرگ. برو و آن پیراهن امانت تو شهادت را بیاور، عزیز
برادر!
به هر حال آنچه باید و مقدر است محقق مى شود،...
اما همین قدر طولانى تر شدن زمان ، همین رد و بدل شدن یکى دو نگاه بیشتر، همین دو کلام گفتگوى افزونتر، غنیمت است.
این زمان ، دیگر #تکرارپذیر نیست.
این لحظه ها، لحظاتى نیست که باز هم به دست بیاید.
همین یک نگاه، به دنیا مى ارزد.
دنیا نباشد آن زمان که تو نیستى حسین!
پیراهن را که مى آورى،
آن را #پاره_تر مى کند که #کهنه_تر بنماید...
بندهاى دل توست انگار که پاره تر مى شود
و داغهاى تو که تازه تر.
مگر دشمن چقدر #بى_حمیت است که ممکن است چشم #طمع از این لباس کهنه هم برندارد؟!
ممکن ؟ !
مى بینى که همین لباس را هم خونین و چاك چاك ، از بدن تکه تکه برادرت درمى آورند و بر سر آن #نزاع مى کنند.
پس خودت را #مهیا کن زینب...
🌴ادامه دارد....
🐎اثری از؛ سیدمهدی شجاعی
https://eitaa.com/joinchat/2738487298C9a237a25d5
🐎🐎🐎🌴🌴🐎🌴🌴🌴