#عاشقانه_شهدا
همیشہ سر این کہ
اصرار داشت حلقہ ازدواج
حتماً دستش باشد
اذیتش مےکردم مےگفتم :
حالا چہ قید و بندے دارے؟!
مےگفت : حلقہ ، سایہ ے
یك مرد یا زن در زندگے است
من دوست دارم
سایه تو همیـشہ ، دنبال من باشد
من از خدا خواستہ ام
تو جفتِ دنیا و آخرت من باشے!😍💙
✍🏻روایتےازهمسرِ↓
#شهید_محمدابراهیم_همت❤️
════༻❤༺════
@asheghanehalal
#یکروایتعاشقانه
💌پسر عمه ، دختر دایی بودیم و در جریان
انقلاب دوتا همرزم . وقتی ازم خواستگاری
کرد خیلی بهم برخورد . یک سال و چند
ماه گذشت ؛ اما اسماعيل دست بردار نبود .
آن رور آمده بود برای اتمام حجت ..
گفت : معصومه! خودت میدونی که
ملاک من برای انتخاب تو ظاهر و قیافه
نبوده ؛ ولی اگه بازم فکر میکنی این قضیه
منتفیه ، بگو که دیگه اصرار نکنم .
نشستم و با خودم خلوت کردم ؛
توی روایات خونده بودم که اگه خواستگاری
برایتان آمد و باایمان و خوشاخلاق بود ،
رد کردنش مفسده دارد . هیچ دلیلی به ذهنم
نرسید تا اسماعیل را رد کنم ،
گفتم : ‹ راضیام ›
- همسـر شهید اسماعیل دقایقـی
*
#عاشقانه_شهدا
#عاشقانه_شهدا
📝همسرِشهید :
خوابشرودیدمازشپرسیدم
راستهکهمیگنموقعِشهادت
امامحسینمیادکنارِشهدا؟
گفت:وقتیتیرخوردم
قبلازاینکهرویِزمینبيفتم
امامحسینمنوگرفت . . . :))
#شهیدمحمدتقیارغوانی😢💔
*
#عاشقانه_شهدا
🍃🌸 *﷽ 🌸🍃
🔰 گره گشایی خیریه و کار جهادی در برزخ
🌱 یادبود راه شهیدان
🍃 محمد در انجام بسياري از كارهاي خيرخواهانه چه در محيط كار سپاه و چه در محيط خارج از آن پيشقدم بود و با همين روحيه بود كه نخستين گروه جهادي را با عنوان علمدار، با حضور دانشجويان تشكيل داد تا بتوانند در مناطق محروم به مردم خدمت كنند.
🍃 یکی از کارهای ماندگار او ایجاد صندوق خيریه امام زمان (عج) قائمشهر بود، صندوقی كه با هدف جمع آوري كمك هاي خيرین براي محرومان راه اندازي شد و هنوز نيز فعاليت خود را ادامه مي دهد.
🍃 همسر شهید می گوید که؛ یک شب خواب محمد را دیدم، پرسیدم حال و روزت چطور است؟ گفته بود: «حالم خیلی خوب است و شرایطم عالی است، هرجا به مشکلی بر می خورم به دو نکته اشاره می کنم و رد می شوم. یکی خیریه صاحب الزمان که در مازندران تاسیس کردم و دیگری فعالیت های جهادی که انجام دادم... »
✍ به نقل از برادر و همسر شهید مدافع حرم محمد بلباسی
════༻❤༺════
@asheghanehalal
💞🍃💞🍃💞🍃💞🍃
#عاشقانه_شهدا
#خوشبخت_ترین_دختر_دنیا...
.
با بچههای دانشگاه🎓 رفته بوديم مشهد...
اونجا واسه اولین بار...
واسه ازدواجم💍 دعا كردم...💕
گفتم:
"يا امام رضا(ع)...❤️
اگه مردی متدين و اهل تقوا بیاد خواستگاريم...💕
قبول ميکنم..."😊
یه ماه بعد...
روحالله اومد خواستگاريم...💕
هديه امام رضا(ع) بود واسه من...💕
همسری كه امام هشتم به آدم بده و...😍
امام حسين(ع) اونو بگیره...
وصف نشدنيه...❤️
من عروس همچنين مردی بودم...💕
ميدونستم که قرار نيست...
همه امكانات زندگيم از همون اول تأمين باشه...
ولی معتقد بودم كه با هم كار ميکنيم و زندگيمونو ميسازيم...💕
با اينكه خونهمون🏡 كوچیک بود...
ولی واسم حكم كاخو داشت...😌
كاخی که من ملكهش😇 بودم...
دلم ميخواد...
اينو به همه اونایی كه منو...
به عنوان عروس جوون يه مدافع حرم ميشناسن بگم كه...
هيچوقت نگن که بيچاره تو اين سن جوونی بيوه شد و آه بكشن...🙄
من خوشبختترين دختر دنيام...😌
همسری داشتم كه منو با عملش همنشين تقوا كرد...💕
۲سالی كه زير يه سقف بوديم...💕
بهترين و قشنگترين لحظههای زندگيمو تجربه كردم...
اونقده كهگويی ۱۰ سال باهاش زندگی کردم...💕
از همون دوران نامزدی...💕
خيلی وقتا میشد که پیشم نبود...
ولی...
چون ميدونستم عاشقونه كارشو دوست داره...
دوست نداشتم جلو آرزوهاشو بگيرم...🤗
خدا رو شكر ميکنم كه بهم اين قدرتو داد...
كه هيچ وقت به دليل نبودنا و رفتناش گلایه نميكردم...
از همون اولش ميدونستم با کی ازدواج كردم...💕
میدونستم که دفاع از كشور و شهادت...
حرف اولشه☝️...
حرف و بحث شهادت❣تو خونهمون بود...
ولی...
فكرشو نميكردم که روحالله شهيد شه....😔
.
(همسر شهید روح الله قربانی)
❤️ @asheghanehalal ❤️
#عاشقانه_شهدا
#برگی_از_خاطرات 🌹
سال تحویل دور هم بودیم
سر سفره نشسته بودیم که پدر بهمون عیدی داد بعدش علی شروع کرد به همه عیدی داد غیر از من.... 😕
گفت: "بیا بالا توی اتاق خودمون" 😉
یه قابلمه گرفت و گفت: "من میزنم روی قابلمه تو از روی صداش بگرد و هدیه ات🎁 رو پیدا کن"...
گذاشته بود توی جیب لباس فرمش یه شیشه عطر بود و یه دستبند این قدر برام لذت بخش بود که تا الان یادم مونده
📚«نیمه پنهان ماه جلد ۵ صفحه ۳۲»
#شهید_علیرضا_یاسینی
#عاشقانه_شهدا
محمد حسین اهل خوشحال ڪردن و سورپرایز کردن بود.😍
نامزدے ما هم شیرینے خاصی داشتـــ.😋
4 ماه دوستداشتنے!
دائماً حسینآقا سورپرایزم میکرد،مثلاً تماس مےگرفتم و با حالت دلتنگے میپرسیدم «آخر هفته تهران میآیی؟» میگفت «باید ببینم چه میشود!» چند ثانیه بعد، آیفون به صدا در میآمد و حسینآقا پشت در ایستاده بود!😅
یادم هست یڪبار دیگر میخواستم برای خرید به بیرون بروم پول نداشتم هرچه فکر کردم چه کنم، به نتیجهای نرسیدم! 😞
خجالت میکشیدم از پدر و مادرم پول بخواهم. نشستم به مطالعه اما تمام فکرم به خرید بود. مشغول ورق زدن کتابم📖 بودم که دیدم 30 هزار تومن💸 پول لای آن استـــــ!😅😍
از پدر و مادرم سوال کردم که آنها پول برایم گذاشتهاند؟ گفتند نه! 🤔
مامان گفت «احتمالاً کار حسینآقاست!» خریدم را انجام دادم و بعداً هرچه تماس گرفتم و از او پرسیدم، طفره میرفت. میگفت «نمیدونم! من؟ من پول بگذارم؟»🤔
حتی این مدل کارها را برای خانوادهام هم انجام میداد عادتی که بعدها هم ترک نشد.😇
شهید مدافع حرم محمدحسین حمزه
🌹🖤🌹🖤🌹🖤🌹🖤🌹
#عاشقانه_شهدا
*#همسفرانه
اوایل ازدواجمان
برای شهادتش دعا میکرد 🌹
می دیدم که بعد از نمـاز
از خدا طلب شهادت میکند...
نمازهایش را
همیشه اول وقت میخواند،
نماز شبش ترک نمیشد☝️
دیگر تحمل نکردم ،
یک شب آمدم و جانمازش را جمع کردم😐
به او گفتم: تو این خونه حق نداری
نماز شب بخونی☝️، شهیـد میشی!😢
حتی جلوی نماز اولوقت او را میگرفتم!
اما چیزی نمیگفت ....
دیگر هم نماز شب نخواند !😞
پرسیدم :
چرا دیگه نماز شب نمیخونی؟
خندیــد و گفت :
کاریو که باعث ناراحتی تو بشه
تو این خونه انجام نمیدم☺️
رضایت تو برام از عمل مستحبی مهمتره،
اینجوری #امامزمان هم راضےتره ...❤️
بعداز مدتے برای شهادت هم دعا نمیکرد،
پرسیدم: دیگه دوست نداری شهید بشے؟
گفت: چرا ، ولی براش دعا نمیکنم!
چون خودِ خدا باید عاشقم بشه
تا به شهـــادت برسم ...✨
گفتم : حالا اگه تو جوونی
عاشقــت بشه چیکار کنیم؟؟
لبخندی زد و گفت:
مگه عشق پیر و جوون میشناسه؟!🕊🌺
✍ به روایت همسر شهید
#پاسدارمدافعحـرم💚
#شهیدمرتضےحسینپور🕊🌷
#اللهمالرزقناشهادتفےسبیلالله✌️
═══✼🍃🌹🍃✼══
@asheghanehalal
═══✼🍃🌹🍃✼══
🌹💞🌹💞🌹💞🌹💞
#عاشقانه_شهدا
حرام است، حرام
نگذاشت تالار بگیریم. ما هم تمام مراسمات را توی خانه گرفتیم. خانم ها دور تا دور نشسته بودند و طبق رسم، داماد باید می آمد کنار عروس می نشست تا هدایای خانواده ها تقدیمشان شود.گفتم: «مادرجان! پاتختی است، همه منتظرند؛ چرا نمیای؟ اگر نیای فکر می کنند عیب و ایرادی داری! گفت: نه، هر فکری می خوان بکنن؛ از نظر اسلام درست نیست جایی برم که این همه خانم نشستند. کنترل نگاه ها در این شرایط سخته مادر، سخت!
(راوی: مادر شهید حسن آقاسی زاده شعرباف)
════༻❤༺════
@asheghanehalal
#عاشقانه_شهدا
#وصیت_نامه
#همسر_مهربان_و_صبورم!
میدانم که بعد از رفتن من تمام سختیهای این زندگی بر دوش توست، من برای شهادت نمیروم،
من جوانی و زندگی با شما را دوست دارم و میخواهم با شما باشم،
ولی این تکلیف ماست که از حریم اسلام و اهلبیت (ع) دفاع کنیم و راضی هستیم به رضای خدا ولی این بار سنگین بر دوش توست
و از تو میخواهم صبر زینبگونه پیشه کنی و در برابر تمام سختیها و مشکلات یاد خدا را فراموش نکنی
و در تمام مراحل از خدا کمک بگیری.
از تو میخواهم که فرزندانم را طوری تربیت کنی که در مسیر اسلام و ولایت ادامهدهنده را شهدا باشند
و بابت تمام کمبودها و نبودهایم از تو میخواهم #حلالم کنی.
و من الله التوفیق
#رضاحاجی_زاده
۱۳۹۵/۱/۳۰
🌹 علی عـادت نداشت بدون ما چیزی بخورد.اگر بیرون چیزی می خورد؛ می برد و از همان غذا به ما می داد و یا می گـرفت و می آورد خـانه.
• یکبـار قرار بود باهم دنبال خـانه بگردیم. وسط راه یک مرتبه گفت: «برویم سمت هتـل استقلال! یه چیزی بخـوریم!» با تعجب گفتم: «وسع ما که به آن جاهـا نمیـرسه.»
گفت: «قهوه هایش را میگویـم.»
شستم خبـردار شد کـه یکبـار با میهمـان خـارجی آمده اینجا قهوه خورده و حالا می خواهد برایم جبران کند.
• خوردن مان کـه تمـام شد؛
از جلوی هتل دستم را گرفت و پیاده راه افتادیم.
🎙راوی: همسر شهید
📚 کتاب رسـول مولتان #شهید_سید_محمد_علی_رحیمی
رایزن فرهنگی/ محل شهادت پاکستان
#عاشقانه_شهدا
#عاشقانه_شهدا
💑 زندگی عاشقــانه به سبــک شهــدا
🔸بعد از عقد با هم عهد کردیم همیشه نماز هایمان را اول وقت بخوانیم. وقتی با هم بودیم که به جماعت نماز میخواندیم. وقتی هم از هم دور بودیم، تماس میگرفتیم و نماز اول وقت را به هم یادآوری میکردیم.
🔸اگر هم بیرون بودیم، در هر مسیری که صدای اذان بلند میشد، ماشین را نگه داشته و در مسجد نمازمان را می خواندیم و بعد میرفتیم. من اکثرا به همین دلیل از قبل وضو میگرفتم و همین را همیشه دوست داشتند و به شوخی به مادرشان می گفتند: خانم من دائمالوضوست!
🌷راوی: همسر شهید وحید فرهنگی والا
════༻❤༺════
@asheghanehalal