eitaa logo
🇵🇸عـاشـقـان شـهادت🇵🇸
448 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
3.4هزار ویدیو
267 فایل
کپی=آزاد با ذکر صلوات📿🌹 نظرات پیشنهادات و انتقادات خود را با ما در میان بذارید🤗 https://daigo.ir/secret/8279187997 شادی روح شهدا صلوات🌸💖 سبک شهدا رو در پیش بگیریم تا انشاءالله شهادت نصیبمون بشه😍❤
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ 👇🏻👇🏻👇🏻ادامه
لعنت بر استعمارگران😏 👇🏻👇🏻👇🏻ادامه
حواسمون باشه!!!!!!!!😔 اونا کورخوندن ما اجازه نمیدیم ما خدارا داریم😍ما جوانان باایمان، درسخوان و با اراده ای را داریم😍که حاضرند جونشون را برای وطن فدا کنند اما ایمان کشورمان از بین نرود✨😍 افسران جنگ نرم ازتون ممنونیم🙏🏻☺️
✨ 😏😏😏😏😏😏😏😏😏 حواسمون به حیله دشمن باشه!!!!!!
سلام علیکم خیلی ممنونیم از اطلاع رسانیتون🌹 اجرتون با حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها✨ •|┄•❁🌸💖❁•┄|• @Asheghaneh_Shahadat
توصیه های حضرت آقا به بسیجیان: نصیحت اول: بسیجی بمانید🖐🏻 نصیحت دوم: قدر خودتان را بدانید❤️ نصیحت سوم: دشمنتان را بشناسید👀 نصیحت چهارم: رشد معنوی خودتان را اندازه بگیرید سعی کنید جلو بروید😎 نصیحت پنجم: امروز مهمترین شیوه دشمن دروغ پردازی است پس تبیین کنید🤔 نصیحت ششم: یکی از آسیب پذیری های دشمن، بصیرت شماست بصیرت خود را افزایش دهید💯 نصیحت هفتم: آمادگی عملی را حفظ کنید و غافلگیر نشوید‼️ نصیحت هشتم: مراقب نفوذ دشمن در درون مجموعه بسیج باشید💥 توصیه آخر: {وَلَا تَهِنُواْ وَلَا تَحْزَنُواْ وَأَنتُمُ ٱلْأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ} و سست نشوید و غمگین نگردید و شما برترید اگر ایمان داشته باشید🦋🌸 🍃•┈✾•♥️•✾┈•🍃 @Asheghaneh_Shahadat
💅همه‌ی دغدغه‌اش شده بود ظاهرش... 👧🏻دختر کوچکش می‌گفت: مامان میای فقط یه کوچولو با هم بازی کنیم؟ اما مادر... دو ساعت بود که جلوی آینه مشغول آرایش بود، آخر قرار بود یک ساعت برود بیرون! می گفت: یک لحظه آرام باش! مگر نمی‌بینی دارم آرایش می کنم؟! مدت‌ها بود که همسرش می‌خواست ماشین قدیمی‌اش را عوض کند، اما نمی‌توانست، چون او حتماً باید هر ماه به آرایشگاه می رفت و خرج‌های آنچنانی می کرد. هر هفته سر این موضوع با همسرش دعوا بود. همین چند وقت پیش ابرویش را یک مدلی زده بود ولی حالا باید می رفت آرایشگاه و عوضش می‌کرد، چون مدل دیگری مد شده بود. یک روز نبود که به شکل بینی‌اش فکر نکند. همه‌ی فکر و ذکرش شده بود این‌که یک جوری پولی جور کند تا بتواند عملش کند. حاضر نبود حتی یک بچه ی دیگر بیاورد، چون شنیده بود "با هر بچه زیبایی آدم کم می شود". زیبایی برای زندگی بود، اما او زندگی می‌کرد برای زیبایی. ⏱اما زمان را نمی توان با لوازم آرایشی نگه داشت. یک روز که بین همه‌ی این هیاهو‌ها رفت جلوی آینه، دید هر کرم پودری می‌زند، هر چقدر رژ را روی لبش خالی می‌کند، هر خط چشمی که می کشد... آن آدم قدیم نمی شود. یک دفعه به خودش آمد و تازه فهمید چه اتفاقی افتاده... ۶۰ ساله شده بود... لب و لوچه اش آویزان شد... از آینه کمی فاصله گرفت. تک دخترش دیگر نیازی به هم‌بازی نداشت و حالا سر زندگی‌اش بود. همسرش پیر شده بود و دیگر حرفی از ماشین جدید نبود. خبری از سر و صدای نوه‌ها و عروس‌ها و داماد‌ها هم نبود. آری آخر "با هر بچه از زیبایی آدم کم می شود"... یاد نماز هایش افتاد... نماز هایی که هر بار به یک بهانه آنها را نخوانده بود. یک بار به خاطر پودر ها و کرم‌های روی صورتش، یک بار به بهانه ی لاک ناخنش، یک بار... نگاهش از توی آینه افتاد به کتاب های دست نخورده ی توی قفسه. 📖و بعد نگاهش خورد به قرآن. اشک توی چشم هایش جمع شد... یاد روزی افتاد که آیه ی عفاف را دیده بود، همان آیه ای که تویش خدا با مهربانی گفته بود زن‌ها زینتهایشان را آشکار نکنند... یک لحظه به فکر فرو رفت. معلوم نبود با آرایش هایش برای نامحرمان، چند زندگی را سرد کرده بود. معلوم نبود. به مد های روز که روزی همه ی دنیایش بودند فکر کرد. یک لحظه حالش از فکر کردن به کلمه ی "مد" بد شد. اصلا چه کسی مد ها را تعیین می کرد؟ چه کسی برای ۳۰_۴۰ سال از زندگی او تصمیم گرفته بود؟ چرا باید به حرفِ کسی که نمی دانست کیست، دست توی ظاهر خدادادی اش می برد؟ چرا وقتی برای علم و اندیشه اش نگذاشته بود؟ چرا از زیبایی اش به جای خانه برای بیرون از خانه استفاده کرده بود؟ پس چرا برای زیبا کردنِ "روحش" کاری نکرده بود؟... 🪞 دوباره در آینه به خودش نگاه کرد. او تمام زندگی اش را برای زیبایی گذاشته بود و حالا زیبایی از دستش رفته بود. راه توبه همیشه باز بود. اما با خودش گفت:... کاش این ۶۰ سال زندگی ام را کمی بیشتر صرف "زندگی کردن" می‌کردم! ••●❥🦋💙❥●•• @Asheghaneh_Shahadat
سخنان استاد شجاعی درمورد قضا و قدر🌱 ••●❥🦋💙❥●•• @Asheghaneh_Shahadat
معنی آیه به زبان خودمونی🌱 ••●❥🦋💙❥●•• @Asheghaneh_Shahadat