eitaa logo
🇮🇷رمان مذهبی امنیتی🇵🇸
5.1هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
245 ویدیو
37 فایل
💚 الهی #به‌دماءشهدائنا..اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج🥹🤲 . . 🤍ن‍اشناس‌بم‍ون🫠 https://daigo.ir/secret/9932746571 . ‌. . ❤️نذرظهورامام‌غریبمان‌مهدی‌موعود‌عجل‌الله‌تعالی‌ فرجه‌الشریف🫡 . . ✍️رمان‌شماره ♡۱۴۵♡ درحال‌بارگذاری😍...
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸راحت باشین😄 🌸هرچه میخواهد دل تنگت بگو 🌸هم چون همزمان نوشته میشه هم بخاطر هیجانش 🌸ندارم بزرگوار 🌸هر داستان و رمانی که ادم رو به گناه نکشونه و مفسده نداشته باشه مشکلی نداره. رمانهایی که وقتی خونده میشه گناه کردن برای فرد راحت تر میشه مشکل داره و فکر کنم حرام هم باشه. من حکم کلیش رو میدونم جزییاتش رو باید خودتون برین بپرسین
💟سلام تشکر چشم. دوستان ۷تا حمد شفا بخونین براشون🤲🤲 💟چشم اول میخونم خوب بود میذارم 💟 شاید درست نخوندین رمان رو چون مهتاب از خودش دفاع میکرده حرفاشو هم میزده ولی کسی گوش نمیداده. ولی ادمی هم نبوده که همون اول پرخاش کنه و داد و فریاد راه بندازه 💟امین هدفشو گفته دیگه😄
📙همه خانم 📙الهی شکر. متاسفم شرمنده😅 📙روز پدر نتونستم پارت هدیه بدم ولی امروز جبران کردم😄 📙خدارو شکر. همزمان دارم مینویسم نمیتونم زیاد بذارم 📙نه ممنون
🖌سلام عید شمام مبارک 🖌سلام تشکر همچنین. نه نمیذاریم سرچ کنین علتش نوشته. 🖌سلام نمیدونم 🖌چشم حتما. سعی میکنم از رادیو نمایش یا ایران صدا دانلود میکنم بذارم
📍امروز جبرانشون شد خداروشکر دیگه راضی باشین😄 📍چون از گوشی دور بشیم به خانواده و درس و کارهامون برسیم 📍حالم خوب نبود خب نشد دیگه 📍ممنونم شکر خدا. لطف دارین شما 🌹🌹🌹 شرمنده محبت هاتون شدم
🍃نشد ببخشید 🍃سلام ممنون دارم مینویسم 🍃حالم خوب نبود نشد دیگه
🕯فکر کنم عید نوروز تموم بشه😄 🕯دقیقا🥰 🕯خب دیگه این یکی رو نمیتونم بگم😄 🕯همین که رفتین خداروشکر روزی هرسالتون باشه🌹 🕯😄
پایان ناشناس های امروزمون تا بعد در پناه امام حسین باشید✋🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
╲\╭┓ ╭‌🌺🍂🍃 ┗╯\╲ ❁﷽❁ 📚 🔰 از در خواهری ... ✍ داشتم از پله ‌های دانشکده بالا می‌رفتم که جلوم دوتا خانم بودند که یکیشون آستین مانتوش فقط تا آرنج دستش بود! 🤦‍♀️ از صحبت هاشون که به گوشم می‌خورد معلوم بود که خیلی هم عصبانیه و داره از یکی از همکارهاش شکایت می‌کنه!😒 خب از این موارد کم نیست! ولی در این مورد نگاه آقایی که از روبرومون می‌اومد به این خانم، باعث شد تصمیمم رو بگیرم ... اولش فکر کردم که شاید درست نباشه تو موقعیتی که طرف خودش ناراحته و شرایط روحی خوبی نداره بخوام نهی از منکر کنم❗️ به قولی الان وقتش نیست و ممکنه مقابله کنه و ... اما بلافاصله به ذهنم رسید که این هم از مکائد ابلیس لعینه😈 شما وظیفه ات رو انجام بده، توکل به خدا🤲 خلاصه توسلی کردم و تو لابی دانشکده بهشون نزدیک شدم و خطاب به اون خانم گفتم: سلام خوب هستین؟😊 خدا بد نده؟ چرا آنقدر عصبانی؟! نمی‌دونم پیش خودش چی فکر کرد ولی با روی گشاده‌ای جواب داد و شروع کرد به درد و دل کردن! اصلا توقع نداشتم با یه جمله سر صحبت باز بشه و علت ناراحتیش رو بخواد توضیح بده😍 همین طور قدم زنان با هم صحبت می‌کردیم تا اینکه آخرش گفت: به خاطر چی ناراحت بوده و ان‌شاءالله که حل بشه و ... ➕ گفتم : ان‌شاءالله، خدا جای حق نشسته ... ولی منم ناراحت شدم!🙃 ➖ گفت: چرا ⁉️ ➕ گفتم: آخه احساس کردم یه جوری نگاهتون می‌کنند ...🥲 ➖ در کمال تعجب یه دستی به آستین مانتوش زد و گفت: آره می‌دونم! یه چند دفعه‌ای رفتم ساق دست بگیرم، ولی نبوده!😔 ➕ گفتم: از در خواهری گفتم ...💞 ➖ گفت: باشه، چشم، ممنون🌹 و بعد هم خداحافظی کردیم🤝 فهمیدم در چنین شرایطی هم می‌شه این فریضه رو اقامه کرد ... 😇